مزینان در رسانه :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۲۹۸ مطلب با موضوع «مزینان در رسانه» ثبت شده است

۱۰
خرداد
۹۱
روستای تاریخی مزینان در طول جغرافیایی 56 درجه و 49 دقیقه و عرض جغرافیایی 36 درجه و 18 دقیقه، جزئی از شهرستان سبزوار می باشد و در آخرین حد غربی این شهرستان قرار گرفته است(2). بافت قدیمی این روستا که در چهارچوب باروی قدیمی دوره قاجار قرار گرفته، به وسیله سازمان میراث فرهنگی به ثبت رسیده است. این روستا دارای یک مجموعه تاریخی شامل: کاروانسرا، دو مسجد تاریخی، مدرسه علمیه، باروی قدیمی و دو تپه باستانی می باشد. در مقاله حاضر، به معرفی مدرسه علمیه شریعتمدار که یکی از بناهای این مجموعه است، می پردازیم   .

موقعیت

ین مدرسه در مرکز بافت قدیم روستا بر روی بدنه خیابان اصلی که بافت قدیم را به دو بخش منشعب می کرده، قرار گرفته است(3). پلان کلی ابن بنا مدرسه ای است دو ایوانی با حیاط مرکزی، ده حجره در اطراف حیاط، دو مدرسه در ضلع مقابل ورودی و اتاقهای مربوط به اساتید و رئیس مدرسه و آشپزخانه، کتابخانه و سرویس بهداشتی. مساحت کل زمین مدرسه 810 متر مربع است؛ حیاط آن، 229 متر مربع است و زیربنا با زیرزمین، 650 متر مربع می باشد(4). ویژگیهای معماری

ورودی مدرسه در جهت شرق می باشد. در دو سوی ورودی مدرسه، در هر طرف، سه رواق وجود دارد که به تناوب در هر سو، دو رواق بزرگ تر و یکی کوچک تر می باشد. پس از عبور مدرسه شریعتمدار، نمای بیرونی مدرسه دید ازشمال شرق از پیش طاق ورودی که در دو طرف دارای سکوست، وارد هشتی مدرسه می شویم، پس از ورود به هشتی در سمت چپ، اتاق رئیس مدرسه و در سمت راست، اتاق مدرّسان قرار گرفته است. پس از عبور از هشتی و ایوان مدرسه وارد حیاط می شویم. حیاط مدرسه مستطیل شکل است که در وسط دارای دو باغچه و حوض می باشد. کف حیاط با موزائیک مفروش است. در ضلع غربی حیاط که محور اصلی بنا می باشد یک ایوان دیگر قرار گرفته و جلو ایوان برای استفاده به عنوان مدرس در تابستان، باز بوده است. در ده 1350ش دهنه ایوان را با درِ مشبّک آهنی پوشانده اند و اکنون به عنوان کتابخانه مورد استفاده قرار می گیرد. طاق ایوان به صورت گهواره ای است. در دو سوی ایوان، دو مدرس قرار دارد که دارای پوشش گنبدی به شکل کلمبه است. در ضلع شرقی مدرسه بجز ورودی و دو اتاقی که توضیح داده شد، دو اتاق گنبددار دیگر نیز در انتهای این ضلع قرار دارد که از اتاق دارای پوشش گنبدی در ضلع جنوب شرقی اکنون به عنوان آشپزخانه استفاده می شود. اتاق ضلع شمال شرقی نیز که دارای دو قسمت است که بخشی به طاق گنبدی و بخشی به طاق گهواره ای پوشش شده است احتمالاً این قسمت به عنوان کتابخانه مورد استفاده بوده است. زاویه شمال شرقی مدرسه دو طبقه است که در زیرزمین آن، سرویسهای بهداشتی قرار دارد. حجره های مدرسه در ضلع شمالی و جنوبی واقع شده که در هر ضلع، پنج حجره قرار گرفته است. کف حجره ها نسبت به حیاط حدود چهل سانتیمتر ارتفاع دارد. هر حجره دارای یک پیش طاق است. این پیش طاقها خیز کم و سقف هلالی شکل دارند. درِ هر ضلع حجره میانی که در محور تقارن بنا قرار گرفته است، نسبت به حجره های جنبی بزرگ تر است و در دو طرف ورودی حجره نیز دو طاقچه تعبیه شده است. هر یک از حجره ها دارای دو درگاه، چهار طاقچه برای گذاشتن وسایل و یک اجاق می باشد که اجاقهای داخل حجره ها در مرمّتهای اخیر مدرسه مسدود شده است. در جلو ورودی حجره ها در زیر پیش طاق نیز اجاق دیگری تعبیه شده است که اجاق داخل برای گرم کردن و اجاق بیرونی برای پخت و پز استفاده می شده است. با توجه به اینکه مدرسه در کنار مسجد قرار داشته، دارای مسجد نبوده است. مصالح به کار رفته در بنا آجر به همراه ملات گچ نیم کوب است. در مرمتهای جدید از آجر و ماسه سیمان استفاده شده است(5).

تاریخچه و مرمّتهای انجام شده

تاریخ دقیق بنای مدرسه مشخص نیست، ولی بر اساس نوشته مطلع الشمس در مسافرت ناصرالدین شاه به سال 1300ق مدرسه مزینان وجود داشته است(6). احتمالاً مدرسه اندکی پس از سیل مزینان که به سال 1286ق به وقوع پیوسته، با ساخته شدن روستا در محل جدید بنا شده است. بانی مدرسه آیة اللّه حاج سید ابراهیم غفوری، معروف به شریعتمدار، مرجع تقلید و روحانی معروف سبزوار می باشد. وی موقوفاتی نیز بر مدرسه وقف کرده که وقفنامه آن معرفی می شود(7). مرمّتها از ابتدا زیر نظر متولّی بر اساس درآمد موقوفات بوده است، با متروکه شدن مدرسه در چند دهه اخیر، مرمّتهای مدرسه به وسیله مردم روستا انجام شده است. از جمله اشکالاتی که در مرمّت بنا وجود داشته است تعویض درها و پنجره های بنا با پنجره و درهای آهنی است که اصالت بنای تاریخی را خدشه دار نموده است. بستن جلو ایوان تابستانی مدرسه با درِ فلزی نیز از جمله اشکالات مرمّت می باشد. کف حیاط به وسیله موزائیک مفروش شده که می توان به جای آن از آجرفرش استفاده کرد. اجاقهای تعبیه شده در حجره ها در مرمّتهای اخیر مسدود شده است، که با تعبیه شمعک گازسوز در داخل اجاقهای قدیمی امکان آن وجود داشت از اجاقهای قدیمی نیز برای گرم کردن حجره ها استفاده کرد.

