دکترعلی مزینانی شریعتی :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۷۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دکترعلی مزینانی شریعتی» ثبت شده است

۲۷
مرداد
۰۱

🔹بانی فیلم از بستری شدن علی مزینانی فیلمبردار و تهیه‌کننده قدیمی سینما به دلیل بروز عارضه ریوی در بیمارستان خبر داد.

🔹علی اکبر مزینانی در سال 1325 در مزینان متولد شد. در سن چهارده سالگی با ورود به کادر فنی شروع به کار کرد پس از طی دوره های نورپردازی و دستیاری ، فیلمبرداری فیلم های مرگ در باران، اضطراب، کوسه جنوب را برعهده گرفت .

🔹 این هنرمند پرآوازه مزینان ساخت فیلم های خونبارش، رهائی، عقابها، خواستگاری، دو همسفر، قربانی، شب بخیر غریبه و دنیا را نیز در کنار دو حرفه فیلمبرداری و تهیه کنندگی حوزه سینما در رزومه کاری خود دارد.

🔹آخرین فیلمی که مزینایی تهیه کرد فیلم سینمایی «قفس طلایی»‌ست که در سال ۱۳۸۹ ساخته شد.

🔹عاشورا در مزینان قدیمی ترین فیلم ماندگار از این مراسم باشکوه به همت او و برادرش منصور مزینانی فیلمبرداری و از شبکه های مختلف تلویزیونی پخش شد.

🔹شاهدان کویر مزینان از درگاه خداوند متعال برای این هنرمند نامی مزینان آرزوی سلامت و شفای کامل می کند.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۳۱
فروردين
۹۷

«بنام خدای تعالی ، نام این بنده محمدتقی نام خانوادگیم مزینانی شهرت شریعتی است. پدرم مرحوم شیخ محمود جدّم مرحوم آخوند ملاقربانعلی از شاگردان برجستهٔ مرحوم حاج ملاهادی سبزواری حکیم و فیلسوف شهیر شرق و ممتاز عصر خویش می‌باشد. طائفه مادری اینجانب نیز از روحانیون و سادات صحیح‌النسب حسنی هستند. همه قبیلهٔ من عالمان دین بودند. حدود یک قرن مناصب دینی و ریاست روحانی آن حدود که از توابع قابل توجه و ممتاز سبزوار است و در گذشته به جهاتی که مجال بیانش نیست موقعیت بسیار مهمی داشته با پدران و اقوام من بوده است و هم‌اکنون آثار تهذیب و تربیت و تعلیم و تزکیه آنها در میان اهالی آنجا محسوس و مشهود است و شکر خدا را که آن نیکمردان با همت جز عمل صالح ذخیره‌ای و غیر از نام نیک یادگاری از خود نگذاشتند...»

سی و یکم فروردین ماه سالروز درگذشت مفسر قرآن زنده یاد عالم اسلامی و اندیشمند فرزانه استاد محمد تقی شریعتی مزینانی اعلی الله مقامه است۰
آن عالم و اسلام شناس عظیم الشأن در طول عمرپربار و شریفش علاوه بر مبارزه با عوامل وابسته به کفر و الحاد و تحمل سختی ها، شکنجه وزندان با ایراد سخنرانی ها و آثار ارزشمندی مانند : وحی ونبوت درپرتو قرآن ،آغازوحی ،امامت درنهج البلاغه، تفسیرنوین ، چراحسین قیام کرد؟، خلافت و ولایت ازنظر قرآن و سنت،نیایش، علی ( ع) شاهد رسالت، اصول عقاید و اخلاق و دهها کتاب و مقاله دیگر توانست بخوبی و شایستگی در احیای دین مبین اسلام و مذهب تشیع و دربیداری و روشنگری مسلمانان بویژه اساتید و دانشجویان عصر خویش نقش ارزنده و ستودنی ایفا کند۰

🔹شادروان استاد محمدتقی مزینانی ( شریعتی ) و فرزند برومندش زنده یاد « دکتر علی شریعتی مزینانی » احیاگر و متفکر اسلامی و انقلابی کم نظیر دریکصد سال اخیر از دیار « مزینان» که دانشمندان و متفکرین به نامی را دردامان خود پرورانده برخاسته اند و برای همشهریان مزینانی خود علاوه برافتخار و موهبت فزاینده و همیشگی نام پرآوازه «مزینان» را پرآوازه تر و به ایرانیان و به مردم دیگر کشورها بویژه ملل اسلامی معرفی و شناسانده اند۰

