نویسنده :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۵۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نویسنده» ثبت شده است

۰۸
آذر
۰۱

✍️دوستی می گفت: مردم مزینان آدمهای عجیبی هستند همگی سخنور و دانا که وقتی در باره کوچکترین مسأله ای با آنها حرف می زنی ساعت ها برایت سخن می گویند و بنا به گفته پدر بزرگم؛شاه پهلوی وقتی مبارزات و سخنرانی ها و آثار دکتر علی شریعتی را دید گفت بروید آب این مزینان را آزمایش کنید ببینید چه خاصیتی دارد که چنین شخصیت هایی پرورش می دهد!»

🔷پدرش اهل مزینان است و مادرش تفرشی و با احترامی که برای اقوام مادری خویش قائل است ولی علاقه خاصی به زادگاه پدری خود دارد و برای همین اولین اثر مکتوبش را نیز تقدیم کرده به مردم کهن دیار مزینان.

🔹سخن از خانم الهام مزینانی است فرزند یکی از همین مردمان خوش اخلاق و خوش برخورد مزینان به نام  محمد فخاری است که آدم از مصاحبت با او سیر نمی شود مانند پدر بزرگوارش زنده یاد عباسعلی فخاری که به تعبیر یکی از دوستان شاعر و عاشق علی پسر مزینان این کوزه گر مزینانی در همان کارگاه کوزه گری خود شریعتی دیگری بود و کاش بتوانم یک بار دیگر او را ببینم. وقتی گفتم این پیر دانای فخار  دارفانی را وداع گفته و آن کارگاه اکنون محل تندیس شریعتی شده کلی افسوس خورد...»

🔹الهام خانم مزینانی فخاری بدون آنکه دوره ای خاص را در نویسندگی تجربه کند اما از مشاوره و راهنمایی با استادان بزرگ همیشه بهره مند بوده و مطالعه آثار گوناگون زندگی، او را متحول کرده و پس از یک تجربه جالب به نوشتن کتابی می پردازد که امید را به خوانندگان هدیه می کند؛«از خواستن تا شدن»

🔹خانم مزینانی متولد آبان ماه 1359 است و تحصیلات را در علوم پایه و رشته ریاضی و کاردانی حسابداری به اتمام رسانده و مدتی نیز در رشته روانشناسی به تحصیل پرداخت و با گذراندن دوره های اعتماد به نفس تجربه ارزشمندی کسب کرد و ماحصل آن همین اثر ماندگار شد.

📕این کتاب که مزین شده به پیشگفتاری از فرزند شایسته کویر دکتر علی شریعتی مزینانی و در کتابخانه ملی نیز ثبت شده با تخفیف ویژه آماده ارائه به مخاطبان گرامی به ویژه همشهریان عزیز مزینانی است که می توانند برای دریافت آن با شماره تلفن نویسنده ( 09056976232 ) تماس بگیرند.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

 

  • علی مزینانی
۱۵
مهر
۰۱

به‌گزارش خبرگزاری حوزه علمیه خراسان، کتاب «برایم ماندنی نیست»، نوشتهٔ طیبه مزینانی، یکی از کتاب‌های مجموعهٔ «مجاوران خورشید» است که به زندگی و جهاد شهید «سعید محمودیان عطاآبادی» هشتمین شهید دانشگاه علوم اسلامی رضوی پرداخته است.

این اثر در ۲۲ داستان کوتاه، روایت داستان زندگی شهید محمودیان عطاآبادی و و خاطراتی است که توسط خانواده‌، مادر، بردار و برخی از دوستان و هم‌رزمانش روایت شده است.

شهید سعید محمودیان عطا آبادی در سال ۱۳۴۲ در روستای عطاآباد بخش دهاقان شهر اصفهان به دنیا آمد و با دریافت مدرک دیپلم در دانشکدهٔ تربیت‌معلم شهیدرجایی اصفهان، مشغول به تحصیل شد. وی پس از اتمام مقطع کاردانی، مدتی کوتاه به تدریس در اطراف دهاقان مشغول شد و سپس در دانشکدهٔ الهیات شهید مطهری دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل شد. او پس از گذراندن ۳ سال ‌و نیم، با انتشار فراخوان پذیرش دانشجو در دانشگاه علوم اسلامی رضوی از دانشگاه تهران انصراف داد و به مشهد رفت تا در آنجا ادامهٔ تحصیل بدهد. هم‌زمان با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه‌های نبرد حق علیه باطل می‌شود و در سال ۱۳۶۵ و در سن بیست‌و‌سه‌سالگی در شلمچه (جنوب ایران) و طی عملیات «کربلای ۵» به شهادت می‌رسد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «وقتی خبر دادند که سعید آمده است، هوایی شدم. نه! بی‌هوا شدم. چه می‌گویم من؟؟! نفس‌کشیدن هم یادم رفت؛ چه برسد به هوایی‌شدن! چادر سیاهم را روی سرم انداختم و دویدم. نمی‌دانم به کجا اما دویدم، خوب یادم است که تمام راه داد می‌زدم و قربان‌صدقه‌اش می‌رفتم. خوب یادم است که تمام راه، خدا را شکر می‌کردم که پسرم برگشته است.»

گفتنی است، کتاب «برایم ماندنی نیست» در قطع رقعی، با طراحی جلد عباس گودرزی در ۱۰۰ صفحه به‌همت انتشارات آستان قدس رضوی منتشر شده و با قیمت ۴۰ هزار تومان در فروشگاه‌های کتاب به‌نشر در مشهد و سراسر کشور در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.
 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۸
مهر
۰۱

راز و رمز گستردگی و اثرگذاری دعوت پیامبر اعظم(ص) در سرزمینهای دور و در (جان)های مشتاق، چه بود؟

چه انگیزه هایی مردمان را از هر گونه و قبیله، در گرد شمع وجود پیامبر، پروانه وار به گردش درآورد؟ آیا ماهیت و دورنمایه آموزه های اسلام مردمان را به سوی پیامبر اسلام کشاند، یا سیره و منش و خلق نیکوی پیامبر, نقش مهم و کلیدی را در این گرایش بزرگ داشته است.یا هیچ کدام، بلکه قدرت و زور و شمشیر اسلام سرزمینها را گشود و مردم در سایه شمشیر و قدرت به آموزه های اسلام گردن نهادند و اسلام در جهان به آن پایه شگفت رسید.

پاسخ دقیق به این پرسشها، بویژه از سوی حوزه و عالمان دین کارگشاست و آن در امر تبلیغ و گسترش اسلام و نفوذ دادن آن به قلبها، بسیار کارساز است.

عالمان دین در انجام سیاست خود, باید به پاسخهای قانع کننده در این باب دست یابند. بدون این که به درستی دریابند چه عامل و عاملهایی دعوت پیامبر را به آن پایه از دگرگونی آفرینی رساند, بی گمان روحانیت نمی تواند رسالت خود را به فرجام نیک برساند و تشنگی نسل جدید را فرونشاند.

پیش از آن که به اصل بحث بپردازیم و پرسشهای یاد شده را در بوته بررسی بنهیم, نگاهی می افکنیم به جاذبه های دعوت پیامبر و اعتراف دوستان و دشمنان به این پدیده شگفت و بسیار درس آموز و عبرت انگیز و راهگشا.

محمد(ص) زمانی که به پیامبری برانگیزانده شد و رسالت خویش را ابلاغ کرد, هیچ کس با او نبود, تا این که عموزاده اش, علی بن ابی طالب و همسرش، خدیجه، به او ایمان آوردند. اما دیری نپایید که همه چیز دگرگون شد و پژواک دعوت او, سر تا سر جزیرة العرب را فرا گرفت و بویژه در مکه, که کانون این حرکت بود، شور شگفتی پدید آورد. بین جوانان و سالخوردگان, پدران و فرزندان, برده داران و بردگان, سران قبیله و اهالی قبیله، بگو مگوهایی به وجود آمد. پیران ا زدین آبا و اجدادی و جوانان از دین جدید که محمد(ص) آورده بود، جانبداری می کردند. جوانان, بسیار پرشور, یکی پس از دیگری, به ندای پیامبر, لبیک می گفتند.

تاریخ اسلام, آکنده است از شگفتی ها و دل دادگیهای مردم به فرستاده خدا. در تاریخ بشر, نمی توان مصلحی را پیدا کرد, نشان داد و از او نام برد که سخنان او به اندازه و مقیاس سخنان محمد(ص) موج آفریده باشد.

  • علی مزینانی
۱۶
ارديبهشت
۰۱

✍️دوستی می گفت: مردم مزینان آدمهای عجیبی هستند همگی سخنور و دانا که وقتی در باره کوچکترین مسأله ای با آنها حرف می زنی ساعت ها برایت سخن می گویند و بنا به گفته پدر بزرگم؛شاه پهلوی وقتی مبارزات و سخنرانی ها و آثار دکتر علی شریعتی را دید گفت بروید آب این مزینان را آزمایش کنید ببینید چه خاصیتی دارد که چنین شخصیت هایی پرورش می دهد!»

🔷پدرش اهل مزینان است و مادرش تفرشی و با احترامی که برای اقوام مادری خویش قائل است ولی علاقه خاصی به زادگاه پدری خود دارد و برای همین اولین اثر مکتوبش را نیز تقدیم کرده به مردم کهن دیار مزینان.

🔹سخن از خانم الهام مزینانی است فرزند یکی از همین مردمان خوش اخلاق و خوش برخورد مزینان به نام  محمد فخاری است که آدم از مصاحبت با او سیر نمی شود مانند پدر بزرگوارش زنده یاد عباسعلی فخاری که به تعبیر یکی از دوستان شاعر و عاشق علی پسر مزینان این کوزه گر مزینانی در همان کارگاه کوزه گری خود شریعتی دیگری بود و کاش بتوانم یک بار دیگر او را ببینم. وقتی گفتم این پیر دانای فخار  دارفانی را وداع گفته و آن کارگاه اکنون محل تندیس شریعتی شده کلی افسوس خورد...»

🔹الهام خانم مزینانی فخاری بدون آنکه دوره ای خاص را در نویسندگی تجربه کند اما از مشاوره و راهنمایی با استادان بزرگ همیشه بهره مند بوده و مطالعه آثار گوناگون زندگی، او را متحول کرده و پس از یک تجربه جالب به نوشتن کتابی می پردازد که امید را به خوانندگان هدیه می کند؛«از خواستن تا شدن»

🔹خانم مزینانی متولد آبان ماه 1359 است و تحصیلات را در علوم پایه و رشته ریاضی و کاردانی حسابداری به اتمام رسانده و مدتی نیز در رشته روانشناسی به تحصیل پرداخت و با گذراندن دوره های اعتماد به نفس تجربه ارزشمندی کسب کرد و ماحصل آن همین اثر ماندگار شد.

📕این کتاب که مزین شده به پیشگفتاری از فرزند شایسته کویر دکتر علی شریعتی مزینانی و در کتابخانه ملی نیز ثبت شده با تخفیف ویژه آماده ارائه به مخاطبان گرامی به ویژه همشهریان عزیز مزینانی است که می توانند برای دریافت آن با شماره تلفن نویسنده ( 09056976232 ) تماس بگیرند.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۹
اسفند
۹۹

🌐کتاب الکترونیکا شامل آموزش آهنگسازی سبک الکترونیکا و علم و مفاهیم کاربردی است که نویسنده در آن به اصل و اصول آهنگسازیِ گیتار در سبک الکترونیکا می‌پردازد.

 

 🔷این اثر هنرمند جوان مزینانی برای کسانی که می‌خواهند به صورت تخصصی گیتار را در الکترونیکا جای دهند کتاب مناسبی است که تمام دستاوردهای نویسنده را در اختیار شان می‌گذارد.

🔷زمانی که مشغول خواندن کتاب هستید به هیچ وجه متوجه تخصصی بودن آن نخواهید شد زیرا نویسنده تلاش کرده  سخت‌ترین مطالب را به ساده‌ترین شکل ممکن برای شما بازگو کند. با خواندن این کتاب تمام ابهامات، در رابطه با این سبک از بین خواهد رفت.

🎼الکترونیکا مفهومی است که طیف وسیعی از انواع موسیقی الکترونیک معاصر را شامل می‌شود؛ از موسیقی پس‌زمینه گرفته تا برخی از اقسام موسیقی رقص. برخلاف موسیقی رقص الکترونیک، همهٔ انواع موسیقی الکترونیکا لزوماً برای رقصیدن ساخته نشده‌اند.

🔷مینا فطرتی مزینان فرزند عبدالله نوه ی مرحوم استاد محمد فطرتی،ساکن تهران است که از چهارده سالگی به فراگرفتن موسیقی و نوازندگی گیتار روی آورده و اکنون به عنوان استاد گیتار  پاپ کلاسیک و الکترونیک در آموزشگاه عرفان آکادمی شهر قدس تهران مشغول تدریس است.

🔷این هنرمند جوان مزینانی دانشجوی مدیریت بازرگانی است اما علاقه مندی او به موسیقی موجب شد که علاوه بر تکمیل آموزه های خود هنرش را نیز در قالب کتاب به علاقه مندان ارائه نماید.

🎼خانم فطرتی مزینان تا کنون اجراهای مختلفی را در صدا و سیما و مراکز مختلف هنری داشته و در حال ضبط چند اثر موسیقایی با خوانندگان صاحب نام است.

🔷همشهریان گرامی و علاقه مندان به هنر موسیقی می توانند برای تهیه این کتاب به سایت طاقچه در اینترنت مراجعه نمایند.
 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۲
بهمن
۹۹

 

محمدکاظم مزینانی، معتقد است نسبیت‌گرایی، موضوع مهمی است که باید در زمان نوشتن برای بچه‌ها مورد توجه قرار گیرد و می‌گوید: بهتر است نویسندگان و شاعران حوزه کودک و نوجوان از مستقیم‌گویی و شعاردادن در خلق شعر و داستان انقلاب پرهیز کنند.

بعد از گذشت چهل و دو سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شاهد انتشار کتاب‌های بسیاری در این حوزه برای عموم مخاطبان ازجمله کودکان و نوجوانان هستیم. البته این تالیفات چه در حوزه شعر، چه در حوزه داستان، چه در حوزه تاریخ‌نگاری و چه در حوزه‌های دیگر در طول چهار دهه گذشته دستخوش تغییرات و فراز و فرودهایی در میزان کمیت و کیفیت‌شان بوده‌اند که از نظر دور نمانده و از سویی از شرایط اجتماعی نیز تاثیر پذیرفته است.

محمدکاظم مزینانی، از نویسندگان و شاعران شناخته شده در حوزه شعر و داستان انقلاب، درباره جایگاه شعر انقلاب در حوزه کودک و نوجوان، می‌گوید: متاسفانه در این حوزه شاهد انتشار حجم زیادی آثار سفارشی در تهران و شهرستان‌ها از سوی برخی سازمان‌ها و نهادها هستیم. از سویی شاهد رعایت اصول بنادی مانند پرداخت غیرقضاوت‌مندانه و ناداورانه در این آثار سفارشی نیستیم و فکر کرده‌اند با شیوه‌های مسقیم‌گویی و قضاوت‌مندانه و خیر و شر جلوه‌دادن می‌توانند در جذب مخاطب موفق باشند درصورتی‌که بچه‌ها بیشتر موضع می‌گیرند و زده می‌شوند.
 
او معتقد است بطورکلی نوشتن برای نسل امروز مشکل است و این مساله فقط منحصر به حوزه انقلاب اسلامی که موضوعی تاریخی است، نمی‌شود و همه موضوعات مبتلابه امروزی را نیز شامل می‌شود و یادآوری می‌کند: خیلی اهمیت دارد که نویسنده یا شاعر چه زاویه دیدی و چه زبانی و چه شیوه روایی را انتخاب کند که بچه‌های امروزی را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین زمانی که می‌خواهیم شعر یا داستانی انقلابی برای بچه‌ها بنویسیم این مساله از اهمیت خاصی برخوردار است و بهتر است از مستقیم‌گویی پرهیز کنیم تا بچه‌ها پس نزنند و با متن ارتباط برقرار کنند. از سویی برای خلق داستان با موضوع انقلاب هر‌چه نویسنده تجربه زیستی و مطالعاتی پررنگ‌تری داشته باشد، اثر ماندگارتر و گیراتری خلق می‌کند.

به گفته این شاعر و نویسنده، زمانی که مستقیم‌گویی کنیم مجبوریم شعار دهیم، موضع‌گیری کنیم و حق و باطل کنیم درصورتی‌که امروزه زمینه فکری بچه‌ها، نسبی شده و به‌صورت حق و باطل مطلق به موضوعات نمی‌نگرند و این نسبیت‌گرایی، موضوع مهمی است که باید در زمان نوشتن برای بچه‌ها مورد توجه قرار گیرد.

مزینانی در ادامه به کتاب «تاج شاه و کلاه‌ها» که در این زمینه، در قالب شعر برای بچه‌ها نوشته اشاره می‌کند و می‌گوید: من در این اثر تلاش کردم مفهوم ظلم و ستم و استبداد حکومت‌های خودکامه را برای کودکان شرح دهم و مفهوم مبارزه و ایثارگری را به غیرمستقیم‌ترین شکل ممکن با شخصیت‌های فانتزی مانند کلاه‌ها که می‌تواند شامل هر عصر و نسلی بشوند به تصویر بکشم و در داستان هیچ اشاره‌ مستقیمی به محمدرضا پهلوی نکردم. سعی کردم فضای داستان کاملا فانتزی باشد تا بچه‌ها‌ بتوانند از آن لذت ببرند.
 
نویسنده رمان «شاه بی شین» می‌گوید: بهتر است با این شیوه‌، بچه‌ها را با مفهوم‌هایی مانند ظلم و ستم و ایثار و ... آشنا کنیم و ذهنشان را برای پذیرش مفهوم‌های سخت‌تر و پیچیده‌تر در سال‌های آینده آماده کنیم.
 
محمدکاظم مزینانی متولد سال 1342 در شهر دامغان و فارغ‌التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه شهید بهشتی است. از سال 1363 تا 1374 در روزنامه‌های کیهان و همشهری فعالیت روزنامه‌نگاری داشته که این فعالیت‌ها تا به امروز هم به صورت پراکنده در نشریات ادبی تداوم داشته است. این نویسنده کتاب‌های متعددی را برای گروه سنی کودک و نوجوان به چاپ سپرده که از میان آنها می‌توان به «ماه در گهواره»، «پسری که تنها بود»، «رازهای زندگی یک کلاغ»، «پاییز در قطار» و «تاج شاه و کلاه‌ها» اشاره کرد. رمان «شاه بی شین» او در بخش داستان بزرگسال، نیز پیش از انتشار در نخستین جشنواره داستان انقلاب برگزیده و بارها تجدید چاپ شد.

منبع؛ ایبنا

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۸
آذر
۹۸

🖌نویسنده؛ علی جعفری مزینانی

یلدا فرصتی است مغتنم برای دیدارها؛ هنگامی که کشاکش روزگار ما را از دیدار آنانی که به چشمانمان نیازمندند باز می دارد تا با این بهانه بتوان دانه های نازک احساس را گلبوته کرد ودرخاطره ی گلها نشست ودرغایت مهربانی ها راچشید و مهر گلهای شقایق را در دلها کاشت  تا با گل سبز صداقت خانه ی دل را آباد تر کنیم.
🔴یلدا با اولین شب شروع  فصل زمستان و ماه دی آغاز می شود که غالباً با بارش برف یاباران که از بهترین نعمات الهی است همراه است.
 آخرین شب پائیز در نزد ما ایرانیان از جایگاه و شکوه خاصی بر خورداراست زیرا طولانی ترین شب سال بوده که به آن «#یلدا » گویند که درسراسر میهن اسلامیمان ؛ حتی خارج از کشور ؛ایرانیان و هموطنانمان نکوداشت وپاسداشت  آن را توأم باشادی برپا می دارند و تا پاسی از شب به سرور و جشن می گذرانند.
 البته به شرط آنکه گرانی فرا تصّور و شرایط دشوار اقتصادی وهزینه های کمر شکن از ماهیّت ومحتوای زیبای این مراسم خاطره انگیز وبیاد ماندنی نکاهد یا اینکه کمرنگ تر از گذشته اش نکند که به قطع  یقین چند سالی است که چنین اثر  ناخوشایندی را ازخود بجا گذاشته ونتیجه آن شده که کامها کمترشیرین شوند.
 🔹گفتنی است که  هدف مهم تر ما در این متن این است که یادی شود از«#یلدا » آنهم در حد فضای نوشتاری تا دست کم  ضمن استقبال از #یلدا نام و خاطرات خوشش  به دست فراموشی سپرده نشود بویژه عزیزان کم سن و سال تر که اطلاعات و آگاهی های چندان قابل توجهی از کم و کیف برگزاری مراسم شب یلدا ندارند.
🔴یلدا در لغت از دو قسمت « یل» و« دا» تشکیل شده است.
#یلدا که از گویش های لُری و از بازمانده های زبان دوره ی هخامنشیان بوده به معنای رویش بزرگ گفته شده است.
« یل» به معنای بزرگ و « دا» به مفهوم مادر است.
🔴ذکر این نکته ضروری بنظر می رسد که برگزاری هرگونه جشن ملّی از جمله #یلدا  با دستورات دینی ما نه تنها منافاتی ندارد بلکه سفارش مؤکّد شده زیرا در محتوای آن ابراز مهر و محبت و عشق ورزی و صله ی رحم و رفت و آمد با یکدیگر و روابط حسنه همچنین رونق کسب و کار و ده ها اثر مثبت دیگر بخوبی پیداست البته با این شرط که خدای ناخواسته ازمسیر راست ومستقیم الهی منحرف نشویم یا با آن زاویه پیدا نکنیم.
🔴هخامنشیان بر این باور بودند که در شب اول زمستان دانه های گیاهان در زیر خاک جوانه می زنند و آماده می شوند برای روئیدن؛ از این نظر اولین ماه زمستان را «دی» گویند. بنابراین یلدا یعنی رویش و زایش یا رویش بزرگ
#یلدا  یک سنت باستانی است که از قرون گذشته تا کنون در بین ما ایرانیان مرسوم بوده و همه ساله در چنین شبی اقوام، خویشاوندان، بستگان، دوستان ،همسایگان دور هم جمع می شوند و تا پاسی از شب در کنار هم به تفال از حضرت حافظ و خواندن اشعار مولانا و سعدی و....،  بیان حکایت، طنز ، خاطرات و خوردن تنقّلات ، آجیل ، انواع میوه بخصوص انار،  هندوانه، خربزه ، خرمالو، سیب، پرتقال و ....همچنین شیرینی مشغول می شوند و غنیمت شمرده باهم بودن همراه با صمیمیت و مهربانی را وخاطرات زیبا وبیاد ماندنی می آفرینند و به شکرانه ی این نعمات الهی؛ پرودگار هستی بخش را ستایش کرده و مراتب شکر گزاری اورا بجا می آورند.
🔴شب یلدا  را شب « چلّه» نیز می گویند و آن بلندترین شب سال است که بعد از #یلدا رفته رفته در نیمکره ی شمالی زمین از طول شب کم و به ساعات روز افزوده می گردد.
برخی از هم میهنانمان مانند اهالی خوب و شاد شمال ؛ بر این باورند که در شب یلدا دعا مستجاب می شود.

🔴در جایی با استفاده ازحروف کلمه ی « #یلدا » جملاتی به صورت ذیل خواندم :
ی: یا صاحب الزمان( عج)
ل: لوایت را علم کن
د: دیگر جدایی بس است
ا: اللهم عجل لولیّک الفرج

🔴 یا خوش ذوق دیگری شعری نو سروده بود:
.....فرش دل را بتکانیم درآب /زیر باران برویم/تن خودرابچلانیم درآن/ سرگذاریم لب باغچه ای/ شنویم از نفس گرم گُلی با خاکی/ سرتقسیم صداقت برویم/ طعمی از سفره ی #یلدا بچشیم/نمک مهر برآن لقمه زنیم/نان شادی در آن سفره نهیم/پرکنیم خلوت تنهایی را/ سینه ی سرد پریشانی را/ بزدائیم زدل زخمی را/ بگذاریم بر آن مرهمی از عاطفه ها

🔴ظریفی هم با این نوشتار به سلام  «یلدا» رفته است:
 ....چه سخاوتمند و باهمت و گشاده روی است پائیز که شکوه و عظمت بلند ترین شبش را صادقانه و بی منّت ، صمیمانه و عاشقانه پیشکش  وتقدیم به تولّد زمستان می کند.!!!
🔴شاعرخوش قریحه ای هم برای یلدا  چنین قطعه ای سروده است.

شب یلدا ز راه آمد دوباره
بگیر ای دوست از غمها کناره
به هر جا محفلی گرم و صمیمی است
که مهمانی در آن رسمی قدیمی است
به دور هم تمام اهل فامیل
شده برپا بساط میوه _آجیل
شمردم من زچله تا به نوروز
نمانده هیچ ،جز هشتاد و نه روز
کنون معکوس بشمارید یاران
که در راه است فصل نوبهاران

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۸
آذر
۹۸

🌐کپسول تاریخ
🖌نویسنده؛روح اله احسانی مزینانی

روزگاری نه چندان دور درضلع شمال شرقی حیاط ما در مزینان مطبخ قرار داشت، درآن تنوری و تختی خشت چین و دو عدد دیگدان .سوخت آن زمانی این مطبخ چوب بود و هیزم.
هیزم ازبوته های خار و چوب ازدرختان خشک تاق وگز.
یادم هست که دیواره های مطبخ چنان ازتراکم دود سالیان دراز زندگی اجدادی، سیاه قیرگون بود که قطر نشست آن بردیوار های کاه گلی به دو سه سانتیمتر می رسید.
درآن زمان که دوران کودکی ام را شامل می شود ،تحمل رنج زحمات تهیه نان و آشپزی بردوش مادر بود.هنوز چهره برافروخته مادر که از هرم آتش تنور در تابستان داغ به سرخی می گرایید و عرق جبینش چون قطرات باران براطراف حدقه چشم ها و برگونه ها یش جاری بود و بذل بیدریغ تمام جان مایه اش مصروف رفاه ما می شد؛در مقابل چشمانم است و لحظه ای ازخیالش غافل نمی شوم.
این را گفتم تا اشارتی باشد به جهت یاد آوری و گرامیداشت مادرانمان اعم از درگذشتگان و آنانکه حیاتشان به زندگی ما نور و گرمی می بخشد ،به قصد تبرک و تیمن و ابقای حرمتشان در سنن اخلاقی دیرینه.دستانشان را می بوسیم وگام هایشان زینت بخش چشمانمان.
اما چنانکه از عنوان این نوشته پیداست بنا دارم به بهانه ذکر تاریخ نشان دهم که نسل ما چکیده کاملی از پیوستگی تاریخ گذشته های دور و اتفاقات مدرنیستی عصر حاضر است.
• نسل مارا می توان به تاریخ فشرده قرون و اعصارگذشته تادوران جدید ،دریک کپسول تعریف کرد.
• آن روزها دروازه و برج و باروی مزینان پا برجابود و دروازه ورودی مزینان در قسمت جنوب با معماری چشم نواز بسیارزیبا بیانگر حکایت دوران گذشته بود.
• درمجاورت دروازه اداره پست و تلگراف قرارداشت و درساختمان شرکت فعالیت گسترده پنبه پاک کنی و آسیاب برقرار بود.وکامیون های حمل بار پنبه وگندم دررفت وآمد بودند.