موقوفات

مدرسه شریعتمداردارای موقوفاتی است که اراضی آن به دلیل خشک شدن قناتها بازدهی چندانی ندارند. در اینجا وقفنامه مدرسه که سوادی مصدِّق از آن در دست است، معرفی می شود(8). واقف: حاجی میرزا ابراهیم شریعتمدار تاریخ وقف: 1309ق مورد وقف: نصف از قنات افضل آباد، سه شبانه روز از قنات غنیابون، چهار سهم از قنات محسن آباد. مصرف: طلاب علوم دینی و مدرّسان مدرسه مزینان و تعمیر مدرسه، عشر برای حق التولیه. آنچه از موارد فوق اضافه آمد، برای زائران حضرت رضا علیه السلام خرج شود. متن وقفنامه هوالواقف علی الضمائر 1 / بسم اللّه الرحمن الرحیم و به نستعین /2 بعد الحمد و الصلوه 3 / از آنجایی که تأییدات ربّانی و توفیقات سبحانی و عنایات یزدانی جلّ و تعالی شأنه العزیز /4 شامل حال و متکفّل احوال خجسته مآل جناب مستطاب قدسی انتساب، سید العلماء و قدوه الفقهاء، افضل المتقدّمین و اکمل المتأخّرین، مولی الانام ملاذ الایتام 5 / مرج الخواص و العوام، ذوالمجد الاصیل و الشرف، الباذخ المستطیل الکریم ابن الکریم حجة الاسلام و المسلمین و مروّج احکام خیر المرسلین 6 / و سلاله اولاده الطیّبین الطاهرین سلام اللّه علیهم اجمعین، مولانا و مقتدانا سرکار آقای شریعتمدار جناب آقای حاجی میرزا ابراهیم ادام اللّه تعالی ایام افاداته 7 / و اعوام افاضاته و متع اللّه الخلایق بطول بقائه و شرّفهم بعزّ لقائه گردید، تقرّبا الی اللّه و طلبا لمرضات رسوله صلی اللّه علیه و آله الابحار 8 / الی یوم التناد وقف مؤبّد شرعی و حبس مخلّد دائمی فرمود جناب مستطاب معظم له املاک مفصله ذیل را، منها نصف از قنات جاریه افضل آباد 9 / و منها سه شبانه روز میاه از قنات جاریه غنیابون که مدارش بین الشرکاء بر هیجده شبانه روز است و منها ثمن الاربع مجری المیاه از قنات جاریه 10 / محسن آباد من توابع قصبه مزینان بر طلاب علوم دینیه مدرسه جدید البناء، جناب واقف معظم له واقع در قصبه مزبوره و هی هذه اولاً مخارج زراعت و عشریه 11 / حق التولیه را جناب مستطاب متولی برداشت نماید و منافع را دو قسمت نموده، قسمتی به جهت مدرّس و طلاب و خادم مدرسه مزبوره برساند و قسمت دیگر را به جهت تعمیر مدرسه 12 / و آبادی املاک موقوفه از قبیل تنقیه قنوات و بنای قلعه و خانه جدیده در املاک به صوابدید جناب مستطاب متولّی مدّ ظلّه العالی صرف فرمایند. چنانچه املاک مزبوره 13 / محتاج به تعمیر نباشد، یا زائد بر تعمیرات باشد، در مصارف زوّار و متردّدین کائنا مَن کان خرج و صرف حتی آن که بر حسب وقت و اقتضای مصلحت تعارف و تکلّفی به جهت ولات و حکّام 14 / لازم شود، البته اهمال و اغفال نباید نمود و تولیت املاک مزبوره، مادام الحیوه، جناب مستطاب واقف معظم له اطال اللّه بقائه و اعلائه، یا به ملازمان امجد 15 / معظم له است و نظارت با جناب مستطاب فضائل مآب علاّم فهّام، افتخار الحاج و العلماء شباب القضاه، خیر الحاج ملا رجبعلی قاضی معین الشریعه است و بعد از انقضاء 16 / عمر طبیعی جناب مستطاب واقف معظم لازال ظله العالی ممدودا و عیشه محمودا و قدره مسعودا تولیت املاک مزبوره با جناب قاضی عالیقدر حاجی معین الشریعه است 17 / و بعد از ایشان تولیت با اکبر اولاد جناب معزی الیه است، بطنا بعد بطن و نسلاً عقب نسل، به شرط ذکوریه و رشد و صلاح، به این معنی که عمل به شرایط وقف کما هو مقرر بماند 18 / و بعد انقراضهم که ولد ذکوری در طبقات نباشد، تولیت املاک با جناب مستطاب قدسی انتساب شریعتمدار اخوی، ملا محمّد علی الشهیر بفاضل زید فضله خلف الصدق مرحوم مبرور 19 / خلد آشیان آخوند ملا عباسعلی طاب ثراه است که الآن در ارض اقدس و مشهد مقدس مجاورند و مخیّرند در تصدّی املاک موقوفه به مباشرت نفس نفیس و جعل به این که 20 / ثقه و معتمد جناب معزّی الیه باشد، که نایب مناب ایشان به شرایط وقف عمل نماید و بعد از ایشان با اعلم علماء قصبه مزینان، که در نظر کلّ ساکنین آن قصبه 21 / معلوم العداله باشند، تا به مصارف مقرّره مزبوره عمل نماید. وقفا صحیحا، شرعیا، لازما، جازما، کما هو المقدّر فی الشریعة الغراء و الملّة البیضاء من القبض و الاقباض 22 / و اجراء صیغة الوقف و تسلیم منافع املاک موقوفه به موقوف علیهم گردید، فمن بدّله بعد ما سمعه فعلیه لعاین اهل السموات و الارضین من الانبیاء و المرسلین 23 / و الملائکة المقرّبین و الاوصیاء المرضیّین و الشهداء و الصالحین و من الجنّ و الانس اجمعین و انّما اثمه علی الذین یبدّلونه و یحرّفونه و یغیّرونه 25 / اللّهم تقبّل من جنابه و اجعله ذخیرة لیوم حسابه و اصلح حاله و انجح طلبته و آماله و افلح عاقبته و مآله و ادم شرفه و ازل وباله بمحمّد و آله(ع)، به تاریخ جمادی الاولی سنه 1309. [سجلات] 1 وقع الامر حررکم بما دقیق [مهر بیضی]: (... العلوی) 2 بسمه تعالی: مرحوم خلدْ قرار آقای حاج میرزا ابراهیم شریعتمدار سبزواری قدس سره ، این املاک مفصّله متن را، موافق این ورقه، به شرح مسطور در متن وقف فرموده اند و تولیت موقوفات متن را بعد از حیات خودشان با جناب مستطاب محامدْ نصاب آقای حاج ملا رجبعلی معین الشریعه دام افضاله است. و ابدا محل شبهه و ریبی نیست، و لکن چون مرحوم شریعتمدار قدس سره ، قبل از وقفیت این املاک، تمام مایملک خودشان را که از جمله آنهاست این املاک، به مرحوم والد داعی مرحوم، حاج سید محمّد علی به عقد صلح منجّز انتقال داده اند و مرحوم والد به داعی انتقال داده، و این املاک قبل از وقفیت به داعی انتقال یافته بود و ملک طلق داعی بود، از باب اینکه وقفیت این املاک صحیح و بی اشکال شود، لهذا داعی قربتا الی اللّه ، و طلبا لمرضاته، مجدد به همان وضع و ترتیبی که در این وقفنامه مسطور است، بدون تغییر و تبدیل، مطابق همین شرح مسطور در متن، این املاک را بر همین مصارف مسطور به تولیت جناب متولّی مسطور در تمام طبقات وقف نمودم، و صیغه وقف را جامعة للشرائط واقع و جاری ساخته. و جناب شریعتمدار آقای حاج شیخ عبدالحسین مشهدی دام افضاله احتیاط قبول فرمودند. و به قبض جناب متولّی مسطور در متن دادم و ایشان هم اقباض فرمودند. دیگر شبهه و اشکالی در وقفیت این املاک مفصله متن نیست. این املاک وقف است و متولّی شرعی این املاک، مرحوم جناب معین الشریعه و تصرفات جناب معین الشریعه در املاک موقوفه صحیح و بی عیب و بی اشکال است. و احدی را حق مزاحمت و ممانعت با ایشان در تصرف و مداخله در این املاک نیست و آنچه در این ورقه مسطور است، صحیح است و باید جناب معین الشریعه و بعد از ایشان به ترتیبی که در متن مسطور است تصرفات در این املاک بنمایند. و بعد از حق التولیه و مصارف مؤونه زراعت، محصول این املاک را در مصارف موقوفه به نحوی که در متن مرقوم است برسانند. بالجمله این املاک وقف است به تولیت جناب معین الشریعه و بعد از ایشان به ترتیبی که در وقفنامه مسطور است و صیغه وقف جاری شد، و قبض و اقباض عمل آمد و احدی را حق تعرّض به جناب معین الشریعه نیست. و ایشان راست که بر حسب تکلیف شرعی خود معمول دارند و محصول موقوفه به مصارف برسانند. حرّره الاحقر اقلّ الخدّام الشرع الانور حاج سید محمّد باقر العلوی السبزواری فی یوم الرابع عشر من شهر جمادی الاولی 1320 [مهر بیضی]: (محمّد باقر العلوی). 3 بسم اللّه الرحمن الرحیم، لا اشکال فی صدور الوقف الجامع للشرایط الصحیح علی النص و فی کنه التولیة فمن سطر فی الورقة [مهر بیضی]: (عبده الراجی محمّد حسن). 4 بسم اللّه الرحمن الرحیم، لا ریب فی صحة مراتب الورقة من الوقف مع شرائطها المعتبرة وقفنامه مدرسه شریعتمدار فیه من القبض غِبَّ الاقباض عن الواقف اعلی له مقامهُ و التولیة لمن نمی الیه فی متن الکتاب فمن بدّله بعد ما سمعه فانما اثمهُ علی الذین یبدّلونه. حرّره الاحقر عبدالحسین العلوی الطهرانی فی شهر رجب المرجّب 1317 [مهر بیضی]: (عبدالراجی عبدالحسین). 5 بسمه تعالی، صحیح ما فیه من الوقف و شرائطه و ما فضل فی الورقة و العمل بمضمونه واجب شرعا، حرّره الاقل [مهر بیضی]: (عبدالطیف البهشتی 1306). 6 بسمه اللّه تعالی، این ورقه در کمال صحت و اعتبار است. تخلّف حرام است و باید به مضمون این ورقه عمل نمود حتما [مهر بیضی]: (العبد المذنب حسین الموسوی). 7 شکی و ریبی در وقف و شرایط موقوفه در این ورقه نیست. حرّره اقلّ السادات میرزا حسین ولد حاجی میرزا مسعود شیخ الاسلام فراش. [مهر بیضی]: (عبده میرزا حسین). 8 اعترف دام ظله العالی بما... لتحریر حرّره [مهر مربع]: (عبدالراجی محمّد حسن). 9 اعترف دام ظله العالی فیه لدی حرّره [مهر بیضی]: (میرزا آقا العلوی 1306). 10 اعترف انما بما فیه لدیّ. حرّره اقلّ الحاج و الطلاب [مهر بیضی]: (الراجی محمّد حسن). 11 بسم اللّه تعالی، این وقفنامه صحیح و معتبر است، و این حق را از مرحوم شریعتمدار طاب ثراه اجمالاً اقرار بر اینکه املاکی وقف بر مدرسه مزینان نموده ام شنیده ام مکرّرا مکتوبا این حقیر را تکلیف به اقامه چند وقتی در قریه مزینان به جهت تنظیم مدرسه می فرموده اند. جای شبهه در صحت این نیست. حرّره الاحقر [مهر مربع، دو مهر در کنار یکدیگر]: (الواثق باللّه العلی علی محمّد). 12 بسم اللّه الرحمن الرحیم، تشرفت بسماع الاخبر فی ... دام ظله العالی بما فیه حرّره [مهر بیضی]: (علی نقی العلوی). 13 اعترف دام اقباله العالی بما زبر سطر حرّر لدی... اقلّ الحاج خلف مرحوم حاجی آقا محمّد تقی طاب اللّه ثراه [مهر بیضی]: (عبدالراجی عبدالحسین 1300). 14 بسم اللّه تعالی، این وقفنامه صحیح و شرعی است و باید به مضمون آن عمل شود و مصدِّق... نامه است... اوله الی آخرها به خط شریف مرحوم شریعتمدار است، که مسأله به خط دیگر نمی شود و این نوشته حکم شرعی است از طرف اقلّ الخدام شرعیه محمّد جعفر الحسینی کلیددار ضریح مطهر به تاریخ صفر سنه 1316. [مهر بیضی]: (محمّد جعفر الحسینی). 15 بسمه تعالی، اقر دام عمره بما فیه لدی [مهر بیضی]: (ابو تراب). 16 بسمه تعالی، اعترف الواقف المعظّم دام ظلّه بما رقم فی الورقة. حرّره [مهر بیضی]: (محمّد باقر العلوی). 17 بسم اللّه الرحمن الرحیم، آمار صحیحه وقف نامچه... و مضمون آن مشهور و متواتر است. لهذا بدین مضمون که مسطور است باید عمل شود و کسی را حق معارضه و مزاحمت نیست با جناب مستطاب عمدة الفضلاء الکرام آقای حاجی معین الشریعه که متولی این املاک می باشند در تولیت ایشان هم به مصارف وقف برسانند. [مهر مربع]: الاحقر (حسین العلوی). 18 [چهار عدد تمبر دو قرانی دولت علّیه ایران با مهر]: (دفتر اوقاف...) [و نوشته]: معارف. کاربری این بنا در سی سال گذشته متروک بوده است. در این مدت در برخی موارد از حجره های مدرسه برای برخی مصارف عام المنفعه مانند خانه بهداشت یا دفتر بسیج استفاده شده است. البته به طور مقطعی از مدرس آن برای تشکیل کلاسهای قرآن نیز استفاده شده و می شود. از سال 1380ش این مدرسه زیر نظر حوزه علمیه مشهد قرار گرفته و با همیاری مردم محل مرمّت گردیده و با اعزام مدرّسان از مشهد، آماده پذیرش طلاب علوم دینی است.   1 مقاله حاضر در چهارچوب یک پروژه مستندسازی آثار باستانی، برای دفتر فنی معاونت حفظ و احیای سازمان میراث فرهنگی کل کشور انجام شده است. 2 محمّد حسین پاپلی، فرهنگ آبادیها و مکانهای مذهبی کشور، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1367ش، ص 554. 3 پیمایش. 4 پیمایش. 5 پیمایش. 6 بنگرید به: اعتماد السلطنه، مطلع الشمس، به اهتمام تیمور برهان لیمودهی، تهران، 1361ش، ج 3، ص 1023-1018. 7 درباره زندگی و آثار خیر میرزا ابراهیم شریعتمدار، بنگرید به: محمود بیهقی، سبزوار؛ شهر دانشوران بیدار، دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار، 1367ش، ص 135. 8 با سپاس از آقای دکتر معینی، متولّی مدرسه که به نگارنده اجازه دادند وقفنامه را استنساخ کرده و از آن عکس تهیه نمایم

منابع مقاله:فصلنامه مشکوة، شماره 84 و 85، حسینی، سید محسن؛بنیادپژوهشهای اسلامی گروه جغرافیا و نجوم

منبع: مرکز کامیوترعلوم اسلامی

شاهدان کویر : این بنا دردوران انقلاب اسلامی ودفاع مقدس مرکز شکل گیری حرکتهای انقلابی وپایگاه های فعال؛ انجمن اسلامی مزینان،بسیج شهدای مزینان ،کتابخانه دکترعلی شریعتی ، دفتر شورای حل اختلاف، شورای اسلامی ،مرکز بهداشت ودوره ای نیز مدرسه علمیه حضرت صاحب الزمان(عج)بوده است

  • علی مزینانی
۰۷
خرداد
۹۱

مدیر جهاد کشاورزی سبزوار از آغاز عملیات مرمت و بازسازی قنات مزینان در این شهرستان خبر داد.

محمدجواد ایزدیان در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)ـ منطقه خراسان، میزان اعتبار این طرح را 230 میلیون ریال دانست و افزود: از این اعتبار 85 درصد آن از محل اعتبارات استانی و مابقی سهم مشارکت مردمی است. در ادامه مسوول امور فنی و زیربنایی جهاد کشاورزی سبزوار نیز دبی این قنات را 120 لیتر در ثانیه عنوان کرد و افزود: این قنات 180 هکتار اراضی زراعی را تحت پوشش قرار داده است. احمد باغانی با بیان اینکه مدت زمان اجرای این طرح 6 ماه است، به طول مرمت و بازسازی قنات در حد 3 هزار متر اشاره کرد. وی تصریح کرد: قنات مزینان با 500 سال قدمت طاهری (دائمی) بوده و با طول 115هزار متر و عمق مادر چاه 131 متر دارای 270 حلقه میله چاه است.

منتشر شده در تاریخ ۱۳۹۱ چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت
کدخبر:3961منبع:سبزوارامروز
  • علی مزینانی
۰۶
خرداد
۹۱
یادداشت خبرنگار

آیا مزینان شهر می شود؟
درهشتاد کیلومتری شهر سبزوار و در انتهای حوزه استحفاظی استان سمنان دهستان مزینان با قدمت چندین هزار ساله و با 48 پارچه آبادی و روستا قرار دارد که می توان به گواه کتب مختلف مانند حدود العالم من المغرب الی المشرق و تاریخ بیهق ابن فندق آن را یکی از مناطق قدیمی ایران نامید.
کویر مزینان با اثر فرزند اندیشمند این خطه، زنده یاد دکتر علی شریعتی برای قشر تحصیل کرده و فرهنگی او ویژگی خاصی برخوردار است.
مزینان به لحاظ لغوی زادگاه اندیشمندان و دانشمندان که عالمانش در طول تاریخ خوش درخشیده اند گاه شهری بوده و دارای برج و بارویی محکم که درمقابل هجوم یاغیان ایستادگی کرده و آن را شهر مرزبان خوانده اند و گاه گذر بعضی از سلاطین و حکام ایران زمین مانند ناصرالدین شاه قاجار براین سرزمین افتاده و از برج و بارو و مردان رشیدش سخن ها گفته اند.
و بازسیلی ویرانگر این دیار را به خرابه ای مبدل ساخت و مردمان سخت کوشش، آن را از نو ساختند و بناهای مقاومت و به جا مانده اش دررصد سیاحان قرارگرفته و دراین روزگار ثبت آثار ملی می شود.
و در طول تاریخ مردانی از دل این روستای با فرهنگ و ادب برمی خیزند و درپیشانی اندیشه و تفکر این مرزو بوم می درخشند.
ودر دوران طلایی دفاع مقدس طلایه داران جبهه و جهادش، گروه گروه عازم میادین نبرد می شوند و در این راه بیش از پنجاه و شش شهید و دهها ایثارگر تقدیم به نظام مقدس جمهوری اسلامی می کنند، کم نظیرترین خانواده های 3 شهید و دو شهید دراین دیار مفتخر به مدال ملی ایثار می شوند.
چندی است که شورای اسلامی و دهیاری مزینان به رئیس جمهور محترم اسلامی ایران نامه نوشته و درخواست کرده اند که مزینان با این پیشینه تاریخی تبدیل به شهر شود و نیز در پاسخ به این درخواست خطاب وزیر کشور نوشته اند که با نظر مساعد اقدام شود.
این دستور دریازدهم اردیبهشت ماه سال جاری طی شماره نامه 1664 توسط دفتر ریاست جمهوری برای وزیر کشور ارسال شد و درخواست شد که با نظر مساعد رسیدگی و اقدام شود.
در سفر اخیر رئیس جمهور و هیئت دولت به خراسان رضوی، این موضوع از زبان رئیس جمهور بیان شد که این امر موجی از شور و شعف در بین مردم خداجوی مزینان ایجاد کرده و لی با گذشت یک ماه از نامه نگاری ها و اعلام شفاهی هنوز به صورت رسمی شهر مزینان اعلام نشده است.
امیدواریم با این دل نوشته و مساعدت مسئولان دوباره مزینان جایگاه مدنی خود را به از دست آورد و دل مردم شاد شود.
مزینان - خبرنگارکیهان

  • علی مزینانی
۰۱
خرداد
۹۱
استانها - خراسان رضوی
شماره : 13910231001394
91/03/01 - 07:23
با انتشار بیانیه‌ای به خبرگزاری فارس
مردم روستای مزینان خواستار تبدیل این روستا به شهر شدند

خبرگزاری فارس: مردم روستای مزینان با انتشار بیانیه‌ای خواستار تبدیل شدن این روستا به شهر شدند.