🔆ضمن تجلیل از مقام شامخ و گرامیداشت سالروز درگذشت آن استاد برجسته و جلیل القدر ،یقیناً همشهریان قدرشناس مزینانی سپاسگزار مجاهدتها و زحمات و افتخار آفرینی های شایسته و ستودنی این عزیزان خواهند بود و درجات و مراتب علمی آنان را پاس و برادامه ی راهشان همچون گذشته ثابت قدم و استوار خواهند ماند۰ ان شاء الله

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

شاهدان کویر مزینان در سروش: https://sapp.ir/sh.mazinan

  • علی مزینانی
۰۳
آذر
۹۶

همزمان با زادروز تولد فرزند شایسته کویرمزینان دکتر علی شریعتی مزینانی مستند تلویزیونی«فرزند کویر» از شبکه ی مستند سیمای جمهوری اسلامی پخش شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ در این مستند50 دقیقه ای که به نویسندگی و کارگردانی مینو بیگی تهیه شده گوشه هایی از ناگفته های زندگی دکتر علی شریعتی مزینانی به همراه تصاویری از زادگاهش مزینان و مصاحبه با دوستان شریعتی و فیلم های آرشیوی ساعت 20 پنجشنبه دوم آذر از شبکه مستند سیما پخش شد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۳۱
فروردين
۹۶


31فروردین ماه مصادف است با سالروز درگذشت سقراط خراسان علامه استاد محمدتقی شریعتی مزینانی بزرگمردی از دیار تاریخی مزینان که تمامی عمر با برکتش را صرف تبلیغ و ترویج دین مبین اسلام کرد و با تأسیس کانون نشر حقایق اسلامی ؛ معارف دین را به تشنگان فرهنگ اسلام ناب محمدی آموخت و بارها به خاطر روشنگری هایش در سلول های انفرادی رژیم طاغوت زندانی شد اما هیچ گاه حتی با شهادت فرزندش علی دست از مبارزه نکشید.

شاهدان کویرمزینان ضمن گرامیداشت یاد و نام این شاهد بزرگ دارالعارفین مزینان خاطراتی از زندگینامه ی او را به نقل از زنده یاد حاج شیخ محمود شریعتی مزینانی پسرعموی دکتر شریعتی تقدیم می نماید.

مرحوم دکتر شریعتی برایم نقل نکرد و گفت: وقتی مرا گرفته بودند وزیر علوم به من می‌گفت که تو را از اداره اخراج می‌کنند،تو مرد عائله‌مندی هستی، خرج داری،احتیاج به پول داری و دکتر در جواب وزیر علوم که ایشان را به اخراج از اداره تهدید می‌کرد، می‌گوید:من به حقوق دولت نیازی ندارم و با ثروت‌ پدرم زندگی می‌کنم .

او می‌پرسد مگر پدرت چه ثروتی‌ داشته که تو با آن می‌خواهی زندگی کنی؟

دکتر می‏ گوید:فقر.