• این ها مقدمات ورود به دوران جدید را حکایت می کرد،دورانی که حد فاصل کاروان های شتربود و یواش یواش و بی سروصدا می آمد تا ظرف کپسول تاریخی مارا یه آینده عجیب اماناپیدا پیوند دهد.
• آب شرب اهالی ازسر چشمه قنات فاخر مزینان و آب میان قلعه تامین بود و وسیله حمل آن به منازل کوزه های برآبادی و محصولات مرحوم فخاری ،بردوش همان مادران دلبند بود.
• کسی از آینده خبرنداشت ،استحمام، درحمام وسط روستا که باسبک معماری خاص و بسیار زیبا بناشده بودباخزینه انجام می شد.
• اماعلائم تغییر درهمه شئون خود را نشان می داد.یادم هست که استاد محمد سلمانی علاوه بر تراشیدن موی سر ، دندان های فاسد را هم می کشید،البته بدون داروی بی حسی! و یاتجویز آنتی بیوتیک.
• مزینان ما روستا بود ،اما از اوان تاریخ پیدایشش ازمدنیت بالایی برخورداربود.
مدرسه امیرشاهی درکوچه سرهنگ که بعد ها به منزل جناب رضوانی تغییر وضعیت داد محل تحصیل ما بود.و از عجایب روزگار است که آن زمان مختلط بود و دختران هم سن و سال ما هم در آن مدرسه باپسرها درس می خواندند.
وجود این مدرسه و افراد فرزانه ای که دراین کهن دیار می زیستند نماد یک شهرک با توان علمی بالا رانشان می داد.
درنتیجه آموزش مدرن ، ما بامفاهیم جدید آشنا می شدیم ،دنیا را از زاویه دید علم می دیدیم .بچه های مزینان پس از طی دوره ابتدایی راهی سبزوار یا مشهد می شدند و دراین شهرها به تحصیل ادامه می دادند.
تحصیل و ارتقا دانش بخشی از نیازهای مشخص اجتماعی مزینان بود.
چنین بود که ظرف کپسول تاریخی ما باپدیده تغییر نه تنها بیگانه نبود که عطش وافری برای همراهی و پرشدن ازپدیده های نو نشان می داد.در نتیجه چنین پنداری ،ازجامعه مزینان متخصصان عالیقدری به منصه ظهور رسیدند.
قصد من دراینجا معرفی چهره ها نیست،بلکه بنادارم بیشتر به محتویات این کپسول اعجاب انگیز بپردازم که ابتدایش ازقدمت تاریخی آغاز می شود وانتهایش که زمان حال است به جایگاهی رسیده که پیشرفت خارق العاده علم ما را به دنیای نوینی پرتاب کرده است و سرعت تغییراتش و درک وضعیت نو در عین سادگی از چنان ابعاد عمیقی برخوردار است که دستیابی به همه زوایای آن غیر ممکن و آموختن مطالبش نیازمند طی نمودن شاخه های تخصصی درحد درجه دکتری است. نسل ما حلقه رابط گذشته مآلوف قدمت هیزم و زغال و حال لجام گسیخته دانش است.بعداز ما اما دیگرانی که خواهند آمد باچنین پارادوکس مهیبی مواجه نخواهند بود ،انسان های فردا اما از نوع دیگرند .گذشته را بیاد نمی آورند و درسرعت تغییر اوضاع چنانند که در هرلحظه شاهد پدیده ای نو خواهند بود. بی آنکه قدرت انتخاب داشته باشند‌...

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۷
آذر
۹۷

 متن ادبی

نویسنده :محسن مزینانی عسکری دانشجوی کارشناسی علوم و قرآن و حدیث

از دیرباز بهار برای تمام مخلوقات خداوند فصل رویش بوده است .فصلی که تن درختان سبز،گونه ی گلها سرخ و چشمان آسمان آبی تر از همیشه می شود ،قناری ها مطرب می شوند و چمنزارها با نوای بادها رامشگر.

لاله ها فرش قرمز به زیر پای رهگذران پهن می کنند و با رنگ های شان چشم ناظران را نوازش می دهند.

پرستو ها نغمه ی شوق سر می دهند و سرخوشانه از دیاری به دیار دیگر سفر می کنند تا شاهد محبت مخلوقات به یکدیگر باشند.

کبوترها در جمع عاشقانه اشان آمدن بهار را جشن می گیرند و یا کریمان کو کو کنان نغمه ی شادی سر می دهند.

جارچیان همه جا جار می زنند به هوش باشید که فصل بیداری رسیده،کینه از دل بیرون کنید که بهار فصل عاشقی است ،بذر محبت در باغچه ها بکارید.شادی را هدیه کنید به کسانی که آن را از تو گرفته اند،عشق بورزید به آنها که دلتان را شکسته اند.با داروی  عشق دردهایتان را التیام دهید که هر درد بی درمان را دواست.

آدمی نیز به تبعیت از طبیعت به نو نوار شدن مشغول می شود.غبار غم ز دل می زداید ،لباس کهنه ی کینه از تن خارج می کند و رنگ عاشقی بر خانه و کاشانه اش میزند.

فروردین را کوچه به کوچه به دنبال دوست و آشنا می گردند تا از این بهار لحظات خوش با هم بودن را عیدی بگیرند.

یاران کنار یکدیگر پیمان وفاداری می بندند و زیر لب می خوانند:"نتوان ترک تو ای قبله دلها کردن ".

شاعران آدمی را به خوش دل بودن فرا می خوانند:"نو بهار است در آن کوش که خوش دل باشی".

اما مشاهده ی احوال مخلوقات در پاییز حقیقت دیگری را بیان می کند، پاییز فصل عاشقی ست.

نمی دانم چه رازی در پاییز نهفته است اما خوب می دانم که  جوشش عشق برای من و نه من تنها بلکه حتی برای کائنات در این فصل است.

اصلا تمام عاشقانه ها نیز در این فصل سروده می شوند و اشعار همه بوی پاییز می دهند.

انگار باران در پاییز بی امان می بارد گویی که آسمان بغضی فرو خورده در گلو داشته است که سنگینی اش را فقط تا پاییز تحمل کرده.

در این جهان چیزی الهام بخش تر از روزهای بارانی پاییزی وجود ندارد.

پاییز را ساده منگر،پاییز اتحاد جنون آمیز برگی است که هم رنگ خورشید شده است.

انگار درختان از فراق یاری بیمار گونه زرد می شوند.تن رنجور کهنه درختان هم خبر از دردی کهنه می دهند.

بلبلان آنقدر گریسته اند که دیگر نای آواز ندارند.

بادها سوزی عجیب دارند ،صدایشان را می توانی از حنجره ی نی ها بشنوی ،دل می رباید این نوا گویا که دشتی می زنند.

ساق های نحیف گل ها توان ایستادن ندارند بس که منتظر مانده اند.پژمردند وقتی که غم بلبلان را دیدند.

خبر از دل انار ها نداری که چه خون است همچون دل عاشقی که معشوق اش با او جفا کرده است.

  پاییز فصل آزادی است برگ ها به جای سبز بودن می توانند زرد،قهوه ای و نارنجی بودن را انتخاب کنند.

آدمی فارغ از مشغله های روزمره می تواند عاشقی را،می تواند لحظه ای شاد بودن در کنار دلبری را تجربه کند،

می تواند دنیا را در آغوش گرم و امن یار جست و جو کند.

من تمام لذت دنیا را در همین ساعات عاشق بودن در می یابم.دوست دارم عاشق شوم،عاشق زندگی کنم و عاشق بمیرم.

از خدا می خواهم که مرا در مسیری قرار دهد که راه به خانه ی معشوق دارد و خیالم راحت باشد که در این مسیر گم نمی شوم چرا که پاهایم تنها خانه ی دوست را بلدند و بیراهه نخواهند رفت.

دوست دارم در کنار یارم بنشینم و او به من دلداری دهد سال های نبودنش را.سرم را بر شانه اش بگذارم و او با صدای آرامش بخشش در گوشم زمزمه کند:نفس عمیق بکش و چشمانت را ببند،آرامش طبیعت را احساس کن اجازه بده آرامش در ذهنت جریان پیدا کند ،بگذار زمزمه باد در گوش هایت بپیچد در شب آرام پاییزی.

من نیز نصیحت اش کنم که موهایت را رها نکن ،پاییز است ،باد می آید و بوی موهایت را با خود می برد و برگ ها عاشق می شوند.

و پاییز :

باغ بی برگی

 روز و شب تنهاست

با سکوت پاک غمناکش

ساز او باران،سرودش باد است

جامه اش شولای عریانی است

ور جز اینش جامه ای باید

بافته بس شعله ی زر تار،پودش باد[1]

[1] مهدی اخوان ثالث

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۴
آبان
۹۷

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ ماجرای پسری که آرزوی پرواز داشت با عنوان "پسری که کلاغ شد" به قلم محمد کاظم مزینانی توسط انتشارات سوره مهر به چاپ و نشر رسیده است. 

همه ماجرای این کتاب از کلاغ شدن پسری آغاز می‌شود که آرزوی پرواز داشته است. حرکت او در قصه، حرکتی است رو به بالا، به دنیای خواب‌ها و خیال‌ها؛ حرکتی که آغازگر حرکت‌های دیگر می‌شود.

داستان‌های جذاب برای کودکان در کتاب پری که کلاغ شد

پدر خشک و عبوسش که اهل نظم و قانون بوده و هیچ وقت خواب نمی‌دیده، حالا کم‌کم خواب می‌بیند و زندگی‌اش در رقصی شکوهمند با شعر‌های همسرش طاووس، به رنگی در می‌آید، اما طاووس از همان ابتدا مثل مادرش «ننه جون» اهل خیال است و شعر و کودکی و برای او باور این قصه سخت نیست که پسرش به کلاغی تبدیل شده است.

داستان مزینانی مملو از شاعرانگی‌های ناب و افسانه‌ای است. قصه بازگشت به کودکی است. او در داستانش همه خواب‌ها را واقعیت می‌بخشد و در روایتی خیال‌گونه و فانتزی، به زندگی کلاغ‌هایی می‌پردازد که از دید آدم‌ها موجوداتی زشت و بی‌فایده‌اند، اما هر کدام منفعتی برای زندگی آدم‌ها دارند. توصیف نویسنده از آمیختگی حواس انسانی و حیوانی و ارتباط با کلاغ‌های دیگر برای پسری که کلاغ شده، از جذابیت‌های قصه به شمار می‌رود.

محمدکاظم مزینانی متولد سال ۱۳۴۲ در شهر دامغان و فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه شهید بهشتی است. از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۴ در روزنامه‌های کیهان و همشهری فعال بوده که این فعالیت‌ها تا به امروز هم به صورت پراکنده در نشریات ادبی تداوم داشته است. در بخش تالیف کتاب هم اغلب آثار وی در حوزه شعر کودک و نوجوان است که تعداد آن‌ها به بیش از ۲۰ عنوان می‌رسد.

داستان‌های جذاب برای کودکان در کتاب پری که کلاغ شد

در حوزه ادبیات داستانی این نویسنده کتاب‌های متعددی را برای گروه سنی کودک و نوجوان به چاپ سپرده که از میان آن‌ها می‌توان به "ماه در گهواره"، "پسری که تنها بود"، "راز‌های زندگی یک کلاغ" و "پاییز در قطار" اشاره کرد. در بخش داستان بزرگ‌سال، رمان "شاه بی‌شین" اولین تجربه این نویسنده در این حوزه محسوب می‌شود که پیش از انتشار در نخستین جشنواره داستان انقلاب برگزیده شد و پس از بازنویسی نهایی در سال ۱۳۸۹ چاپ اول آن توسط انتشارات سوره مهر به انتشار رسید.

"پسری که کلاغ شد" در ۱۰۰ صفحه و شمارگان ۲۵۰۰ نسخه با قیمت ۴۹۰۰ تومان به چاپ سوم رسیده است.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۴
مهر
۹۷

خبرگزاری فارس: شما را چه می‌شود؟!

خبر این نیست که گروهک الاحوازیه با موش‌صفتی و بزدلی، چند تن از هموطنان ما را شهید کرده است، خبر این است که سخنگوی این گروه تروریستی، در پناه کشورهای اروپایی چنین آزادانه شلتاق می‌کند!

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ روزنامه «وطن امروز» در یادداشتی از «علی مزینانی» نوشت:

 تا 1400 کم راهی نمانده است! زمان اما دارد می‌گذرد و جمهوری اسلامی به‌رغم تمام توطئه‌ها دارد پیش می‌رود. و این، برای دشمن کشنده است! لذا اگر «تابستان داغ»شان عملیاتی نشد، می‌توانند بزدلانه، از پشت به صف نیروهای مسلحی که خشاب سلاح‌شان خالی است، رگبار ببندند. و البته به خبرنگار، جانباز ویلچری و آقا طاها، پسر 4 ساله اهوازی. ما از آن روزی که در هفتم تیرماه 60، بهشتی و 72 تن را از دست دادیم، تا هم‌اکنون داریم تاوان خارج شدن‌مان از یوغ بردگی آمریکا را می‌پردازیم. لطفا همدیگر را گول نزنید، دشمن واقعی ما، آن گروهک بدبخت الاحوازیه نیست. آنها عروسکند، چنانکه کومله، منافقین، داعش و عبدالمالک ریگی و ربع پهلوی عروسکی بودند. لذا خبر این نیست که گروهک الاحوازیه با موش‌صفتی و بزدلی، چند تن از هموطنان ما را شهید کرده است، خبر این است که سخنگوی این گروه تروریستی، در پناه کشورهای اروپایی چنین آزادانه شلتاق می‌کند!
همان اروپایی که مدعی است ما برای آنکه صداقت‌مان را در مبارزه با تروریسم ثابت کنیم، لازم است بند بند معاهده FATF  را روی چشم بگذاریم. که چه شود؟! تا شعبه X  بانک ملت ابلاغیه صادر کند که به فلان مجموعه یا شخصیت علمی که در لیست سیاه اربابان تروریست‌هاست، خدمات ارزی ندهید یک وقت! که خودمان دست به تحریم خودمان بزنیم. خبرها حاکی از آن است که برخی هم در مجلس عزم خود را جزم کرده‌اند تا در تصویب این معاهده ننگین، این‌بار رکورد 20 دقیقه‌ای تصویب برجام را هم جابه‌جا کنند. اروپایی‌ها در حالی ما را به پذیرش استانداردهای دوگانه خود برای مبارزه با تروریسم فرا می‌خوانند که خود بزرگ‌ترین حامیان تروریسم دولتی اسرائیل، عربستان، آمریکا و گروهک‌‌‌هایی چون منافقینند.
حکایت پناهندگی و پرورش اعضای خرده‌پا و روسای گروهک‌‌‌هایی چون کومله در کشورهای اروپایی هم که اظهرمن‌الشمس است. با همه اینها جناب رئیس‌جمهور می‌گوید: «امروز همه دنیا در کنار ما و مقابل آمریکا ایستاده‌اند!» اینکه همه دنیا در کنار ما و مقابل آمریکا ایستاده‌اند، باعث خوشحالی است ولی سوال این است که چرا آنها را نمی‌بینیم؟! بر همگان روشن است که در دستگاه محاسباتی دولت، مهم‌‌‌‌‌ترین بخش دنیا آمریکاست و بعد هم نوبت به کشورهای اروپایی می‌رسد. لذا حالا که آمریکا آن طرف و روبه‌روی ما است- گو اینکه قبلا عضو پایگاه بسیج شهرری بوده است!- مهم‌‌‌‌‌ترین کسانی که کنار ما مانده‌‌‌‌اند، حکما باید همین اروپایی‌ها باشند. باز یادمان نرفته آقای روحانی یک روز پس از خروج آمریکا از برجام در تماسی تلفنی خطاب به امانوئل مکرون گفت: «اروپا در شرایط کنونی فرصت بسیار محدودی برای حفظ برجام در اختیار دارد».
کمی بعدتر عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه تصویر روشن‌تری از این «فرصت محدود» ارائه داد و به تلویزیون دولتی آلمان گفت: «دکتر روحانی محدودیت و بازه زمانی برای ما تعیین نکرده و تنها گفته چند هفته. اما من گمان نمی‌کنم گفت‌وگوها بیش از ۴ هفته زمان ببرد». از آن زمان تاکنون، قریب 5 ماه گذشته است، اروپایی‌ها ولی هنوز بسته نهایی خود را برای کمک به ما در برابر تحریم‌‌های آمریکا ارائه نکرده‌‌اند و همانطور که در کنار ما و مقابل آمریکایی‌ها ایستاده‌اند(!) تنها به تلاطمات ارزی چندماهه اخیر ایران نگاه می‌کنند. واقعیتی که نشان می‌دهد این دوستی، دوستی خاله‌خرسه است. ما اما دست‌بردار نیستیم و در یک تیم منسجم خواسته‌‌های آنها در زمینه FATF را هم به طرفه..‌العینی تصویب کنیم تا مشتی دیگر بر دهان استکبار زده باشیم!
انصاف نیست اما اگر نگوییم اروپا هم در این میان کلاً بیکار ننشسته و اقدامات مثبتی هم داشته است! مثلا فرانسه به جای آنکه توضیح دهد چرا اردوگاه گروهک تروریستی منافقین شده است، چنانکه رویترز می‌گوید، خواستار ادای توضیحات ایران درباره حمله چند نفر ناشناس به گردهمایی سالانه این تروریست‌ها در پاریس شده است. بر مبنای گزارش رویترز: «تا زمانی که ایران درباره طرح ادعایی بمب‌‌‌گذاری در گردهمایی منافقین در پاریس اطلاعاتی در اختیار فرانسه نگذارد، این کشور از معرفی سفیر خود در تهران خودداری می‌کند!»
دولتی‌ها و مجلسی‌ها اما با نادیده گرفتن تمام این واقعیات تلخ، سعی بلیغی در تحمیل خواسته‌‌های نامشروع و ضدملی اربابان تروریست‌ها در قالب لوایح استعماری FATF دارند. چرا؟! چون هنوز هم معتقدند راه‌حل تمام مشکلات کشور، ولو آب خوردن مردم هم از مسیر گوش کردن به حرف غرب می‌گذرد.
حالا اگر آمریکا نشد، اروپا که هست! ولو اینکه دیروز خودمان گفته باشیم: «مذاکره با آمریکا راحت‌تر از مذاکره با اروپاست، چرا که اروپایی‌ها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند. آمریکایی‌ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت‌تر است!» تا 1400 کم راهی نمانده است، پیروی از راهبردهایی که شکست آنها واضح است و پیش از این چندین و چند بار تجربه شده‌‌‌‌اند، این راه را اما طولانی‌‌‌‌‌‌تر و طاقت‌سوزتر خواهد کرد. آقای ظریف، آقای روحانی، آقای مجلس، بس کنید و دست از دامن غرب بردارید! قدرمسلم اگر در FATF خیری برای این ملت بود، دشمنان پیشانی‌سفیدمان اعم از اسرائیل، آمریکا و اروپا اینقدر مشتاق پیوستن ما به آن نبودند. واقعا درک چنین امر واضحی اینقدر دشوار است؟ شما را چه می‌شود؟!

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۰
تیر
۹۷

 مرتضی مزینانی صفابین از کارشناسان حوزه ادبیات کودک و نوجوان در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در سمنان، به ابعاد مختلف ادبیات و آثار کودک و نوجوان، ضعف‌ها و نقاط قوت این ادبیات و چالش‌های پیش رو در این حوزه، نقش و جایگاه سبک زندگی ایرانی – اسلامی در آثار کودک و نوجوان پرداخته که حاصل این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

* ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، برخی معتقدند که در سال‌های اخیر بازار کتاب کودک در تمام حوزه‌ها، ازجمله حوزه کتاب دین، شاهد کتاب‌هایی شده است که نتوانسته نیاز امروز مخاطب را بشناسند و نسبت به آن کاری را ارائه دهد. شما حوزه کتاب دینی کودکان در سطح کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 باید اعتراف کنیم که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان،سبک زندگی ایرانی – اسلامی یعنی درواقع آن چیزی که مدنظر رهبر معظم انقلاب بوده است و بر آن تاکید فرموده اند، در کتاب‌های ما به‌طور دقیق جای نگرفته و به معنای واقعی آن نمود پیدا نکرده است.

سبک زندگی ایرانی – اسلامی در کتاب‌های علوم انسانی که به شخصیت و روان و شناخت مربوط می‌شود بسیار ضعیف و کم دیده می‌شود و در آن حدی که باید در کتاب‌ها به‌ویژه درحوزه ادبیات کودک و نوجواناندر نظر گرفته شود نیست و ضعیف کارشده است.

باید در جامعه امروزی مفاهیم اساسی سبک زندگی ایرانی – اسلامی نظیر صرفه‌جویی، فرهنگ باارزش ایثار و شهادت و هر مفاهیمی که برای کودک و نوجوان لازم است که کودک و نوجوان امروزی در آینده به عمق حقیقت و معنای آن برسد در حوزه ادبیات به آن پرداخته شود.

* در سال‌های اخیر شمار کارهای ترجمه در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، سبب شده تا بسیاری از کارشناسان این حوزه نسبت به رشد این آثار اظهار نگرانی کنند. به نظر شما افزایش تعداد کارهای ترجمه‌ای بر روند و کیفیت کارهای تألیفی تأثیر گذاشته است؟ این تأثیر مثبت بوده یا منفی؟

انقلاب شکوهمند اسلامی تولدی دیگر در مردم ایران اسلامی و ادبیات این مرزوبوم ایجاد کرده است، اما این تولد را در حوزه ادبیات و کتاب‌های کودک و نوجوان به‌طور محسوس شاهد نبوده‌ایم؛ عمده کتاب‌های ویژه کودک و نوجوان موجود در بازار کتاب کشور ما ترجمه یا بازتولید کتاب‌های غربی است که این امر به دلیل عدم تناسب با فرهنگ بومی و محلی مردم جامعه ما چندان نمی‌تواند مفید معنای پرورش ذهنی کودکان و نوجوانان و تربیت سالم آن‌ها باشد.

به‌عنوان‌مثال آرمان‌های انقلاب اسلامی به‌طور دقیق در ادبیات کودک و نوجوانان پا نگرفته است، زیرا کارهای ترجمه‌ای در حوزه ادبیات و بازتولید آثار ادبیات غربی برای ادبیات کودکان و نوجوانان ایرانی نمی‌تواند آنان را مفاهیم و آثار و فرهنگ درونی نظام آشنا سازد و با ادبیات غربی نمی‌توان مفهوم و معنای درستی را از انقلاب اسلامی برای کودکان و نوجوانان کشور داشت و در این کتاب‌ها سبک زندگی ایرانی – اسلامی معنا پیدا نمی‌کند و هرچه که غربی‌ها مدنظرشان بوده است را ترجمه کردیم، اما به لحاظ جذابیت داستانی که وجود دارد قاعدتاً خانواده‌ها هم از آن استقبال می‌کنند.

 

* به نظر شما چه چیزی باعث شده کسانی که در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان قلم می‌زنند از ادامه نشر آثار خود در این حوزه دلسرد شوند و یا کسانی که می‌خواهند وارد حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان شوند از همان ابتدا پشیمان می‌شوند. موانع پیش روی نویسندگان ادبیات به‌ویژه در حوزه ادبیات کودک و نوجوان چیست؟

با توجه به سؤال شما بنده می‌خواهم بگویم که متأسفانه در جامعه امروزی نه‌تنها در حوزه ادبیات کودک و نوجوان قوی نیستیم، بلکه مشکلات اساسی ساختاری و زیربنایی داریم و نویسندگان و ناشران معذوریت‌هایی در حوزه‌های مختلف نظیر چاپ، نشر و مجوزهای انتشار از سوی ارشاد دارند و سخت‌گیری‌هایی که در این حوزه وجود دارد کار را سخت‌تر می‌کند به همین جهت هرکسی حاضر نیست در این حوزه قلم بزند و مطلبی را بنویسد.

 

* یعنی نهادهای حمایتی نظیر دستگاه‌های دولتی به‌غیراز بخش‌های خصوصی حمایتی از آثار ادبیات کودک و نوجوان ندارند؟

دولت‌ها در حوزه ادبیات کودک و نوجوان کمتر حمایتی را از نویسندگان داشته‌اند و سیاست دولت‌ها در حوزه کتاب و ادبیات کلی است و  باید برای دولت‌ها این مسئله جا بیفتد که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان به‌صورت ویژه حمایت کنند و اگر در حوزه ادبیات کودک و نوجوان به‌صورت خاص  و در حوزه‌های دیگر به‌صورت عام حمایت‌های دولت‌ها را داشته باشیم و مشکلات صنفی نویسندگان و ناشرین برطرف شود قاعدتاً وضعیت بهتر از شرایط امروزی می‌شود.

دولت حتماً باید به حوزه ادبیات کودک و نوجوان توجه ویژه داشته باشد و بسیاری از آفت‌های امروز جامعه و هزینه‌هایی که دولت‌ها ممکن است در سال‌های آینده داشته باشند به علت بی‌توجهی و یا کم‌توجهی به حوزه ادبیات کودکی و نوجوانی داشته است و هرچه آموزش‌ها در دوران کودکی و نوجوانی بیشتر شکل بگیرد در دوران بزرگ‌سالی هزینه‌هایی که دولت‌ها برای جبران این معضلات می‌کنند کمتر خواهد بود.

* نکته پایانی

انقلابی که در ادبیات کشور ما به‌طور عام و در حوزه ادبیات کودک و نوجوان به‌طور خاص‌تری در سال‌های اخیر رخ‌داده است، گام‌های زیادی تا تکامل آن دارد و ادبیات بیان حال یک جامعه است و ادبیات کودک و نوجوان نیز باید بیانگر حال امروز کودکان و نوجوانان ایران اسلامی باشد.

بهتر این است نویسندگانی که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان فعال هستند به‌صورت بومی ورود پیدا کنند و با توجه به فرهنگ ناب ایرانی اسلامی، کتاب‌هایی به زبان‌های مختلف شهرها ارائه شود.

 

* از فرصتی که در اختیار خبرگزاری حوزه قرار دادید، تشکر می‌کنیم.

متشکرم، موفق باشید.

 

گفت‌وگو: ناصر مؤمنیان

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan
  • علی مزینانی
۲۶
ارديبهشت
۹۷

محمدکاظم مزینانی

محمدکاظم مزینانی از پیوند نداشتن داستان‌نویسی نسل جدید با زیست‌بوم انتقاد کرد و گفت: نسل جدید داستان کمتر می‌توانند فضاسازی کنند و در واقع آپارتمانی می‌نویسند.

به گزارش شاهدان کویرمزینان، این داستان‌نویس در کارگاه تخصصی رمان‌نویسی در حوزه هنری استان ایلام اظهار کرد: طبیعت بکر و کوه‌های زیبای استان ایلام امکانات عجیبی برای نوشتن داستان فراروی نویسنده قرار می‌دهد اما  متاسفانه این فضا کمتر مورد استفاده داستان‌نویسان قرار گرفته است و در مجموع نسل داستان‌نویس امروز با تاریخ خود گسست دارد و با پیشینه‌ خود ارتباط برقرار نمی‌کند و نمی‌تواند شخصیت‌ها را خلق و فضاها را بازآفرینی کند.

وی در ادامه اظهار کرد: در رمان‌نویسی می‌توانیم تاریخ و زیست‌بوم خودمان را ببینیم و خیلی از مسائل را بیان کنیم و در مجموع رمان عرصه میمون و مغتنمی است. من سال‌ها شعر کار کرده‌ام و متاسفانه شعر با تمام زیبایی‌هایش از امکاناتی که رمان دارد بی‌بهره است و می‌توان سوژه‌های زیادی را در رمان مورد بررسی قرار داد.

مزینانی تصریح کرد: در سال‌های اخیر نویسندگان جوان برای خودشان داستان می‌نویسند و اصلا وارد دیالوگ و گفت‌وگو نمی‌شوند و بزرگترین ضعف داستان‌هایمان این است که مونولوگ شده‌اند و شاید دلیل مخاطبان کم ما و تعداد کم تجدید چاپ‌ها همین باشد چون مردم خودشان را در رمان ما نمی‌بینند و این میراثی است که از شعر به ما رسیده است چون شعر تنها برای چند لحظه احساس کسی را برمی‌انگیزد اما رمان متفاوت است و به نظر من آن‌چنان مهم است که می‌تواند سرنوشت یک نفر را تغییر دهد.

او ادامه داد: من خودم سال‌ها شعر گفته‌ام اما الان معتقدم برای اینکه یاد بگیریم فکر و هم‌اندیشی کنیم و جغرافیا و سیستم سیاسی خود را به چالش بکشیم باید به سمت رمان گرایش پیدا کنیم.