به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، متن کامل این بیانیه که از طرف روابط عمومی ستاد یادواره شاهدان کویر مزینان به دفتر این خبرگزاری با عنوان "درخواست مردم مزینان" ارسال شده است به شرح زیر است:

در هشتاد کیلومتری شهر سبزوار و در انتهای حوزه استحفاظی استان سمنان دهستان مزینان با قدمت چندین هزار ساله و با 48 پارچه آبادی و روستا قرار دارد که می‌توان به گواه کتب مختلف مانند حدود العالم من المغرب الی المشرق و تاریخ بیهق بن فندق آن را یکی از مناطق قدیمی ایران نامید.

کویر مزینان با اثر فرزند اندیشمند این خطه زنده یاد دکتر علی شریعتی برای قشر تحصیل‌کرده و فرهنگی از ویژگی خاصی برخوردار است.

مزینان به لحاظ لغوی یعنی زادگاه اندیشمندان و دانشمندان که عالمانش در طول تاریخ خوش درخشیده‌اند، گاه شهری بوده و دارای برج و بارویی محکم که در مقابل هجوم یاغیان ایستادگی کرده و آن را شهر مرزبان خوانده‌اند و گاه گذر بعضی از سلاطین و حکام ایران زمین مانند ناصرالدین شاه قاجار بر این سرزمین افتاده و از برج و بارو و مردان رشیدش سخن گفته‌اند.

و باز سیلی ویرانگر این دیار را به خرابه‌ای مبدل ساخت و مردمان سخت‌کوشش آن را از نو ساختند و بناهای مقاوم و به جا مانده‌اش در رصد سیاحان قرار گرفته و در این روزگار ثبت آثار ملی می‌شود.

و در طول تاریخ مردمانی از دل این روستای با فرهنگ و ادب برمی‌خیزند و در پیشانی اندیشه و تفکر این مرز و بوم می‌درخشند.

و در طول دوران طلایی دفاع مقدس طلایه‌داران جبهه و جهادش، گروه گروه عازم میادین نبرد می‌شوند و در این راه بیش از 56 شهید و ده‌ها ایثارگر تقدیم به نظام جمهوری اسلامی می‌نمایند، کم‌نظیرترین خانواده‌های 3 شهید و دو شهید در این دیار، مفتخر به مدال ملی ایثار می‌شوند.

چندی است که شورای اسلامی و دهیاری مزینان به رئیس‌ جمهور اسلامی ایران نامه نوشته‌اند و درخواست کردند که مزینان با این پیشینه تاریخی تبدیل به شهر شود و ایشان نیز در پاسخ به این درخواست خطاب به وزیر کشور نوشتند که با نظر مساعد اقدام شود.

این دستور در یازدهم اردیبهشت‌ماه سال جاری در نامه شماره 1664 توسط دفتر ریاست جمهوری برای وزیر کشور ارسال می‌شود و درخواست می‌گردد که با نظر مساعد رسیدگی و اقدام شود.

در سفر اخیر ریاست جمهوری و هیئت ‌دولت به استان خراسان‌رضوی، این موضوع از لسان رئیس‌ جمهور بیان می‌شود که این امر موجی از شور و شعف در بین مردم خداجوی مزینان ایجاد می‌کند، ولی با گذشت یک ماه از این نامه‌نگاری‌ها و اعلام شفاهی هنوز به صورت رسمی شهر مزینان اعلام نشده است که امیدواریم با این دل‌نوشته مقامات مسئول با ابلاغ رسمی دوباره مزینان جایگاه مدنی خود را به دست آورد و دل خانوده معزز شهدا و ایثارگر این و قشر زحمت‌کش مزینان شاد شود.

شاهدان کویر:قسمت انتهایی بیانیه مزینان که تشکر از رئیس جمهوری محترم ودفتر ایشان و همچنین فرماندار ونمایندگان محترم شهرستان سبزوارحذف شده است.

  • علی مزینانی
۱۸
ارديبهشت
۹۱

کاروانسرای مزینان ( شاه عباس )



کاروانسرای مزینان  شاه عباس

کاروانسرای مزینان

این رباط در ناحیه جنوب روستای مزینان حدود 75کیلومتری جاده آسفالته تهران – سبزوار واقع شده است که جزء بخش داورزن و حومه سبزوار است.از انتهای داورزن و در جهت جنوب ، جاده ای خاکی جدا می شود که اگر این جاده را در پیش بگیریم بعد از پیمودن تقریباً 5 کیلومتر به قریه مزینان می رسیم که در سمت جنوب غربی این قریه کاروانسرای بزرگی و نسبتا سالم بنا شده که بنان رباط شاه عباس معروف است.
شرح بنا
این بنا از خارج دارای یک پلان مستطیل شکل است که اضلاع شمالی و جنوبی آن طولانی تر از اضلاع شرقی و غربی آن است. ورودی بنا در میان یک ایوان رفیع واقع شده است که این ایوان در ضلع شمالی بنا قرار دارد ودر طرفین ایوان در هر طرف سه طبقه طاقنما واقع شده که طاقنمای وسطی و آخری بصورت مربع می باشد.حال اینکه طاقنماهای طبقه اول و سوم بصورت مستطیل بوده که از طریق وروردی باریکی که این قوس هلالی روی آن زده شده به اطاقک انتهای آن راه پیدا می کنیم .در طرفین این طاقناها در هر طرف یک غرفه دو طبقه وجود دارد که هر دو دارای طاقنماها و قوسهای جناغی هستند.
از انتهای دیوار غرفه ها در طبقه دوم دو در گاهی به اطاق پشت غرفه ها نورمی دهند.قوس این در گاهی ها نیز هلالی  هستند.در طرفین این غرفه ها نیز در هر طرف دو غرفه یک طبقه وجود دارد که در دیوار انتهای هر کدام از غرفه ها یک یا دو سراخ مستطیل شکل 20*10است که به طاقنمای غرفه نور می دهند.
در داخل ایوان بالای سر در کتیبه مربع شکل به ابعاد 1*1متر در وسط و داخل قاب ورودی در روی هر لچکی یک لوحه مستطیل به ابعاد25*60سانتیمتر نصب شده است.لوحه بزرگ وسطی و لوحه سمت راست از سنگ مرمر سفید و لوحه سمت چپ از سنگ خاکستری رنگ است.در طرفین ایوان دو سکو وجود دارد که هرکدام حدود یک متر از زمین ارتفاع دارند.
وضعیت داخلی

ورودی بنا در انتهای ایوان واقع شده که 315سانتیمتر عرض و حدود 5/4متر ارتفاع دارد.درب چوبی دولنگه کاروانسرا بوسیله  پاشنه گردهای سنگی در پایین و پاشنه گردهای قطور چوبی در بالا در وسط ورودی مستقر شده است.طاق ورودی اندکی از قوس آن بالاتر رفته و بصورت هلالی است.
بعد از ورودی به هشتی بنا می رسیم که بصورت مربع ساخته شده و از انتهای هر غرفه در گاهی کوتاه و بازی به اطاقهای پشت غرفه ها راه دارد ودر پای دیوارهای غرفه ها سکوهای پهن به ارتفاع تقریبا ً 80سانتیمتری از زمین قرار گرفته اند و از روی سکوهای شمالی غرفه هایدر گاهی های بلندی در طرفین وجود دارند که هر دو با تالارهای باریک به بام راه دارند در هر کدام 15ردیف پله وجود دارد و به بام کاروانسرا هدایت می شود تعبیه شده است . حیاط کاروانسرای مستطیل شکل و5/35*5/30طول و عرض دارد و 24اطاق بطور قرینه و به یک اندازه درا طرا ف حیاط وجود دارد.اندازه هر اطاق 80/2*80/3متر است.طول هر اطاق نیز ایوان کوچکی وجود دارد که اندازه آن 80/1*10/3متر است.
روبروی دروازه ورودی ایوان اصلی کاروانسرا قرار دارد که دارای 35/6*75/4متر طول و عرض و شامل دوطبقه ساختمان است.در هر گوشه و در سمت مقابل ورودی چهار ستون با هم تشکیل یک چهار طاقی را داده و سکوئی را در میان گرفته است.از هر گوشه سالن های اشترخانه ها به مشرق و غرب و شمال و جنوب به پشت غرفه ها کشیده شده اند.این سالن ها در طرفین دارای غرفه های باطاق جناغی هستند.در بعضی از قسمت ها از جمله دو جبهه شرقی و غربی وسط سالن ها با دیوار نازکی بسته شده است.در تمامی غرفه های موجود در این کاروانسرا روی سکوها ور تا دور ارتفاع یکنواختی مستقر بوده است.

قدمت

بر اساس اولین گزارش منتشر شده باستانشناسی ، این بنا به سال 1064هجری قمری توسط حاج محمد طالب فرزند حاج معین الدین محمد اصفهانی برسم سنت حسنه وقف ، بر بازماندگان راه احداث گردیده است در سال 1283هجری قمری توسط حاج علی تقی تاجر کاشانی مرمت گردیده وسپس به سال 1318توسط حاج محمد علی آقا فرزند حاج علی تقی کاشانی ترمیم گردیده است.


داشتن ایوان های قرینه در مقابل یکدیگر و غرفه ها و طاقنماهای جناقی این بنارا مربوط به دوران صفویه کرده است.از آثار باقیمانده این کاروانسرا آجرهای بزرگ آن است که احتمالاً متعلق به دوره ساسانی بوده ودر اوایل دوره اسلامی احتمالاً دوره عباسیان با مصالح آن کاروانسرای بزرگی در این منطقه ساخته اند ، آن را به زمان هارون الرشید نسبت می دهند.


منبع:

خانه فرهگ دانشجو



  • علی مزینانی
۱۸
ارديبهشت
۹۱
مزینان

موقعیت و تاریخچه
روستای مزینان از توابع دهستان مزینان، بخش داورزن شهرستان سبزوار، با مختصات جغرافیایی 56 درجه و 49 دقیقه طول شرقی و 36 درجه و 18 دقیقه عرض شمالی، در 9 کیلومتری جنوب غربی شهر داورزن و در 295 کیلومتری شهر مشهد قرار دارد. این روستا با ارتفاع 810 متر از سطح دریا و اقلیم نیمه بیابانی، تابستان‌های گرم و خشک و زمستان‌های سرد دارد.
این روستا از شمال غربی به روستای بهمن آباد، از جنوب به روستای غنی آباد و از شرق به ارتفاعات پیرامون محدود می‌شود.
قدمت روستای مزینان به دوره‌های قبل از اسلام می‌رسد. محوطه باستانی، مسجد جامع و کاروانسرا، در داخل روستا و همچنین بافت قدیمی روستا نشانگر تاریخ کهن آن است.
ریشه کلمه مزینان، مزن و مزنا است. در زبان کردی، «مزن» به معنای دانشمند و «مزنا» به معنای جایگاه دانشمندان است و از این رو، لغت مزینان به معنای جایگاه دانشمندان ترجمه شده است.
مردم روستای مزینان به زبان فارسی سخن می‌گویند، مسلمان و پیرو مذهب شیعه جعفری هستند.
الگوی معیشت و سکونت
براساس نتایج سرشماری سال 1375، روستای مزینان 1794 نفر جمعیت داشته است که سال 1385، به حدود 1835 نفر افزایش یافته است.
درآمد اکثر مردم روستای مزینان از فعالیت‌های زراعی و دامداری تأمین می‌شود. گروهی از مردم در امور خدماتی و صنایع دستی فعالیت دارند. محصولات عمده زراعی روستا، شامل گندم، جو، یونجه، کنجد، پنبه، زیره، فلفل، چغندرقند و هندوانه است. دامداری و پرورش گاو و گوسفند در روستا رونق دارد. شیر، پنیر، روغن حیوانی و ماست مهمترین فرآورده‌های دامی این روستاست. گروهی از زنان روستای مزینان، همراه با فعالیت‌های زراعی و دامداری به تولید صنایع دستی مانند قالی‌بافی و فردبافی نیز می‌پردازند.
روستای قدیمی مزینان در دشت استقرار یافته و بافت مسکونی متمرکزی دارد. منظره خانه‌های روستا با سقف‌های مسطح و دیوارهای گلی با محیط طبیعی پیرامون روستا پیوستگی یافته است.
مصالح به کار رفته در ساخت بناهای قدیمی شامل گل، سنگ، خشت و چوب است. در ساخت خانه‌های جدید از مصالح سیمان، گچ، تیرآهن و مانند آن نیز استفاده می‌شود.
جاذبه‌های گردشگری
چشم‌انداز باغ و گندم‌زارهای روستای مزینان به خصوص در فصول بهار و تابستان از زیباترین جاذبه‌های طبیعی روستا است. حرکت مواج خوشه‌های طلایی گندم در فصل برداشت، بینندگان را مسحور می‌کند.
برخی از جاذبه‌های روستای مزینان عبارتند از:
مسجد جامع روستا: این مسجد که در عهد سلجوقیان یا دیلیمیان ساخته شده است، دارای شناسنامه ثبتی از سازمان میراث فرهنگی است و از ابنیه بسیار قدیمی روستاست.
تپه و محوطه باستانی: این تپه و محوطه، در داخل روستا قرار دارد و هنوز کاوشی در آن صورت نگرفته است.
کاروانسرای مزینان: این کاروانسرا، در دورة صفویه و در داخل روستا ساخته شده است. مصالح به کار رفته در آن شامل آجر، ساروج و ملاط است.
یخچال‌های موجود در روستا: از این یخچال‌ها، برای ذخیره و تأمین یخ مورد نیاز، در فصل تابستان استفاده می‌شده است. این یخچال‌ها، سقف گنبدی دارند و از مصالح خشت و آجر ساخته شده‌اند. یخچال‌های روستا، در عمق زمین احداث شده‌اند و قسمت گنبدی شکل آن‌ها، بر روی زمین قرار دارد.
امام‌زاده روستا: امام‌زاده، مزینان مورد احترام مردم روستای مزینان است و مراسم مذهبی مردم در جوار آن برگزار می‌شود.
مدرسه شریعتمدار: این مدرسه قدیمی و تاریخی در داخل روستا قرار دارد.
مردم روستای مزینان در اعیاد ملی و مذهبی نوروز، قربان، غدیر و فطر به جشن و سرور و در ایام محرم و وفات و شهادت ائمه به عزاداری می‌پردازند.
عزاداری در ایام محرم و صفر، با آئین خاصی برگزار می‌شود.
مراسم سالگرد شهادت دکتر علی شریعتی جامعه‌شناس و از متفکرین اسلام سیاسی، هر سال در روستای مزینان برگزار می‌شود.
از بازی‌های رایج در میان مردم روستای مزینان می‌توان به گوی و راه، قایم باشک، هفت سنگ، عمو زنجیرباف، طناب بازی، طناب کشی، گیلی گیلی و گرگم و گله می‌برم اشاره کرد.
مردم روستای مزینان در عروسی و جشن‌ها، با خواندن نغمه‌ها و ترانه‌های محلی، که با ساز و دهل همراهی می‌شود، به رقص و پایکوبی می‌پردازند.
پوشاک اغلب مردان روستا کت و شلوار است. برخی از آن‌ها از کلاه و نیم‌تنه (جلیقه) استفاده می‌کنند.
زنان روستا، به خصوص کهنسالان و میانسالان از لباس محلی نیز استفاده می‌کنند.
قالی‌بافی و فردبافی صنایع دستی مردم روستای مزینان است.
معروف‌ترین سوغات محلی روستای مزینان شامل قالی، نان خراسانی، ادویه‌جات و فلفل است.
از انواع غذاهای محلی روستای مزینان می‌توان به ماست جوش، گوجه جوش، دانه جوش، کمه جوش، قورمه جوش، انواع اشکنه و نان محلی اشاره کرد.
دسترسی: روستای مزینان از طریق شهر داورزن در مسیر جاده اصلی شاهرود - سبزوار، با جاده‌ای آسفالت قابل دسترسی است.

منبع:
سایت تخصصی سازمان گردشگری

*دراین مطلب بعضی ازاطلاعات درباره بازیهای محلی وغذاها صحیح نمی باشد.(مزینانی)
  • علی مزینانی
۱۸
ارديبهشت
۹۱


زنده یاد دکتر علی شریعتی مطلبی در باره طرز تفکر همولایتی های خودش در زمانی که ایشان در فرانسه تحصیل می کردند دارد که برای ما مردم فراهان و مسئولین این شهرستان بسیار آموزنده است .

در ابتدا باید عرض کنم که آدم هایی که در محیط های بسته زندگی می کنند و مهاجر نیستند جهان و جهان بینی شان در حد همان محیط بسته است و معمولا تصوری غلط در باره جهان پیرا مو نیشان دارند .

هرچه محیط بسته تر باشد تفکرات مردم هم  به همان نسبت بسته هستند.

اما داستان دکتر شریعتی و مردم مزینان از این قرار است که  ایشان مدتی برای  تحصیلات به فرانسه می رود و در بازگشت سری به روستای خود در مزینان می زند . و مردمی که تحصیلکردهایشان فقط پاریس را در نقشه جغرافیایی جهان دیده بودند از دکتر درباره فرانسه و پاریس می پریسدند . صحبت های دکتر را عمو ما" نمی فهمیدند و نمی توانستند ارزیابی درستی از فرانسه 45 سال قبل داشته باشند زیرا در آن دوران وسایل ارتباطی در حد امروز نبودنه رادیویی ، نه تلویزیونی ، نه اینتر نتی ونه ماهواره ای  و مردم معمولا" اطلا عاتشان در باره خارج فقط منحصر به کتاب بود و نقل و قول ها .

دکتر می گوید هرچه که من به مردم در باره شانزه لیزه و شبهای پاریس تو ضیح دادم متو جه نشدند ودر آ خر هم یکنفر از اهالی مزینان از من پرسید که دکتر علی  آیا در فرانسه هم دوغی  هست که به خوش مزگی دوغ مزینان باشد ؟؟؟

منبع؛

وبلاگ؛فراهان آنلاین

  • علی مزینانی
۱۴
ارديبهشت
۹۱
فرهنگی - ایثار و شهادت
شماره : 13910214000636
91/02/14 - 15:18
توسط سپاه محمد رسول‌الله (ص)
مراسم بزرگداشت پدر ۳ شهید برگزار می شود

خبرگزاری فارس: مراسم بزرگداشت پدر شهیدان «حسینی مزینانی» و مادر شهید «حسن صانعی مزینانی» جمعه ۱۵ اردیبهشت در مهدیه مزینانی‌های تهران برگزار می‌شود.

به گزارش خبرگزاری فارس، مراسم بزرگداشت پدر شهیدان «حسینی مزینانی» و مادر شهید «حسن صانعی مزینانی» جمعه 15 اردیبهشت در مهدیه مزینانی‌های مقیم مرکز، برگزار می‌شود.

بر اساس این گزارش، مرحوم «سید احمد حسینی مزینانی» دریافت کننده مدال ایثار و از رزمندگان دفاع مقدس بود که در اثر بیماری ریوی و کهولت، در سن 87 سالگی به رحمت خدا رفت و پس از تشییع در شهرستان سبزوار در جوار سه فرزند شهیدش: سیدحسن، سیدحسین و سیدمحمد حسینی در زادگاهش مزینان به خاک سپرده شد.

همچنین، مادر شهید «حسن صانعی مزینانی» نیز در هفته جاری دعوت حق را لبیگ گفت و پس از تشییع در سبزوار، در روستای مزینان به خاک سپرده شد.

این گزارش می‌افزاید: مرحوم «سیداحمد حسینی مزینانی» در سال‌های دفاع مقدس بارها به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل اعزام شد و تا پایان عمر بسیجی باقی ماند. او مدافع راستین ولایت بود و چفیه را به عنوان نماد بسیجی و به اقتدای مولا و مرادش امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) بردوش داشت. این اسوء صبر و مقاومت در سال 85 از دست رئیس جمهور اسلامی ایران مدال ملی‌ ایثار دریافت کرد.

مادر شهید صانعی مزینانی، در تشییع جنازه پسرش سخنرانی کرد و گفت: چهار فرزند دیگر دارم که آماده شهادتند.

شهید سیدمحمد حسینی در سال 61 و شهیدان سیدحسین و سیدحسن حسینی و حسن صانعی در سال 64 به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

مراسم بزرگداشت این پدر 3شهید با سخنرانی حجت‌الاسلام بی‌آزار تهرانی است و علاقه‌مندان برای شرکت در این مراسم می‌توانند ساعت 16 جمعه پانزدهم اردیبهشت به نشانی: تهران، میدان شهدا، خیابان پیروزی، کوچه کلینی، مهدیه شرق تهران مزینانی‌های مقیم مرکز مراجعه کنند.

  • علی مزینانی
۰۴
ارديبهشت
۹۱

پیکر مرحوم حسینی مزینانی پدر سه شهید در سبزوار تشییع شد

مشهد - خبرگزاری مهر: مراسم تشییع پیکر مرحوم احمد حسینی مزینانی، پدر سه شهید و دریافت کننده نشان ایثار از رئیس جمهور با حضور مسئولان و اقشار مختلف مردم در سبزوار برگزار شد.


به گزارش خبرنگار مهر،  قاسم شعبانی، فرماندار سبزوار قبل از ظهر یکشنبه در این مراسم طی سخنانی ولایتمداری و عینیت بخشیدن به مفهوم ایثارگری را بارزترین ویژگی مرحوم حسینی مزینانی عنوان کرد و افزود: حضور در جبهه های جنگ تحمیلی و تقدیم سه فرزند برومند به انقلاب اسلامی خود بهترین گواه بر این ادعاست.


وی در این مراسم پیام استاندار خراسان رضوی را قرائت کرد که در قسمتی از آن آمده بود:با نهایت تاثر و تالم در گذشت اسوه تقوی رزمنده 8 سال دفاع مقدس حاج میرزا احمد مزینانی پدر بزرگوار شهیدان والا مقام سید محمد، سید حسن و سید حسین حسینی مزینانی که پر پرواز گشود و سبکبال با دلی آرام، جسمی به خاک و روحی به افلاک سپرد را به سوگ نشستگان آن سفر کرده تسلیت عرض می کنیم.

محمود صلاحی افزوده است: بی گمان روح آن صالح پاک سیرت همواره در کنارمان، یادش جاودانه در خاطرمان و نامش تا ابد به نیکی بر سر زبان ها خواهد بود.

ضمن ابراز مراتب همدردی با بازماندگان ارجمند, از محضر باریتعالی آمرزش و غفران واسعه برای آن فقید سعید و همجواری با فرزندان رشیدش در بهشت برین را مسالت دارم.

گفتنی است، پیکر وی برای تدفین به زادگاهش، روستای مزینان، انتقال یافت.

ÊÇÑíÎ ÇäÊÔÇÑ¡ ÊåÑÇä: ۱۷:۱۴  ,  ۱۳۹۱/۰۲/۰۳

  • علی مزینانی
۱۶
اسفند
۹۰

مردان قبیله عشق                       

نویسنده:طیبه مزینانی

یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۲۰:۲۳سایت ساجد

هر بار به «بهشت علی» پا می گذاشتم ، پرچم های افراشته بر بالای مزارشان ، چشم هایم  را به تماشا می کشاند ؛ مردم دسته دسته به زیارت مزارشان می شتافتند و دقایقی به رازو نیاز می نشستند .

ندیده بودمشان ، اما .... 

می دانستم آدم هایی بودند از اهالی کویر؛ کویر مزینان.

می گفتند : جنگ که شروع شد ، همه با یک هدف اما هر کدام به بهانه ای به میدان نبرد شتافتند. 

می گفتند : چیزی نگذشت که پی در پی ، خبر دادند ملکوتی شده اند.

گفتم: باید قدمی بردارم ، شاید بشناسمشان.

قدمی برداشتم .. 

دستی  تکانم  می دهد .... چشم هایم را باز می کنم ... همسرم است . می پرسد :« گریه می کردی؟!»

چشم هایش قرمز است . می گویم :«خواب می دیدم شب عاشوراس! پسرمون داشت جلو هیئت می خوند، مثل همیشه ... » 

می گوید : « خوابت تعبیر شده ... آوردنش . جلو هیئت ، منتظره!»

و می گرید ؛ بلند بلند ، بلند می شوم و از اتاق بیرون می زنم . عده ای که جلو در ، صف کشیده اند ، دنبالم راه می افتند.

مردها و زن ها دسته دسته ، جلو هیئت ایستاده اند و به من نگاه می کنند . برایم راه باز می کندد . جلومی روم ، جلوتر . تابوتی روی زمین جلو هیئت است . به آن خیره می شوم . 

ناخودآگاه می خوانم ؛ بلند بلند : 

این گل پرپراز کجا آمده

از سفر کرب و بلا آمده

دست ها بالا می رود و بر سینه ها می نشیند و صداها ، بلند و بلند و بلندتر می شود. 1

 


 

انگشتم را روی زنگ در می گذارم ، صدایی می آید: «اومدم»

و چند لحظه بعد ، صدای کشیده شدن دمپایی هایش روی سنگفرش حیاط به گوش می رسد : « لخ خ خ خ ... لخ خ خ خ ... »

خنده ام می گیرد . می گویم : زود باش! زیر پاهام علف سبز شد! »

در را باز می کند . با خنده می گوید: «سلام»

جواب سلامش را می دهم و می گویم :« دیروز نیومدی ...»