این واقعاً وضع معیشت این‏ خانواده و وضع زندگی آنها بوده و یا مرحوم آقا شیخ‏ محمود که پدر بزرگ ما باشد مردی بوده که یک بلوک‏ زیر نفوذ ایشان بود،یعنی روستاهایی تا شعاع 6 فرسخ‏ یا 8 فرسخ همه به مزینان مراجعت داشته‏ اند.مع ذالک‏ در این رابطه هیچ چیزی از کسی نگرفته و هیچ کمکی از کسی نخواسته که حتی آقا بی بی(مادر استاد)وقتی که‏ ما جوان بودیم و می‏ خواستیم به مشهد بیاییم،برای ما صحبت می‏ کرد و خطاب به ما می‏ گفت:مادر،این لباس‏ ، رنج و مصایب خیلی دارد،تا جایی که من و آقا بزرگت‏ یک ماه مبارک رمضان را چون قادر به خرید مقداری‏ گوشت نبودیم با آب و ماست یا به اصطلاح امروز آب‏ دوغ سر کردیم.او اهل دروغ نبود سیده ی علویه‏ ای بود که‏ مورد احترام زن و مرد مزینان بود تا آنجا که صبح‏های‏ عید،(بعد از اینکه شوهرش یعنی پدر بزرگ ما از دنیا رفته بود و با پسرش که پدر ما باشد زندگی می‌کرد) تمام مردم،برای عرض تبریک پیش ایشان می‌آمدند. اینطور شخصیتی بود،و اتفاقا دیشب استاد قسمتی از آن قسمت خودشان نقل‌ کردند،و می‌گفتند:وقتی من جوان طلبه‌ای بودم و بعد از 2،3 سال بی‌خبری،از مشهد به مزینان رفتم‌ طبق معمول اهالی آن منطقه از غنی آباد و کلاته و کهک‌ و سویز و سایر روستاها به دیدن من آمدند،و بعد قرار شد که باز دید پس بدهیم.اول با پدرم به غنی آباد رفتیم بر عالم آنجا که حاج ملا قاسم نام داشت وارد شدیم و ایشان استقبال کردند.در بین راه استاد نگاه‌ می‌کند و می‌بیند قبایی که پدرشان پوشیده در اثر پوشیدن بسیار،پاره شده و با پارچه ی نو دیگری آن را وصله کرده اند و خلاصه ظاهر بسیار زننده‌ای دارد.بعد ایشان که آن موقع جوان هم‌ بوده به پدرشان اعتراض می‌کنند که شما در مقابل این‌ همه رتق و فتق امور مردم و حاکم شرع بودن،حداقل‌ یک حق الجعاله‌ای یک چیزی برای خودتان حفظ می‌کردید که بتوانید زندگی کنید.ایشان در جواب‌ استاد سکوت می‌کنند تا به کلاته می‌روند و آنجا هم‌ مرد متشرعی بوده به نام حاج ملا محمد که تقریبا نسبتی هم با عموی ما داشت.دو سه روزی با اصرار ایشان را نگه می‌دارند و باز دید می‌کنند از افرادی که‌ آمده بودند دیدن استاد و سایر مسائل،و هنگام‌ بازگشت می‌گوید که پسر جان حالا جواب مطالبی که‌ گفتی بدهم.اولا که دیگر عمری از ما گذشته است و ما عمرمان وقف خدمت به مردم بوده و هیچوقت‌ چشمداشتی به مردم نداشته‌ایم.اما راجع به شما،اگر شما بچه‌های خوب و شایسته‌ای باشید،که خداوند شما را واگذار نخواهد کرد،و اگر فرزندان خدای ناخواسته‌ ناخلفی باشید هیچگاه من حاضر نیستم به افراد ناخلف‌ کمک و معاضدتی کرده باشم.

ایشان را آخوند حکیم هم می‌گفتند.چون علاوه‌ بر مقامات علوم دینی،مردم اگر بیماری و یا مشکلاتی‌ از نظر درمانی و بهداشت هم داشتند،ایشان با آگاهی‌ از طب قدیم آنها را معالجه می‌کردند.

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

 

  • علی مزینانی
۰۳
اسفند
۹۴

مردم مزینان در دوران دفاع مقدس علاوه برتقدیم بیش از هفتاد شهید و ده ها ایثارگر و جانباز نام  چهار آزاده سرافراز را نیز در کارنامه پر افتخار خود دارند.

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ مردم دیار تاریخی و حماسه آفرین مزینان که همیشه در صحنه های رویارویی با ظلم و ستم پیشتاز هستند و یکی از وجوه تسمیه ی این نام بلند آوازه دیار مرزبانان است که بر علیه یاغیان و اشراری که سال ها پیش برآن تاخته اند جوانان دلاورش مردانه ایستادگی کردند و سرهای تعدادی از این طاغیان را بر دروازه های اصلی آن آویخته و اعلام می کنند اینجا دیار مرزبانان شجاع است! در دوران دفاع مقدس نیز مفتخر به دفاع از ولایت پا در رکاب کرده و اولین حضور را در مناطق جنگی داشتند و اولین شهدا را در ایران و در منطقه داورزن تقدیم کردند شهید غلامرضا مزینانی(خصالی) یکی از دریادلان شجاعی  است که در همان روزهای نخست تهاجم رژیم دیکتاتور عراق(1359) به همراه 69نفر از همرزمانش همچون شهیدان مختاری و مرادی جان خود را فدای انقلاب کردند و پیکر مطهرش در بهشت ثامن الحجج(ع) حرم امام هشتم دفن شد.