مزینانی با بیان اینکه نسل جدید داستان خودشان را می‌نویسند و حوصله‌ برقرار کردن ارتباط با دیگران را ندارند و کمتر می‌توانند فضاسازی کنند و در واقع آپارتمانی می‌نویسند چون خانواده‌های آنها مانند نسل‌های گذشته گسترده نیست، تصریح کرد: نسلهای گذشته زندگی غنی و خاطرات تلنباری داشتند که می‌توانست دستمایه‌ رمان‌های طویل و داستان‌های اثرگذار باشد.

این نویسنده درباره تفاوت داستان امروز و گذشته گفت: داستان در زمان گذشته مانند خود انسانها خطی بود اما امروز متفاوت شده و نویسندگان اراده می‌کنند داستان‌هایی بنویسند که در آن زمان رعایت نشود و بزرگترین عنصر داستان در دوره معاصر که همه روی آن تاکید دارند این است که داستان به یک اتفاق هنری تبدیل شده و مگر می‌شود یک داستان استعاره و تشبیه و فضاسازی نداشته باشد، بنابراین کارمان مشکل می‌شود.

مزینانی بر اهمیت تعلیق و گره‌افکنی در داستان تاکید کرد و گفت: متاسفانه نسل جدید داستان‌نویسی ما به این موضوع اهمیت نمی‌دهد. نسل جدید باید یاد بگیرد در نوشتن رمان از زیست‌بوم خود بهره بگیرد و رمان‌ها آینه‌ مشکلات و مسائل مردمشان باشد.

 منبع؛ ایسنا

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویر مزینان در سروش: https://sapp.ir/sh.mazinan

  • علی مزینانی
۲۸
بهمن
۹۶

روایتی داستانی از دو شخصیت در «شیرها در بند نمی‌مانند»

«شیرها در بند نمی‌مانند»، روایتی داستانی از زندگی سردار شهید اکبر دهباشی به قلم طیبه مزینانی است که سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سپاه آن را به چاپ رسانده است.

طرح جلد زیبا و نحوه برش دو سر صفحات کتاب از جمله ویژگی‌های این اثر به شمار می‌آید. بر روی جلد کتاب طرحی از شهید که بر روی ارتفاعات ایستاده است به چشم می‌خورد که به صورت مات و براق به چاپ رسیده است.

در فهرست مطالب این کتاب عناوینی چون شگفتی غریب، بخت بلند، دست‌های بسته، چشم‌زخم، آتش روی زخم، کار بی‌مزد، چاه پر برکت، اعلامیه‌های آقا، گمشده، پاسدار، خبر خاص، خودم هستم، در پناه خدا، یک نفر کنارش هست و ... به چشم می‌خورد.

در پیشگفتار این کتاب به قلم مزینانی آمده است: «اتفاقی افتاد و با دو نفر آشنا شدم؛ یکی از آنها وقتی دنیا آمده بود، مومنی در چهره‌اش، بزرگ و فخرآفرینی دیده بود و بعد از اذان و اقامه گفتن در گوشش، نام او را اکبر گذاشته بود. به سن و سال جوان بود و لحظه وصال، عمری بیشتر از علی‌اکبر حسین(ع) نداشت. دیگری، شیر کارزار بود و پیر دنیا. رفقا و هم‌رزم‌ها به نام میثم می‌شناختندش. میثم‌وار زبان بران و حق‌گویی داشت که در محکمه ظلم، به مصلحت حفظ جان هم غلاف نشد. شجاعتش کم‌نظیر و مایه مباهات دیگران بود.»

این کتاب روایتی است از لحظات زندگی همان پیر و جوانی که نویسنده در مقدمه به آنها اشاره کرده است. داستان از دیالوگ یک زن و شوهر به نام صفدر و مریم آغاز می‌شود که نگاشته‌های کتاب نشان از فاصله سنی زیاد مرد از زن دارد. مردی که پیش از ازدواج با این دختر، همسر دیگری داشته و دختری به نام خدیجه از او به یادگار مانده است و همچون آداب و رسوم سنتی گذشته، مرد، مریم را از پدرش خواستگاری کرده و پدر نیز به اصطلاح بله را گفته و او را روانه خانه بخت کرده است و ... .

پایان بخش این کتاب به تصاویر و عکس‌های شهید دهباشی و برخی از نامه‌های اختصاص پیدا کرده است. «شیرها در بند نمی‌مانند» در هزار نسخه به بهای هشت هزار تومان و در ۱۶۰ صفحه منتشر شده است.

منبع ؛ ایکنا

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۵
بهمن
۹۶

محمدکاظم مزینانی، نویسنده، درباره درگذشت محسن سلیمانی گفت: از شنیدن خبر درگذشت این انسان بزرگوار غافلگیر شدم؛ زیرا زحمات او در حال بارور شدن بود و خیلی زود از میان ما رفت.                                                               

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ محمدکاظم مزینانی، نویسنده ، شاعر و کارشناس حوزه ادبیات، درباره درگذشت محسن سلیمانی مترجم و نویسنده حوزه داستانی گفت: درگذشت محسن سلیمانی بسیار غافلگیر کننده بود و باعث تاسف و تأثر جامعه ادبی کشور شد.

وی ادامه داد: سلیمانی برای آموزش ادبیات داستانی کشور تلاش بسیار کرد و درست زمانی که فعالیت‌های او در حال بارور شدن و نتیجه دادن بود از میان ما رفت؛ اما راه و مسیری که او برای داستان‌نویسی کشور بازکرد قطعا ثمرات بسیاری خواهد داشت. 

این نویسنده تاکید کرد: آموزش داستان‌نویسی او، کتب و ترجمه‌هایی که از داستان‌ها برای ما به ارمغان آورد کاری بسیار بزرگ بود اما یک کار والای او معرفی داستان‌های ایرانی و ترجمه آن‌ها به زبان انگلیسی بود که توانست پای مخاطبین بین‌المللی را به آثار ایرانی باز کند و این عمل محسن سلیمانی تا سال‌های سال ستودنی است.

از جمله آثار منتشر شده زنده‌یاد سلیمانی در نشر سوره مهر می‌توان به «جادوی زاویه دید (مجموعه کتاب‌های آموزش نویسندگی 6)»، «طرح و ساختار رمان (مجموعه کتاب‌های آموزش نویسندگی 5)»، «درس‌هایی درباره داستان‌نویسی»، «تأملى دیگر در باب داستان»، «اسرار و ابزار طنزنویسی»، «از روی دست رمان‌نویس»، «عید پاک» و «عابر پیاده» اشاره کرد.

وی که در سال ۱۳۳۸ در تهران به دنیا آمد، فارغ‌التحصیل ادبیات و زبان انگلیسی از دانشگاه علامه طباطبایی بود و در همین رشته مدرک دکتری گرفت. او که در حوزه ترجمه و نقد ادبیات داستانی فعالیت داشت، کار نویسندگی را در «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» از سال 1359 شروع کرد. در آنجا چند سالی مسئول واحد ادبیات داستانی بود و سردبیری جُنگ‌های سوره از شماره 1 تا 9 را برعهده داشت. در سال 1366 به کیهان فرهنگی رفت و مسئول بخش ترجمه ادبی و ادبیات داستانی کیهان فرهنگی شد. بعد از سه سال نیز از آنجا به معاونت امور بین‌الملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفت و چند سالی نیز در لندن و نیویورک مسئول بخش فرهنگی ایران بود. سلیمانی تاکنون در زمینه نقد ادبی، اصول داستان‌نویسی و نیز داستان در حدود 70 کتاب ترجمه و تألیف کرده است. وی مقالات زیادی در زمینه ادبیات نگاشته که در نشریه‌های معتبر داخلی به چاپ رسیده است.

برخی دیگر از آثار زنده‌یاد سلیمانی از این قرار است: سالیان دور (مجموعه داستان)، آشنای پنهان (مجموعه داستان)، چشم در چشم آینه (مجموعه نقد و یک گفتار)، تأملی دیگر در باب داستان (ترجمه)، رمان چیست؟ (ترجمه و نگارش)، درس‌هایی دربارهٔ داستان‌نویسی(ترجمه)، فن داستان‌نویسی (ترجمه)، از روی دست رمان‌نویس (ترجمه)، شاهکارهای ادبیات جهان (۶ جلد)، ۲۸ اشتباه نویسندگان (ترجمه)، واژگان ادبیات داستانی (انگلیسی - فارسی و فارسی -انگلیسی)، چگونه زندگی‌نامه بنویسیم؟ و اسرار و ابزار طنزنویسی (نگارش و ترجمه).

بخشی از زندگی سلیمانی نیز فعالیت‌هایی در زمینه مدیریت فرهنگی بین‌المللی بوده است. او ضمن اینکه سال‌ها کارشناس ارشد امور فرهنگ بین‌الملل بوده، چند سالی نیز نماینده فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در انگلستان و آمریکا بوده است. محسن سلیمانی صبح دوشنبه 2 بهمن ماه در کشور محل مأموریتش، صربستان، دچار حمله قلبی شد و دار فانی را وداع گفت.

منبع؛ فارس

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۶
شهریور
۹۶

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ محمدکاظم مزینانی در آستانه پانزدهمین مهرواره شعر و داستان جوان سوره با بیان اینکه برخی جشنواره‌ها با موضوع بندی خود، محدودیت‌هایی برای نویسندگان ایجاد می‌کنند اظهار کرد: به طور مثال، اگر جشنواره با موضوع دفاع مقدس برگزار شود، همین موضوع باعث می‌شود که برای جایزه و برنده شدن و این‌گونه انگیزه‌ها، نویسندگان از مفاهیم اصیل و نابی که در ذهن دارند، عبور کنند و بیشتر ساختار قدرت را مدنظر داشته باشند. در چنین شرایطی نمی‌توان آثار چالش برانگیز به جشنواره‌ها ارسال کرد. برای همین متاسفانه خروجی جشنواره‌ها ، یک‌سویه می‌شود و چالش بر انگیز نیست.

وی ادامه داد: نسل جوان نسبت به دفاع مقدس تجربه زیست‌مانی ندارند که بتوانیم بگوییم نوستالژیک می‌نویسند. نسل قدیم‌تر نوستالژیک می‌نوشتند و از دل آن نسل هم نویسندگان خوب دفاع مقدس مانند احمد دهقان و محمدرضا بایرامی بیرون آمدند.

این نویسنده گفت: در موضوع انقلاب اسلامی هم جشنواره‌ها با سخت‌گیری‌هایی همراه هستند. اگر کسی نگاه و تحلیل شخصی داشته باشد یا اثرش را برای جشنواره‌ای با موضوع انقلاب اسلامی ارسال نمی‌کند و یا اگر هم ارسال کند اثرش در سیر داوری حذف خواهد شد.

مزینانی همچنین خاطرنشان کرد: متاسفانه در موضوعات آزاد هم، نویسندگان جوان، بیشتر آپارتمانی می‌نویسند و آثارشان مربوط به تجربه‌های زیست خودشان است و این تجربه‌ها هم بیشتر در محیط آپارتمان اتفاق می‌افتد. 

وی افزود: یکی از موضوعاتی که داوران و اساتید فن در جشنواره‌ها به آن انتقاد کرده‌اند این بوده که تا کی باید آپارتمان نویسی داشته باشیم. در جشنواره‌ها آثار بسیاری ارسال می‌شود و وقتی بررسی می‌کنیم می‌بینیم داستان‌ها در دایره تنگ جغرافیایی و موضوعی رخ داده و معمولا هم مبتنی بر مونولوگ است. این موضوع نشان دهنده آفتی است که سال‌ها داستان دچار آن شده است.

نویسنده رمان «شاه بی‌شین» با تاکید بر اینکه در حوادث سال‌های اخیر در منطقه خاورمیانه، همچون جنایات داعش در کشورهایی مانند سوریه، عراق و نوع زندگی انسان‌ها در چنین فضایی، سوژه‌های نابی وجود دارد، افزود: می‌توان داستان‌های بسیاری از این وقایع نوشت. اما متاسفانه جوان امروز، به قدری شعار زده شده که کمتر به سراغ این مضامین می‌رود و از سوی دیگر اگر بخواهد در فضای سوریه و وقایع منطقه حرف تازه‌ای داشته باشد، کافی است داستانی بنویسد که ساختار روایی درستی داشته باشد و دنیای داستانی نابی خلق کند، اما همسو با برگزار کنندگان جشنواره نباشد، اثرش دیده نمی‌شود. متاسفانه سوژه‌های زیبایی مانند «مدافعان حرم» به نوعی در ذهن برخی جای گرفته که گویی برای حکومت است و نمی‌توانید با نگاه خود آن را روایت کنید.

وی همچنین با تاکید بر اینکه نسل جوان غرق در فضای مجازی است و حرف برای گفتن زیاد دارد، عنوان کرد: این فضا پر از سوژه است. ما قدیمی‌تر‌ها خواب چنین فضایی را هم زمانی نمی‌توانستیم ببینیم، همان‌طور که نسل جوان نمی‌توانند خواب حوادث و اتفاقاتی را که ما پشت سر گذاشتیم ببینند.  فضای زیستی نسل جوان در فضای مجازی بسیار تاثیرگذار است. به شکلی که آینده و زندگی‌شان به آن گره خورده است.

مزینانی اظهار داشت: فضای مجازی به نگاه و احساسات و عواطف نسل جوان شکل می‌دهد و آینده شان را رقم می‌زند. اما متاسفانه از دل آن، داستان بیرون نمی‌آید. چرا که مفاهیم به شدت تغییر کرده است. مفاهیم فانتزی شده و فضایی که نفس می‌کشند عوض شده است. حرف برای گفتن زیاد دارند، اما از دل این حرف‌ها، داستانی خلق نمی‌شود.

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۳۰
آبان
۹۵

محمد کاظم مزینانی شاعر و نویسندهبه گزارش شاهدان کویرمزینان؛ همزمان با هفته کتاب و کتاب‌خوانی، کارگاه تخصصی داستان‌نویسی با موضوع ادبیات بومی با حضور محمدکاظم مزینانی، نویسنده مطرح کشور و با شرکت حدود 30 نفر از نویسندگان استان در محل سالن کتابخانه دهخدا بجنورد برگزار شد.

محمدکاظم مزینانی در این کارگاه لهجه، جغرافیا، اقلیم خاص، آداب‌ورسوم، اساطیر و تاریخ منطقه را از عناصر مهم در ادبیات بومی عنوان و بر توجه و پرداختن به این عناصر از سوی نویسندگان و داستان‌نویسان تأکید کرد.

وی با اشاره به شاخصه‌های ادبیات بومی و استفاده از عناصر بومی در داستان، اظهار کرد: استفاده از عناصری نظیر نام و نشانه‌های بومی، منطقه‌ای و سرزمینی در داستان باید به‌گونه‌ای باشد که وقتی فردی داستان را مطالعه می‌کند با افسانه، اسطوره و مشخصه‌های بومی آشنا شود.

مزینانی همچنین فضای مجازی را در از دست دادن عناصر جادویی داستان بسیار اثرگذار دانست و گفت: اهمیت مطالعه مستمر و مداوم داستان نویسان برای تولید اثر خوب اجتناب‌ناپذیر است.

این نویسنده بهره‌گیری از قوه تخیل و لایه دار بودن داستان را در شکل‌گیری داستان پخته و برقراری ارتباط بین مخاطب و داستان بسیار مهم بیان کرد.

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۷
ارديبهشت
۹۵

استاد کاظم مزینانی فرزند حاج رضا ناطقی متولد اول آذر 1349 در شهرستان سبزوار جایی که او در آن جا تحصیل کرد ، فعالیت های هنری و ادبی اش را آغاز کرد و با پذیرفته شدن در  مرکز تربیت معلم شهید بهشتی مشهد مقدس در سال 67 از این شهرستان خارج شد.

وی با کسب مدرک فوق دیپلم دینی و عربی مدتی را توفیق حضور در جوار بارگاه ملکوتی ثامن الحجج(ع) پیدا کرد و با استعانت از آن حضرت برای ادامه ی تحصیل درر شته ی مورد علاقه اش راهی پایتخت شد و در سال 69 با پذیرفته شدن در  دانشگاه علامه طباطبایی تهران  موفق به اخذ مدرک کارشناسی در رشته ی علوم ارتباطات شاخه ی روزنامه نگاری شد و پس از آن یعنی در سال 86 مدرک کارشناسی الهیات و معارف اسلامی را در دانشگاه آزاد واحد جنوب تهران دریافت کرد ؛ اما ادامه ی تحصیل و کسب دانش بیشتر این فرزند مزینان را راهی دانشگاه سوره تهران کرد و در سال 91 توانست مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته ی علوم ارتباطات گرایش تبلیغ و ارتباطات فرهنگی اخذ نماید اما عطش کسب علم و دانش در وی گویی هرگز خاموش نمی شود و او در حال حاضر دانشجوی دکترای علوم ارتباطات، گرایش مدیریت رسانه در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات است.

این فرزند شایسته کویرمزینان در سبد فعالیت های تخصصی ژورنالیستی خود سوابق دبیری و سردبیری چند نشریه را برعهده داشته که مهمترین آن ها عبارت است از؛ «دبیر اجرایی و مدیر تحریریه" نشریه داخلی خانه هنرمندان ایران"، سردبیر نشریه " الماس کویر " ویژه مدارس غیر انتفاعی سراسر کشور،سر دبیر نشریه دیواری "پنجره باز" وزارت آموزش و پرورش ویژه دبیرستان¬ها و مراکز تربیت معلم سراسر کشور، عضو شورای سردبیری مجله" تربیت سیاسی" ویژه مربیان پرورشی مدارس سراسر کشور،مدرس دوره های آموزشی ضمن خدمت مسئولان روابط عمومی شهر تهران و شهرستان های استان تهران و مدرس دوره های آموزشی نشریات دیواری ویژه دانش آموزان سراسر کشور»

 کاظم خان مزینانی، علاوه برکارهای رسانه ای  در حوزه ی پژوهش و تحقیقات نیز فعال می باشد که تألیف چند کتاب و ارائه ی مقاله از جمله ی این فعالیت هاست ؛« کار مشترک و گروهی پروژه پژوهش کیفی "سفرهای استانی: مسائل، چشم اندازها و راهکارها" در 4 فاز زیر نظر دکتر عبدالله گیویان ،ارائه مقاله "شبکه های اجتماعی و هویت" در همایش تخصصی بررسی ابعاد شبکه های اجتماعی و هویت دینی، پژوهشکده فناوری اطلاعات ، ارائه مقاله "وب، فرهنگ و آینده" فصلنامه پژوهشی سازمان صدا و سیما ، ارائه مقاله " بررسی رابطه استفاده از فضای مجازی و شکل گیری هویت دینی مدرن" در همایش موسسه مطالعات ملی، تدوین پایان نامه کارشناسی ارشد با عنوان "بررسی رابطه استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و هویت دینی کاربران"، تألیف و تدوین کتاب "روابط عمومی و تدوین یک برنامه عملیاتی" ، تألیف کتاب "مدیریت مشارکتی و بررسی نظام پیشنهادها" ،گردآوری و تألیف مجموعه "سوالات کنکور کارشناسی ارشد ارتباطات " (چهارجلد) ، چاپ و انتشار مجموعه قصه های کوتاه "تلنگر" ، انتشار مقالات متعدد در رسانه های دیجیتالی در حوزه روابط عمومی و ارتباطات ، مدیریت وبلاگ تخصصی "خط ربط" کنکاشی در حوزه روابط عمومی، رسانه، فرهنگ و ارتباطات»

دکتر کاظم مزینانی ضمن تحصیل در دانشگاه و کار در نهاد ریاست جمهوری در دوره های آموزشی مختلفی شرکت رده و تجارب خوبی را به دست آورده است که مهمترین این دوره ها عبارت است از؛« دوره آموزشی روابط عمومی (مقدماتی، میانی و تکمیلی)، دوره های تخصصی تربیت سیاسی، حضور در گردهمایی های مسئولان روابط عمومی و رؤسای ادارات آموزش و پرورش،گردهمایی مدرسین تربیت معلم، آموزش قوانین و مقررات اداری ، آموزش روخوانی و روانخوانی قرآن کریم،آموزش رفتار سازمانی، مفاهیم کامپیوتر، مدیریت فایل ها، اطلاعات و ارتباطات، طرح تکریم ارباب رجوع،گزارش نویسی و مدیریت استراتژیک و تدوین برنامه سازمانی »

سوابق اجرایی و مدیریتی فرهیخته ی مزینانی نیز جالب توجه و موجب افتخار شهروندان مزینانی است 1- وزارت آموزش و پرورش :« مدیر روابط عمومی سازمان آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران ، مدیر روابط عمومی مسابقات کشوری کار دانش ، دبیر مدارس راهنمایی در روستاهای شهرستان سبزوار و منطقه 3 تهران» 2-  نهاد ریاست جمهوری :« وی که در حال حاضر به عنوان قائم مقام مرکز پژوهش، سنجش و اسناد دفتر رئیس جمهور مشغول خدمت است؛ پیش از این کارشناس افکار سنجی؛ معاون و سرپرست مدیریت خدمات کارشناسی و اطلاعات مدیریتی دفتر معاون اول رئیس‌جمهور و مدیریت واحد اطلاع رسانی دفتر معاون اول رئیس جمهور را نیز در این نهاد مهم حکومتی تجربه کرده است.

  • علی مزینانی
۰۶
ارديبهشت
۹۵

کتاب زندگینامه شهید علی مهدی معقولی در کتاب «پسر سیده حبیبه» از مجموعه هندسه عاشقی منتشر شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از خبرگزاری فارس، اولین جلد از سلسله کتاب‌های هندسه عاشقی با عنوان «پسر سیده حبیبه» با نگاهی به زندگی نامه مهندس شهید علی مهدی معقولی منتشر شد.

«پسر سیده حبیبه» روایت دلدادگی مادر و پسری است که هرگز دوری همدیگر را نمی‌توانند تحمل کنند اما جنگ که آغاز می‌شود پسر راهی جبهه می‌شود و در عملیات خیبر برای همیشه مفقود الاثر می‌شود و مادر سال‌ها در انتظار بازگشت و شنیدن نشانی از او می‌ماند.

نویسنده اثر علی مزینانی عسگری تلاش می‌کند تا در این داستان علاوه بر معرفی زوایای پنهان زندگی عارفانه مهندس، جهادگر و پاسدار شهید علی مهدی معقولی، مظلومیت و صبر مادران و فرزندان و همسران شهدا را برای خواننده ترسیم کند.

این کتاب به همت سازمان بسیج مهندسین عمران و معماری در تیراژ 2000 جلد منتشر و روانه بازار نشرشد. مهندس شهید علی مهدی معقولی متولد 1338 منطقه انزلی محله لنگرود است و در رشته مهندسی راه و ساختمان از دانشکده علم و صنعت فارغ التحصیل می‌شود و پس از اتمام دوره سربازی به شهرستان نوشهر مهاجرت می‌کند و راهپیمایی‌های ضد رژیم پهلوی را به همراه همفکرانش سازماندهی می‌کند و پس از به بار نشستن انقلاب اسلامی برای رفع محرومیت در مناطق محروم نوشهر و چالوس به ویژه کجور تلاش فراوانی می‌کند و با همین نگاه جهاد سازندگی را در این شهرستان بنیانگذاری می‌کند و پس از مدتی به عنوان معاون طرح و عمران فرمانداری نوشهر منصوب می‌شود.

با شروع جنگ تحمیلی به عنوان مسئول مهندسی رزم لشگر 25 کربلا بارها به جبهه اعزام می‌شود و نقش ویژه‌ای در عملیات‌های والفجر مقدماتی و 4 ایفا می‌کند و با پیوستن به نیروهای قرارگاه خاتم الانبیاء در طراحی پل‌های شناور عملیات خیبر و احداث خاکریز فعالیت می‌کند و در 12 اسفند 1362 به درجه رفیع شهادت نائل می‌آید اما پیکر مطهرش برای همیشه در سرزمین طلائیه به یادگار می‌ماند.

  • علی مزینانی
۰۵
ارديبهشت
۹۵

استاد علی اکبر تاج مزینانی فرزند مرحوم حاج محمدحسن تاج است که البته در مزینان بیشتر به مهدوی شناخته می شوند اما در شناسنامه دکتر مزینانی ، تاج نیز برآن افزوده شده است.

خاندان تاج و مهدوی در مزینان اغلب انسان های فرهیخته و تحصیل کرده هستند و اکنون بیشتر آن ها از چهره های درخشان دانشگاه و حوزه علمیه می باشند؛ اساتید فرزانه ای مانند: حاج شیخ علی برادر دکتر مزینانی ، حاج شیخ محمدصادق ، محمدجعفر و محمدتقی تاج مزینانی نیز از بستگان وی که شاهدان کویر در معرفی آن ها سعی و اهتمام فراوانی داشته است.

این خانواده که اجداد آن ها نیز از بزرگان و اکابر مزینان بوده اند در راه حفظ انقلاب اسلامی و در دفاع مقدس شهدای والامقامی مانند علی اکبر ، موسی الرضا و محمدرضا تاج مزینانی را تقدیم کرده اند.

دکتر علی اکبر تاج مزینانی استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی متولد 1354مزینان است و دانشجویان فراوانی از محضر وی بهره مند شده و می شوند وی آشنایی با زبان خارجه و تسلط کامل به زبان های انگلیسی و عربی دارد و دارای مهارت‌های هفتگانه ICDL؛ SPSS و دیگر نرم افزارهای مورد نیاز فعالیت علمی – پژوهشی در زمینه رایانه  است.

این فرزند شایسته کویر دارای مدرک کارشناسی ارشد معارف اسلامی و علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق(ع) و دکترای سیاستگذاری اجتماعی (با تاکید بر مطالعات جوانان)، دانشگاه گلامورگان، انگلستان است.

در کارنامه مدیریتی وی مسئولیت های فراوانی به چشم می خورد که مهمترین آن عبارت است از؛1- کارشناس امور بین الملل، دبیرخانة شورای عالی جوانان (8 - 1376) 2- مسئول بخش ترجمه، مرکز ملی جوانان و سازمان ملی جوانان (80 - 1379) 3- کارشناس مسئول امور بین الملل، سازمان ملی جوانان (2-1381) 4- مدیر داخلی فصلنامة مطالعات جوانان (3-1382)5 - مدیر گروه مطالعات حقوقی  سیاسی پژوهشکدة ملی مطالعات جوانان (1382) 6- سرپرست پژوهشکده ملی مطالعات جوانان (1383)7- مدیر کل دفتر مطالعات و تحقیقات، سازمان ملی جوانان (5-1384)

استاد تاج مزینانی در حال حاضر علاوه بر اینکه استادیاردانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) است  معاون پژوهشی مرکز مطالعات اجتماعی و فرهنگی جوانان دانشگاه و مسئول کارگروه تدوین سیاست ها و راهبردهای کلان نقشه مهندسی فرهنگی کشور و شورای عالی انقلاب فرهنگی  و مدیر گروه تعاون و رفاه اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی می باشد.

 دکتر علی اکبر تاج مزینانی دارای سوابق پژوهشی متعدد و تألیفات فراوانی است که برخی از آن ها عبارت است از؛ الف) کتاب و پژوهش:  1-  مطالعه تطبیقی رفاه جوانان در نظامهای رفاهی کشورهای توسعه یافته(1388) 2-   راهنمای بین المللی مطالعات جوانان(1386) 3-  پیمایش ملی ارزشها، نگرشها و رفتار سیاسی جوانان(1385) 4-   مطالعه تطبیقی رفتار سیاسی جوانان(1383)   5- رفتار سیاسی جوانان (انتخابات ریاست جمهوری، شوراها، خبرگان)، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه امام صادق (ع)، تهران 1379.