می خندد . می پرسم : «فردا چی ؟ می یای؟ ... زندگی خرج داره ، اگه همیشه این طوری یه روز در میون بیای سرکار ، نمی تونی خرج خونواده تو در بیاری!»

لبخندی می زند و در جوابم می گوید:«فردا پس فردا باید بارمو ببندم و برم ... » 

نفس عمیقی می کشد و ادامه می دهد : «دعا کن خونه ی اون دنیام آباد باشه.»

می خندم و بلند می گویم: «الهی خونه ی اون دنیات آباد باشه!»

*

با صدای زنگ ، در حیاط را باز می کنم. کسی پشت در نیست. نگاهی به اطراف می کنم . هیچ کس نیست . برمی گردم . پاکتی را که روی زمین افتاده ، برمی دارم ، لبه اش را پاره می کنم ، کاغذ توی آن را بیرون می کشم و می خوانم : «به اطلاع دوستان عزیز می رسانیم مراسم بزرگداشتی به مناسبت شهادت ... »

می لرزم . اشک جمع شده توی چشم هایم ، جمع می شود . با خودم می گویم : «فکر نمی کردم به این زودی دعام مستجاب بشه ... » 2

 


 

3

قرآن کوچک جیبی اش را بوسید و توی ساکش گذاشت. گفتم : این قدر عجله نکن!

نگاهم کرد . پرسیدم: «چرا صبر نمی کنی داداشت برگرده؟»

سرش را پایین انداخت و گفت : «هر کی وظیفه ی خودشو انجام می ده !»

گفتم : «منو دست تنها می ذاری . خونه ، بدون تو خالی می شه ... صبر کن داداشت برگرده . »

ساکش را برداشت و گفت: «باید برم...!»

گفتم: « پس زود برگرد!»

نگاهم کرد ، با لبخندی بر لب گفت : بر می گردم ... خیلی زود برمی گردم بابا!

بلند شدم و به طرفش رفتم. توی چشمهایش نگاه کردم و آرام ، صورتم را جلو بردم . پیشانی اش را بوسیدم و گفتم :«به امان خدا!»

به قولش عمل کرد. خیلی زود برگشت؛ روی دستهای مردم ، توی یک جعبه چوبی ... 3

 


 

4

روی زمین ، دراز کشیده ام . صدایی از بیرون می آید و پتویی که جلو سنگر آویزان کرده ام ، کنار می رود . سرش را تو می آورد و می پرسد:«اینجایی؟»

نگاهش می کنم و می گویم: فرمایش؟

وارد سنگر می شود و فانوس را از قلاب سقف آویزان می کند . زیر نور فانوس ، سلام می کند ، از توی جیبش آینه ای در می آورد ، جلو صورتم می گیرد و می گوید: « می بینی ... ریش و سبیلت سفید شده ... همه اش که نه ، چند تارش! 

با بی حوصلگی می گویم : خوب منظور؟!

دستم را می گیرد ، آینه را توی آن می گذارد ، قیچی کوچکی از جیب روی سینه اش بیرون می کشد ومی گوید: خیلی حیفه که پیر بشی!

سرم را به دیوار سنگر می چسباند ، تار سفیدی از بین ریش هایم جدا می کند ، آن را با قیچی می چیند و ادامه می دهد: تو باید جوون بمونی ؛ جوون جوون ! 

*

جلو آینه می ایستم. به صورتم نگاه می کنم و به ریشم. دستی به آن می کشم.

صدایش توی گوشم می پیچد: تو حیفی پیر بشی ... 

می خندم و می گویم : نیستی که ببینی چقدر پیر شده ام ...

لبهای مرد توی آینه را می بینم که توی تارهای سفید دورش ، از هم باز می شود. اشکی از گوشه ی چشمم می چکد و لای ریش های سفید مرد توی آینه گم می شوند. 4

 


 

از کنار ریلهای فولادی می گذرم و پایم را روی سنگفرش مرمر راه آهن می گذارم . سر بلند می کنم و به روبه رو نگاهی می اندازم . همه جا پر از جوان هایی است که لباس خاکی رنگ پوشیده اند . او را می بینم که چفیه ای دور گردنش آویخته . من را که می بیند ، لبخند می زند و دستش را توی هوا تکان می دهد. به طرفش می روم . به هم که می رسیم ، او را محکم بغل می کنم و فشار می دهم . 

می گویم : باز لباس رزم پوشیدی رزمنده !

می گوید : لباس وظیفه اس.

می گویم: شنیدم بالاخره بعد از این همه سال ، بابا شدی !

می گوید : راست می گن . نذر کرده بودم بابا که شدم ، برم منطقه . حالا که نذرم قبول شده ، دارم می رم جبهه .

می گویم : حداقل صبر کن زنت از جا بلند شه ، بعد ... 

*

می گوید : عملیات نزدیکه ، باید برم ... شاید چیزی عاید من بشه ... ! 

و رفت ... 5

 


 

 

1- شهید محمد مزینانی(روس) ، فرزند علی اصغر – راوی: معصومه مزینانی(مادر شهید) 

2-شهید سید حسین حسینی مزینانی ، فرزند : میرزا احمد – راوی : عباس مزینانی(از بستگان)

3-شهید سید حسین حسینی مزینانی ، فرزند: میرزا احمد – راوی : معصومه مزینانی(مادر شهید)

4-شهید ابراهیم مزینانی ، فرزند عبدالله – راوی : سید قاسم حسینی مزینانی( از بستگان)

5-شهید سید حسین حسینی مزینانی ، فرزند: میرزا احمد – راوی : عباس مزینانی( از بستگان

  • علی مزینانی
۱۶
اسفند
۹۰
گفتگو با مادر پاسدار شهید حمید رضا مزینانی؛ عکسی که به یادگار داریم



وقتی به روستای مزینان درسبزوار می رفتم، فکر می کردم فقط یک خانواده سه شهید در آنجا زندگی می کنند اما وقتی وارد مزینان





شدم، با تعجب مشاهده کردم در این روستای نسبتاً کوچک تعداد زیادی خانواده های شهدا زندگی می کنند؛ وچون بعد از سالها حالا یکی به سراغ آنهارفته بود، ادب حکم می کرد با همه خانواده ها مصاحبه کنیم. آنها بسیار خوشحال بودند که بعدازاین همه سال از شهدایشان یادی خواهدشد !
دنیایی از حرفهای نا گفته در سینه اشان باقی مانده است. حرف هایی که باید با گوش دل شنید تا فهمید درد کشیدن و صبوری کردن یعنی چه.
«ربابه وطن نژاد» هم یکی از زنان کویر مزینان است. وقتی پای حرفهای دلش بنشینی، دیگر نمی توانی دل بکنی و از او جدا شوی. قبلا با خودم می گفتم صبر کردن هم حدی دارد، اما وقتی از او جدا می شوی حرفهایش توی گوش ات زنگ می زنند و قلبت را می فشارند. می فهمی که صبر کردن حدی ندارد.
این را باید از زنی آموخت که الگویش صبوری حضرت زینب(س) بوده است.





*دستهای خالی
مادر شهید حمید رضا مزینانی، هرآنچه از رنجهایش را به خاطر می آورد، ساعتها درباره اش حرف می زند.اودرباره به دنیا آمدن حمیدرضا می گوید:حمید تازه به دنیا آمده بود. مریض شد. نمی دانستیم چه بیماری دارد. ماه رمضان بود. بغلش می کردم و پای پیاده راه می افتادم سمت سبزوار.
چیزی نزدیک 80 کیلومتر راه بود. تشنگی و گرسنگی امانم را می برید اما اصلاً یادم نمی آمد زنی هستم که یک بچه شیرخواره دارد. دکترها نمی فهمیدند چه دردی به جانِ حمیدم افتاده است. بالاخره هم جوابم کردند وگفتند: بچه ات مُردنیه. بی خود دهن روزه خودتو علاف نکن !
حال بدی داشتم. با خدا راز و نیاز می کردم. آخر سر هم دست به دامن شاه خراسان شدم. گفتم: آقاجان تو که می دونی امیدم از همه جا بریده و هیچ کس رو جز خدا ندارم. از خدا بخواه بچه مو شفا بده، منم می یارمش غلامی تو بکنه .
باورم نمی شد! حمید خوب شد. ازآن به بعد حمید رضا صدایش می کردم .
* به جونم دعا کنید!
خانم وطن نژاد درادامه حرفهایش، ازکارهای عجیب و غریب پسرش تعریف می کند ومی گوید: هیچ وقت با همسن و سالهای خودش بازی نمی کرد. می رفت کنار پیرمردها می نشست و به حرفهایشان گوش می داد. همیشه می گفتم: مگه تو پیرمردی که می ری کنارشون می شینی و باهاشون حرف می زنی ؟
می گفت: مادرجان می رم کنارشون می شینم تا یه چیزی ازشون یاد بگیرم.
یک روز پدرش آمد و گفت: حمیدرضا توی زمینهای همت آباد نهال گردو کاشته .
تعجب کردم. ازش پرسیدم: تو از کجا یاد گرفتی درخت گردو بکاری ؟
خندید و گفت: رفتم از همون پیرمردایی که شما می گین باهاشون حرف نزن، پرسیدم! حالا درختم سبز شده ایشا ا... تا چند وقت دیگه گردوهاشو می یارم بخورید و به جونم دعا کنید!
*اسب سفیدی داشت
انگار که خاطره ای را که به یاد آورده فراموش نکند، می گوید: آهان! خوب شد یادم افتاد. بذار این را هم بگویم. حمیدرضا اسب سفیدی داشت که خودش از بچگی تربیتش کرده بود. بدون هیچ زین و افساری می بردش صحرا چادرشب علف را می انداخت پشتش و می فرستادش در خانه. جلو در خانه شیهه می کشید می رفتم در را باز می کردم. بارش را می انداختم گوشه حیاط و دوباره راهی اش می کردم .خودش می دانست کجا باید برود. حتی مراقب بود موقع رد شدن از کنار ابوالفضل که بیشتر اوقات توی ایوان می خواباندمش، پای او را لگد نکند و صدمه ای به او برساند.
* لیاقت شهادت
نفسش بند آمده است. کمی آب می نوشد وبعدازلحظاتی سکوت ادمه می دهد ومی گوید: یک دفعه چندتا شهید آورده بودند. حمیدرضا می گفت: ای خدا یعنی می شه یه روزی هم این جوری منو روی دست بیارن؟!
تمام تنم لرزید. گفتم: مادرجان اگه زبونم لال یه بلایی سرتو بیاد من از غصه دق می کنم !
گفت: نه مادر غصه خوردن نداره آدم باید خیلی خوشحال باشه اگه بچه اش لیاقت شهید شدن داشته باشه !
آخر و عاقبت هم راضی مان کرد برود جبهه. قرار بود برود کردستان. هر 40 روز برایمان نامه می نوشت و از حالش باخبرمان می کرد. چندباری هم مرخصی گرفت و آمد دیدنمان.
یک روزی هم که قرار بود روز بعدش به جبهه برود، گفت: یه دوربین هم ندارید یه عکس ازم بگیرید براتون یادگاری بمونه! کسی حرفی نزد. آخر شب کنارم نشست و گفت: مادر بذار یک ساعت پیشت بخوابم. باردار بودم. گفتم: نه مادرجان حالم خوب نیست نفسم بند می یاد. بذار بخوابم که خیلی خسته ام! چشمهایم را بستم و خوابیدم. نمی دانم چه شد که بیدار شدم. دیدم حمیدرضا نشسته ونگاهم می کند. گفت: به خدا اگه این چند دقیقه قلبم کنار قلبت نبود، الان دق کرده بودم. نمی دونی حالاچقدر آرومم!
* حمیدرضا تو راهه
45 روز از رفتنش می گذشت، اما هیچ خبری از اونبود.
یک شب خواب دیدم حمید رضا توی یک اتوبوس نشسته و وارد مزینان شده است. گفتم: مادر جان بیا پایین چرا نشستی اون جا؟
گفت: نمی تونم بیام، ساکمو گم کردم. می رم پیداش کنم زود برمی گردم! از خواب پریدم. شوهرم را بیدارکردم و گفتم: حمیدرضا شهید شد! شوهرم گفت: مگه دیوونه شدی؟! این چه حرفیه می زنی، اگه بچه ها بشنون، غوغا به پا می کنن.
گفتم: به خدا شهید شده! گفت: آخرش با این حرفات منو هم دیوونه می کنی. بلندشو صدقه بذار کنار وبخواب. صبح زود که بیدارشدم، به دخترهایم گفتم حمیدرضا تو راهه داره می یاد .
بعدها تعریف کردندکه حمیدرضا و دوستش دقیقاً همان ساعتی که خواب دیده ای هدف قرارگرفته اند و از بالای کوه پرت شده اند ته دره. تنها جنازه هایی که توانسته اند برگردانند، همین دوتا بوده. جنازه 43 تا از رفیقهایش مانده اند بالای کوه. این ها را هم با هواپیما منتقل کرده اند .
منتظر ماندم جنازه اش را بیاورند توی خانه. نه گریه می کردم نه خودم را می زدم، اما چهارستون بدنم می لرزید. تابوتش را که توی حیاط خانه پایین گذاشتند، صدای شیهه های اسبش هم بلند شد. کسی به فکر آن بیچاره نبود. داد می زدم: برید به اسب ِحمیدم برسید که داره خودشو می کشه! هرکسی می رفت بیشتر خودش را به زمین وآسمان می زد. نمی توانستم از جایم تکان بخورم. جنازه اش را بردیم گلزار شهدا دفن کردیم!
* اسب سفید حمید رضا
وقتی برگشتیم رفتم سراغ اسب حمیدرضا. دراز به دراز افتاده بود گوشه طویله. چشمش که به من افتاد، شیهه ای کشید وتا مغز استخوانم را سوزاند. هرکاری کردم نه آب خورد نه علف. فرستادم دنبال دامپزشک. دامپزشک که آمد گفت: صاحبش را می خواد.
گفتم: شهید شده! سرش را تکان داد وگفت: خوب شدنی نیست، راحتش کنید.آخرش هم اسب سفید حمیدرضا طاقت نیاورد دق کرد و مرد.
* نهال گردو
بعد از شهادتش رفتم نهال گردوی حمیدرضا را از ریشه درآوردم و آمدم توی حیاطمان کاشتم. همان طور که آرزویش بود، گردوهای خوبی می دهد و می خوریم و نه برای جانش، برای روحش دعا می خوانیم !
هر سال هم روز شهادتش می روم کنار مزارش ...
***
انگار نفسش بند می آید. می ترسم. دستش را دردستم می گیرم. داغ داغ است. نفس بلندی می کشد. حالش کمی بهتر می شود. می گوید:هر وقت از او و خاطراتش حرف می زنم، نفسم تنگی می کند. خیلی طول می کشد تا دوباره حالم بیاید سرجایش. انگار مادر شهید هم از جنگ برگشته است که این همه بار روی دوشش است و نفس نفس می زند. خدا نکند هیچ مادری داغ فرزندش را ببیند، خیلی سخت است.
***
حمید رضا مزینانی، فرزند غلامرضا در سال 1347 در مزینان سبزوار محل تولد دکتر علی شریعتی به دنیا آمد و در 66/9/11 در عملیات بیت المقدس منطقه جنگی ماووت به شهادت رسید.
پاسدار جوان حمید رضا از نیروهای مخلص سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود.