مبارز انقلابی و تکاور شهید علی مزینانی (شهیدی) نیز یکی دیگر از افتخار آفرینان مزینان است که در همان سال های اول جنگ(مرداد 1360) در رکاب شهید چمران به شهادت رسید و به عنوان اولین شهید منطقه داورزن تشییع و در مزینان به خاک سپرده شد.جالب توجه اینکه هر دوشهید در سرزمین گرم خوزستان و در منطقه سوسنگرد به شهادت رسیدند.

حضور همیشگی رزمندگان مزینانی در جبهه های مختلف و تقدیم بیش از هفتاد شهید و ده ها ایثارگرو جانباز و چهار آزاده یکی دیگر از اسناد افتخار مردم قهرمان پرور مزینان است که اولین شهید انقلاب را به نام معلم شهید دکتر علی مزینانی شریعتی تقدیم کرده اند.

اولین آزاده مزینان حاج محمد مزینانی فرزند رضا کربلایی اکبر است که در اولین حضورش در جبهه و با شرکت در عملیات خیبر که سوم اسفند 1362 در منطقه هورالعظیم انجام شد به اسارت نیروهای ارتش دیکتاتور عراق در آمد و پس از وی مهدی مزینانی فرزند غلامحسین، حمید مزینانی فرزند اکبر و علی مزینانی فرزند اکبریحیایی مفتخر به نام آزاده شدند.

حضور دو خانواده سه شهید و سه خانواده دوشهید مزینانی یکی دیگر از نشانه های دلاورمردی و ایثارگری مردم مزینان است که آن را از دیگر مناطق داورزن و سبزوار متمایز ساخته است

 عضویت در کانال تلگرام شاهدان کویرمزینان: https://telegram.me/shahedanemazinan

 

  • علی مزینانی
۲۵
بهمن
۹۴

ای زینب! ای زبان علی در کام! ای رسالت حسین بر دوش!

ای که از کربلا می آیی و پیام شهیدان را در میان هیاهوی همیشگی قدّاره بندان و جلادان همچنان به گوش تاریخ می رسانی .

ای زینب! با ما سخن بگو .
جهل از یک سو به اسارت و ذلتشان نشانده است و غرب از سوی دیگر به اسارت پنهان و ذلت تازه شان می کشاند . و از خویش و از تو بیگانه شان می سازد .

به نیروی فریادهایی که بر سر یک شهر؛

شهر قساوت و وحشت می کوبیدی و پایه های یک قصر

قصر جنایت و قدرت را می لرزاندی برآشوب!

تا در خویش برآشوبند و تاروپود این پرده های عنکبوت فریب را بدرند و تا در  برابر این طوفان بر باد دهنده ای که به وزیدن آغاز کرده است، ایستادن را بیاموزند.

و خود را از حرم های اصالت قدیم و بازارهای بی حرمت جدید به امامت تو ای زینب! نجات بخشند!

ای زینب! ای زبان علی در کام! ای رسالت حسین بر دوش!

ای زینب! با ما سخن بگو .

مگو که بر شما چه گذشت ؟

 مگو که در آن صحرای سرخ چه دیدی ؟

 مگو که جنایت در آنجا تا به کجا رسید ؟

مگو که خداوند آنروز عزیزترین و پرشکوه ترین ارزش ها و عظمت هایی را که آفریده است

یکجا در ساحل فرات و بر روی ریگزارهای تفتیده بیابان تف چگونه به نمایش آورد

و بر فرشتگانش عرضه کرد تا بدانند که چرا می بایست بر آدم سجده کنند .

تو خود شهیدی هستی که از خون خویش کلمه ساختی،

همچون برادرت که با قطره قطره خون خویش سخن می گوید.

آری زینب! مگو که در آنجا بر شما چه رفت؟

مگو که دشمنانتان چه کردند؟ و دوستانتان چه کردند ؟

آری ای پیامبر انقلاب حسین! ما می دانیم. ما همه را شنیده ایم .

تو پیام کربلا را، پیام شهیدان را، به درستی گذارده ای .

اما بگو ای خواهر! بگو که ما چه کنیم ؟

لحظه ای بنگر که ما چه می کشیم ؟

دمی به ما گوش کن تا مصایب خویش را با تو بازگوییم .