 ب) مقالات:    1-دانشجو، سیاست و مشارکت: سیاست انتخاب به جای سیاست وفاداری، فصلنامه    فرهنگ عمومی.(1385) 2-   مشارکت سیاسی جوانان، ابعاد و پویایی ها، فصلنامة مطالعات جوانان، شمارة ٥.(1382)    3-جامعه‌پذیری سیاسی جوانان، فصلنامه مطالعات جوانان، شماره 4 (1382)

ج) آثار ترجمه:1- پیل کینگتون، هیلاری (1380)، فرهنگ جوانان روسیه: سازندگان و ساخته شدگان یک ملت، ترجمه علی اکبر تاج مزینانی و دکتر حسین ملانظر، 2- موسسه بین‌المللی دموکراسی و مساعدت انتخاباتی (1380)، مشارکت رای دهی جوانان، دخیل ساختن جوانان امروز در دموکراسی فردا، ترجمه علی اکبر تاج مزینانی، 3-والاس، کلر و کواچوا، سیپکا (1380)، جوانان در جامعه: شکل‌گیری و فروپاشی جوانی در اروپای شرقی و غربی، ترجمه علی اکبر تاج مزینانی، 4- انجل، ویلیام دیوید (81-1380)، قانون بین‌المللی حقوق جوانان (سه جلد)، ترجمه علی اکبر تاج مزینانی و جعفر سطوتی، 5- سیگل، لاری و سنا، جوزف (1382)، بزهکاری نوجوانان، ترجمه علی اکبر تاج مزینانی و فرامرز ککولی دزفولی، 6- یونسکو (1379)، علوم اجتماعی و مشکل بیکاری جوانان، ترجمه علی اکبر تاج مزینانی.

 د) تجارب سفر و مأموریت خارجه:

1دیدار از مراکز علمی و دانشگاهی هند (11 مارس 1998)

2.شرکت در چهارمین همایش جهانی جوانان ملل متحد (6 آگوست، سنگال، 1999)

3.دیدار رسمی از بخش جوانان کشور عربستان سعودی (فروردین 1382)

4.اعزام به حج تمتع به عنوان مبلغ زبان‌دان از طرف بعثه مقام معظم رهبری (1380و 1386)

5.دیدار رسمی از بخش جوانان جهموری خلق چین (1382)

6.دیدار غیررسمی از روسیه (1380)، امارات متحده عربی (1382) و ترکیه (1387)

7.شرکت و ارائه مقاله در "همایش فرصتهای برابر برای همه"، واحد جوانان شورای اروپا، مجارستان (1386)

8.شرکت و ارائه مقاله در "کنگره بین المللی جامعه شناسی"، سوئد (1389)


به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۵
بهمن
۹۴

به رسم بی مزه ی روزمرگی انگشت شصت را بر صفحه گوشی بازی می دادم تا شاید نکته ای جدید و جالب در این شبکه های به اصطلاح اجتماعی بیابم.یکی از دوستان مجازی ام عکس دست قطع شده ای را برایم فرستاده بود که مربوط می شد به یکی از رزمنده های دوران جنگ تحمیلی .کنجکاو شدم بدانم چه کسی در اینجا دست از دنیا کشیده است اما هرچقدر به این ذهن مخدوش فشار آوردم چیزی نصیبم نشد،خب حق دارد بیچاره از بس که فضایش را با افکار دنیوی و مادی شلوغ کرده ام دیگر جایی برای اندیشیدن به غیر دنیا نمانده است.نشستم پای درد و دل قلم تا شاید او جواب سئوالم را بگوید.آهی کشید و دستم را موج وار بر کرانه ی دریای کاغذ لرزاند و نام عباس را نوشت.چه زیبا بازی می کنند قلم و سر انگشتانم .

مردی با قامت رشید چون سرو را محکم بر صفحه ی کاغذ ترسیم می کند .او استوار ایستاده؛قطرات آب التماسش می کنند که دست هایش را لحظاتی به دست فرات بدهد،دریا آرام می گیرد.مرد دست های پر آبش را به کویر خشک لب هایش نزدیک می کند .قلم دوباره دست به کار شد و در چشمان مرد گلهایی را نقش زد که منتظر باریدن باران بودند،آب با دیدن این صحنه چون عرق شرم از میان انگشتان ساقی به دریا باز گشت.ابرهای تیره هجوم آوردند؛صدای چکاچک شمشیرها چون رعد و برق فضای صحرا را پر کرده بود.نعره ی والله ان قطعتموا یمینی انی احامی ابدا عن دینی پسر شیر خدا تن دشمن را به لرزه انداخته بود.

قلم در حالی که می گرید نقش دیگر می زند،در میان انبوه گرد و غبار نبرد بانویی با قدی خمیده چون کمان یک دست برسینه می کوبد و با دست دیگر چیزی را از روی زمین برمی دارد که گویی آیه های قرآن اند،بانو می خواند: « و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون».بانو اما آیه هارا با خود نمی برد تا روز موعود فرا رسد ،روزی که همه ی اولاد انسان هراسان منتظر دستور و اتفاق جدید اند.بانو وارد می شود همراه با دست های ساقی .لحن سوزناکش اهالی یوم القیامه را به گریه وا می دارد.

قلم با کشیدن این تابلوی پر حماسه و با شکوه به من می فهماند آن دستی که در کربلای ایران جا مانده بود میراث ماندگار همه ی عباس های وطنم است که راه ساقی کربلا را در پیش گرقتند و دست از دنیا کشیدند برای نجات آدمیان.                                                                  (محسن مزینانی.دانشجوی عکاسی خبری)https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۲
بهمن
۹۴

کتاب "مذاهب و فرق" با قلم دکتر احمد باقری مزینانی  توسط انتشارات دانشگاه جامع امام حسین (ع) منتشر شد.

به گزارش شاهدان کویر مزینان ؛ دکتر احمد باقری مزینانی استاد دانشگاه که پیش از این کتاب مزینان عشق آباد کوچک را منتشر کرده است به تازگی از اثر جدیدش با عنوان مذاهب و فرق رونمایی کرد.

تاکنون نزدیک به 20 عنوان مقاله علمی ـ پژوهشی و ترویجی و یا همایش های ملی و چهار عنوان کتاب دیگر در موضوع های تخصصی از این نویسنده مزینانی  به چاپ رسیده است.

برخی از عناوین مقالات دکتر باقری که در محافل و گردهمایی هایی سیاسی نیز ارائه شده عبارتند از ؛1- کالبدکافی جریان سلفی معاصر از نوسلفی گرایی تا تکفیرگرایی؛2- پددیدارشناسی جریان تکفیری و ارزیابی امنیتی آن؛3- کالبد شکافی فرقه ها و شکاف های اجتماعی؛4- پارادایم شناسی فعالیت سازمان ها در فضای مجازی؛5- پدیدار شناسی امنیتی جنگ نرم؛6- وهم باوری و خرافه گرایی و تأثیر آن بر امنیت نرم جمهوری اسلامی ایران؛7- و....

شایان ذکر است که کتاب مذاهب و فرق به سفارش انتشارات دانشگاه امام حسین(ع) ویژه دانشجویان کارشناسی نوشته و به زیور طبع درآمده است.

 

  • علی مزینانی
۰۹
بهمن
۹۴

سخن از شاهد کویر ؛ادیب ، سخنران ، نویسنده ، شاعر و شهید زنده محمد مزینانی است که در همین فصل سرد در خانواده سرزنده قربانعلی ساعت ساز پا به عرصه ی وجود گذاشت تا گرمایی دیگر به کانون این خانواده ی زحمتکش ببخشد.

آن طور که در سجلدش نگاشته اند تاریخ تولد این فرهیخته مزینانی دی ماه 1345 می باشد که پدر موذنش اولین اذان و اقامه را با نامیدن اسم مبارک محمد در گوش او زمزمه کرد تا او همیشه حامد راستین خداوند عالم باشد و هرگاه می خواهد  آغاز کند نامِ یزدانِ مهربان را بر زبان جاری سازد .

با تمام شوخ طبعی و ملاحت که خاص این خانواده است؛ محمد همانند دو برادر بزرگترش دروس ابتدایی و راهنمایی را در مزینان به اتمام رساند و برای ادامه ی تحصیل راهی داورزن شد.  جنگ و اعزام های پی درپی بسیجیان از مزینان و شوق حضور در کنار رزمندگان این دانش آموز دهه ی شصتی را به جبهه کشاند و 31خرداد سال 1366 در سالروز شهادت شهید چمران او نیز پایش را در جزیره ی مجنون به یادگار گذاشت و مفتخر به نام جانباز شد.

محمد با تمام رنج مجروحیت عزم خود را جزم کرد تا درس و دانشگاه را ادامه دهد و با جدیت مثال زدنی اش سال 1367 در  دانشکده ی ادبیات و علوم انسانی دکتر شریعتی مشهد مقدس پذیرفته شد و پس از دریافت مدرک کارشناسی در سال 1371به هنرِ معلمی ودبیری دبیرستان های شهرستان سبزوار مشغول شد.

سخن به گزاف نیست که گفته اند مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندان است و در تمامی ادوار مختلف مردانی بی ادعا از این دیار تاریخی برخاسته اند که جامعه را مبهوت مجاهدت خویش کرده اند ، محمد مزینانی یکی از همین اسطوره های به یاد ماندنی است او در کنار شغل معلمی که راه انبیاء و اولیاست علاوه بر تدریس به تحصیل و افزایش علم خویش افزود و  سال 1385 موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه آزاد اسلامیِ سبزوار شد. 

او که الطافِ الهی را شامل حال خود می داند همواره سعی در تبلیغ و ترویج دین مبین اسلام دارد و در همین سال ها ضمن سخنرانی به تفسیر آیات الهی می پردازد و با خلق اثری فاخر جامعه ی ادبی را مبهوت توانایی خود می کند و 130 خطبه ی مولای متقیان در نهج البلاغه را به نظم در می آورد و با عنوان حماسه ی علی علیه السلام  منتشر می کند . رساله ی پایان نامه ی کارشناسی ارشد این شاهد کویر مزینان با عنوانِ«عقل و نفس از دیدگاهِ قرآن کریم» بار دیگر نگاه ادب فارسی را به سوی او می کشاند تا باز هم جامعه ی ادبی کشور شاهد درخشش پسری دیگر از مزینان باشد.

شاهدان کویر مزینان ضمن تشکر از این استاد فرزانه که پس از ساعت ها التماس و درخواست توانست گوشه ای از زندگی نوشت وی را دریافت کند از این پس افتخار دارد تا اشعار حماسی و عرفانی او را تقدیم مخاطبان گرانمایه نماید و در همین راستا بازهم دست تمامی شهروندان مزینانی را برای شناساندن بیشتر فرهیختگان خاستگاه خود می فشاریم و منتظر دریافت مطالب شما به تلگرام 09339436933 با نام محسن هستیم تا هم در سایت های شاهدان کویر و هم در سامانه ی تلگرام منتشر نماییم. نشانی اینترنتی ماalimazinani@mihanmail.ir می باشد شما نیز با رجوع به نشانی کانال تلگرام شاهدان کویر مزینان ؛ https://telegram.me/shahedanemazinan  می توانید مطالب خود را مشاهده نمایید .

در پایان این نوشتار پاسخ شاهد کویر استاد محمد مزینانی به فرزندش را در قالب شعر تقدیم تمامی جانبازان هشت سال دفاع مقدس می کنیم.

کودکم پرسید : بابا چیست جنگ            گفتمش : دیوانه ای وچاه وسنگ

 گفت:دستت در کجا افتاده است          گفتم آنجا پشتِ سنگی روزِ جنگ

 راست گو بابا ، چرا کج می روی          گفتم  آن  سنگ آمده بر پایِ لنگ

گفت : از جایت  چرا  برخاستی            دادمش  پاسخ :  زِ سنگینیِ ننگ

قامتت  گفتا:  چرا گشته  کمان            گفتم: از دلهایِ سنگ وجایِ تنگ

گفت:موهایت سیاه است وسپید          نورِ  چشم :  از روزگارِ  رنگ رنگ

کِی پدر جان ،بشکند چنگال جنگ         گفتمش:وقتی که بر داریم چنگ

  • علی مزینانی
۱۵
مرداد
۹۴

محمدصادق مزینانی

مدیر روابط عمومی مؤسسه بوستان کتاب قم گفت: یکی از آثار تخصصی موسسه بوستان کتاب درخصوص مشروطیت، «تمایزات مشروطه خواهان مذهبی و غرب گرا ( با تطبیق آن بر انقلاب اسلامی)» است که آقای محمد صادق مزینانی آن را به رشته تالیف درآورده است.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ مهدی محدثی روابط عمومی موسسه بوستان کتاب، در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در قم با اشاره به مناسبت یکصدمین سال  صدور فرمان مشروطیت گفت: کتاب تمایزات مشروطه خواهان مذهبی و غرب گرا با موضوعات سیاسی- اجتماعی و گروه مخاطب تخصصی طلاب و دانشجویان توسط محمد صادق مزینانی در نوبت چاپ دوم منتشر شده است.

 کارشناس ارتباط با مراکز علمی بوستان کتاب افزود:  در توضیح محتوای این کتاب گفتنی است که انقلاب مشروطه، از مقاطع مهم و سرنوشت ساز در تاریخ ایران است. در این انقلاب، دو گروه دچار اختلافات شدند: مشروطه خواهان مذهبی و جریان گرا.    

وی ادامه داد: محمدصادق مزینانی در این کتاب کوشیده تا در پنج بخش مفصل،  با ارائه اسناد و شواهد معتبر تاریخی، چگونگی رویارویی جریان های  مشروطه خواهان مذهبی و جریان گرا و فراز و فرود آن ها را شناسایی و تمایزات این دو را معرفی کند و سپس آن جریان ها را با حوادث و جناح های پس از انقلاب اسلامی تطبیق نماید.

 محدثی تصریح کرد: مولف رشته سخن را با تحقیق و بررسی تعاریف سنت و تجدد و رویارویی در جریان سنتگرایی و تجددگرایی آغاز میکند.

 روابط عمومی مؤسسه بوستان کتاب قم یادآور شد: وی در فصل نخست درباره دیدگاههای مشروطهخواهان مذهبی و عالمان این جریان و نقاط اشتراک و تمایزات  آنان سخن گفته و سپس از کسانی چون: ملکمخان ناظم الدوله، آخوندزاده، طالبوف، تقیزاده و دیگر هممسلکان آنها با عنوان مشروطهخواهان سکولار و پیشگامان غربگرایی نام برده است.      

وی اظهار داشت: نویسنده در ادامه راجع به مبانی نظری و معرفتی مشروطهخواهان غربگرا ذیل عناوین: خدا محوری و اومانیسم، عقلگرایی، علمگرایی و سکولاریسم بحث کرده و  در بخش سوم، تلقی و تفسیر از مشروطه و ارکان آن، جایگاه قانون اساسی و مجلس شورای ملی در تصمیمگیریها و حد و  حدود مجلس در قانونگذاری را از دو دیدگاه متفاوت مورد بررسی قرار داده و  به معیارها و ملاکهای آنان در قانون گذاری اشاره مینماید.       

کارشناس ارتباط با مراکز علمی بوستان کتاب  خاطر نشان ساخت: نوسینده در دو بخش پایانی درباره شعارهای سیاسی طرح شده در مشروطیت همچون آزادی و قانون گرایی و نیز دیگر مسائل تاریخی و اجتماعی با استناد به شواهد و گفتههای دو جریان به تفصیل سخن گفته است.

 محدثی در ادامه یادآور شد: بوستان کتاب علاوه بر اثر یادشده در موضوع مشروطه آثار دیگری نیز از جمله: روحانیت و مشروطه و ... دارد که علاقه‌مندان جهت تهیه این آثار، می‌توانند با شماره تلفن 7 ـ 37742155  ـ 025 تماس بگیرند یا به سایت www.bustaneketab.com مراجعه کرده؛ با خرید اینترنتی از تخفیف ویژه برخوردار گردند.

 روز چهارشنبه 14 مرداد 94، مصادف با یکصد و نهمین سالروز صدور فرمان تاریخی مشروطیت می باشد و مزینانی در پدید آمدن این اثر ارزشمند از 223 منبع تاریخی شامل کتاب ها و جراید قدیم و جدید بهره جسته است.

  • علی مزینانی
۱۱
مرداد
۹۴
نویسنده رمان‌های «شاه بی شین» و «آه با شین» گفت: می‌توانستم از مسائل خانوادگی رمان بنویسم، اتفاقا این برایم بسیار راحت‌تر بود؛ اما تصور می‌کنم حرف های ناگفته زیادی وجود دارد که در مورد انقلاب اسلامی باید بیان شود.
خبرگزاری فارس: می‌توانستم رمان خانوادگی بنویسم اما حرف‌های زیادی درباره انقلاب بر زمین مانده است
 

به گزارش شاهدان کویرمزینان، نشست ادبی «لذت داستان» با حضور محمدکاظم مزینانی نویسنده رمان‌های «شاه بی شین» و «آه با شین» عصر 6 مردادماه در فرهنگ سرای سرو برگزار شد. محمدکاظم مزینانی در ابتدای این نشست که به همت موسسه شهرستان ادب و فرهنگ سرای سرو، سه شنبه 6 مرداد ماه برگزار شد، درباره چگونگی نویسنده شدن خود به زبان طنز، گفت: در کودکی احساس می‌کردم در آینده بدبخت خواهم شد و زندگی خوبی نخواهم داشت اما نمی دانستم که این بدبختی، نویسندگی است. کودکی خیلی معمولی داشتم و این گونه نبود که از همان ابتدا بدانم که می خواهم نویسنده شوم.

وی ادامه داد: یک اتفاق کوچک و آشنایی ام با یکی از مسئولان کیهان بچه ها باعث شد که سر از کیهان بچه ها دربیاورم. شاید اگر کیهان فرهنگی می‌رفتم الان نویسنده نبودم و وارد حوزه های سیاسی می شدم. اما همیشه حوادث کوچک زندگی آدم را تغییر می دهند.

این نویسنده در پاسخ به سوالی درباره نویسندگی اش در دو حوزه کودک و نوجوان و بزرگسال نیز گفت: ادبیات کودک و نوجوان با ادبیات بزرگسال بسیار متفاوت است. وقتی برای کودکان کار می کنید می دانید برای چه مخاطبی می نویسید و مخاطبانتان مشخص هستند و انتقال مفاهیم و پیام ها نیز یک طرفه است؛ چرا که مخاطب کودک و نوجوان نوع برخوردش با آثار ادبی متفاوت از مخاطب بزرگ‌سال است. در نویسندگی بزرگ‌سال، نوشتن همچون داد و ستد است و این گونه نیست که تنها اثری ارائه دهید و مخاطب هم آن را بپذیرد. داستان شما با مخاطب بزرگ‌سال مواجه می شود و نقد و یا تایید می شود و در هر صورت بازخورد اثرتان را به طور عینی تر مشاهده می کنید.

به ادامه مطلب بروید...

  • علی مزینانی
۳۰
تیر
۹۴

ماجرای اشغال آمریکای لاتین در قرن ۱۵ / روایت کشیش اسپانیایی از ظلم و غارت آمریکای لاتین منتشر شد

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از خبرگزاری «حوزه»، کتاب «افسانه سیاه» نوشته "بارتولومه دلاس کاساس" با ترجمه و تحقیق حجت الاسلام جواد مزینانی از سوی دفتر نشر معارف منتشر ‌شد. کتاب «افسانه سیاه» از دو بخش «کاوش غارتگرانه» و «افسانه سیاه» تشکیل شده. در بخش اول، مترجم در مقدمه‌ای تفصیلی به ماجرای فتح و اشغال آمریکای لاتین در قرن پانزدهم میلادی می پردازد و بخش دوم یعنی «افسانه سیاه» یکی از این اسناد تاریخی مهم و اثرگذار است که در حقیقت، نامه یک کشیش اسپانیایی به پادشاه وقت امپراطوری اسپانیاست. این کشیش سرشناس مسیحی به ‌روایت وقایعی می‌پردازد که فاتحان با ورود به قاره تازه شناخته شده، با آن رو‌برو می‌شوند و خود نیز در اکثر آن حوادث حضور داشته ‌است. این نامه بلند بالا، در حقیقت سیاهه جنایات اروپائیان در آمریکای لاتین بوده و عمق فجایع ذکر شده در آن باعث شد که پس از انتشار آن در بین محققان و مورخان بین‌المللی، به «افسانه سیاه» معروف شود.

در بخشی از مقدمه مترجم می خوانیم: امروزه، کودکان ما یاد گرفته‌اند در جواب این سئوال که «کاشف آمریکا کیست؟» بی‌درنگ پاسخ دهند: «کریستف کلمب». اگر اکتشاف را دارای بار معنایی مثبت بدانیم، کلمب را فردی نمونه و کشف بزرگ وی را خدمت به بشریت بدانیم و خطر پذیری وی در پیمودن راه نرفته را نوعی فداکاری قلمداد کرد، اما با در نظر گرفتن برخی اسناد معتبر به‌جای مانده از حاضرین در صحنه اکتشاف آمریکا!، انسان جویای حقیقت نیز متوجه می‌شود که زوایای پنهان این حادثه، می‌تواند اذهان عمومی را زیر سئوال ببرد و چه بسا 180 درجه نتیجه را عوض کند و به جای «اکتشاف» باید گفت «اشغال».

چاپ اول «افسانه سیاه» در 102 صفحه، قطع پالتویی، تیراژ 2000 نسخه و قیمت 4000 تومان از سوی دفتر نشر معارف منتشر شد. دفتر نشر معارف تا پایان سال جاری کتاب‌های «جستجوگران نور؛ روایتی از تازه مسلمانان آمریکای لاتین»، «نور حقیقت در آمریکای لاتین»، «اسلام و مسیحیت در آمریکای لاتین معاصر» و «ما و آمریکای لاتین: گفتگو با صاحب نظران و کارشناسان» را برای شناخت بهتر منطقه آمریکای لاتین منتشر می‌کند.

برای تهیه کتاب «افسانه سیاه» و دیگر آثار دفتر نشر معارف می‌‏توان از طریق سایت پاتوق کتاب: ketabroom.ir یا دفتر مرکزی نشر معارف قم (02537740004) یا از طریق فروشگاه‌های پاتوق کتاب تهران (تلفن 88911212)، پاتوق کتاب قم (تلفن 37735451) و دیگر مراکز توزیع محصولات فرهنگی اقدام کرد.

  • علی مزینانی
۰۴
تیر
۹۴


بهمن  ماه سال گذشته  نویسنده ی جوان مزینانی که آثار فراوانی درباره ی شهدای دفاع مقدس به خصوص شهدای مزینان نوشته و به چاپ رسانده اند مطلبی در باره فرزند شایسته کویرمزینان دکتر علی مزینانی شریعتی برایمان ارسال نمودند که منتظر فرصتی بودیم تا این مطلب را منتشر نماییم اما به دلیل مشکلاتی که برای وب شاهدان کویرمزینان در بلاگفا پیش آمد این موضوع به فراموشی سپرده شد اما پس از رفع نسبی مشکل این مطلب آماده ی انتشار گردید که ضمن تشکر از سرکارخانم طیبه مزینانی بدون هیچ تغییری تقدیم مخاطبان گرانمایه می شود.                                                                                                                                                                                                                                                                      
    طیبه مزینانی بسم الله الرحمن الرحیم

چندی قبل پیشنهاد دادند، نریشن مستندی تلویزیونی رادربارۀ عالم بزرگ میرزا جوادآقای تهرانی، متوّفی سال1368 بنویسم. میرزا، از معدود علمایی بود که در دوران 8سال دفاع مقدس با وجود سنی نزدیک به هشتاد سال، چندین بار به جبهه وخط مقدم رفت و به دستور و خواهش مستقیم امام خمینی(ره) جهت تدریس به مشهد بازگشت. زُهد، تقوا و تواضع این عالم ربانی بدان حد بود که هیچگاه از خود با القاب حجت الاسلام و آیت الله یاد نکرد و تنهاخود را ، جواد معرفی می­ کرد حتی در مقابل شاگردانش. برای شناخت حدّت تقوا و علم و بزرگواری میرزا جوادآقای تهرانی همین بس که مقام معظم رهبری از ایشان با عنوان " عبد صالح خدا" یاد کرده­اند.

حین تحقیق دربارۀ ایشان به مطلبی برخوردم که برایم بسیار جالب بود. آن هم روایاتی ازاعلام نظر صریح ایشان دربارۀ اندیشمند بزرگ؛ دکتر علی شریعتی بود که شدت انصاف ایشان در آن دوره، بنده را چنان شگفت زده کرد که تصمیم گرفتم آن را با شما به اشتراک بگذارم.

بنده جهت ادای حق مولف و راوی عین مطلب را با منبع ذکر می ­کنم. خواهشمندم در صورت صلاحدید و بارگزاری بر روی هر سایتی لطفا تمامی مطلب کپی شود تا در صورت ایجاد شبهه، به اصل سند مراجعه گردد.

ارادتمند شما: طیبه مزینانی 

                                                                                                                                                         458814_374

 منبع: کتاب مفسرّ ربانی: مجموعه مقالات بزرگداشت آیت الله میرزا جواد اقا تهرانی(ره) به کوشش جمعی از فضلای خراسان، انتشارات موسسۀ معارف اسلامی امام رضا(ع)، اسفند1388 ، صفحات48، 49، 50، 51

بعد از ظهر تابستانی بود که به اتفاق دو برادر، زنگ درب منزل را فشار دادیم. بعد از چند ثانیه درب باز شد و فردی با قامت بلند و کمر خمیده، با چهره­ ای باز و لبخندی بر لب، گوی سبقت را در سلام از ما گرفت و با تواضع خاص خود، به داخل منزل دعوت نمود. وارد شدیم و به اتاقی که مخصوص ملاقات­ها و مراجعۀ ارباب رجوع بود، رفتیم. اتاقی بسیار ساده و دور از هرگونه تشریفات و تجملات، ولی تمیز و مرتب و خوشبو بود که با پتوی ملافه کشیده و سفید آراسته؛ و پس از لحظه ­ای با سینی چای و چهره­ ای گیرا و خوش­آمدگویی، شخصاً از ما پذیرایی نمود و در کنار ما همچون پدری مهربان نشست و گفت: بفرمایید.

من که پیشنهاد دهنده ملاقات بودم، سخن را آغاز نمودم. بدون مقدمه رفتم سر اصل موضوع و عرض کردم: همانطور که تلفنی خدمت شما عرض کردم ما جلسه­ ای داریم با این خصوصیات... و آقای... استاد و مدیر جلسه­ اند[ایشان استاد دانشگاه فردوسی در رشتۀ فیزیک بود] که در کنفرانسی که من دربارۀ دکتر شریعتی و نسبت­های واردشده به ایشان تحقیق کردم، به عنوان معترض، بحث­هایی مطرح نموده­اند. در نهایت، به علت کافی نبودن اطلاعات افراد جلسه و ادعاهای ایشان بر حقانیت دکتر شریعتی، بنده پیشنهاد مراجعه به نظر و قضاوت حضرت عالی نمودم و افراد جمع پذیرفته ­اند. لذا خواهشمندیم نظر خود را در خصوص مسئلۀ مورد اختلاف ما ابراز فرمایید چرا که شما مورد وثوق همۀ ما هستید.

ایشان با همان وقار و متانت و ادب با حالت تبسم گفتند: البته همه اول ممکن است بپذیرند؛ ولی تا جایی که مطابق ذوق و سلیقۀ آنان باشد و ممکن است با ابراز نظر مخالف ذوق خود، این ایمان و وثوق باطل شود.

در جواب عرض کردم: بدون حب و بغض، تسلیم حرف حق و حقیقت و نظر شما خواهیم بود.

لذا ایشان با شیوایی و گرمی خاص خود، این طور بیان کردند: دکتر علی شریعتی، علی­رغم صحبت­ بسیاری از افراد و حرف­هایی که زده­ اند، فردی بسیار دلسوز، مخلص، پرجوش و با همۀ وجود در خدمت اسلام و نسل جوان است و بسیار خدمت کرده و نسل جوان دانشگاهی را از گمراهی و افتادن در دام مکاتب الحادی، نجات داده است. البته یگانه مشکل ایشان، تخصصی نبودن اطلاعات و معلوماتشان دربارۀ اسلام است؛ با وجود اینکه در علومی مانند جامعه ­شناسی و تاریخ و غیره، اطلاعات بسیاری دارد.