  

*این مصاحبه درتاریخ۱/۵/۱۳۸۸درویژه نامه عشقستان روزنامه قدس به چاپ رسیده است
  • علی مزینانی
۱۶
اسفند
۹۰
در کویر ‌به ‌مرز عالم ‌دیگر نزدیکیم...
بگذارید گونه دیگری بنویسیم. شیشه‌ای برداریم و جنس همیشه را بشکنیم، فقط یک بار هم که شده ننویسیم که این اثر تاریخی در فلان سرزمین کویری آرمیده است یا نگوییم که فلان ارگ تاریخی، نادرترین گوهر روزگار خود بوده است، این بار بگذارید کویر را با آدم‌هایش بگوییم.

شاهرود را که پشت سر می‌گذاری دیگر کویر چهره واقعی خود را نشان می‌دهد. پیش از شاهرود شاید اندکی بهانه بتوان یافت برای درخت‌هایی که در هم می‌تنند و چشمه‌سارهایی که به برکت‌ کوه‌های البرز روانند؛ اما شاهرود را که پشت سر می‌گذاری زمین متفاوت می‌شود، رنگی دگر بر چهره‌اش می‌نشیند و دیگر از گونه‌های سرخ شقایق که در اردیبهشت امان می‌یابند شاید خبری نیابی؛ خبری نستانی و شاید قاصدکی نیابی که پیامت را بر دوش آن بنشانی و به سمت پروانه‌های دوردست رهسپار کنی.

از شاهرود که بگذری باید 220 کیلومتر تک‌تک شن‌ها را بشماری و اگر شب باشد، می‌توانی به همان شفافیت شن‌ها، ستاره‌های آسمان را بشماری و سپس می‌رسی به سرزمینی که در بدو ورود آن این‌گونه نوشته‌اند:

«به کویر مزینان خوش آمدید»!

و البته در کنار آن عکسی از چهره معلم شهید مزینان را می‌بینی که افتخار هر مزینانی است.

مزینان از دیدنی کم ندارد، اما بگذارید متفاوت بنویسم، چرا که شاید بزرگ‌ترین دیدنی آن کتاب هبوط در کویر معلم شهیدش باشد که در توصیف کویری که در آن تولد یافته است این گونه می‌نویسد:

«بید را در لبه استخری، کنار جوی آب قناتی، در کویر می‌توان با زحمت نگاه داشت. سایه‌اش سرد و زندگی‌بخش است. درخت عزیزی است اما همواره بر خود می‌لرزد، در شهرها و آبادی‌ها نیز بیمناک است که هول کویر در مغز استخوانش خانه کرده است.

و اما آنچه در کویر زیبا می‌روید خیال است. این تنها درختی است که در کویر خوب زندگی می‌کند، می‌بالد و گل می‌افشاند و گل‌های خیال، گل‌هایی هم‌چون قاصدک آبی و سبز و کبود و عسلی... هر یک به رنگ آفریدگارش به رنگ انسان خیال‌پرداز و نیز به رنگ آن‌چه قاصدک به سویش پر می‌کشد به رویش می‌نشیند...

کویر انتهای زمین است، پایان سرزمین حیات است؛ در کویر به مرز عالم دیگر نزدیکیم...

آسمان کویر، سراپرده ملکوت خداست و...

شب کویر به وصف نمی‌آید، آرامش شب که بی‌درنگ با غروب فردا می‌رسد...»

آری این‌بار بیایید اندکی با ساکنان سرزمین‌ها سفر کنیم، اگر به شیراز رفتیم با حافظ و سعدی سفر کنیم و اگر به مزینان رفتیم با کویر شریعتی سفر کنیم، واژه‌واژه‌هایش را رسم‌الخط ذهن خویش گردانیم و همراه با ستاره‌های شب و دانه‌های تشنه کویر مزینان کاریز را بخوانیم، داستان دوست داشتن از عشق برتر است را و...

و چرا عشق در کویر یافتنی‌تر نباشد، هنگامی که طبیعت بی‌هیچ تعلقی رهای‌رهاست و حتی از تعلق درختان نیز آزاد است. به خاطر داشته باشید که هر چند مزینان نیز سرزمینی است که به برکت خداوندگار با قنات‌ها و کاریزهایش رنگ اندک سبزی بر چهره آن نشسته است، اما در هر صورت اینجا کویر است، اگر سبزی بیابی زینتی است بر شانه زمین سخت؛ مزینان اما شهر ستاره‌هاست که هر شب با ساکنان سرزمین آرامشش سخن می‌گوید، از ماوراءها و از دوردست‌ها و...

و اگر به مزینان سفر کردید، بدانید که این شهر نیز همانند سایر شهرها از دیدنی‌ها و گشتنی‌ها و جستجوکردنی‌ها اندک ندارد. بنابراین می‌توانید یک روز سری بزنید به مسجد جامع آن و بدانید که کاروانسرای آن نیز نشان از تاریخ این سرزمین کهن دارد و اگر به گرد آب‌انبارهای تاریخی این سرزمین کاشان و یزد و طبس و... را به جستجو نشسته‌اید، در مزینان نیز شاید بتوانید سراغی از آن بگیرید و یخدان‌های گلی آن که یادگار سنت کهن مردان این سرزمین است نیز شاید برایتان جالب باشد. و بدانید که مزینان نیز در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و در کنج خاطر خود بنشانید که مزینان همچنان به فرزند کویرش علی شریعتی می‌بالد و با بال‌های اندیشه او ذهن جوانان کویری‌اش را شاداب می‌کند.

و اگر به مزینان سفری کردید بدون «کویر» نروید، این ره‌توشه‌ای است که مزینان را بر دل‌هایتان می‌نشاند.

باران ایرانی


  • علی مزینانی
۱۲
اسفند
۹۰

نویسنده وشاعر:محمدکاظم مزینانی

 

 

 

 

 

محمدکاظم مزینانی    نام پدر : عظیم  محل تولد : دامغان

محل سکونت: تهران   تاریخ تولد:هزار و سیصد و چهل و دو

تحصیلات:زبان و ادبیات فارسی،دانشگاه شهید بهشتی(ملی)

سابقه فعالیت:از سال 1363   سابقه کار ژورنالیستی: 1363 تا 1371موسسه ی کیهان

1372 تا 1374 روزنامه ی همشهری

از 1374 تا زمان حال:همکاری پراکنده با مجلات"دوست"،"رشد" و "سروش"

 

مجموعه آثار

شعر کودک و خردسال:

 

1- تنها انار خندید ـ کانون پرورشی-1374

2- خدای جیرجیرک ها ـ پیدایش ـ 1377

3 - دویدم و دویدم(سه جلد) ـ تربیت- 1380

4- نیلوفر چه می خواست؟ ـ تربیت ـ 1381

5- حسنک(سه جلد) ـ پیدایش ـ 1382

6- چرخ خیاطی با مامانم حرف می زنه ـ افق ـ 1385

7- نی نی عینکی(سه جلد) ـ افق ـ 1386

8- منظومه  سه جلدی :"کتاب و آب ممنوع!"،بوی هلو و باروت"،"ساعت هفت و ربع"- بنیاد شهید- 1386

9- ده شب از هزار و یکشب(ده جلد) ـ قدیانی ـ1386

10- نی نی دُخملی(شش جلد) ـ پنجره ـ 1386

11- چهارده معصوم(چهارده جلد) ـ قدیانی ـ 1387

12- نی نی عسلی(شش جلد) ـ پنجره ـ 1387

13- ترانه های ابری و ببری(شش جلد) ـ پنجره ـ 1387

14- ترانه های جوجه اردکی( شش جلد) ـ پنجره ـ 1387

15- کلیله و دمنه،منادی تربیت-1388

 

شعرنوجوان :

                                               

1ـ آب یعنی ماهی ـ نهاد ادبیات ـ 1366

2 ـ نان و شبنم ـ قدیانی-1374

3 ـ شعر های ناتمام ـ حوزه ی هنری -1375

4 ـ ساده مثل آسمان ـ رویش-1375

5 ـ کلاغ های کاغذی ـ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان- 1378

6 ـ ای زمین ای سنگدل-1380

7 ـ صندلی ها خسته اند(برگزیده ی شعرها ) ـ تربیت ـ 1386

 

 

داستان کودک:

 

1- ماه در گهواره ـ رشد- 1379

2- پسری که تنها بود ـ تربیت-1380

3- هشت روز با امام هشتم ـ تربیت-1381

4-عروسی ماه و خورشید ـ زیتون-1382

5-دوازده آینه ـ زیتون-1383

داستان نوجوان:

1- سوار سوم ـ پیدایش- 1376

2- رازهای زندگی یک کلاغ ـ حوزه ی هنری- 1378

3-داستان ناتمام ـ پیدایش- 1380

4- پاییز در قطار ـ حوزه ی هنری ـ 1385

 

سفرنامه:

 

۱ـ پنج روز در نیمروز ـ کانون پرورش-1368

۲-دریای گمشده ـ کانون پرورش-1370

 

طنز:

1ـ سنگ پا+گل ـ پیدایش- 1379

 

بزرگسال:

1ـ شاهِ بی شین(رمان)1388

 

تحقیق ، زندگی­نامه ، بازنویسی:

 

1- سید جمال الدین اسد آبادی ـ رشد-1378

2- فیه ما فیه(مولانا) ـ پیدایش-1379

3- شاعر راز و  شیراز(حافظ) ـ پیدایش-1380

4- داریوش هخامنشی ـ رشد- 1380

5-لیلی و مجنون ـ پیدایش-1381

6- منطق الطیر ـ پیدایش-1382

7ـ سفرنامه ی کفش های پاره ـ بنیاد شهید-1385

 

آموزشی:

 

آموزش کامپیوتر- تاتی- 1384

آموزش اینترنت- تاتی-1385

ترانه های پُستی (شرکت پست جمهوری اسلامی) ترانه و انیمیشن-تاتی- 1388

 

آثار زیر چاپ:

 

پری ها بلد نیستند لالایی بخوانند ـ شباویز

دختری که با خورشید ازدواج کرد ـ شباویز

داستان باستان(چهار جلد) ـ به­ نشر

به میوه ها سلام کن! ـ شباویز

عروسی دخترِ خاله ­ماهی ـ حوزه ی هنری

 

 

جوایز:

(دفتر بین المللی کتاب کودک و نوجوان) 2000 - Ibbyافتخار دیپلم 

کتاب"سوار سوم"، 1378

جایزه ی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، پاییز در قطار، 1385