با تو ای خواهر مهربان!

این تو هستی که باید بر ما بگریی.

ای رسول امین برادر!

که از کربلا می آیی و در طول تاریخ بر همه نسل ها می گذری و پیام شهیدان را می رسانی.

ای که از باغ های سرخ شهادت می آیی و بوی گلهای نوشکفته آن دیار را هنوز به دامن داری!

ای دختر علی! ای خواهر!

ای که قافله سالار کاروان اسیرانی!

ما را نیز در پی این قافله با خود ببر...

دکتر علی مزینانی شریعتی

  • علی مزینانی
۰۲
بهمن
۹۴

  • علی مزینانی
۰۸
دی
۹۴

پست بانک مزینان

همزمان با هفته وحدت و در ایام میلاد پر برکت دو گل باغ نبوت و امامت ؛ سومین بانک رسمی مزینان با حضور نماینده مجلس شورای اسلامی ، فرماندار و مقامات شهرستان سبزوار و داورزن افتتاح شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛در آستانه فرخنده میلاد پیامبر مهر و رحمت حضرت محمدبن عبدالله(ص) و رئیس مذهب تشیع حضرت امام جعفر صادق (ع) ؛سومین بانک رسمی در مزینان با نام پست بانک ، با حضور مهندس سبحانی فر نماینده مردم شهرستان های سبزوار ،داورزن، خوشاب، جوین و جغتای و همچنین مهندس فلاحی فرماندار شهرستان داورزن و مقامات اداری شهرستان های سبزوار و داورزن و جمعی از مردم قدرشناس مزینان افتتاح شد.

این بانک پیش از این در محل اداری مخابرات مزینان به همشهریان مزینانی خدمات رسانی می کرد که با وسعت بخش اداری و همچنین اختصاص ساختمان جدید کار خود را به طوری رسمی آغاز کرد.

شایان ذکر است دو بانک صادرات و تجارت دیگر بانک های زادگاه فرزند شایسته ی کویردکتر علی مزینانی شریعتی می باشد که باداشتن پرسنل دلسوز و خدمتگزار از کارنامه ی خوبی نسبت به دیگر بانک های منطقه برخوردارند.

چهارمین بانک مزینان با نام ثامن الائمه (ع) تا چند سال پیش در مزینان مشغول به فعالیت بود اما به دلایل نامعلومی به جایی دیگر منتقل شده است که امیدواریم با پیگیری شورای اسلامی و دهیاری مزینان این بانک هم به محل قبلی خود بازگردد.

برای دیدن تصاویر به ادامه مطلب بروید...

  • علی مزینانی
۳۰
آذر
۹۴

 مدیر کل دفتر امور روستایی استانداری خراسان رضوی به همراه فرماندار ، بخشدار ، شورای اسلامی و شورای مزیناندهیاران بخش مرکزی شهرستان داورزن ضمن ادای احترام به شهدای مزینان از اماکن تاریخی و عمرانی زادگاه دکتر علی مزینانی شریعتی بازدید کردند.

 به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ مهندس نورمحمدی مدیر کل دفتر امور روستایی استانداری خراسان رضوی به همراه مهندس فلاحی و عبداللهی فرماندار و معاون فرمانداری شهرستان داورزن ،مهندس قربانی بخشدار بخش مرکزی ، دلبری و خزاما  شورای اسلامی و دهیار بخش مرکزی از اماکن و ابنیه تاریخی مزینان خاستگاه دکتر علی شریعتی و زادگاه بیش از 70شهید دفاع مقدس بازدید کردند و ضمن احترام به مزار شهدای گلگون کفن آرمیده در بهشت علی (ع) این دیار تاریخی در جلسه ی مسئولین شورای اسلامی و دهیاری مزینان شرکت کردند.

کاروانسرای عباسی، قنات تاریخی و تندیس فرزند شایسته کویرمزینان ،هیئت ابوالفضلی و پروژه های درمانگاه و بهزیستی مزینان از جمله اماکنی است که روز یک شنبه 29آذر مورد بازدید این مسئولین قرار گرفت.

برای دیدن تصاویر به ادامه مطلب بروید...

  • علی مزینانی
۲۶
آذر
۹۴

شریعتیبه همت شهرداری مشهد مقدس تندیس آثار فرزندشایسته کویر مزینان در میدان دکتر شریعتی (تقی آباد) نصب شد.