این مطالب را آنچنان متواضعانه و از روی بزرگواری مطرح نمودند که ضمن قابل قبول بودن برای استاد جلسه، انصاف ایشان نظر مرا دربارۀ دکتر شریعتی 180درجه تغییر داد.

    [تصویر :  shariati-1.JPG]

 ** ** در مورد کتاب­ها و آثار مرحوم دکتر علی شریعتی که در نزد برخی از آقایان، مطالعۀ آن مضرّ و بلکه گمراه­ کننده بود و من که کتابدارم نمی­ دانم کتاب­های آن مرحوم را در اختیار مراجعین و طالبین آثار ایشان قرار دهم یا نه، در آن زمان که مرحوم دکتر شریعتی در قید حیات بودند، شاید حدود 15سال قبل، روزی خدمت حضرت آیت الله میرزا جوادآقا رسیدم و چون دیدم آقایی روحانی معمّر خدمتشان بود، حرفی نزدم. نیم ساعتی گذشت آن آقای روحانی نرفت. ناگزیر از حضور وی از فقید سعید آقای میرزا جوادآقا سوال خود را طرح کردم. بدین مضمون: آیا منِ کتابدار می­ توانم کتاب­های دکتر شریعتی را به درخواست­ کنندگان آثار وی، برای مطالعه در اختیارشان بگذارم؟ زیرا عده ­ای کتابهای ایشان را بهترین و ارزنده­ ترین اثر اعتقادی می ­دانند و گروهی کتاب­های او را مضلّ و مُسفّل  می ­دانند. تکلیف من چیست؟

در این موقع آن مرد روحانی که خود را به نام آخوندی مدیر دارالکتب اسلامیۀ تهران معرفی کرد، فرمود حال که این آقا این سوال را طرح کردند فی­ الواقع من از تهران به مشهد که مشرف شده­ ام یک هدفم هم این بود که خدمتتان برسم و از نظر حضرتعالی در این مورد استفاده کنم.

مرحوم میرزا ـ اعلی ­الله مقامه ـ فرمودند: اکثر کتاب­های دکتر را مطالعه کرده­ام؛ از جمله کتاب اسلام شناسی او را.

فوراً حرکت فرمودند و کتاب اسلام ­شناسی را از قفسۀ کتاب بیرون آورده و فرمودند: آنچه اشکال دیده ­ام نشانی گذاشتم و به ابوی محترمشان ـ منظور استاد محمدتقی شریعتی رحمه الله علیه ـ با تلفن، مراتب اشتباهات و اشکالات کتاب را تذکر دادم. پدر ایشان فرمودند: روزی با علی خدمت می­ رسیم. روزی همراه دکتر تشریف آوردند منزل و اشکالات طرح شد و ایشان پذیرفتند و قرار شد در چاپ دوم اصلاح شود. بعد از مدتی که به چاپ مجدد رسید، دیدم اشکالات کتاب تصحیح نشده و من با تلفن، مراتب را به پدر آن مرحوم تذکّر دادم. فرمودند: قضیّه از این قرار است که وقتی دکتر، اشکالات را برای شرکت انتشار تهران فرستادند تا در چاپ مجدد اصلاح کنند، آقای محجوب مدیر عامل شرکت انتشار، اظهار داشتند: خیلی معذرت می­ خواهیم؛ چون کتاب در بازار نایاب شده بود و برای تجدید چاپ آن، مکرر مراجعه می­ کردند، قبلاً ما چاپ وانتشار داده­ ایم و دکتر از این بابت، خیلی ناراحت شده بود.

دربارۀ سایر کتاب­های ایشان هم که بررسی شد، فی ­الواقع دکتر در کتاب­های خود، غرض سوء یا سوءنیتی دربارۀ دین و اسلام ندارند. صرفاً نظرات خود را از دیدگاه جامعه­ شناسی مطرح ساخته ­اند؛ آن هم تحت عنوان نظر، نه واقع امر.

بنابراین، کتاب­های ایشان، برای جامعه اسلامی، یک رسالۀ علمیۀ اعتقادی نیست؛ بلکه نظریۀ جامعه ­شناسی دینی است و طرفداران سرسخت ایشان دربارۀ او غلو می ­کنند و یا مخالفین وی که دربارۀ آثارش نظر بدبینانه داشتند و کتاب­های آن مرحوم را جزء کتب ضالّه می­ دانند، هر دو گروه اشتباه می­کنند. لذا کتاب­های مرحوم دکتر شریعتی را نمی ­توان به هر جوان نوپای دبیرستانی برای مطالعه داد که ممکن است اشتباه فکر کند؛ ولی مطالعۀ آن برای افراد دادرای فهم و سواد مانعی ندارد.

  • علی مزینانی
۱۶
خرداد
۹۴


 چاپ دوم کتاب «جامعه‌شناسی فرهنگ» نوشته محمد حیدرپور و آتوسا محمدی مزینانی از سوی انتشارات جامعه‌شناسان منتشر شده است.
به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «جامعه‌شناسی فرهنگ» نوشته محمد حیدرپور و آتوسا محمدی مزینانی به چاپ دوم رسید. این کتاب از چهار فصل با عناوین فرهنگ و مفاهیم مرتبط با آن، فرهنگ از چشم‌انداز مکاتب عمده جامعه‌شناسی، فرهنگ، توسعه، دموکراسی و حقوق بشر و فرهنگ، روشنفکران و جهانی شدن تشکیل شده است.

«جامعه‌شناسی فرهنگ» در قاب کتاب نشست


در مقدمه این کتاب می‌خوانیم: «جامعه‌شناسی در میان سایر علوم، علمی نو محسوب می‌شود که پیامد مجموعه‌ای از دگرگونی‌های بزرگ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نظیر انقلاب صنعتی و انقلال کبیر فرانسه و تحولات فکری، فرهنگی و اجتماعی دوران‌ساز عصر روشنگری است. البته به‌طور دقیق پدید آمدن جامعه‌شناسی، با انتشار کتاب فلسفه اثباتی توسط اگوست کنت(1824) و ابداع کلمه جامعه‌شناسی از جانب او آغاز می‌شود. اگوست کنت بود که به افکار پراکنده اجتماعی، نظم خاصی بخشید، موضوعات علم جامعه‌شناسی را مشخص کرد و شیوه‌های بررسی مسائل و موضوعات این علم جدید و اصولاً روش‌شناسی جامعه‌شناسی را مشخص و معلوم ساخت و اظهار نمود روش تحقیق در جامعه‌شناسی مانند سایر علوم پایه نظیر فیزیک، شیمی،‌ ستاره‌شناسی و غیره شکل یکسانی دارد؛ به عبارت دیگر، ابزار، روش و مراحل تحقیق در تمامی علوم یکسان و یک‌شکل است و تفاوتی در جست‌وجوی پدیده‌ها و راه و روش کسب شناخت علمی وجود ندارد...
چاپ دوم کتاب «جامعه‌شناسی فرهنگ» نوشته محمد حیدرپور و آتوسا محمدی مزینانی با شمارگان هزار نسخه در 200 صفحه به بهای 12 هزار تومان از سوی انتشارات جامعه‌شناسان منتشر شده است.
  • علی مزینانی
۱۲
بهمن
۹۳

اسرار نامه مجله ای اینترنتی است اما نه ، این تنها همه ی آنچه باید از این رسانه ی فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی که گاه نیز به رویدادهای پیرامون دیار علم وادب می پردازد بگوییم ،نیست چرا که اسرار نامه امروز مانند نگینی برپیشانی فرهنگ و ادب می درخشد و به یقین همانند نامش که رازها در دل دارد شهر اسرار را به نیکی معرفی می نماید  و به دور از هیاهو و جنجال های متداول رسانه ای که در فضای مجازی  کم نیستند! آنچه باید در باره ی این شهر تاریخی بدانیم اسراری ها می گویند ، برایشان هم فرقی نمی کند شهرنشین باشی یا کوخ نشین مهم این است که تو برای بلند آوازه نگهداشتن دیارت آوای عشق سروده باشی ، هرجا نامی از یک سربداری است به یقین اسرار نامه را خواهی دید و ما مزینانی ها بارها چه با نام شریعتی  و یا مزینانی ، آنها به خوبی فرهیختگانمان را دیده اند و با بصیرت بالا از ما و زادگاهمان به نیکی گفته اند و می گویند

مطلب زیر که به نقد اثر فرزندی دیگر از مزینان می پردازد در خبرگزاری کتاب ایران منتشر شده است و حق نیز آن بود که ما با همین نام این مطلب را بازنشر می کردیم اما دیدیم بازهم اسرار نامه از ما که هم ولایتی استاد محمدکاظم مزینانی هستیم پیشترند و بهتر آن را دیده اند برای همین ضمن احترام به دست اندرکاران ایبنا بادرود به همشهریان خوب و فرهیخته ی شهر اسرار و کاشفی و شریعتی این چند جمله را به نقل از مجله ی وزین اینترنتی اسرار نامه تقدیم مخاطبان گرانمایه ی شاهدان کویرمزینان می نماییم.

محمدکاظم مزینانی با شاه بی شین گام مهمی در بومی کردن رمان برداشته است یوسفعلی میرشکاک معتقد است که مزینانی در «شاه بی‌شین» با رئالیسم جادویی نگاه انسانی به شاه داشته است و توانسته بیان شاعرانه خود را در قالب رمانی تاریخی پیاده کند. حسن محمودی نیز به لحاظ محتوا این رمان را محدود به محمدرضا پهلوی ندانست و آن را بیانی برای وصف دیگر دیکتاتورهای بالقوه و بالفعل خواند.
 
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه نخستین جلسه از سلسله جلسات آینه‌بندان که نگاهی تازه به جهان داستان دارد، در تالار امیرحسین فردی حوزه هنری، امروز بعد از ظهر، برای کتاب «شاه بی‌شین» با حضور یوسفعلی میرشکاک، حسن محمودی و نویسنده کتاب، محمدکاظم مزینانی برگزار شد.

یوسفعلی میرشکاک نخستین سخنران این نشست بود که درباره این رمان گفت: رمان صناعتی است که از غرب وارد فرهنگ ما شده است، مانند سینما، تئاتر و دیگر رسانه‌های فرهنگی. اولین کسی که توانست رمان را بومی این سرزمین کند، صادق هدایت بود و آخرین کسی که بعد از 35 سال وقفه در بومی کردن رمان، حرکت مهمی انجام داد، محمد کاظم مزینانی است.
 
وی افزود: نویسنده باید فراسوی نیک و بد و قضاوت اخلاقی درست یا نادرست را با موضعی صریح نسبت به کاراکترهایی که مطرح می‌کند، ببیند و با همین روش کارش را به پیش ببرد. در شعر، شاعر می‌تواند با انتخاب یک موضع چیزی را نفی یا اثبات کند. ولی رمان قابلیت تحمل موضع ایدئولوژیک را ندارد. نویسنده و کارگردان در سینما مکلفند کل ماجرا را آشکار کنند ولی وقتی نویسنده‌ای از حیث چشم‌انداز مجبور است خود را محدود کند، از حیث معماری اثر نیز محدود خواهد شد.
 
نویسنده «ستیز با خویشتن و جهان» افزود: من چشم‌اندازهایم را با مماشات به دست نمی‌آورم و موافقت یا مخالفت دیگران درباره نظراتم اهمیت چندانی برایم ندارد. من معتقدم که محمدرضا پهلوی نباید جوری توصیف شود که تمام گناهان جهان از هابیل و قابیل بر گردن او بیفتد. رمان چنین نگاهی را برنمی‌تابد. البته این سخنان را منی می‌گویم که سال‌ها فراری بودم و نفرت از محمدرضا شاه در دلم جا دارد.

وی افزود: در عالم هنر برای نفی دشمن نمی‌توان اغراق کرد. دوست را نیز نمی‌توان خیلی بالا برد. به همه چیز فقط تا آنجایی می‌توان رنگ و لعاب داد که باورپذیر باشد. حتی در تبلیغات اگر خیلی ایدئولوژیک برخورد شود، کار از نفس می‌افتد.
 
وی با اشاره به این که یک رمان‌خوان حرفه‌ای است گفت: بهترین نویسندگان ایرانی فقط می‌توانند مونولوگ‌های خوبی بنویسند. ولی به محض این که چند شخصیت را دست نویسندگان ایرانی بدهند، حتما کار از دست نویسنده خارج می‌شود و برخی از شخصیت‌ها از حیث کنش و منش و... تقلیدی از شخصیت‌های اصلی می‌شوند. زیرا نویسندگان ایرانی بر قصه و حکایت تکیه دارند. و در قصه و حکایت ویژگی‌های اخلاقی و عاطفی مطرح نیست.
 
وی درباره ارزش‌های رمان «شاه بی‌شین» گفت: مزینانی دو رمان نوشته که خیلی بهتر از بسیاری از رمان‌هایی است که سرمایه‌های بزرگ دولتی را در اختیار نویسندگانشان قرار داده‌اند. صادق هدایت فضای کابوس‌وار کافکا را وارد ادبیات ایران و آن را بومی کرد. و مزینانی رئالیسم جادویی را برای اولین بار در ادبیات ما بومی کرد.
 
این طنزپرداز و منتقد سیاسی در ادامه افزود: نویسنده در این رمان، یک دید کلی دارد و یک راوی کلی. جمع کردن زاویه‌های دید مختلف، کرامت رمان مزینانی است. رمان خاطره‌نویسی نیست. رمان پدیده‌ای است پیچیده‌تر از شعرگویی. در جامعه‌ای که موفق‌ترین رمانش دو یا سه شخصیت دارد، این رمان اثر قابل توجهی به شمار می‌آید.

«شاه بی‌شین» به دیکتاتورهایی فراتر از محمدرضا پهلوی اشاره دارد
سخنران دوم این نشست، حسن محمودی بود که با اشاره به تعداد حاضرین در این جلسه گفت: هفته پیش در فروشگاه نشر ثالث جلسه رونمایی از 4 کتاب برگزار شده بود. هر دو طبقه این فروشگاه و حتی بخشی از خیابان مملو از جمعیت بود. وقتی پرس و جو کردم که چطور برای یک جلسه رونمایی چنین جمعیت زیادی به کتابفروشی آمده‌اند، متوجه شدم که مادر یکی از نویسندگان این کتاب، از مجریان صدا و سیماست. امروز چنان جمعیتی به این سالن نیامده است، ولی باید گفت که «شاه بی‌شین» و «آه با شین» از محمدکاظم مزینانی، و «مردگان باغ سبز» از محمدرضا بایرامی، سه کتاب ناب در حوزه ادبیات انقلاب است.
 
وی درباره علت تکراری شدن مضامین در ادبیات گفت: برخی معتقدند پس از انتشار کتاب «من چراغ‌ها را خاموش می‌کنم» از زویا پیرزاد، بخش مهمی از ادبیات ما به ادبیات آشپزخانه‌ای تبدیل شد. ولی به نظر من، ادبیات فارسی امروز با کمبود مضمون مواجه نیست. مهم اجراهایی است که هر نویسنده با تجربه زیستی و جهان‌بینی خود آن را مطرح می‌کند. مزینانی در این رمان از جهان‌بینی خاص خود استفاده کرده است. او در این دو جلد کتاب، حتی از روی دست خود رونویسی نکرده است. زیرا هر کدام فضایی کاملا متفاوت دارند.


نویسنده رمان «روضه نوح» با اشاره به هوشمندی مزینانی در انتخاب راوی این رمان گفت: مزینانی هوشمندانه راوی دوم شخص را برای «شاه بی‌شین» انتخاب می‌کند. در حالی که در رمان‌های ایرانی کمتر به این زاویه دید توجه شده است. همواره برایم سوال بوده که چرا دوم شخص؟ راوی این اثر یک شاه بی‌تاج و تخت را به محاکمه دعوت می‌کند، محاکمه‌ای که در واقع تفهیم اتهام است.
 
وی با اشاره به معانی درونی این اثر گفت: با خواندن رمان «شاه بی‌شین» خواننده فقط به محمدرضا پهلوی فکر نمی‌کند. بلکه به دیکتاتورهای فراتر از آن می‌اندیشد، مانند دیکتاتورهایی که در مصر و بحرین حضور دارند. بخشی از هنر مزینانی در خلق این رمان بود. ولی ما برای او و رمانش چه کرده‌ایم؟ چرا تلاشی برای ترجمه آن به زبان‌های دیگر نداشته‌ایم؟
 
میرشکاک: «شاه بی‌شین» شعر مستند و تاریخی مزینانی است
در ادامه نشست، میرشکاک درباره توانمندی‌های این رمان گفت: «شاه بی‌شین» حاصل تلاش مثلث شاعر، مورخ و نویسنده است که با یکدیگر ترکیب شده‌اند و نقطه قوت کتاب را تشکیل داده‌اند. از طرفی، «شاه بی‌شین» یک منبع تاریخی به حساب می‌آید. منبعی تاریخی از نویسنده‌ای که توانایی شاعری بالایی دارد و توانسته شعر خود را به نثر وارد کند. به عبارت دیگر، «شاه بی‌شین» شعر مستند و تاریخی مزینانی است. ترکیب کردن شعر و تاریخ از نقاط قوت این اثر است.
 
وی ادامه داد: کاظم مزینانی نه فقط در وصف، بلکه در گزینش دقیق صفات نیز هنرمندانه قلم زده است. زیرا گاهی نویسنده با انتخاب چند صفت مناسب، مخاطب را از خواندن وصف‌های چندین صفحه‌ای برای نشان دادن مفهوم، رها می‌کند.
 
نویسنده «توسعه و اباحه» درباره روایت این رمان گفت: روایت دوم شخص خیلی نادر و کمیاب است. از این زاویه جهان را نگرستین و وقایع را شرح دادن، یا ماجرا را خیلی خشک می‌کند یا موجب می‌شود که نویسنده رشته کار را سریع از دست بدهد. مزینانی در بومی کردن رئالیسم جادویی، توانسته زاویه دوم شخص را در رمان خود نقل کند. او توانسته رمانی را خلق کند که فاصله‌اش را با شخصیت‌هایش حفظ می‌کند.
 
میرشکاک درباره اهمیت فرم افزود: در هنر فرم اهمیت دارد. البته این جمله به معنای بی‌اهمیت بودن محتوا نیست. فرم است که محتوا و اندیشه را می‌تواند به تعالی سوق دهد. نویسنده «شاه بی‌شین» جوری مخاطب را به سطوح بالا می‌کشاند که نه چیزی از او کم می‌کند و نه به او بار زیادی می‌دهد. او کاراکترهای اثرش را به شکلی نشان می‌دهد که نه موافقتش را با آنها نشان می‌دهد و نه مخالفتش را. تعادل‌های موجود در این اثر باید سرمشق دیگر نویسندگان نیز قرار بگیرد. این رمان درباره ظهور و زوال قدرت است، فارغ از این که در چه تاریخی یا چه زمانی و حتی چه مکانی رخ داده است.
 
«شاه بی‌شین» تاریخ مصرف ندارد

حسن محمودی درباره عنوان و تصویر جلد «شاه بی‌شین» گفت: خوانش این رمان از جلد آن آغاز می‌شود. در این رمان نوعی آشنایی‌زدایی وجود دارد. این رمان ابتدا خواننده را از همه آنچه درباره شاه می‌داند، تخلیه می‌کند. بعد کم کم این شخصیت را از نو برای مخاطب بازسازی می‌کند و سپس، خواننده این شخصیت جدید را می‌پذیرد و به واسطه آن تاریخ معاصر را در ذهن او بازسازی می‌کند. این رمان سندی برای نسل بعد به حساب می‌آید که در ذهن خواننده ساخته می‌شود. مزینانی آگاهانه با تکنیک‌های منحصر به فرد خود «رمان تاریخی» یا «رمان مستند» نوشته است.
 
وی ادامه داد: «شاه بی‌شین» هیچ تاریخ مصرفی ندارد و هشداری به تک تک مخاطبانش است که مبادا اگر ما نیز در مسند قدرت قرار بگیریم، دچار چنین مشکلاتی بشویم. مزینانی تمام کلیشه‌های ذهنی مخاطب خود را از بین می‌برد و آشنایی‌زدایی می‌کند.

محمد کاظم مزینانی آخرین سخنران این نشست بود که پیش از هر نکته به پیشه نویسندگی خود اشاره کرد و گفت: پدرم دوست داشت من بنا شوم و مادرم دوست داشت که طلبه شوم. ولی من نویسنده شدم. بعدها مادرم دعا کرد که شهید شوم ولی من کتاب‌های «شاه بی‌شین» و «آه با شین»‌ را نوشتم. «شاه بی‌شین» حاصل 4 سال تلاش برای نوشتن و 44 سال زندگی است.
 
این نشست با پرسش و پاسخ میان حضار و منتقدان دعوت‌شده در جلسه به پایان رسید. از آنجا که فردا 12 بهمن، سالروز تولد محمدکاظم مزینانی است، در همین نشست کیک تولدی نیز برای تبریک به مزینانی و تولد کتاب او، «شاه بی‌شین» فراهم شده بود.

  • علی مزینانی
۱۷
آذر
۹۳

در بخش اول این نوشتار گفتیم که احسان الله هدایتی فرد، جوان جویای نام مزینان با قلم سحر آمیز خود و ادبیات شیرین همراه با اطلاعات جامع از تعزیه و اشعار فارسی سعی دارد تا تعزیه ی مزینان را با نگاهی دیگر معرفی نماید  نگاهی که برخاسته از مطالعات پیوسته و عمیق ایشان است و معلومات خود را با ترکیب کلمات ادبی به رخ دیگران می کشد و در بخش نخست از نظر تاریخی سعی در معرفی این واقعه دارد و در بخش دوم از منظر ادبیات و هنر این میراث ماندگار را تحلیل و بررسی می نماید که امیدواریم همچنان از چشمه ی جوشان معلومات این مزینانیِ مزینان دوست بهره مند شویم.

 

به نام خالق توانا و صانع بی همتا

میراث ماندگار (2)

با تقدیم درود و سلام خدا به روان پاک مصلحان عالم از آدم تا خاتم و همة مجاهدان نستوه راه خدا همانانکه با نثار جان ، بانیان هدایت انسان به وادی سعادت و کمال بشریت بوده اند.

و درود خدا بر امام عارفان ، سید و سالار شهیدان که آزادگی را برای فرزندان آدم تبیین و پیروزی خون بر شمشیر را تفسیر نمود.

در نوشتار قبل ، میراث ماندگار ، یعنی عاشورای مزینان از منظر انطباق تاریخی آن با عاشورا و نوع حرکت امام (ع) از مکه به مدینه و در نهایت به کربلا تشریح شد؛ اما در این نوشتار به بخشی دیگر، یعنی زیبائی ها و عظمت عاشورای مزینان از نگاه هنری می پردازیم. شایان ذکر است که این نوشتار، فقط نَمی از دریای هنرآفرینی و زحمات بی دریغ عاشقان حسینی است و البته در حد بضاعت اندک علمی نگارنده است.

2-   وجوه هنری :

باور داریم که عاشورای مزینان ، ارائه تاریخی است که در دل هنر نهفته است. یعنی هنر بیان یک تاریخ حماسی و انقلابی و اصلاحی به زبانی گویا و با ادبیات نمایشی و هنرمندی نقش آفرینان که این منظومة زیبا را آفریده اند و به تصویر کشاندن قیام حضرت امام حسین (ع) بصورت فشرده، واقعی و البته زنده و پویا که همه ساله به همه مخاطبان بویژه نسل جوان و نوجوان که امروزه کمتر اوقات را به مطالعه کتابها و جزوات تاریخی و مذهبی می گذرانند ، ارائه می گردد و قیام امام با زبان هنر و نمایش مخاطبان تبیین می گردد.

1- حرکت و قیام امام 2- حج ناتمام 3- محاصره امام توسط سپاه حر4- توبه و بازگشت حر به صف حق 5- شهادت اهل بیت 6- کرامت امام و آب رساندن به لشکر مخالف 7- ایثار، گذشت و شهادت اطرافیان امام 8- ناجوانمردی کوفیان 9- القائات شیطانی سپاه کفر خصوصاً اقدام برای تطمیع حضرت ابالفضل برای سرداری سپاه کفر و دیگر مفاهیم که همة مخاطبان اشرافیت دارند.

اینها صحنه های نمایشی هنرمندانه ایست که لحظه به لحظة واقعة کربلا را به مخاطب القاء می نماید که شاید با ساعت ها مطالعه و حتی دیدن فیلم هایی با موضوع عاشورا به این وضوح و سادگی در اقلّ زمان قابل دسترسی، خصوصاً برای عوام نباشد که این متأثر از حُسن هنر نقش آفرینان است.

در آغاز به ارائه عناوین و وجوه مختلف هنری عاشورای مزینان می پردازیم.

الف) ادبیات و عاشورا

ب) هنرهای تصویری و عاشورا

ج) مهارت های فردی نقش آفرینان و عاشورا (جنگاوری و سوارکاری)

د) جلوه های ویژه عاشورا (همایش و حضور چند هزار نفری مردم، حرکت نخل، و ...

ذ) بازیگری و نقش آفرینی در عاشورا

ر) هنرهای تجسمی و عاشورا (چهره پردازی سپاه نوریان و ناریان )

و ...

الف) هنر و ادبیات و موسیقایی بودن اشعار :

1/الف) در تعزیه خوانی مزینان ، هرگونه ارتباط و رویارویی نقش آفرینان با زبان ادبیات و کلام موزون است، یعنی دارای آهنگ و نواهای مختلف که به فراخور موضوع و زمان و متناسب با شخصیت نقش مربوطه تغییری می کند و همچنین از نظر ادبی دارای صُور خیال و صنایع ادبی مانند وزن ، قافیه ، ردیف ، سجع و جناس است.

مثلاً ادبیات آغازین که توسط امام در زمان ورود به کربلا خوانده می شود در وزن پُر کاربرد و گوش آشنای ادب فارسی است که می فرماید : « ایا کسان که پرستار ما غریبانید   تمام شیعه و یکرنگ از مسلمانید » بر وزن مفاعلن فعلاتن مفاعان فعلن و در این وزن شعرای صاحب سبکی چون سعدی و حافظ بارها چکامه های حکمی و اندرزی و عرفانی خود را سروده اند. مانند :

« هر آنکه جانب اهل وفا نگه دارد  خدایش در همه حال از بلا نگه دارد » و در جایی دیگر که امام می گوید :

نغمة وصل خدا در گوش ماست ، خواهرم آماده باش ........ در وزنی رایج و پُر کاربرد سروده شده است.

2/الف) در بخش حماسی مراسم، آنگاه که به رجزخانی حر و نمایش قدرت او و سپاهیانش می رسیم، می بینیم که از آهنگین ترین و حماسی ترین وزن عروضی فارسی فعولن فعولن فعولن فعل استفاده شده است که چنین آغاز می کند :

« منم حر جوان ریاحی نسب هماورد من نیست اندر عرب » که یادآور ادبیات آغازین بزرگ حماسه سرای زبان فارسی ، فردوسی طوسی در شاهکار ادبی اوست که فرموده است : بنام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد. و نیز حر گوید : « ز کوفه به فرمان ابن زیاد برون آمدم با سپاه زیاد » که در اینجا شاعر با تکرار زیاد در دو مصراع به دو معنا نظر داشته است اولاً زیاد والی کوفه و ثانیاً زیاد به معنای فراوانی و انبوهی که این نیز جزء صنایع ادبی است. و در دیگر جای به هنگام وداع امام (ع) با زینب (س) ، از گوش نوازترین و حُزن انگیز ترین وزن فارسی بکارگیری شده است ؛ « شد وقت آنکه جانب جنت روان شوم ... مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن که حافظ در این بحر سروده های بسیاری دارد و از آن جمله است : « گر در سرت هوای وصال است حافظا .... » .

3/الف) سرایندة اشعار هیچگاه برای موزون ساختن کلام ، هر واژه و لفظ بی معنا و یا سخیف و حتی عامیانه ای را بکار نمی گیرد و اشعار ، با معنی ، نغز و شیوا سرایش و گزینش شده است.