برگزیده ی بیست سال ادبیات کودک و نوجوان،انجمن نویسندگان کودک و نوجوان،1379

دیپلم افتخار نخستین جشنواره ی کانون پرورش فکری ، آب یعنی ماهی"، 1368  

 برگزیده ی مجله ی سروش نوجوان، آب یعنی ماهی، 1368

برگزیده ی کانون پرورش فکری و مجله سروش نوجوان، پنج روز در نیمروز، 1370

برگزیده ی شورای کتاب کودک، دریای گمشده، 1377

برگزیده ی کتاب سال مجله ی سلام بچه ها، شعرهای ناتمام،1376

برگزیده ی جشنواره ی کتاب های دینی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، ای زمین، ای سنگدل،1382

برگزیده ی جشنواره ی کتاب رشد،" زندگی نامه ی شهریار و داریوش هخامنشی"،1384

تقدیر شده در جشنواره ی رشد، فیه مافیه ، 1386

برگزیده ی جشنواره ی ادبیات دینی، سوار سوم،1385      

برگزیده ی جشنواره ی مطبوعات، شعر اتفاق سرخ ،1378

 برگزیده ی جشنواره ی شهید غنی پور، پاییز در قطار،1385

تقدیر شده در اولین جشنواره ی داستان انقلاب، شاهِ بی شین(در باره محمدرضا و فرح پهلوی)1386

کتاب سال دفاع مقدس، منظومه ی سه گانه ی: 1- ساعت هفت و ربع2- کتاب و آب ممنوع3- بوی هلو و باروت،1387

دیپلم افتخارکتاب فصل،تابستان 1388، کلیله و دمنه
 
 
 
استادیاردانشگاه ومتخصص پزشکی: دکترربابه مزینانی
 

 دکتر مزینانی

سال تولد:        1337        محل تولد:        مزینان - سبزوار

وضعیت تأهل:      متأهل

آدرس پستی:    دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی – مرکز آموزشی در مانی روانپزشکی رازی

تلفن و فاکس محل کار:                 33401231 –  33401604

پست الکترونیکی:                        robabeh_mazinani@yahoo.com

ملیت:       ایرانی         زبان:         فارسی

 

سوابق تحصیلی (از تاریخ فعلی به عقب)

1-      بورد تخصصی روانپزشکی 1367 – دانشگاه علوم پزشکی تهران

2-      پزشکی عمومی 1363 – دانشگاه علوم پزشکی تهران

 

سوابق آموزشی (از تاریخ فعلی به عقب)

-        استادیار دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی از سال 1373 تا کنون

-        مدرس دانشگاه آزاد اسلامی – واحد پزشکی تا سال 1372

 

سوابق بالینی (از تاریخ فعلی به عقب)

مشغول به کار در مرکز روانپزشکی رازی از سال 1368 تا کنون

 

سوابق اجرایی (از تاریخ فعلی به عقب)

1-      مدیر گروه روانپزشکی از سال 1380 تا 1385 (آبانماه)

2-      معاون و جانشین مدیر گروه از سال 80 – 1379

3-      معاونت آموزشی بیمارستان رازی از سال 1383 تا  کنون

4-      عضو شورای سیاستگذاری و دفتر تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی از سال 1380 تا کنون

5-      عضو شورای پژوهشی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی از سال 1381 تا کنون

6-      عضو کمیته پژوهشی گروه روانپزشکی

7-      عضو شورای کتاب دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی

 

تألیفات

الف) کتابها

کتاب آنا فروید، پیشگام در روانکاوی کودک – نشر دانژه 1384

ب) مقالات چاپ شده

1-  بررسی عوامل موثر بر طول مدت بستری بیماران روانی در مرکز روانپزشکی رازی-پاییز 81 مجله توانبخشی

2-  کاربرد نقاشی برای کاهش اضطرابل بیماران اسکیزوفرنیک-پاییز 81 مجله توانبخشی

3- کلیات داروشناسی در سالمندان – فصلنامه سالمند 1375

4- مقایسه اختلالات زبان در بیماران اسکیزوفرنیک پارانوئید و غیر پارانوئید – پاییز 83 مجله توانبخشی

5- بررسی وضعیت شناختی در بیماران بستری مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال دوقطبی – پاییز 84 مجله اندیشه و رفتار(44)

6- سنجش میزان لیتیوم در پایش درمان اختلال دوقطبی بهار 85 توان بخشی

2007-german journal of psychiatry – Foli a cing.

2007 – neurosciences. Vol.12,1- Sensation seeking behavior among Schizophrenia.

2007 – Brain research – Gender dimorphism in the DAT1 – 67 T. allel. homozygoity …

2007- international journal pyridoxine (vit B6) terapy of genericology.vol 96,1- for premenstrual syndrome.

 

پژوهشهای انجام شده

1-      بررسی وضعیت شناختی در بیماران اسکیزو.فرنیک و اختلال دو قطبی سال 83-1382

2-      تاثیر ریسپریدون بر علایم مثبت و منفی و شناختی اسکیزوفرنیا- همکار اصلی طرح 1384

3-      تحلیل رابطه پلی مورفیسم ژن DAT1 آلل 67 – در بیماران دوقطبی 1385

4-      مجری طرح ارزشیابی درونی گروه روانپزشکی سال 85 – 1384

 

مقالات ارائه شده در سخنرانیها و همایشهای علمی

1-        ADHD در بزرگسالان – اختلال روانی مزمن اردیبهشت 1377- کنگره، دانشگاه علوم بهزیستی.

2-        بررسی اختلالات زبان در بیماران اسکیزوفرنیک – کنگره اسکیزوفرنیا دیماه 1381-دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.

3-        مصرف داروهای سایکوتروپ در دوران بارداری و شیردهی آذر ماه 1382 – همایش سالیانه انجمن علمی روانپزشکان در بیمارستان میلاد.

4-         تاثیر هنر و بهداشت روان در پیشگیری از اعتیاد اردیبهشت 1382 – باشگاه اندیشه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

5-        مقایسه وضعیت شناختی بیماران سالمند مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال خلقی در مهر ماه– کنگره سالمندی در دانشگاه علوم بهزیستی.

6-        تریکوتیلومانیا (تدبیر و درمان)، اردیبهشت 1383 همایش تازه های روان نژندی و اختلالات وابسته به استرس – دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.

7-        بررسی عوامل روان پویایی فردی و خانوادگی در گرایش به سوء مصرف مواد اوپیوئیدی – همایش سالیانه انجمن روانپزشکی بیمارستان میلاد در آذرماه 1383.

8-        ژنتیک در طیف دوقطبی – همایش سالیانه انجمن علمی روانپزشکان – بیمارستان میلاد در آذر ماه 1384.

9-        روانشناسی من – همایش سالیانه انجمن علمی روانپزشکان – بیمارستان امام خمینی در آذر ماه 1381.

10-    تاثیر مقایسه ای Aricept در درمان آلزایمر- کنفرانس آلزایمر با تأکید بر توانبخشی – دانشگاه علوم بهزیستی در اسفند ماه 1384.

11-    تحلیل رابطه ژن DAT (پلی مورفیسم 67T) در اختلال دوقطبی – همایش سالیانه انجمن در بیمارستان میلاد در آذرماه 1385.

12-    روانپزشکی مبتنی بر جامعه – کنگره سیر تحولات و فن آوری در توانبخشی – سازمان بهزیستی و دانشگاه علوم بهزیستی در آذر ماه 1385.

13-    تاثیر ریسپریدون بر نشانه های مثبت، منفی و شناختی اسکیزوفرنیا- همایش سالیانه انجمن علمی روانپزشکان در آذر ماه 1385.

 

عضویت در انجمن ها و مجامع

1-      عضو انجمن علمی روانپزشکان

2-      عضو انجمن حمایت از بیماران اسکیزوفرنیک (احباء)

3-      عضو کمیته تدوین قانون بهداشت روان

4-      عضو کممیسیونهای پزشکی قانونی – کارشناس تخصصی رشته روان پزشکی در دادسرا و هیأت های انتظامی سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران.

منبع:سایت دانشگاه علوم بهزیستی وتوانبخشی

 
  • علی مزینانی
۱۱
اسفند
۹۰
کد خبر : 16965 زمان انتشار : 14 دی 1390 11:43:00
به همت شبکه قرآن و معارف سیما/

معرفی شهیدان مزینان در پنج قاره

زندگینامه چهار تن از شهدای مزینان سبزوار از توابع استان خراسان رضوی به همت شبکه‌ی قران و معارف سیما در سراسر جهان نمایش داده می‌شود.

معرفی شهیدان مزینان در پنج قاره

به گزارش سینما خیر به نقل از دبیر کمیته روابط عمومی یادواره شاهدان کویر، با آماده شدن فیلم زندگینامه شهیدان علی شهیدی، غلامرضا عسگری، علی اکبر هاشمی، سید حسن حسینی به همت شبکه قرآن به مدت چهار روز در برنامه‌ی با شهیدان در نهضت حسینی، دلاوری‌ها و از جان گذشتگی جوانان این خطه از روز چهارشنبه چهاردهم دی ماه در ساعت 13 پخش می‌شود.

شهید علی مزینانی اولین شهید مزینان است که با حضور در مبارزات دوران انقلاب و سپس شرکت در جبهه به جمع نیروهای شهید چمران می‌پیوندد و پس از مدتی به شهادت می‌رسد. دو برادر بزرگوار او نیز محمد و حسین و پسرعموهایش مهدی و یدالله در طول دوران دفاع مقدس به شهادت می‌رسند و بنا به پیشنهاد بسیجیان و روحانیون محل این خانواده به عنوان شهیدی معرفی می‌شود.

شهید غلامرضا عسگری سرباز فداکاری است که از خانواده‌ای زحمت کش و کشاورز در کسوت سربازی به جبهه اعزام می‌شود و در سال 61 در جبهه سومار به شهادت می‌رسد از خصوصیت‌های بارز او می‌توان به حضور مداوم در هیاتهای عزاداری اشاره کرد که در ماه محرم از تهران به مزینان می‌رفت و همزمان در دو هیات ابولفضلی و علی اکبری فعالیت می‌کرد.

شهید علی اکبر مزینان هاشمی از نوجوانی وارد بسیج می‌شود. سپس در سپاه استخدام می‌شود و به عنوان مربی «ش م ر» در پادگان شهید هاشمی نژاد منطقه مزدوران سرخس مشغول به کار می‌شود. او دوره بهیاری را با موفقیت پشت سر می‌گذارد و با اصرار و پافشاری زیاد به جبهه می‌رود و به عنوان فرمانده‌ی گروهان در یکی از گردانهای لشگر پنج نصر خراسان با دشمن بعثی مبارزه می‌کند و در عملیات کربلای پنج به شهادت می‌رسد.

شهید سید حسن حسینی، در سن نوجومانی با شرکت در مسابقات قرآنی و حدیث در سطح استان و در مسابقات دانش آموزی کنتوری می‌درخشد او پس از شهادت برادرانش سید محمد و سیدت حسین درحالی که از نظر سنی برای اعزام به جبهه مشکل دارد با دست کاری در شناسنامه در عملیات والفجر 8 شرکت می‌کند و به شهادت می‌رسد. علاوه بر دو برادر، پسرعموی‌ سید علی نیز در جبهه به شهادت می‌رسد و پدرش نیز پس از بارها حضور در جنگ مصدوم شیمیایی می‌شود و هم اکنون در بیمارستان سبزوار بستری است.

این گزارش می‌افزاید: با عنایت به توافق شبکه قرآن و معارف سیما فیلم پانزده دقیقه‌ای دیگر حاوی پیام تمامی خانواده معزز شهدای مزینان در حال ساخت است که به زودی از این شبکه پخش می‌شود

  • علی مزینانی
۱۱
اسفند
۹۰
آشنایی با یک روستای ایثارگر*
به بهانه برگزاری یادواره 56 شهید و ایثارگر «مزینان»

سرویس: فرهنگ و حماسه
1390/10/04
12-25-2011
09:15:36
9010-00103: کد خبر

عکس تزئینی استخبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
سرویس: فرهنگ و حماسه

در 80 کیلومتری شهرستان سبزوار، روستایی قرار دارد که شاید با تمام روستاهای کویری ایران متفاوت باشد. روستای «مزینان» با قدمتی چند هزارساله که چون نگینی در دل کویر می‌درخشد و در سنه‌های مختلف کانون توجه محققین و تاریخ نویسان قرار داشته و دارد.

به گزارش سرویس فرهنگ و حماسه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، زمانی ترکان بر این دیار حمله‌ور می‌شوند و شکست سختی می‌خورند. مردم مزینان بر دروازه شهر می‌نویسند: «اینجا سرزمین مرزبانان است و ما آماده جانفشانی هستیم». پسر «تیمورلنگ» در کویر مزینان کشته می‌شود تا تیمور جرأت نگاه بد به این نقطه نداشته نباشد.

در دوره قاجار، ناصرالدین شاه که از سفر زیارتی رضوی بر می‌گردد چون به نزدیک مزینان می‌رسد شوق آن دارد که دیار شجاعان را از نزدیک ببیند. خود در کتاب «مطلع الشمس» چنان توصیفی از آن می‌کند که گویی ترس را از حضور مردان رشیدی که محافظت او را تا مزینان بر عهده می‌گیرند احساس می‌کند و در وصف آنان می‌گوید: 50 سوار رشید مزینانی مرا تا مزینان اسکورت کردند.