به گزارش شاهدان کویر مزینان؛ پس از سال ها انتظار میدان دکتر علی شریعتی (تقی آباد) که در مسیر وکیل آباد و کوهسنگی قرار گرفته و یکی از میادین اصلی شهر مشهد می باشد مزین به المان آثار فاخر فرزند شایسته کویر مزینان شد که به این میدان هویت خاصی داده است.

شهرداری مشهد علاوه بر نصب المان کتاب های دکتر علی مزینانی شریعتی پنج المان دیگر از نویسندگان و شخصیت های مطرح همانند استاد شهید مطهری ، جلال آل احمد،محمدرضا حکیمی و جعفر شهیدی کرده است تا معابر مشهد بیشتر رنگ و بوی کتاب بگیرد و بینندگان این تندیس ها به کتابخوانی تشویق شوند.

 محمدجواد میری مدیر امور هنری شهرداری مشهد با بیان اینکه این نویسنده‌ها و کتاب‌های آن‌ها بر اساس نیاز مردم انتخاب‌شده‌اند، تصریح کرد: این کتاب‌ها با ترکیبی از جامعه‌شناسی، اسلام‌شناسی، انسان‌شناسی و رفتارشناسی انتخاب‌شده‌اند.

وی تاکید کرد: این المان‌ها با هدف ترویج کتابخوانی و ارتقای سطح مطالعه مردم در سطح‌ شهر نصب شده اند.
  • علی مزینانی
۰۴
آذر
۹۴

دکتر احسان مزینانی شریعتی گفت: ایران در مقایسه با دیگر کشورهای اسلامی نسبت به ناامنی‌های ناشی از بنیادگرایی واکسینه شده است و تنها جای امن منطقه است؛ این از کار روشنفکران دینی ریشه می‌گیرد که براساس تجربه‌هایی که داشته‌ایم کشور را در مقابل چنین تفکراتی واکسینه کرده‌اند.

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)منطقه البرز، دکتر احسان مزینانی شریعتی ، در نشست «شریعتی و امروز» که توسط انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی در سالن غدیر دانشکده علوم انسانی برگزار شد، گفت: امروز به مناسبت هشتاد و دومین سالگرد تولد علی شریعتی این جلسه توسط انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی تشکیل شده است تا بحث «شریعتی و امروز » را باز کنیم و امیدواریم که این بحث تداوم داشته باشد.

وی خاطرنشان کرد: بحث این است که وقتی نامی از شریعتی مطرح می‌شود؛ گذشته‌ای نیز به همراه آن تداعی می‌شود؛ اما شریعتی علاوه بر اینکه حرف‌هایی را مطرح کرده، تاثیراتی نیز بر جامعه گذاشته است.

فرزند دکتر علی مزینانی شریعتی به برداشت‌های متنوع و گاه متناقض از کلام و تاثیر پدرش اشاره کرد و گفت: شریعتی به همه جور اتهامی متهم است؛ این اتهامات گاهی بیان می‌دارد که شرایط کنونی و موجود اثری از تاثیرات کار وی است و عده‌ای نیز او را به همراهی با نظام‌های محافظه کار و خواستار حفظ وضع موجود زمان خود متهم می‌کنند.

این استاد دانشگاه افزود: پس در حال حاضر با سوء برداشت‌های زیادی نسبت به شریعتی مواجه هستیم و البته این سوء برداشت‌هایی که از شریعتی شده است نشان می‌دهد که نمی‌توان آنها را پذیرفت.

وی ادامه داد: فراسوی همه این سوء برداشت‌ها شریعتی را باید در زمان خود مورد بررسی قرار داد و به این سوال‌ها از جانب وی پاسخ داد که او بحران را در چه چیزی می‌دیده است؟ ریشه بحران را چه چیزی می‌دانسته؟ جامعه ایده آل خود را چگونه ترسیم کرده است و راه رسیدن با آن جامعه را چگونه تشریح کرده است.

شریعتی سوءاستفاده از مفهوم تفکر سلفی را گوشزد کرد و گفت: تفکر سلفی که در حال حاضر مورد سوء استفاده قرار گرفته است متعلق به نواندیشان دینی چون سید جمال الدین اسدآبادی است که ادامه آن به شریعتی می‌رسد؛ شریعتی به عنوان یک گفتمان هنوز مطرح است.