در لحظة رویارویی امام در عصر عاشورا که آخرین تلاش امام برای بیداری ناریان و هدایت به معروف ملحدان را دنبال می کند این شعر خوانده می شود :

                « گیرم که روزگار تو را میر ری کند          آخر اجل بیاید و عمر تو طی کند »

که در بیت مذکور ، هم انذار است و هم حکمت و هم دعوت به آگاهی و تنبه سپاه و هم دارای وزن و ردیف و قافیه یعنی هم قالب و هم محتوا به خوبی ارائه شده است و این نشان از تسلط شاعر به تاریخ ، مقتل و ادبیات بوده و تناسب زمان ارائه و گویش شعر در جای خود به خوبی مراعات شده است.

ب) هنرهای تصویری :

طراحی لباس ، آراستگی ظاهری ، تجهیرات و ادوات جنگی و ... ) کیفیت و گوناگونی لباس و پوشش ها ، همراه با تجهیزات و ادوات جنگی ، جامة سبز اهل بیت و سرخ سپاهیان کفر ، کثرت لشکریان، نیزه داران و رایت بدستان که در هر حمله ، حلقه محاصره را تنگ تر می نمایند از هنرهای تصویری عاشورای مزینان است.

ج) مهارت های فردی نقش آفرینان :

حرکات متناسب با نقش ها ، مثلاً وقار و متانت امام ، صبور بودن زینب ، علمداری حضرت عباس، توبه حر و برهنه کردن سَر و به سجده افتادن او در مقابل امام، جنگاوری ها و رویارویی های تن به تن و یا گروهی، سوارکاری و هنرهای رزمی از مهارت ها و نبوغ فردی نقش آفرینان است.

د) جلوه های ویژه عاشورا :

حضور و همایش چند هزار نفری شرکت کنندگان در مراسم ، عبور نخل که تمثالی از تابوت و یا هودج است، برافراشته شدن علم های مرتفع که تداعی کنندة نخلستان و یا نیزه های سپاهیان است ؛ اسبان و اشتران کاروان، تنوع سنی افراد شرکت کننده در لشکر مخالف که به معنی آنست که همة کوفیان ، خرد و کلان ، کهنسالان  و جوانان همه آمده اند تا بهره دنیوی خود را از قتل حسین زهرا بگیرند و متاعی بجویند و صدای زنگولة اُشتران که آهنگ هجرت را نغمه سرایی می کند، هلهلة سپاهیان مخالف و از همه مهم تر خلوص همه عزاداران که پیر و جوان و زنان و مردان ، اشک ریزان و یا حسین گویان ارادت خود را تقدیم جانان می نمایند ، از جلوه های ویژه مراسم عاشورای مزینان است.

ذ) هنرهای تجسمی و عاشورا :

(چهره پردازی و طراحی صورت نقش آفرینان ) خوب که بنگریم چه در گروه ناریان یعنی یزیدیان و چه در کاروان نوریان ، نوع طراحی چهرة نقش آفرینان با موضوع و محتوا سنخیت دارد یعنی در گروه اول افرادی با چهره های غضبناک و خشم آلود و چشمانی بُهت آلود و پیشانیان گره بسته از کینه اهل بیت و با ساز و برگ جنگی و گاهاً نقاب بر سر و روی کشیده که شناخته نشوند و شرمندة رفتار خود در برابر امام و اهل بیت واقع نگردند و در آنسو چهره هایی بشاش و نورانی و محاسنی زیبا و صبر و وقاری که حاکی از ایمان و خلوص و اعتقاد راسخ آل ا... است مشاهده می گردد که این نیز از هنرهای تجسمی عاشورای مزینان است.  

لذا شایان ذکر است که مراسم عاشورای مزینان از هر منظر هنری اعم از ادبیات ، نمایش ، موسیقی ، تئاتر ، چهره پردازی ، جلوه های ویژه ، تاریخ و فرهنگ و ... در خور اهمیت و تأمل است.

                       ارادتمند همه صاحبان قلم و اندیشه

                            و همه آنانیکه همه گاه قلبشان برای مزینان می تپد.

                         احسان اله هدایتی فرد

 

  • علی مزینانی
۱۲
آذر
۹۳

همزمان با هفتاد و هفتمین سالگرد شهادت آیت الله شهید سید حسن مدرس، طی مراسمی از کتاب سرگذشت، افکار و آثار آیت الله شهید سید حسن مدرس در زمینه ابعاد شخصیتی این شهید در کاشمر رونمایی شد.
به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛نایب رییس مجلس شورای اسلامی در این مراسم گفت: کتاب سرگذشت، افکار و آثار آیت الله شهید سید حسن مدرس به قلم حجت الاسلام محمد صادق مزینانی، خدمتی به فقاهت، ملت و کشور است.
محمد حسن ابوترابی فرد افزود : این کتاب ارزشمند امروز در بین نمایندگان در مجلس شورای اسلامی توزیع می شود.
کتاب سرگذشت، افکار و آثار آیت الله شهید سید حسن مدرس توسط انتشارات موسسه کتاب شناسی شیعه منتشر شده و دارای ۱۰۴۲ صفحه شامل ۱۲ فصل، ۱۰ پیوست، یک مقدمه و خاتمه سامان یافته است.

فصل های کتاب شامل زندگی، زمانه مدرس و تلاش های وی در اصفهان، مقام علمی و فقهی مدرس، اصلاح و تحول حوزه از نگاه مدرس، ویژگی های شخصیتی و اخلاق مدرس در عرصه مجلس شورای ملی، اندیشه های سیاسی، اندیشه های فرهنگی و اجتماعی، اندیشه های اقتصادی، مواضع مهم سیاسی، پاسخ، پرسش و پیشنهاد، مدرس و نهضت روزگار خود و تبعید و شهادت وی است.

در این کتاب به گونه ای مفصل به زندگانی سیاسی علمی و فرهنگی شهید مدرس پرداخته شده است. نویسنده در مقدمه ابتدا به معرفی شصیت شهید مدرس می پردازد. در مقدمه درباره شخصیت این عالم بزرگوار چنین آمده است:

 آیت الله شهید سید حسن طباطبایی مشهور به مدرس، از عالمان بزرگ و برجسته و بنام سدة اخیر است. او در همه عرصه ها الگو و سر آمد عصر خویش بود. مدرس فقیه بود، فقیهی روشن، متعهد و نو اندیش، فیلسوف بود، فیلسوفی بیدار و بیدارگر، مفسر بود، مفسری که پیام های الهی را با جان و دل نوش کرده بود. عارف بود، عارفی برخاسته از متن اسلام ناب و حاضر در متن جامعه و حوادث. اقتصاددان بود، اقتصاد دانی که مسائل اقتصادی اسلام را از منابع آن به خوبی ارائه می کرد. سیاستمداری توانا و تیز هوش بود. تاریخ دان و تاریخ شناسی متعهد بود، که تاریخ را گذرگاه اصلاح امت اسلامی می دانست. مصلح بود، مصلحی که از اسلام راستین مایه می گرفت و اعتلای اسلام و عزت امت اسلامی مدار کار و تلاشش بود. وی، در نزد عالمان و حوزه های علمیه از وجاهت، اعتبار و شهرت خاصی بر خوردار بود. هم از این جهت که مرد میدان مبارزه با استبداد و استعمار بود و در عین حال هیچ گاه رسالت حوزوی ویش را در تدریس و تربیت طلابفراموش نکرد و هم از این جهت که در نظام مشروطه شرکتی فعال داشت و به عنوان یکی از شخصیت های طراز اول در تحولات سیاسی از وی یاد می شود.

نویسنده معتقد است  دید گاهها و مواضع آن بزرگوار، علی رغم اهمیت فراوان آن،کمتر مورد بحث و تامل قرار گرفته است. لذا دو عامل را در این موضوع موثر می داند:
 1. ناکامی عملی مشروطه و تبدیل آن به نظام استبدادی ویاس و سرخوردگی شدید عالمان و مراجع، از علل کم توجهی و غفلت از شهید مدرس و امثال او شده است؛ غفلتی که دامن خواص را نیز فرا گرفته است.

2.شهید مدرس فرصت آن را پیدا نکرد که کتابی مدون و یا رساله مستقلی در حوزه اندیشه ها و مواضع خود به رشته تحریر در آورد و اندیشه هایش در لا به لای اعلامیه ها و سخنرانی هایی که از او به یادگار مانده پراکنده است. البته ایشان آثار گران سنگی در فقه و اصول و حتی سیاست ( کتاب زرد )نگاشته اند، که هنوز در دسترس عموم، بلکه خواص هم قرار نگرفته است.

نویسنده در ادامه به ضرورت و اهمیت این پژوهش اشاره می کند:

هر چند به برکت انقلاب اسلامی، گام های بلندی در بزرگداشت و شناساندن این شخصیت کم مانند بر داشته شده و دهها مقاله، کتاب و سمینار در جهت شناخت و نشر اندیشه های او نگاشته شده و برگزارگردیده است و با این که امام خمینی، آن پیر فقه و فلسفه و عرفان، ما را به بهره گیری از راه و روش و اندیشه های او سفارش کرد و... با این همه، هنوز زوایای فکری و عمق حرکت و مواضع او برای مسلمانان  به ویژه نسل جوان و حتی بسیاری از خواص شناخته و شناسانده نشده است.

امروز، مطالعه و دقت در زندگی، مواضع و اندیشه های مدرس از چند جهت دارای اهمیت است:

الف. از زوایه تاریخی، از دو جهت: یکی به جهت شناخت تاریخ تحولات سیاسی صد سال اخیر ایران و دیگری به جهت فهم تاریخ تحولات فکری سده اخیر تشیع. تا آن جا که بدون آشنایی با مکتب مدرس شناخت ما از این مقطع تاریخی کامل نخواهد بود.

ب. از بُعد اندیشه و تحولات امروز ایران به ویژه از منظر نحوه حضور دین در سیاست و یا نسبت دین و سیاست با توجه به تجربه سی و چند ساله ایران، اندیشه ها و مواضع شهید مدرس دارای اهمیت است و غفلت از آن باعث شده که شاهد نوعی ارتجاع و باز گشت به اندیشه ای که مدرس و خلف صالح او امام خمینی در نقد آن کوشید، باشیم.

ج.  از سوی دیگر، سیر تاریخی مشروطه، از سوی جریانی رقم خورده که در برابر شهید مدرس بوده است. بر این اساس، مدرس شناسی نیز همانند باز شناسی تاریخ مشروطه دارای اهمیت است.

د. افزون بر همه این ها، امروزه برخی از دشمنان و یا کسانی که به غرب تعلق خاطر دارند، تلاش می کنند که ذهنیات و مدعیات خود را از قول عالمان بنامی چون مدرس و امثال او مطرح کنند. با شناخت و شناساندن درست مدرس، جلو این تحریفات گرفته می شود.

در این کتاب تلاش شده است با ارائه اسناد و شواهد معتبر به شناخت عملکرد، اندیشه ها و رویارویی آن بزرگوار با جریان سکولار پرداته شود.

کار برد این پژوهش

در عنوان پیشین تا حدودی به کار برد آن نیز، اشاره شد ولی برای روشن تر شدن این مقوله یاد آور می شویم که همانندی های بسیاری میان رویدادها، رجال و جریان های مشروطه و جریان های پس از انقلاب اسلامی وجود دارد. تا جایی که می توان گفت: بسیاری از جریان های موجود ادامه همان جریان ها ی روزگار مشروطه اند. البته این هم خوانی و هماهنگی اتفاقی نیست. جریان های غیر دینی و یا ضد دینی شاید در شیوه های رویارویی با دین وجریان دینی دستخوش دگرگونی شده باشند، اما در هدف ها و بنیان های فکری، به هیچ روی، در این جبهه دگرگونی روی نداده است. بنا بر این، اگر تاریخ مشروطه و رجال آن هنوز هم برای ما خواندنی، درس آموز و عبرت انگیز است، به این دلیل است که مسئله و یا مسائل مشترکی ما را به هم پیوند می زند. با خواندن تاریخ و رجال مشروطه و تحلیل آن، در واقع با رویداد های سیاسی و اجتماعی، گره ها و چالش های فکری و عملی خود بیشتر آشنا می شویم. با این نگرش، کند و کاو در نهضت و نظام مشروطه به ویژه جریان های فکری و رجال مطرح در آن روزگار صرفا دیروزی نیست، بلکه امروزی و فردایی نیز هست. و پرداختن به این موضوع می تواند حوزه های علمیه، کارگزاران نظام و حقیقت پژوهان نسل نو را پس از انقلاب اسلامی یاری رساند.

امروز حوزه و نظام و مردم ما برای پیمودن راه های پر فراز و نشیب و زدودن مانع ها و رادع ها، نیاز شدیدی به گذشته پر تجربه دارد. گذشتگان و بزرگان ما در گذشته گاه بر فراز و گاه بر فرود بوده اند، امروز اگر آهنگ آن داریم که همواره بر فراز باشیم، باید افزون بر عوامل فراز و فرود، زندگی، مواضع و اندیشه های بزرگان خود را بشناسیم و دستور العمل زندگی خود قرار دهیم.

کتاب حاضر در یک مقدمه و دوازده فصل به شرح زیر تنظیم شده است :

در فصل آغازین، از زندگی و تحصیلات مدرس و نیز مبارزات او در اصفهان به اختصار سخن رفته است.

در فصل دوم، به جایگاه علمی و فقهی شهید مدرس از ابعاد گوناگون پرداخته شده است.

در فصل سوم، به دیدگاه مدرس در باره عالمان و حوزه های علمیه و تلاش اصلاح گرانه او در باره اصلاح و تحول حوزه به اشارت سخن گفته شده است..

فصل چهارم به شخصیت و ویژگی های اخلاقی مدرس اختصاص یافته و تلاش شده تا پاره ای از ویژگی ها و ابعاد شخصیتی آن بزرگوار نموده شود.

فصل پنجم در حقیقت ادامه فصل چهارم است و به یکی از ویزگی های مدرس یعنی « لطیفه و طنز سیاسی » اشاره ای دارد.

فصل ششم اشاره به مهم ترین بخش زندگی مدرس یعنی حضور او در مجلس برای نظارت بر قانون گذاری و وکالت مجلس شورای ملی اختصاص یافته است.

فصل هفتم، در این فصل با اندیشه های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شهید مدرس به تفصیل آشنا خواهیم شد.

فصل هشتم، در این فصل مواضع مهم مدرس که از خطوط برجسته و بحث انگیز تاریخ معاصر به شمار می آید مورد بحث قرار گرفته است.

در فصل نهم، سخن از چند شایعه و تهمت و پاسخ آن است؛ شایعه ها و تهمت هایی که با هدف ترور شخصیت مدرس ساخته و پرداخته شده است.

فصل دهم، دیدگاه و چگونگی ارتباط مدرس  در خصوص نهضت های آزادیخواهانه که در اطراف کشور صورت می گرفت، بیان شده است.

در فصل یازدهم، به تبعید و برنامه های دوران تبعید و سرانجام نحوه شهادت مدرس و سپس بزرگداشت او اشاراتی شده است.

فصل دوازدهم،  سال شمار زندگانی او از تولد تا شهادت وپس از آن است.

کتاب شناسی و مقاله شناسی مدرس، آخرین فصل این نوشتار است.

  • علی مزینانی
۰۷
آذر
۹۳

در مراسم اختتامیه هفتمین دوره جایزه جلال آل‌احمد که عصر دیروز در تالار وحدت برگزار شد نویسنده برگزیده جایزه اش را به همسرش تقدیم کرد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ در این مراسم پس از آنکه شاعر و نویسنده برجسته محمدکاظم مزینانی به عنوان برگزیده بخش رمان جایزه سال جلال آل احمد معرفی شد وی آن را به همسرش تقدیم کرد.

مزینانی پس از اینکه جایزه‌اش را از دستان سیدعباس صالحی معاون فرهنگی وزیر دریافت کرد همسرش را به روی صحنه فراخواند که پس از حضور وی جایزه را به همسرش تقدیم کرده و بر دستان او بوسه زد. گفتنی است حسین پاینده نیز پس از دریافت جایزه بهترین کتاب در حوزه نقد ادبی از همراهی همسر و فرزندانش در طول 3 سال برای تالیف این کتاب تشکر کرد.

 

  • علی مزینانی
۰۴
آذر
۹۳
طلسم بخش ادبیات داستانی شکست

جایزه جلال آل احمد به ابوتراب خسروی و محمدکاظم مزینانی رسید

ابوتراب خسروی و محمدکاظم مزینانی؛ برندگان جایزه جلال آل‌احمد

به‌گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از  خبرنگار فرهنگی آنا، جایزه ادبی جلال آل احمد به‌طور مشترک به دو کتاب «ملکان عذاب» نوشته ابوتراب خسروی و «آه با شین» اثر محمدکاطم مزینانی اهدا شد.

در ابتدای این مراسم مهدی قزلی دبیر اجرایی جایزه جلال گفت: «جلال روزگاری است که جایگاهی برجسته و شایسته در ادبیات ما دارد که از رهگذر ایام نه کمرنگ می‌شود و نه پررنگ جایزه جلال از سال 1387 شروع شد و با حواشی و افت و خیز فراوانی مواجه بود بعد از آن نیز طی ماه‌های اخیر به بنیاد شعر و ادبیات داستانی سپرده شد.»

وی اضافه کرد: «بنیاد سعی کرد با تمام کسانی که در فضای ادبیات کشور هستند تعامل برقرار کند و در جریان برگزاری این جایزه از حضور تمام اهالی ادب بهره بگیرد با این حال هفتمین دوره جایزه جلال مرهون زحمات هیات علمی جایزه است که حسین پاینده، محمد رضا جوادی یگانه، محمد حنیف، محمد رضا زائری، بالقیس سلیمانی، احمد دهقان، محسن کاظمی، صادق کرمیار، محمد علی مهدوی راد دبیر هیات علمی از این جمله‌اند.»

قزلی همچنین به تنوع نامزدهای جایزه جلال در این دوره اشاره کرد و گفت: «هدف ما این بوده که در اینجایزه به هیچ سفارش و حرف درگوشی توجه نکنیم و این جوایز را در کمال سلامت به دست برگزیدگان آن برسانیم.»

در ادامه این مراسم محمدعلی مهدوی راد دبیر جایزه جلال گفت: «از روزی که وارد هیات علمی این جایزه شدم به این باور بودم که در این زمینه باید تامل و دقت را به کار بگیریم تا به ساختار و محتوای آثار توجه کنیم. تحلیلی که از شخصیت جلال آل احمد دارم این است که او همیشه مصداق عمل صالح بوده است او آنطور که آثارش تصویر می‌کنند نمادی از تلاش و توکل بوده است حتی آیت الله طالقانی در گوشه‌ای از سخنان خود به این مساله اشاره دارد که (خسی در می‌قات) به نوعی برداشت مشابهی از من از خدا دارد یاهمین طور شریعتی درباره جلال معتقد است جلال در اوج خواستن و بر قله بودن به آنهایی که او را جور دیگر می‌خواستند پشت کرد و چیزی را انجام داد که خودش خواست با این حال جلال با بازگشت به فطرت پاک خویش به نگارش اقتضائات روزگار زمان خود پرداخت.»

در ادامه این مراسم حجت الاسلام امرودی معاون اجتماعی فرهنگی قالیباف گفت: «برگزارکنندگان جایزه جلال کوشش زیادی در زنده نگاه داشتن جریان ادبی معتقد کرده‌اند جریانی که صداقت و اصالت آن را مدیون دردمندانی چون جلال هستیم. مدیریت شهری جایگاه جلال را جایگاهی قابل اعتنا می‌داند و از کیفیت جایزه جلال پشتیبانی می‌کند.»

وی افزود : «امیدوارم روح جلال از برگزاری این جایزه خوشنود باشد و امیدوارم همیاری ما در جریان جایزه جلال مورد توجه ادبیات بومی قرار بگیرد. شهرداری و شورای شهر پیش از این هم حامی جریان‌های پر ثمر فرهنگی بوده است من وظیفه خود می‌دانم که سلام شهردار تهران را ابلاغ کرده و ابراز امیدواری کنم که جوایزی از این دست رو به افزایش رود اگر چه شهرداری تا امروز قدم‌های ارزنده‌ای در زمینه کتاب و کتاب خوانی، تجهیز کتابخانه‌ها و برگزاری نشست‌های تخصصی پرداخته است. امیدوارم تا روزی شاهد باشیم که برخی از این جوایز ادبی توانسته مشکلات فرهنگی ما را رو به کاهش برد.»

در ادامه علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: «داستان و روایت همواره از کودکی در زندگی مانقش داشته است کما اینکه وقتی می‌خواستند در کودکی کاری را به ما گوشزد کنند آن را به زبان داستان بیان می‌کردند حتی در قرآن کریم نیز از روایت و قصص استفاده شده است در واقع این داستان است که سهم ما را تناور می‌کند بیان داستانی هنرمندانه است و مخاطب را با جهان هستی آشنا نمی‌کند.»

جنتی اضافه کرد: «در واقع داستان‌ها نقش اساسی در شکل گیری شخصیت بشر دارند ما از طریق داستان با رنج و غم دیگران آشنا و در شادی آن‌ها شریک می‌شویم قصه‌ها به تدریج با ما بزرگ و به تناسب ذهنی ما پیچیدگی و غنا می‌یابند اگر چه هر چه خلاقیت در داستان بیشتر باشد روایت بدیع‌تر است من دست تمام پدید آورندگانی که با شور و شوق داستان‌های جذاب می‌آفرینند و میراث دار حکایت نگاران و ادیبان هستند می‌فشارم ضمن اینکه یکی از راه‌های شناخت فرهنگ هر کشور آشنایی با فرهنگ غنی داستان نویسی است.»

وی افزود: «جایزه جلال یکی از جوایز مهم است که از بدو تولد با افت و خیز مواجه شد ولی امروز به اعتبار رسیده و مهم‌تر از اینکه دارای وجهه مادی است ساختار علمی متقنی دارد به ویژه اینکه اینجایزه در بخش‌های داستان بلند داستان کوتاه نقد ادبی و مستند نگاری تقسیم شده اگر چه در زمینه نقد ادبی و مستند نگاری در این سال‌ها کمتر کار و نسبت به آن پرداخته شده است با این حال جایزه جلال با هدف ارتقای فرهنگ صورت گرفته است.»

وی اضافه کرد: «از همه مهم‌تر اینکه در انتخاب آثار برگزیده هیچ شاعبه سیاسی صورت نگرفته است به بیان ساده‌تر این دوره نسبت به شش دوره قبل از شفافیت و صراحت زیادی در اجرا برخوردار است. همه گیر شدن اینجایزه با دعوت از تشکل‌های ادبی و اصلاح شیوه نامه آن از دیگر مولفه‌های این دوره‌ای جایزه جلال است که توانسته امکان حضور تمام سبک‌ها را در گستره جایزه فراهم کند.»

وزیر ارشاد تصریح کرد: «با این حال می‌خواهم اشاره ویژه‌ای به بحث نقد ادبی که در گردونه اینجایزه نیز هست داشته باشم نقد ادبی آنطور که باید در گستره داستانی شکل نگرفته و حتی در حوزه سیاسی نیز پذیرفته شده نیست با اینکه نقد از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و به معنی سنجش اعتبار یک اثر و جدا کردن سره از ناسره به شمار می‌رود. امیدوارم دیگر گونه‌های ادبیات داستانی نیز مجالی پیدا کنند تا به تعالی برسند بی‌تردید اثری می‌تواند نزد مردم موثر باشد که هم خوب معرفی و هم در دسترس علاقه مندان قرار بگیرد کمااینکه برگزیدگان اینجایزه نیز همین آروز را دارند بنابراین امیدوارم معاون فرهنگی وزارت ارشاد به خرید کتابهایی از این دست اقدام کند. جایزه جلال این ظرفیت را دارد که در سال‌های آتی در ابعاد بین المللی برگزار شود.»

در ادامه این مراسم برگزیدگان بخش‌های مختلف به این ترتیب معرفی شدند:

مستند نگاری:
محمد مهدی بهدادوند و اصغر گرجی‌زاده برای کتاب «زندان الرشید»
محمد توکلی صابری برای کتاب «سفر برگذشتنی» 

نقد ادبی: حسین پاینده برای کتاب «گشودن رمان»

داستان کوتاه: این بخش برگزیده نداشت و از مردعلی مرادی برای کتاب «رازهای سانتی‌متری» تقدیر به عمل آمد.

رمان: «ملکان عذاب» نوشته ابوتراب خسروی و «آه با شین» نوشته محمد کاظم مزینانی .

  • علی مزینانی
۰۲
آبان
۹۳
 شما ریشه مزینانی دارید و در دامغان شکل گرفته‌اید. از آنجا که فاصله جغرافیایی شما با زادگاه خالق کلیدر که در آن رشد و نمو یافته است زیاد نیست، می‌خواهم بدانم محمود دولت‌آبادی و آثارش را چطور توصیف می‌کنید؟
محمود دولت‌آبادی همیشه از نخستین داستان‌نویسان مورد علاقه من بوده است. من این مرد خودساخته را از معدود بازماندگان و روایت‌کنندگان روح و ضمیر فرهنگ ایران‌زمین می‌دانم. او نویسنده‌ای است وارث میراث بی‌قدر شده ادبیات در این سرزمین که گوشه‌ای از ظرفیت  داستان‌پردازانه روح و سرشت ایرانی و گنجینه غنی زبان فارسی را کشف و ارائه کرده است.
اینها سخنان استاد محمدکاظم مزینانی نویسنده صاحب نام مزینانی نویسنده آثاری همچون آه باشین و شاه بی شین است که در مصاحبه باروزنامه فرهیختگان در روز پنجشنبه اول آبان ماه در صفحه ادب و هنر این روزنامه  منتشر شده است و نویسنده خوش نام و با فرهیخته مزینانی که ادبیات را باشعر آغاز کرده و این روزها به عنوان یکی از رمان نویسان صاحب نام در ردیف شخصیتهایی همچون محمود دولت آبادی قرار گرفته است و سه گانه او زبانزد محافل ادبی و هنری است.
محمد کاظم مزینانی هرچند در مزینان زاده نشده است اما آباء و اجداد او همه مزینانی هستند و بنا به گفته ی خودش در پیامی که برای شاهدان کویرمزینان ارسال نموده به مزینانی بودن خویش می بالد و انشاء الله به زودی شاهد حضورش در مزینان خواهیم بود . او مانند تمامی مزینانی های ادب دوست ارزشی خاص برای اساتید این عرصه قائل است و از محمود دولت آبادی به عنوان استاد مسلم ادبیات ایران نام می برد که در ادامه مخاطبان گرانمایه را دعوت به خواندن این گفت و گو می نماییم تا خود بخوانند حدیث مفصل ازاین مجمل...
 
printlogo
گفت‌وگو با محمدکاظم مزینانی نویسنده رمان «آه با شین»
چهره‌ بدون دوز و کلک تاریخ معاصر
حسن محمودی
شاعر کتاب «آب یعنی ماهی» چند وقتی است کمتر برای مخاطبان کودک و نوجوان شعر می‌سراید و رمان می‌نویسد و به جایش سرگرم نوشتن رمان بزرگسالان است. نام او برای نسل من یادآور شعرهایی از اوست که در کتاب‌های درسی منتشر شده و همچنین روزهای خوب مجله «کیهان بچه‌ها». محمدکاظم مزینانی اصالتا سبزواری است و در دامغان سرزمین باد و پسته بزرگ شده است. در کارنامه او انبوهی از جایزه‌های ادبی بابت کتاب‌های کودکش وجود دارد. رمان‌های «شاه بی‌شین» و «آه با شین» او روایت متفاوتی از تاریخ معاصر ایران است. به این دو رمان قرار است رمان دیگری نیز اضافه شود تا سه‌گانه محمدکاظم مزینانی درباره تاریخ معاصر ایران سر و سامان بگیرد. «آه با شین» نشان از نویسنده‌ای با کوله‌باری از تجربه دارد که دغدغه‌های تازه‌اش او را واداشته تا این‌بار در رمان‌نویسی طبع‌آزمایی کند. «آه با شین» را انتشارات سوره مهر منتشر کرده و اثری خواندنی و به یاد ماندنی از آب درآمده است.