در «تاریخ بیهق» از امیران و حکیمان و عالمان مزینان تعاریف زیادی آمده است و در تاریخ انقلاب شکوهمند اسلامی خانواده معزز شریعتی در کانون حقایق اسلامی خوش می‌درخشند و بر علیه رژیم منفور پهلوی به مبارزه برمی‌خیزند و در این راه دکتر علی شریعتی جان خویش را نثار می‌کند مرگ با عزت را در هجرت به جان می‌خرد و غریبانه در جوار حرم مطهر بانوی صبر و استقامت حضرت زینب (س) به خاک سپرده می‌شود.

صاحب اثر" سبزوار شهر دیرینه‌های پایدار" از مزینان به عنوان زادگاه دانشمندان و اندیشمندان یاد می‌کند. «کندو» می‌نویسد: وجه تسمیه آن بر وزن «امینان مزن» یعنی دانشمند و اندیشمند و «مزینان» یعنی زادگاه دانشمندان و اندیشمندان است و به راستی این تعبیر در دوران دفاع مقدس حضور گسترده فرزندان دلاور مزینانی در جبهه‌های حق علیه باطل به حقیقت می‌پیوندد و آنها عالمانه به معارف کلام معنوی امام زمان خویش نائل می‌آیند و گروه گروه به جبهه می‌شتابند و در این راه 56 شهید تقدیم می‌کنند.

وجود دو خانواده سه شهید و پسر عموهای شهیدشان و همچنین تشییع همزمان چهار شهید «عملیات والفجر8» این روستا را در حومه سبزوار متمایز از روستاهای دیگر می‌کند.

پدران، مادران، برادران و خواهران شهدا پس از سالها چون کوه استوار ایستاده‌اند و مادران می‌گویند که اگر دوباره خصمی بر سرزمین‌مان هجوم آورد باز هم فرزندانی داریم که به میدان بفرستیم و خودمان نیز اگر توان باشد سلاح برمی‌داریم و می‌جنگیم.

پدر شهیدان سیدمحمد، سیدحسین و سیدحسن حسینی که خود از رزمندگان و جانبازان جنگ تحمیلی است و هم اکنون به علت بروز آثار شیمیایی در بیمارستان بستری است با شور و شوق عجیب از مدت حضور خاطره انگیزش در جبهه می‌گوید.

مادر شهیدان علی و محمد و حسین شهیدی که با قامتی خمیده همیشه صبر و صلابت را شرمنده می‌کند، می‌گوید: درهشت سال جنگ،خوشه‌چینی می‌کردم و درآمدش را برای رزمنده‌ها می‌فرستادم و اگردوباره جنگی بشود خودم به همراه شوهر پیرم و دیگر فرزندانم اولین نفراتی هستیم که سلاح برمی‌داریم وبه جنگ می‌رویم. من همان مادری هستم که که بادستان خویش فرزندش راکفن کرد و به خاک سپرد.

دومین یاواره 56 شهید و ایثار گر روستای مزینان سبزوار‌،29 دی‌ماه جاری برگزار می‌شود

این نوشته از اینجانب علی مزینانی عسکری بود که در رسانه های مختلف منتشرشد

  • علی مزینانی
۱۱
اسفند
۹۰
قرآن مشعل علم اروپا


نویسنده: علی مزینانی

از حضرت امام رضا (ع) نقل شده که از امام صادق (ع) پرسیدند: چه سری است که قرآن هر چه زمان بیشتر بر او می گذرد و هر چه بیشتر تلاوت می شود بر طراوت و تازگیش افزوده می گردد؟
    امام صادق (ع) فرمودند: برای این که قرآن تنها برای یک زمان و نه زمان دیگر و برای یک مردم و نه مردم دیگر، نازل نشده، بلکه همه زمان ها و همه مردم نازل شده است.
    معنا و مفهوم این حدیث بر همگان روشن است و نیاز به هیچ توضیحی نیست چرا که در طول تاریخ ثابت شده است که اگر چنانچه در طرز تفکر و معلومات و اندیشه ها اختلاف شدیدی وجود داشته است باز قرآن بر زمان ها و افکار پیشی گرفته و آنقدر معانی و مفاهیم قابل درک و استناد عرضه کرده که ظرفیت زمانه را اشباع نموده است.
    خاتم انبیاء حضرت محمد مصطفی (ص) درباره رمز ماندگاری و نامیرایی این کتاب آسمانی می فرماید: «مثل قرآن، مثل خورشید و ماه است و مثل آن دو همیشه درجریان است. یعنی ثابت و یک نواخت نیست و یک جا میخکوب نمی شود» به راستی معجزه پیامبر اعظم (ص) بزرگترین اعجاز در عمر دنیاست که هیچ چیز با آن قیاس نمی شود. با احترام به تمامی پیروان ادیان الهی که گاه کتاب آنان به فراخور زمان دست خوش تغییر و تحریف شده ولی شریعت مسلمین هیچ گاه تحریفی را به خود راه نداده است و اگر کسی در هر برهه ای خواسته به مقابله با کتاب خدا برخیزد و با خیال خام خود حتی آیه ای به تقلید از آن بیاورد رسوای عام و خاص گردیده و مورد تمسخر دیگران واقع شده است.
    مکتب قرآن، مکتب ظلم ستیزی، بیداری، عدالت و آگاهی است لذا بسیاری از دشمنان و مغرضان برای آن که بتوانند چند صباحی بر مردم حکومت کنند سعی کرده اند تا جامعه و یا حداقل خواص خود را از قرآن دور نگه دارند. ولی انوارالهی همانند خورشید و ماه که رسول خدا (ص) آن را مثال آورد، در زیر ابر پنهان نمانده و در نهایت حقیقت آشکار شده و آنان به راه رستگاری رهنمون شده اند. نمونه های بارز آن را می توان در اعتراف دانشمندان و اندیشمندان شرقی و غربی دید.
    
    
    اعترافات دانشمندان غربی به اعجاز قرآن
    دکتر یوهان ولفگانگ فون گوته ریاضی دان، شاعر و نویسنده آلمانی در این باره می گوید: «سالیان درازی کشیشان از خدا بی خبر، ما را از پی بردن به حقایق مقدس و عظمت آورنده آن، حضرت محمد (ص)، دور نگاه داشته بودند اما هر قدر در جاده علم و دانش قدم گذارده ایم پرده های جهل و تعصب نابجا از بین می رود و به زودی این کتاب توصیف ناپـذیر عالم را به خود جلب نموده و تاثیر عمیقی در علم و دانش جهان کرده، سرانجام محور افکار مردم جهان می گردد.» بعضی دیگر از دانشمندان و متفکرین غربی پیشرفت علمی، فرهنگی و رفاهی سرزمین های اروپایی را مدیون دین مبین اسلام و کلام الله مجید می دانند هم چنان که خلاصی بردگان آفریقایی، و اندلسی، رهایی مردمان ضعیف از زیر ظلم امپراطوران روم و ایران، دانش و معرفت و دوری از خرافه پرستی سرزمین عربستان همه وامدار آخرین پیامبر یعنی حضرت محمد مصطفی (ص) و معجزه جاویدان او هستند.
    اسلام شناس آلمانی، فریدریش دیتریشی Dietrici (1821- 1903) درباره خدمت قرآن و معارف مسلمین به اروپائیان معترف است که: «همین علوم و معارف مسلمین بود که اروپا را در قرن دهم میلادی جلوبرد، همان علومی که سرچشمه آن قرآن کریم بود و اروپا از این حیث به اسلام مدیون است.»
    
    
    ژول لابوم Joles Labeume
    اندیشمند و نویسنده و خاورشناس فرانسوی با اشاره به این که تعلیمات و مواعظ قرآن تنها برای سران یک قوم نیست بلکه جهانی است می گوید: «مردم از هر نژاد و ملیتی که هستند منصفانه باید موقعیت بشریت را از نظر علمی قبل از اسلام مورد مطالعه قرار دهد تا اعتراف کنند که علم و دانش به معنای وسیع آن به وسیله مسلمین برای جهانیان آورده شده مسلمانان علوم و دانش خود را از قرآن که مانند دریای دانش بود گرفته و از آن شهرهایی ساخته اند. قرآن برای همیشه زنده است و هرکسی از مردم جهان به قدر درک و استعداد خود از آن بهره برمی دارد.
    «دینورت» یکی دیگر از شرق شناسان که به بدهکاری اروپائیان نسبت به تعالیم اسلام اشاره می کند می گوید: «واجب است اعتراف کنیم که علوم طبیعی و فلکی و فلسفه و ریاضیات که در اروپا رواج گرفت عموما از برکت تعالیم قرآنی است و ما مدیون مسلمانانیم بلکه اروپا از این جهت، شهری از اسلام است!»
    
    
    ژوزف هوردویچ Gosef hordvich
    دانشمند و خاورشناس آلمانی، قرآن را عاملی بسیار شگرف در بالابردن فکر مسلمانان در اروپا می داند: «قرآن آنان را به تحقیقات علمی و پدید آوردن اندیشه ها سوق داد، قرآن موجب و انگیزه پیشروی مسلمانان، در سرزمین های اروپا گردید. در آنجا هنگامی که تاریکی ها همه جا را فراگرفته بود اینان مشعلهای انسانیت را برافروختند و به آستان علم خدماتی شایان کردند.»
    
    
    راکستون Rockeston
    دانشمند اسکاتلندی است که در جستجوی حقیقت با اسلام آشنا می شود وی می نویسد: «سالیان درازی در جستجوی حقیقت بودم تا اینکه حقیقت را در اسلام یافتم سپس قرآن مقدس را دیدم و شروع به خواندن آن کردم او بود که تمام سوالات مرا جواب گفت!!»
    کتاب خدا از هرگونه دروغ پردازی و خیال و اوهام مبراست و دانشمندان آن را سراسر منطق و راستی می دانند که بسیاری از مسائل لاینحل علمی، تحقیقی، مدنی، قضایی و... را پاسخ روشن می دهد و از آن به عنوان سرچشمه دانش و معرفت یاد می کنند.
    
    
 روزنامه کیهان، شماره 19777 به تاریخ 6/8/89، صفحه 6 (معارف)


 
  • علی مزینانی
۱۱
اسفند
۹۰

توسل جستن به شهدا انسان را سرشار از عشق و ایمان به خدا می کند
وزیر اسبق نفت در دومین یادواره 56 شهید روستای مزینان سبزوار گفت : توسل جستن به شهدا انسان را سرشار از عشق و ایمان به حضرت احدیت می کند

به گزارش روابط عمومی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان خراسان رضوی ، مهندس غلامحسن نوذری در این مراسم افزود : شهدا اسطوره های شهامت ، شجاعت ، صداقت ، کرامت ، سخاوت ، عنایت و بردباری هستند و توسل جستن به آنان همواره نور الهی را در دلها متبلور می سازد . گفتنی است : در پایان این مراسم که امام جمعه ، معاون فرهنگی ، رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران ، تنی چند از مسئولین و فرماندهان و نیروهای نظامی و انتظامی سبزوار  و اهالی روستا و خانواده های شاهد و ایثارگر روستای مزینان نیز حضور داشتند مزار 56 شهید روستای مزینان عطر افشانی و گلباران شد.

  • علی مزینانی
۱۲
دی
۹۰
بانمایش چهارقسمت ازفیلم شهیدان مزینان ،نوجوانان وجوانان حماسه سازمزینانی که درجبهه های نبردحق علیه باطل به شهادت رسیدندگوشه ای اززندگینامه این دلاوران برای تمامی ملل جهان بازگومی شود.

بنابراعلام دبیر روابط عمومی دومین یادواره شاهدان کویرمزینان؛بامساعدت وهمکاری شبکه قرآن ومعارف سیماکه به حق نقش بسیارعالی درمعرفی فرهنگ ایثارگری دارددرماه محرم وصفرزندگی نامه شهیدان دراستان های مختلف کشوربه روایت گری خانواده معززشهدا،دوستان وهمرزمان وبستگان شهداتوسط جمعی ازهنرمندان مستندسازمتعهدتحت عنوان برنامه"شهیدان درنهضت حسینی"ساخته می شود وهروزدرساعت۱۳ ازشبکه قرآن پخش می شود لذاباپیگیری مستمر ستادیادواره شاهدان کویر مزینان زندگی نامه شهیدان علی شهیدی که اولین شهیداین خطه است ودوبرادر دیگرایشان نیزبه همراه دوپسرعمویشان به شهادت رسیده اندوهمچنین شهید سیدحسن حسینی که شهیدنوجوان مزینانی وازخانواده معززسه شهیداست وشهیدان علی اکبرهاشمی وغلامرضا عسکری که ازخانواده ای زحمت کش ومتدین هستندپس از تصویربرداری درمزینان وتهران آماده نمایش شده است وازچهارده دی ماه درساعت فوق پخش می شوداین برنامه درساعت ۱۵دقیقه بامدادنیزازشبکه قرآن تکرار می شود.

این گزارش می افزاید؛یک قسمت پانزده دقیقه ای دیگر ازاکثریت شهدای مزینان که بیشترپیام پدران ومادران وخواهران وبرادران این عزیزان است توسط گروه مستندسازیادواره دردست ساخت است که ازهمین شبکه پخش خواهدشد. 

  • علی مزینانی