 
  • علی مزینانی
۲۹
مهر
۹۳
طیبه مزینانی
کتاب «پرونده قطور» نوشته طیبه مزینانی از سوی انتشارات آجا منتشر می‌شود. این کتاب به زندگی امیرسرتیپ احمد ترکان پرداخته است.
 به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)طیبه مزینانی، درباره کتاب در دست انتشار خود با عنوان«پرونده قطور» گفت: در این اثر به امیرسرتیپ احمد ترکان، از فرماندهان نیروی زمینی ارتش پرداخته‌ام.

وی با اشاره به بهره‌بردن امیر ترکان از حافظه تصویری بسیار قوی، گفت: به همین دلیل برای نگارش خاطرات و ثبت زندگینامه او، نیازی به گفت‌و گو با نزدیکان این فرمانده ارتش نداشتم. البته در امر مصاحبه از همکاری خلبان بازنشسته ارتش حجت شاه‌محمدی، نیز کمک بسیاری گرفتم.
مزینانی، این اثر را کاری معرفی کرد که از سوی ارتش جمهوری اسلامی ایران به دفتر تاریخ شفاهی حوزه هنری انقلاب اسلامی پیشنهاد شده بود و گفت: از سوی سعید فخرزاده، مدیر این دفتر برای نوشتن خاطرات امیر سرتیپ ترکان انتخاب شدم.
وی با بیان این‌که «پرونده قطور» در قالب زندگینامه داستانی نوشته شده است، افزود: البته مصاحبه‌ها به شیوه تاریخ شفاهی انجام و در سال 1391 به واحد انتشارات ارتش تحویل شد.
به گفته مزینانی، این کتاب در 23بخش به زندگینامه امیر ترکان و فعالیت‌های پیش از وقوع انقلاب اسلامی چون دوره آموزشی خدمت نظام‌وظیفه، دانشکده افسری، دوره آموزشی رِنجِر، کوهستان و چتربازی، خدمت در هوابُرد شیراز، تیپ 55 هوابُرد شیراز ، عُمان؛ ظُفار  سال 1352  جنگ ارتش ایران و شورشیان ظُفار و همچنین، دوره جنگ تحمیلی و مواردی مثل «پادگان سنندج؛ فرماندهی لشکر28»، «ایتالیا، همایش بررسی قوانین ژنو»، «کردستان؛ پادگان سنندج؛ فرماندهی لشکر28»، «اصفهان ـ تهران، مرکز آموزشی توپخانه، دوره اطلاعات ـ استراتژیک» و «کردستان، فرماندهی پادگان سنندج؛ لشکر28» پرداخته است.
وی درباره زمان انتشار کتاب «پرونده قطور» گفت: این کتاب مدت‌ها پیش به نشر آجا تحویل شده است و تا نمایشگاه کتاب بیست و هشتم منتشر می‌شود.
  • علی مزینانی
۲۸
مهر
۹۳

در آستانه فرا رسیدن ماه عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت حسین بن علی (ع) برآن شدیم تا با استفاده از مطالب ارزشمند یکی از محققان و پژوهشگران و نویسندگان صاحب نام و برجسته مزینانی به نام حجت الاسلام حاج محمدصادق تاج مزینانی که بیش از یکصد و پنجاه مقاله و کتاب نوشته و به چاپ رسانده است ؛ در خصوص یکی از سنت های غلط که به جز ضرر به بدن و وهن مقدسات اسلامی چیز دیگری را در بر ندارد و با توجه به اینکه در این چند ساله بسیاری از رسانه های معاند در تلاش هستند که از چهره ی اسلام و جمهوری اسلامی چهر ه ای خشن و طرفدار خشونت بسازند و متأسفانه تا کنون از این برنامه استفاده زیادی کرده اند نقدی بر این سنت اشتباه به عنوان قمه زنی تقدیم مخاطبان گرامی نماییم که به شکر خدا این نقد با عنوان قمه زنی زیر تیغ نقد از زاویه ای دیگر با بهره مندی از فتاوا و نظریات مراجع عالیقدر آماده شد و در سلسه مطالب پیرامون محرم در شاهدان کویرمزینان تقدیم می شود.

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در تعزیه مزینان نیز که  یکی تعزیه های تاریخی و با شکوه خاصی در این منطقه اجرا می شود  که پیش از این قمه زنی در این مراسم یکی از مراسم های متداول بود ولی پس از تأکیدات مقام معظم رهبری و حرام دانستن آن توسط بعضی از مراجع این سنت قدیمی تعطیل و دیگر اجرا نمی شود.

 قمه زنی زیر تیغ نقد از زاویه ای دیگر

پدید آورنده : محمد صادق مزینانی

قمه زنی و کارهایی همانند آن، پیشینه ای در روزگار امامان معصوم(ع) ندارد. این شیوه از عزاداری از روزگار صفویه به وسیله قزلباشان و یا روزگار قاجاریه به وجود آمده است:

الف. روایات و گرایش های تاریخی: شماری برای جواز و روایی قمه زنی به پاره ای از روایات و گزارش های تاریخی استناد کرده اند. که ما در جای خود به نقد و بررسی آن پرداخته و به این نتیجه رسیده ایم که قمه زنی و امثال آن هیچ دلیل شرعی نه به گونه ای خاص و نه به گونه ای عام ندارد.

در این مقاله، از زوایای دیگری چون:

1. زیان رساندن به بدن

2. وهن مذهب

به بحث و بررسی قمه زنی و کارهایی همانند آن خواهیم پرداخت:

1. زیان رساندن به بدن

برخی از فقیهان از بُعد زیان رساندن به نفس، به قمه زنی و کارهایی همانند آن نگریسته اند. از باب نمونه: از شیخ عبدالکریم حائری سوال شده است: تیغ زدن به سر در روز عاشورا جایز است یا نه ؟

ایشان در پاسخ فرموده اند: در صورتی که مضر به نفس نباشد جایز است. برخی از شاگردان ایشان نیز، همین دیدگاه را تایید کرده اند. فتوای به جواز از سوی آقای حائری و برخی از شاگردان ایشان مشروط است.

پرسش اصلی در این جا این است که آیا تفکیک بین قمه زنی و ضرر امکان پذیر است آیا این سخن که قمه زنی جایز است مگر این که ضرر به نفس داشته باشد این استثناء استثناء شی از نفس نیست.؟

این سخن مانند آن است که گفته شود خوردن قطعه های لامپ مهتابی (برخی از صوفیان کردستان چنین کارهایی انجام می دهند.) جایز است مگر این که ضرر داشته باشد. افزون براین، از آیت الله حائری و شاگردان ایشان از بُعد ضرر بر نفس سوال شده است و آنان نیز از همان بُعد به پاسخ پرداخته اند. و حال آن که این مساله از ابعاد دیگر هم قابل طرح است مثل این که اگر قمه زنی سبب وهن و نفرت و گریز دیگران از مذهب شود و یا سبب وحشت و آزار تماشاگران و اعراض آنان از عزاداری شود، قمه زنی چه حکمی دارد؟

فتوای به جواز در شرایطی صادر شده که تنها نسبت به بُعد اضرار بر نفس حساسیت بوده است و مانند امروز قمه زنی زیر انتقاد دشمنان اسلام و تشیع به ویژه بنگاه های استکباری و صهیونیستی نبوده است. دشمنان اسلام به ویژه اسکبار جهانی امروزه این گونه مسائل را دستاویزی برای مبارزه با اسلام شیعی و انقلاب اسلامی ایران قرار می دهند. از این روی حساسیت های دیگری به جز اضرار بر نفس مطرح است. که با توجه به آن باید این مقوله از عالمان و فقیهان پرسیده شود.

یکی از هوا داران قمه زنی می گوید: علماء در فتواهایشان آورده اند که قمه زنی اگر به مرگ انسان بینجامد اشکال دارد و اما ضررهایی کمتر از آن اشکالی ندارد. این نسبت به فقهای شیعه نادرست است. چرا که معنای این سخنان این است که قطع اعضای بدن و ناکار آمد شدن آنها و یا از دست دادن قوای جسمی و روحی جایز است در حالی که هیچ فقیهی چنین سخنی نگفته است.

یکی دیگر با تشبیه قمه زنی به روزه می گوید: گاهی در پی ضررهایی که بر بدن وارد می شود اهداف عالی تری هست. از باب نمونه، در روزه گرفتن، بدن ضعیف می شود ولی منافع معنوی دارد. قرآن فرموده: لعلکم تتقون 28، قمه زنی هم از این قانون مستثنی نیست.

در پاسخ باید گفت: قیاس قمه زنی به روزه از جهات گوناگون مخدوش است:

1. روزه تکلیفی است که ریشه در آیات و روایات دارد و هیچ فقیهی در وجوب آن تردید نکرده است.

2. افزون بر این، روزه ضربه بربدن نیست بلکه بدن را باز سازی می کند و صدها فائده روحی و جسمانی دارد که به برخی از آنها در آیات و روایات اشاره شده است.

3. علاوه بر این، اگر هر نوع اذیت و آزاری که فوائدی برای بدن داشته باشد جایز باشد باید بسیاری از ریاضت های ممنوع همانند ریاضت هایی که مرتاضان هندی دارند جایز باشد.

2. وهن مذهب

قمه زنی و همانند آن از زاویه «وهن مذهب» و پیامدهای منفی آن نسبت به اسلام و مذهب تشیع نیز در خور بحث و بررسی است. نگرش به این گونه کارها از این زاویه، بسیار در خور اهمیت است. در روزگاری که به برکت انقلاب اسلامی، گرایش مردم به تشیع روز افزون شده است. و منطق و عقلانیت مبانی تشیع و صفا و پاکی رهبران آن به ویژه امام خمینی و مقام معظم رهبری، دنیای امروز را شیفته و دلداده مذهب اهل بیت کرده، انجام کارهایی سوال برانگیز که پشتوانه استدلالی محکمی هم ندارد ،موجب گریز و بیزاری مردم نسبت به مذهب می شود، و بزرگ ترین ستم به مذهب اهل بیت است. برفرض که بگوییم و معتقد باشیم که قمه زنی هیچ گونه ضرری به نفس ندارد و یا این که قمه زنی دارای دلیل های محکم فقهی است. به قیمت پای بندی به یکی از شعائر غیر واجب و تکالیف دینی، نمی توان اصل دین و مذهب را قربانی کرد و مردم جهان را بدبین به مذهب تشیع نمود و آن را مکتبی خرافی، بی منطق و خشونت طلب جلوه داد.

تاکید امامان معصوم بر تقیه، همه جا به خاطر ترس از مخالفان نیست بلکه در بسیاری از موارد برای حفظ حرمت و وزانت شیعه است. یعنی در مواردی که مخالف، درکی از معارف عالیه شیعه ندارد و به نظر او پذیرش مساله ای به عنوان دین و مذهب برای او دشواری نماید، باید به گونه ای عمل کرد که بدبینی او تحریک و تشدید نشود، بلکه هر چه ممکن است، باید چهره دین و مذهب را زیباتر و دل پذیر تر جلوه داد. تا غیر مسلمانان تشویق به دین شوند. بر همین اساس امام صادق (ع) می فرماید:

کُونوا لنا زینا وَ لا تَکونُوا علینا شَیْنا حَبَّبونا الی الناس و لاتَبْغَضُونا الیهم، فجُّروا الینا کلّ مودةٍ و ادفعُوا عنّا کلّ شرّ.2

زینت ما باشید نه سبب زشتی و بی آبرویی ما. ما را محبوب مردم گردانید و مبغوض ایشان نکنید. پس محبت آنها را به ما جلب کنید و هر گونه بدی را از ما دور سازید.

و نیز علی (ع) می فرماید:

انّ احسَنَ الزی ما خَلَطَک بالناس و جَمَلکَ بینهم و کف ّالسنتهم عنک 3.

همانا نیکو ترین زینت و زیبایی چیزی است که تو را با مردم آمیخته سازد و تو را در میان مردم زیبا سازد و زبانشان را از بد گویی تو باز دارد.

و نیز امام صادق (ع) می فرماید:

ایّاکُم اَنْ تَعْمَلُوا عَمَلاً یُعیّرُونابِهِ، فانَّ ولدً السُوءِ یُعیِّرُ وَالَدُهُ بِعَمَلِهِ، کُونُوا لِمَنْ انْقَطَعُتُم اِلَیهِ زَیْناً وَ لا تَکُونُوا عَلیهِ شَیْناً ...4

مبادا کاری کنید که ما را بدان سرزنش کنند. همانا فرزند بد، پدرش را به کردار او سرزنش کنند. برای کسی که به او دل داده اید (امام خود) زینت باشید و عیب و ننگ او نباشید.

اگر برخی فقها در گذشته، براساس شرائط و مصالحی موجود به جواز قمه زنی فتوا داده اند اما امروزه که شرائط با زمان های پیشین متفاوت است نمی توان همانند پی به جواز آن حکم کرد. به همین جهت فقهای معاصر از زاویه وهن مذهب به این موضوع پرداخته اند. از باب نمونه در پرسش های گوناگون از کارهایی چون قمه زنی، قفل زنی، استفاده از زنجیرهای خاردار که سبب جاری شدن خون از بدن می شود. همچنین صورت و سینه خود را به زمین مالیدن به گونه ای که خون جاری شود، از آتش گذشتن و ... از فقها و مراجع معاصر سوال شده است. بسیاری از آنان چون مرحوم آیت الله فاضل لنگرانی، آیت الله بهجت، و همچنین آیت الله صافی گلپایگانی فرموده اند: هر عملی که موجب وهن مذهب شود جایز نیست. 5

آیت الله سیستانی در پاسخ فرموده اند: باید از کارهایی که عزاداری را مخدوش می کند پرهیز کرد.6

مرحوم آیت الله تبریزی فرموده اند:

مجالس عزاداری برای تعظیم شعائر الهی است و باید به صورتی واقع شود که تعظیم معصومین (ع) بالاخص ابی عبدالله الحسین (ع) و اظهار حزن و شیون بر مصائب وارده باشد.7

آیت الله مکارم شیرازی به صراحت گفته اند:

کارهایی که نوشته اید مناسب این مراسم نیست و موجب وهن مذهب می شود.8

مقام معظم رهبری با شرح بیشتری در چند پرسش و پاسخ به حکم این گونه کارها پرداخته اند. از جمله از ایشان سوال شده است:

آیا قمه زنی به طور مخفی جایز است یا این که فتوای حضرت عالی عمومیت دارد؟

ایشان در پاسخ فرموده اند:

قمه زنی افزون بر این که از نظر عرفی از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمی شود و سابقه ای در عصر ائمه علیهم السلام و زمان های بعد از آن ندارد و تاییدی هم به شکل خاص یا عام از معصوم علیه السلام در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و بد نام شدن مذهب می شود. بنابر این، در هیچ حالتی جایز نیست.9

این فتوا دارای چند نکته اساسی و مهم است که می تواند دلیل و شاهدی بر جایز نبودن قمه زنی و کارهایی همانند آن باشد.

1. قمه زنی از نگاه عرف از مظاهر و مصادیق عزاداری نیست.

2. سابقه ای در روزگار امامان معصوم (ع) و پس از آن نداشته است.

3. تاییدی هم به شکل خاص یا عام درباره قمه زنی نیامده است.

4. در زمان حاضر نیز موجب وهن و بد نام شدن مذهب شیعه می شود.

و در پاسخ چند سوال دیگر که به پاره ای از مصادیق دیگر غیر از قمه زنی، سوال شده فرموده اند:

هر کاری که برای انسان ضرر داشته باشد و یا باعث وهن دین و مذهب گردد حرام است و مومنین باید از آن اجتناب کنند. و مخفی نیست که بیشتر این امور باعث بدنامی مذهب اهل بیت(ع) می شود و این از بزرگ ترین ضررها و خسارت هاست.10

برخی برای آن که ثابت کنند قمه زنی وهن مذهب نیست گفته اند:

چون دشمنان نمی پسندند دلیل آن نسیت که قمه زنی وهن مذهب باشد و ما از آن دست بر داریم، و سپس با استناد به برخی از آیات از جمله: یا حَسْرَةً عَلَی العِبادِ مَا یأتِیهِم مِن رَسُولٍ اِلّا ّ کانوُا بِهِ یَسْتَهْزئُونَ11 و سخنان برخی از بزرگان را یادآور شده اند از جمله آیت الله بروجردی که حکم خدا با مسخره کردن عوض نمی شود و سخنان امام خمینی در توصیه به شورای نگهبان که فرمودند: مبادا از حرف های خارجی ها بترسیم و در پیاده کردن احکام خدا سستی کنیم.12

افزون بر این، این کارها مخصوص ما نیست، در واتیکان نیز، مسیحی ها با شیشه بدن خود را زخمی می کنند و سینه خیز روی زمین راه می روند ...

در پاسخ سخنان یاد شده باید گفت: نکته مهمی که از آن غفلت شده این است که بین تمسخر پیامبران در ابلاغ پیام وحی و همچنین احکام مسلم شرعی با کاری که مشروعیت آن ثابت نشده بسیار تفاوت است. قیاس این دو به هیچ روی درست نیست. بی تردید، اگر دشمن ما را به جهت عقاید و اعمال مسلم دینی مسخره کند، کم ترین توجهی نمی کنیم. اما قمه زنی همان گونه که اشاره شد هیچ دلیل شرعی چه خاص و چه عام ندارد. بلکه شیوه ای از عزاداری است که به وسیله خود مردم به وجود آمده است. و نمی توان آن را جزء دین به شمار آورد. اگر دشمنان، ما را به خاطر اصل عزاداری و یا گریه بر سید الشهداء و... مسخره کنند توجه نمی کنیم چرا که در خود دین و روایات به این امور سفارش شده است. ما از مسخره کردن دشمن نمی ترسیم. از بد نمایاندن اسلام و مذهب به ملت ها می ترسیم. ما از آن می ترسیم که پا فشاری ما بر برخی از اعمالی که سابقه چندانی ندارد بهانه و دستاویزی به دست دشمنان بدهد و آنها با استفاده از آن، ملت هایی را که تشنه مکتب و مذهب تشیع اند ازآن بیزار کنند. در قرآن آمده است:

یَا ایّها الّذینَ وَ اَمنُوا لاتَقُولُوا راعِنَا و قُولُوا انُظُرنا وَ اسْمَعُوا و لِلْکافِرینَ عَذْابٌ اَلِیٌم13

آیه شریفه می گوید: به جای «راعنا» بگوئید: «انظرنا»

این آیه زمانی نازل شد که یهودی ها به واژه «راعنا» ایراد گرفته و به وسیله آن پیامبر و مسلمانان را مسخره می کردند زیرا «راعنا» همان گونه که در ذیل آیه در تفسیرها آمده هم به معنای «مهلت بده» و هم «ما را مراعات کن» به کار برده می شود و هم به معنای «ما را تحمیق کن» مسلمانان که با واژه «راعنا» با پیامبر گفت و گو می کردند مورد تمسخر یهود قرار می گرفتند. خداوند به مومنان گوشزد کرد که شما می توانید با تغییر یک کلمه در گفت وگوی با پیامبر اسلام این سوژه را از دست دشمن بگیرید. به جای «راعنا» بگویید: «انظرنا» یعنی به ما توجه کن.13 از آیه شریفه استفاده می شود که مسلمانان باید در برنامه های خود به گونه ای عمل کنند که بهانه به دست دشمن نیفتد. مقصود عالمانی که امروزه با قمه زنی و کاهایی همانند آن مخالفت دارند نیز همین است. آنان بر این باورند زمانی که شود با شیوه های بهتری عزاداری کرد که سبب دستاویز دشمنان نشود.

افزون بر این ها، مقایسه قمه زنی و امثال آن با کارهای غلطی که برخی از مسیحیان انجام می دهند، باعث جواز آن نمی شود. بلکه شک و تردیدها را بیشتر می کند و بحث تقلید از بیگانگان را در اذهان پدیدار می سازد. آیا عمل پیروان شریعت تحریف شده مسیحیت برای ما حجت است ؟ علاوه بر این، آداب و رسوم غلط برخی از ملت ها به دین آنها مستند نیست تا سبب وهن و بد نامی دین آنان شود. بسیاری از سنت های قومی و ملی نادرست تنها برای تفریح و خوش گذرانی است اما متاسفانه قمه زنی مستند به دین و مذهب می شود و بر داشت دیگران نیز از این کار همین است. حتی برخی از معترضان، شیعه را با همین مراسم معرفی می کنند.

قمه زنی و حکم حاکم

در بخش گذشته با نقل و نقد و بررسی دلیل ها و شواهد جواز قمه زنی به این نتیجه رسیدیم که این گونه کارها هیچ گونه دلیل شرعی به صورت خاص و یا عام ندارد و در سیره امامان معصوم (ع) نیز چنین شیوه هایی از عزاداری دیده نشده است. و اینک با صرف نظر از مطالب گذشته و با فرض این که این گونه عزاداری ها جایز یا مستحب و یا حتی واجب باشد، اگر حاکم اسلامی نسبت به گونه ای از عزاداری حکمی داد و از آن منع کرد تکلیف چیست؟ وظیفه فقهایی که آن نوع از عزاداری را مشروع وبه جواز یا استحباب آن فتوا داده اند چیست؟ آیا می توانند بر نظر و فتوای خود اصرار داشته باشند و مردم را نیز بدان فرا بخوانند.؟ افزون بر این، اگر کسی از مرجعی تقلید می کند که قمه زنی را جایز می داند، آیا با نهی حکومتی و حکم حاکم برای او جایز است که در این مسئله برابر نظر و فتوای مرجع خود عمل کند و قمه بزند؟

در جای خود ثابت کرده ایم که اگر حاکم و ولی فقیه در روزگار غیبت حکم داد بر همگان چه مقلدان حاکم و چه مقلدان دیگر مراجع و حتی خود مراجع واجب است که از حکم حکومتی حاکم اسلامی پیروی کنند. چرا که ادله حجیت و نفوذ حکم حاکم عام است و همگان را در بر می گیرد.

همه کسانی که حکم حاکم را پذیرفته اند به عمومیت نفوذ حکم و لزوم پیروی از آن فتوا داده اند.

از باب نمونه صاحب جواهر درباب روءیت هلال و روزه گرفتن و افطار کردن می نویسد:

بل الظاهر عدم الفرق فی ذلک بین الحاکم الاخر و غیره فیجب الصوم او الفطر علی الجمیع.14

در لزوم پیروی، تفاوتی بین حاکم دیگر و غیر او نیست، همگان موظفند از حکم حاکم پیروی کنند و با حکم او روزه بدارند و روزه بگشایند.

شیخ انصاری نیز در بحث «مزاحمت فقها با حاکم اسلامی» با اشاره به این که اگر فقیه دارای شرائط در قلمرو اختیارات خود حکمی صادر کرد، آیا فقیه دیگری حق دارد حکم او را نقض کند، یا این که همه باید پیرو نظر وحکم او باشند.؟ پس از اشاره به ادله پیروی از حکم، می نویسد:

هذا کله مضافا الی اختلال المصالح المنوطه الی الحکام سیما فی مثل هذا الزمان شاع فیه القیام بوظائف الحکام ممن یدعی الحکومه و کیف کان فقد تبین مما ذکرنا عدم جواز مزاحمة فقیه لمثله فی کل الزام قولی او فعلی یجب الرجوع الی الحاکم.15

«افزون بر دلیل هایی که آمد، در مزاحمت فقیه و نقض حکم او اختلال نظام پیش می آید و آن دسته از مصالح اجتماعی که به وسیله حاکمان سر و صورت می گیرد مختل می شود. همان گونه که در روزگار ما مدعیان حکومت و مزاحمان با حکم حاکم بسیار شده اند به هر حال، از آن چه گفتیم روشن شد: اگر فقیهی حکم فعلی و یا قولی الزام آوری را در اموری که مربوط به حکم است، بیان کند، جایز نیست دیگر فقها برای حکم او مزاحمت ایجاد کنند.» البته فرض یاد شده در صورتی است که حکومتی بر مبنای اسلام تشکیل نشده باشد و همه فقها وظیفه داشته باشند در امور ولایی دخالت کنند. اما اگر حکومت اسلامی تشکیل شده باشد و در راس آن فقیهی دارای شرائط، مانند زمان ما با شد به طریق اولی دیگر فقها در مسائل حکومتی حق مزاحمت ندارند. چرا که در این صورت فردی معین، به این کارها می پردازد و دخالت دیگران در چنین مواردی مزاحمت با حاکم اسلامی است. که بی شک ادله ولایت فقیه مورد مزاحمت را در بر نمی گیرد. افزون بر این، اختلال نظام و هرج و مرج که شیخ انصاری نیز بدان اشاره کرده بودند در این جا نیز، پیش می آید.

بسیاری از دیگر فقها نیز به نفوذ حکم حاکم و عمومیت آن تصریح کرده اند. نگارنده در جای دیگر برخی از این گفته ها را آورده است.16

در این جا تنها به یک نمونه دیگر بسنده می کنیم: مرحوم آیت الله خویی در ذیل سخن زیر از سید محمد کاظم یزدی: «و لا یختص اعتبار حکم الحاکم بمقلدیه بل هو نافذ بالنسبة الی الحاکم الاخر...17» می نویسد:

«و علی تقدیره لا یفرق فیه بین مقلدیه و مقلدی غیره حتی المجتهد الاخر و ان کان اعلم و الناس کلهم مقلدوه و لا مقلد لهذا المجتهد الحاکم اصلا بمقتضی اطلاق الدلیل18»

اگر حجیت قول حاکم را پذیرفتیم ،در حجیت و نفوذ آن، بین مقلدان خود او و مقلدان دیگر مراجع، تفاوتی نیست. همه وظیفه دارند پیروی کنند. و بلکه مجتهد دیگر، هر چند اعلم باشد و همه مردم مقلد او باشند و فقیه حاکم هیچ مقلدی نداشته باشد، موظف است از حاکم پیروی کند؛ زیرا ادله اطلاق دارند.

با نگاهی به تاریخ نیز، می یابیم که همه فقها بر این اصل مهر تایید زده اند. از باب نمونه استفاده از تنباکو عملی جایز و مباح بود اما وقتی میرزای شیرازی بزرگ ،به خاطر مصالح اسلام و کشور اسلامی حکم به تحریم دادند همگان از مردم عادی تا مراجع از آن پیروی کردند. و وقتی که حکومت ایران برای شکستن آن حکم، به مراجع نجف و ایران مراجعه کرد، همگان در پاسخ گفتند:

«آن چه را میرزای شیرازی فرموده، حکم است نه فتوا، و اطاعت آن، بر همه لازم است.19»

و یا میرزای آشتیانی فرمود: این حکم از جناب میرزای شیرازی است و حکم جنابشان درباره مجتهد و مقلد نافذ و واجب الاتباع است.20

امام خمینی نیز، با اشاره به حکم میرزای شیرازی می فرماید: چون حکم حکومتی بود برای فقهای دیگر نیز، واجب الاتباع بود.22

نمونه ای دیگر، در روزگار مرجعیت سید ابوالحسن اصفهانی، فردی از شیعیان را بدون جهت در مکه کشتند. ایشان در آن سال حج را تحریم کردند. و یا پس از حادثه سیاه و خونین مکه، به دستور امام خمینی حج تعطیل شد. نماز جماعت با آن همه اجر و ثوابی که دارد در دوران نهضت و پیش از انقلاب برای مدتی تعطیل شد.23

افزون بر همه این موارد تاریخی، شهید صدر می نویسد:

اگر حاکم شرعی، فرمانی جهت مصلحت صادر کرد حتی کسانی که معتقدند که مصلحتی را که حاکم تشخیص داده است، اهمیتی ندارد، نمی توانند مخالفت کنند. بلکه باید از آن پیروی کنند.24

با توجه به سخنان و مبانی یاد شده، حتی اگر کسی از مرجعی تقلید می کند که او قمه زنی را جایز و یا مستحب می داند، با نهی و حکم صریح ولی فقیه، قمه زنی جایز نیست .در این مسئله نه تنها مقلد که مرجع نیز نمی تواند به فتوای خود عمل کند. بر همین اساس بسیاری از عالمان بزرگ و مراجع تقلید پس از آن که رهبری از قمه زنی نهی کردند پیروی از حکم ایشان را واجب دانستند. از باب نمونه: مرحوم آیت الله لنکرانی پس از حکم به تحریم قمه زنی می فرمایند :

گذشته از اینها، اعمال فوق مورد نهی مقام معظم ولایت امر مسلمین قرار گرفته و حکم معظم له واجب الاتباع است. خداوند به ملت معتقد و هوشیار و سیاست فهم ایران توفیق تبعیت از احکام الهی و عزاداری مورد رضایت بقیة الله را عنایت فرماید.

آیت الله اراکی، با این که در این موضوع پیرو آیت الله حائری است ولی پس از حکم مقام معظم رهبری اعلام کردند:

دستور ولی امر مسلمین جهان مبنی بر جایز نبودن این اعمال برای همه لازم الاطاعه و قابل اجرا است.25

آیت الله شاهرودی، آیت الله بنی فضل، آیت الله مظاهری و بسیاری از دیگر فقیهان پیروی از حکم ایشان رابر همگان لازم دانستند.26

همچنین آیت الله مشکینی،27 و بسیاری از علمای لبنان از جمله علامه فضل الله شیخ محمد مهدی شمس الدین رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان، سید حسن نصر الله و... حمایت و پشتیبانی خود را از سخنان رهبری اعلام داشتند و از شیعیان لبنان و دیگر مناطق جهان نیز خواستند که از رهنمودهای ایشان پیروی کنند.28

پدید آورنده : محمد صادق مزینانی

پی نوشت ها:

1. سوره بقره، آیه 183.

2. وسائل الشیعه، ج 8 ص 400.

3. غرر الحکم و درر الکلم، ج 5 ص 510 .

4. اصول کافی، ج2 ص 219؛ وسائل الشیعه، ج 11ص 471 حدیث یاد شده را با اندک تفاوتی نقل کرده است.

4. مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج 3 ص 33.

5. همان مدرک.

6. همان مدرک.

7. همان مدرک.

8. اجوبة الاستفتائات ص 324 -326.

9. همان مدرک.

10. در بخش آینده در این باره توضیح بیشتری خواهیم داد.

11. سوره یس، آیه 30.

12. سخنان امام خمینی در جمع اعضای شورای نگهبان، صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی، ج 18 ص 241، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

13. بقره آیه 104.

14. التفسیر الکبیر، فخر رازی، ج 3 ص 224، دار احیا ء التراث العربی ؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی، ج 2 ص 57، دار احیاء التراث العربی.

سخنان مقام معظم رهبری در تاریخ 43/1 /76 در اجتماع بزرگ مردم مشهد در صحن امام خمینی.

15. پیرامون عزاداری عاشورا، ص 42.

16. جواهر الکلام، ج 19 ص 390.

17. المکاسب، شیخ انصاری، 157، چاپ تبریز .

18. مجله فقه ،ش 2 ص 63 -65 ،مقاله حکم حاکم و روءیت هلال.

19. عروة الوثقی، 370، کتاب الصوم، دار الکتب الاسلامیه.

20. مستند عروة الوثقی، سید ابوالقاسم خویی، ج 2 ص 114، کتاب الصوم.

21. تحریم تنباکو، تیموری، 117، شرکت سهامی کتاب های جیبی، تهران.

22. قرار داد رژی، کربلاییی، ص 84 _- 87، 89، 109، 123.

23. ولایت فقیه، ص 150.

24. پیرامون عزاداری عاشورا، ص 55.

25. الفتاوی الواضحه، ص 116 مسئله 23.

26. پیرامون عزاداری عاشورا، ص 37.

27. همان مدرک.

28. همان مدرک. ص 48 - 60 .

  • علی مزینانی
۱۴
مهر
۹۳

حجت الاسلام محمد صادق مزینانی در کتاب «ولایت فقیه در اندیشه و عمل آخوند خراسانی» کوشیده تا به این سوال پاسخ دهد که آیا آن گونه که برخی می‌گویند، آخوند خراسانی مخالف ولایت فقیه بوده است؟

نظر آخوند خراسانی درباره ولایت فقیه چه بود؟

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): آیت‌الله ملا محمدکاظم خراسانی مشهور به آخوند خراسانی، از متفکران برجسته و مراجع بنام سده اخیر است که با رویکردی نظری و عملی و با نگاهی واقع‌گرایانه و از منظری خاص به طرح مباحث اندیشه‌های سیاسی اسلام پرداخته است. هر چند تعلیم و تعلم کتاب گرانسنگ «کفایه‌الاصول» در حوزه‌های شیعی تا حدودی غبار غربت را در دو بعد علمی و اصولی از چهره تابناک این فقیه مجاهد و سیاستمدار زوده است، اما هنوز منزلت او در ابعاد گوناگون دیگر از جمله حوزه معرفت سیاسی و نقش او در پایه‌ریزی نظام سیاسی مبتنی بر شریعت همچنان در پرده‌ای از ابهام و اجمال قرار دارد تا جایی که برخی دگراندیشان چهره‌ای سکولار و متاثر از اندیشه‌های غربی از او ترسیم کرده‌اند.
نویسنده در بخشی از مقدمه این کتاب به دلایل خود برای تالیف این اثر می‌پردازد و می‌نویسد:
«شناخت اندیشه‌ها و عملکرد آخوند خراسانی به‌ویژه اندیشه سیاسی وی از چند جهت اهمیت دارد: نخست این‌که اندیشه‌های سیاسی آن بزرگوار به‌خصوص دیدگاه ایشان در بحث ولایت فقیه ناشناخته یا کم‌شناخته شده است. به عقیده نویسنده، شناخت اندیشه سیاسی ایشان و دیگر متفکران اسلامی امروزه ضروری‌ترین حرکت برای مکتب و نظامی است که می‌خواهد مرزهای فرهنگی خود را پاس دارد. افزون بر این اندیشه‌ها و سیره عملی آخوند خراسانی از گزاره‌های بحث‌بر‌انگیز میان نویسندگان به‌ویژه پس از انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی ایران است. شماری از نویسندگان در سال‌های اخیر کوشیده‌اند دیدگاه آخوند خراسانی و استاد ایشان شیخ انصاری را در برابر دیدگاه امام خمینی (ره) قرار داده و او را منکر ولایت فقیه قلمداد کنند. در برابر این گروه بسیاری از نویسندگان و متفکران با استناد به آثار علمی و سیره عملی آخوند خراسانی او را از معتقدان به ولایت مطلقه فقیه می‌دانند.» 
به گفته نویسنده و با توجه به اهمیت نظریه ولایت فقیه، این اثر درصدد برآمده است تا به این شبهه‌ها پاسخ گوید. 
کتاب شش گفتار مستقل دارد. در بخش نخست به اختصار به زندگی علمی سیاسی و اوضاع سیاسی‌ـ‌اجتماعی روزگار آخوند و نیز حضور فعال وی در میدان سیاست اشاره شده است. در بخش دوم مهم‌ترین و محوری‌ترین دیدگاه فقهی او در سیاست بررسی می‌شود و آن دیدگاه ولایت مطلقه فقیه و روش‌های آخوند خراسانی برای اثبات آن است. بخش سوم به سیره عملی آخوند اشاره می‌کند که در آن پاره‌ای ‌از احکام ولایی و حکومتی‌اش را در ابعاد گوناگون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آورده و باور قاطع و عمیق وی درباره ولایت مطلقه فقیه نشان داده می‌شود. در بخش چهارم ضمن اشاره به الگوی حکومتی مطلوب و الگوی «قدر مقدور» از دیدگاه آخوند خراسانی بعضی از شبهه‌ها و الگوهایی که به او نسبت داده شده ارزیابی می‌شود. در بخش پنجم با مروری در پاره‌‌ای از اصول و قواعد فقه سیاسی با توجه به نامه‌ها و اطلاعیه‌های آخوند خراسانی با بنیان‌های فقهی و سیاسی ایشان آشنا می‌شویم. در بخش ششم نیز تعامل آخوند خراسانی با دیگر فقهای شیعی بررسی می‌شود. بخش ششم مفصل‌ترین بخش این کتاب است و سعی شده در آن به پرسش‌ها و شبهه‌هایی که درباره آخوند خراسانی وجود دارد پاسخ داده شود. 
کتاب «ولایت فقیه در اندیشه و عمل آخوند خراسانی» اثر محمدصادق مزینانی با شمارگان 800 نسخه در 504 صفحه به بهای 25 هزار تومان از سوی موسسه «بوستان کتاب» منتشر شده است.

  • علی مزینانی
۰۹
مهر
۹۳

خبرگزاری شبستان: کتاب "حکومت اسلامی در عصر انتظار" به نقد و بررسی تشکیل حکومت اسلامی در دروه غیبت با بهره گیری از گفتار بزرگان و با استناد به منابع روایی سیره معصومین پرداخته است.

 به گزارش شاهدان کویرمزینان "حکومت اسلامی در عصر انتظار" با بهره گیری از گفتار بزرگان و با استناد به منابع روایی سیره معصومین(ع) به نقد و بررسی تشکیل حکومت اسلامی در دروه غیبت می پردازد. فراگیری ستم و فساد از نشانه های ظهور، ممنوعیت قیام در عصر غیبت و تشکیل حکومت در عصر غیبت؛ دخالت در قلمرو امام معصوم(ع) به همراه نقد و بررسی ازجمله فصل های این کتاب است.

  در مقدمه این کتاب آمده است: از مباحث مهم و اساسی در دوره غیبت، بحث حکومت اسلامی و انتظار فرج و ارتباط آن دو با یکدیگر است. بیشتر فقهای شیعه، تشکیل حکومت اسلامی را در دوره غیبت، ضروری می دانند و بر این باورند که فقهای عادل، باید به این مهم اقدام کنند و اگر یکی از آنان تشکیل حکومت داد، بر دیگران واجب است که از او پیروی کنند. در مقابل، شماری اندک برآنند که اقامه حکومت از شؤ ون امام معصوم است، بنابر این، در عصر غیبت تشکیل حکومت جایز نیست.

  با نگاهی به گفته ها و نوشته های طرفداران این نظریه و دلائلی که بدان استناد کرده اند، می توان گفت که این باور انحرافی از سه راه زیر سرچشمه گرفته است: 1. برداشت نادرست از روایاتی که گسترش ستم و فساد را از نشانه های ظهور امام زمان عج معرفی می کند. 2. استناد به روایاتی که از هر گونه قیامی در عصر غیبت، نهی و به سکوت و سکون و صبر بر بلاها، دعوت کرده است. 3. تفسیر نادرست از امامت و رهبری و تصور این که تشکیل حکومت در عصر غیبت، دخالت در قلمرو کار امام معصوم(ع) است. در این مقال، با بهره گیری از گفتار بزرگان و با استناد به منابع روایی، سیره معصومین(ع) و... به نقد و بررسی دلائل فوق خواهیم پرداخت.

  در بخش فراگیری ستم و فساد از نشانه های ظهور آمده است:

  برخی از روایات نتیجه گرفته اند که وجود ستم و فساد و حکومت های خودکامه در جهان پیش ازظهور مهدی(ع) طبیعی است بلکه مقدمه ظهور وفرج آن حضرت است و ما نباید با مقدمه ظهور آن حضرت مبارزه کنیم.

  اینان با این برداشت تشکیل حکومت اسلامی را در دوره غیبت ممنوع اعلام کرده اند؛ زیرا به پندار اینان هر اندازه دولت اسلامی موفقیت کسب کند از ظلم و فساد کاسته می شود و ظهور امام(ع) که مشروط به پر شدن زمین از فساد و ستم است به تاخیر می افتد!

  به نتیجه این برداشت هیچ فقیهی نمی تواند ملتزم باشد زیرا لازمه این تفکر تنها عدم مشروعیت حکومت نیست بلکه هر عمل مصلحانه ای باید از دیدگاه آنان جایز نباشد. از امر به معروف و نهی ازمنکر در امور جزئی گرفته تا مبارزه با ستم و حکومت های ستمگر. حال آن که امر به معروف و نهی از منکر از ضروریات اسلام و بر هر فرد مسلمان انجام آن واجب است.

  بزرگترین مبارز علیه ظلم و جور و حکومتهای باطل خود مهدی(ع) است پس چگونه ممکن است که جامعه منتظر در این بعد به او اقتدا نکند و به او مانند نشود.بنابراین انسان منتظر نمی تواند در برابر فساد و ستم و حکومتهای جور بی تفاوت باشد تا چه رسد به این که موید آنان باشد.

  لازمه این تفکر این است که قیام و اقدام پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) نیز برای تشکیل حکومت درست نبوده است؛ زیرا این حدیث هم از پیامبر(ص) و هم از دیگر ائمه نقل شده است و مضمون آن نیز مقید به زمان خاصی نیست. بنابراین باید تلاش های ائمه(ع) و حتی پیامبر(ص) را در راه تشکیل حکومت اسلامی منکر شویم و یا "نعوذ بالله" آنها را نیز محکوم کنیم؛ زیرا همه اینها حرکت های اصلاحی قبل از ظهور بوده است. پس برداشت فوق با سیره قطعیه معصومین(ع) ناسازگار است زیرا آنان با این که در انتظار حکومت جهانی مهدی(ع) بودند لحظه ای از تلاش و کوشش در راه مبارزه با حکومت های جور باز نمی ایستادند.

  شایان ذکر است، "حکومت اسلامی در عصر انتظار" نوشته محمدصادق مزینانی در سال 1388 ازسوی انتشارات روزنامه جمهوری اسلامی روانه بازار نشر شد.

 حجت الاسلام محمدصادق مزینانی فرزند مرحوم محمدعلی تاج مزینانی است که  در سوم فروردین 1336 در مزینان متولد شده است و پس از گذراندن دوران مقدماتی در حوزه علمیه مزینان در سال 1348 وارد حوزه علمیه مشهد مقدس شد و در سال 1356 برای ادامه ی تحصیل به شهر مقدس قم مشرف و از محضر اساتیدی همچون اعتمادی ، فاضل هرندی ، ستوده ، صانعی و فاضل لنکرانی در درس های رسائل ، کفایه و مکاسب بهره بردم .درس خارج را از سال 58 از محضر آیات عظام آیت الله فاضل لنکرانی ، نوری همدانی ، وحید خراسانی ، تبریزی ، هاشمی شاهرودی و ... بهره بردم . تفسیر ، فلسفه و رجال را نیز از محضر حضرات آیات : مشکینی ، جوادی آملی ، انصاری شیرازی و آقا موسی زنجانی و...بهره مند شد.

 وی تا کنون بیش از یکصد و پنجاه  مقاله و کتاب در حوزه علوم اسلامی نوشته است.

 این محقق توانمند مزینانی همچنین یکی از نویسندگان اصلی نشریان حوزه و فقه است. مقالات علمی وی در باره فقه و اصول و سیره ائمه علیهم السلام تا کنون چندین بار به عنوان رتبه نخست در جشنواره ها و محافل علمی شناخته شده است از مهمترین مقالات این اندیشمند مزینانی می توان به این عناوین اشاره کرد؛ استعمار و تکفیر ،اخلاق اسلامی و حدیث،اتحاد ملی چالش ها و راهکارها،اسلام وسکوت قانون ،اصلاح و احیاء در فرهنگ اسلامی و...

استادمحمدصادق مزینانی همچنین 21 کتاب به صورت گروهی و فردی به رشته ی تحریر در آورده است که بعضی از این آثار عبارتند از :تمایزات مشروطه خواهان مذهبی و جریان غرب گرا(باتطبیق آن برانقلاب اسلامی)، ماهیت حکومت نبوی،  نقش زنان در حماسه عاشورا ،ولایت مطلقه فقیه در اندیشه و عمل آخوندخراسانی و...

 
  • علی مزینانی
۲۵
شهریور
۹۳

%d9%85%d8%ad%d9%85%d8%af%da%a9%d8%a7%d8%b8%d9%85-%d9%85%d8%b2%db%8c%d9%86%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%b1%d9%88%db%8c%da%a9%d8%b1%d8%af%db%8c-%da%a9%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d8%ac%d9%84%d8%af-%d8%b3%d9%88%d9%85-%d8%b3%d9%87%e2%80%8c%da%af%d8%a7%d9%86%d9%87%e2%80%8c%d8%a7%d8%b4-%d8%af%d8%a7%d8%b1%d8%af-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%da%af%d9%88%db%8c%d8%af

محمدکاظم مزینانی نویسنده توانا و شاعر پرآوازه مزینانی با ارسال پیامی به شاهدان کویرمزینان برای سفر به مزینان و دیدن خاستگاهش سخن می گوید.

شاهدان کویرمزینان ؛ هر چند ممکن است سالها دور از وطن خویش زندگی کنی و یا اصلا در خاستگاه آباء و اجدادی خود زاده نشده  باشی اما عشق وطن و دیدن جایی که متعلق به آنی عاقبت تو را به آن سرزمین فرا می خواند و تو را عاشقانه در آغوش می کشاند همانند نویسنده شهیر و شاعر توانمند مزینانی استاد محمد کاظم مزینانی؛ خالق آثاری همچون شاه بی شین و آه با شین سه گانه ای که تاریخ انقلاب را به زیبایی برای نسل انقلابی و آیندگان بازگو می نماید و به تازگی در پاسخ به دعوت شاهدان کویرمزینان از این شور و شوق و دیدار با همشهریان و زادگاه اسلاف خویش بی تکلف سخن می گوید و برای آن روز که خاستگاهش را از نزدیک ببیند لحظه شماری می کند :

«"سلام. واقعا به رگ و ریشه مزینانی خود افتخار می کنم و دست مریزاد می گویم به شما بابت این همه حساسیت و توجه که نسبت به آن نقطه جغرافیایی نشان می دهید چراکه به راستی این جغرافیا* برای ما دنیایی آبرو و اعتبار تاریخی به بار آورده است. پس دستان پرمهر شما را صادقانه می فشارم و بهترین آرزوها را برایتان دارم. صد حیف که دیدار این خاستگاه مزداییانی یا مزدینانی** به زعم خویش _ برایم حکم یک آرزو را پیدا کرده و امیدوارم هرچه زودتر من نیز چون مادرم به دیدار مام وطن نائل بیایم. ارادتمند: محمدکاظم مزینانی "»

ما نیز از همین حالا لحظه شماری می کنیم تا میزبان یکی دیگر از مفاخر و فرزندان خلف و شایسته کویر مزینان باشیم.

انتشار "تنهایی سوسک‌ها "سروده‌های محمدکاظم مزینانی

 محمدکاظم مزینانی کارشناس رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه ملی (شهید بهشتی) است. وی که از سال 63 نویسندگی را شروع کرده است تاکنون بیش از  70 کتاب در حوزه کودک و نوجوان، شعر و داستان به نگارش درآورده است.
رمان «آه با شین» در چهارمین جشنواره داستان انقلاب در بخش رمان بزرگسال به دلیل بیان هنرمندانه ریشه‌های شکل‌گیری استبداد و بازنمایی جایگزینی دیکتاتوری فرسوده دوره قاجار و دیکتاتوری دوره پهلوی، رتبه بر‌تر این جشنواره را از آن خود کرد.
پیش از این نیز «شاه بی‌شین» نخستین کتاب این مجموعه سه گانه، توانسته بود در دومین جشنواره داستان انقلاب، رتبه نخست این جشنواره در بخش رمان را به دست آورد و به عنوان کتاب سال جایزه شهید غنی‌پور در سال ۱۳۹۰ انتخاب شود.
«آب یعنی ماهی» نخستین کتاب و «آه با شین» آخرین اثر این نویسنده است.

«سوسک‌ها تنهایند» جدیدترین اثر این شاعر شهیر مزینانی است که شامل 12 شعر برای گروه سنی (ج) است و تاکنون در اثری مستقل به چاپ نرسیده است. مزینانی در این کتاب سروده‌های شش سال گذشته خود را گردآوری و منتشر خواهد کرد.

محمد کاظم مزینانی در شهرستان دامغان متولد شده است اما والدین و اجداد  او از مزینانی های مهاجر می باشند که پیش از انقلاب به استان سمنان هجرت نموده و در شهر دامغان ساکن می شوند .

مادر این نویسنده توانمند سه چهارسال پیش به مزینان سفر می کند تا از آشنایان خود کسی را بیابد .جمعی از مردم مزینان وقتی متوجه حضور وی و افراد همراهش می شوند به استقبالش می روند و او از اینکه همشهریانش نسبت به فرزند او شناخت دارند خوشحال می شود و از اظهار لطف مردم مزینان تشکر می نماید.

در حال حاضر تعدادی از مزینانی ها در شهرهای سمنان و دامغان و شاهرود ساکن هستند که بسیاری از آنها با رجوع به شاهدان کویرمزینان افتخار می کنند که منتسب به کویرتاریخی مزینان هستند و آرزو دارند که روزی به زادگاهشان برگردند.

* اشاره به جمله ی تاریخی دکتر شریعتی کویر ! این تاریخی که در صورت جغرافیا ظاهر شده است!

** اشاره به وجه تسمیه نام مزینان که از مزدا پرستی گرفته شده است! و به آن مسینان هم می گویند!
  • علی مزینانی
۲۴
مرداد
۹۳
ادبیات کودک و نوجوانم آروزست!/ یادداشت محمدکاظم مزینانی
محمدکاظم مزینانی، نویسنده رمان‌های «شاه بی شین» و «آه باشین» در یادداشتی که برای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نوشته، از دیدگاه‌های حاکم بر ادبیات داستانی بزرگسال انتقاد کرده و فضای ادبیات کودک و نوجوان را برای تنفس نویسندگان مناسب‌تر توصیف کرده است.
محمدکاظم ‌مزینانی،داستان‌نویس:
جلسه نقد یک رمان بود. با حضور هفت، هشت، ده نفر. حرف ها شروع شد و هرکس چیزی گفت و نظرش را درباره داستان بیان کرد. آنهم چه نظراتی! واقعاً مانده بودم که این حرف‌ها یعنی چه؟ از این که سطح بحث‌ها تا این حد نازل و پایین است، وحشت کرده بودم. تصور می‌کردم در این جلسه  با نگاهی موشکافانه کتاب را کالبدشکافی می کنند و از زبان و لحن و زاویه دید و نگاه و ساختار و توصیف و فضاسازی و حس آمیزی و... حرف می زنند؛ از دیدگاهی که پشت رمان خوابیده، تصویرهای پارادوکسیکال و جنبه‌های معرفت‌شناسانه و نظریه سیاسی موجود در آن، تا نویسنده متوجه شود که کارش چه محاسن و معایبی دارد...
از این حرف‌ها هیچ خبری نبود که هیچ، بدتر از همه این بود که فهمیدم چنین کسانی از درک داستان عاجزند و مهم تر از همه، نمی توانند از خواندن آن لذت ببرند و دست‌کم از ضرباهنگ و فراز و فرودهای زبانی و کلامی‌اش کیفور شوند. 
آن‌روز بود که فهمیدم مشکل چنین نویسندگانی از کجا آب می‌خورد.  متوجه شدم مشکل این جاست که اصلا آنها قادر به لمس زیبایی‌ها و لطافت‌ها و ظرایف نیستند. نه به عنوان خواننده‌ای حرفه‌ای، که حتی به اندازه خواننده‌ای عادی. این ماجرا باعث شد به این نتیجه برسم که وجود این اشخاص در عرصه داستان‌نویسی، به عنوان کارشناس و داور تا چه اندازه هولناک است. 
واقعا چه چیزی سبب شده که چنین کسانی تا این اندازه احساس غرور و اعتماد به نفس داشته باشند؟ آنان به چه چیز خودشان می‌نازند؟ بالاخره متر و معیاری باید برای این کار وجود داشته باشد یا نه؟ اگر مبنا این باشد که هر کس برای قرار گرفتن در جایگاه نویسندگی و کارشناسی و داوری باید از پس سخت ترین آزمون های نویسندگی برآید، چنین اتفاق‌هایی هرگز رخ نخواهد داد و کسی جرات و جسارت چنین رفتاری را نخواهد داشت. آیا نباید همان گونه که مثلا در طراحی و ساخت فلان تونل از برجسته‌ترین مهندسان و کارشناسان استفاده می شود، در عرصه ادبیات نیز چنین اتفاقی بیفتد؟ 
تا هنگامی که به اتکای شرایط گلخانه‌ای به برخی افراد مجال ظهور داده می شود، باید هم منتظر چنین عواقبی باشیم. اگرنه چگونه ممکن است نویسنده ای مثلاً ده‌ها عنوان کتاب داستان چاپ شده داشته باشد و هیچ بررسی صورت نگیرد که آیا این آثار در سطح جامعه خواننده‌ای داشته است یا نه؟ چگونه ممکن است این نکته کلیدی در نقد و کارشناسی آثار نادیده گرفته شود که آیا اصولاً کتاب نویسنده از کشش و گیرایی و جذابیت لازم برخوردار است؟ آخر این فکر از کجا سرچشمه می گیرد که هرچه ما بنویسیم، مردم ملزم و مجبور به خواندن آنها هستند؟ 
این دوستان در کجا و چه زمانه ای زندگی می کنند؟  جمعیت این کشور و بخش اعظم آن، یعنی جوانان، برای برخی آثار تره هم خرد نمی کنند. میزان اعتبار و ارجمندی هر اثر بستگی دارد به میزان لذتی که از خواندن آن  نصیب خواننده می شود. نگویید پس تکلیف پیام‌های اخلاقی و اعتقادی و ارزشی چه می شود؟ عالی ترین مفاهیم نیز اگر در این چارچوب قرار نگیرند، ارزش ارائه شدن ندارند. این نیز نکته جدید و تازه ای نیست و همیشه تاریخ همین گونه بوده و اگر آثار ما از این "آن" خالی است، دلیلش این است که نتوانسته ایم آن معانی و مفاهیم را در عمق جان خود بپروریم و همتافت با جادوی داستان، به خوانندگان ارائه بدهیم.
باری، جلسه به پایان رسید و من با خودم فکر کردم که عرصه ادبیات کودک و نوجوان و به ویژه شعر چقدر حال و هوای تنفسی  و انفسی‌اش فرق دارد با دنیای داستان بزرگسال در این مملکت! واقعا در آنجا از این همه سطحی‌نگری و سطحی‌انگاری و حسادت و کینه‌ورزی خبری نیست و مثلا جایگاه یک شعر ناب به روشنی فهمیده می‌شود. در آنجا، بیشتر افراد تفاوت داستان ناب و متوسط و ضعیف را به خوبی می دانند و بی دلیل و منطق به انکار یک متن برنمی خیزند. در آنجا کسی جرات نمی کند به راحتی و بدون ادله و برهان اثری را لگدمال و منکوب کند. در آنجا کسی به خودش این اجازه را نمی دهد که به درونیات نویسنده و دنیای شخصی او توهین کند و به مچ‌گیری بپردازد. 
از وقتی که در عرصه ادبیات بزرگسال قلم می زنم چشم بندی ها و شعبده های بسیار دیده ام، اما ماجرای آن روز چیز دیگری بود. به همین دلیل با خودم عهد بستم که از این پس دیگر در کنار کسانی قرار نگیرم که از درک ابتدایی و فهم ساده یک متن و اصولا از لذت بردن و ذوق کردن عاجزند. از این جهت خوشحالم اما دلم می سوزد برای کسانی که با هزار امید و آرزو آثار خود را برای کارشناسی یا داوری به مراکزی ارائه می کنند که چنین کارشناسان و داورانی دارند. در چنین آشفته بازاری آیا خیلی ها حق ندارند درباره ما قضاوت های وحشتناک کنند؟ آیا حق با کسانی نیست که ما را نویسندگان گلخانه‌ای و رانتی می‌خوانند؟ در چنین فضایی آدم اگر ناب‌ترین داستان ها را هم بنویسد طبیعی است که نادیده گرفته شود چون به چشم کسی به او نگریسته می شود که بدون شایستگی به چنین جایی رسیده است. 
در خاتمه، با تمام وجود، نیکی و آفرینندگی و راستی را می‌ستایم و خاضعانه سر بر ضریح ادبیات کودک و نوجوان می سایم!
  • علی مزینانی