وی ورود جهان به تجدد را از طریق پروژه نودین پیرایی یارنسانس اعلام کرد و گفت: رفورماسیون در جهان اسلام نیز در اندیشه سید جمال الدین اسدآبادی، اقبال لاهوری و علی شریعتی ریشه دارد که همچنان مطرح است و البته برداشت‌های درست و نادرست زیادی از آن صورت گرفته است.

فرزنددکتر شریعتی خاطرنشان کرد: حال باید فهم درست این پروژه و روش آن را دنبال کرد؛ به قول نیچه چندبرخورد را می‌توان در مواجهه با یک پدیده از خود بروز داد یکی اینکه بخواهیم گذشته و عظمت آنرا حفظ و بازگردانیم و دوم روش انتقادی و برخورد روشنفکرانه با گذشته است.

این استاد دانشگاه افزود: هرکدام از این دو روش نقطه‌هایی از واقعیت را به ما نشان می‌دهند اما روشی که شریعتی و دیگر نواندیشان دینی در مواجهه تاریخ گذشته در پیش گرفتند یک روش از سرگیرانه و ساختارگشایانه است که به دنبال تصلب و زنگارزدایی از ساختار متصلب ایجاد شده از تاریخ گذشته است.

وی تصریح کرد: این روش به گذشته رجوع می‌کند ولی بر خلاف روش سنت‌گرا که تمایل دارد عظمت گذشته را حفظ کند؛ با نگاهی نقادانه به دنبال تصلب‌زدایی از شرایطی است که تاریخ گذشته ایجاد کرده است.

شریعتی به نواندیشی دینی و عملکرد آن اشاره کرد و ادامه داد: نواندیشان دینی در عین حالی که گذشته را نقد می‌کردند آینده نگر نیز بودند و گذشته را در خدمت آینده قرار می‌دادند.

فرزند دکتر علی شریعتی مثالی برای بیان تفاوت میان ظاهر و باطن اسلام را ذکر کرد و گفت: دین اسلام به دلیل اینکه شرایط یکباره و ناگهانی تغییر نظام موجود فراهم نبود با برده‌داری به طور واضح مخالفت نکرد اما اگر روح اسلام را در نظر بگیریم همه اشکال بردگی را رد می‌کنیم ولی اگر ظاهر را بگیریم به دلیل وجود بردگی در دوران اسلامی بردگی را مجاز می‌شمریم.

وی ادامه داد: عصر ما با عصر پدران ما متفاوت است؛ شریعتی آن روز با پدیده‌ای به نام بنیادگرایی که رشد کرده و هم سنت‌گرایی را می‌کوبد و هم نوگرایی را طرد می‌کند، مواجه نبود.

شریعتی یادآورشد: بنیادگرایی به پدیده ویژه‌ای تبدیل شده است که در حال رشد بوده و همانند فاشیسم و نازیسم اما در شرایط امروز عمل می‌کند و البته پدران ما چنین پدیده‌ای را ندیده بودند.

این استاد دانشگاه به ناامنی‌های ناشی از بنیادگرایی کنونی از پاریس تا خاورمیانه اشاره کرد و گفت: جهان کنونی با ناامنی زیادی مواجه است و آنطور که پیداست امروز ایران تنها جای امن جهان است که از خطر تفکرات بنیادگرایانه در امان است.

شریعتی مهم‌ترین دلیل این امنیت را عملکرد روشنفکران دینی دانست و افزود: ملت ما امروز به خاطر تجربه‌های گذشته و دستاوردهای مثبت روشنفکری دینی نسبت به خطر بنیادگرایی واکسینه شده است و از این جهت از تمامی کشورهای اسلامی امن‌تر هستیم.

در ادامه این جلسه فرزند دکتر شریعتی به پرسش تعدادی از دانشجویان حاضر در سالن پاسخ گفت که در جواب به سوالی مبنی بر شباهت دنیای امروز با دنیای شریعتی گفت: همانطور که در زمان وی قطب بندی سوسیالیسم و کاپیتالیسم جهان را تقسیم کرده بود امروز نیز این قطب بندی‌ها ادامه دارد با این تفاوت که ایدئولوژی‌ها پایان یافته و عصر پساها فرارسیده است و جهان به دو بخش شمال و جنوب تقسیم شده است.

وی در پاسخ به اینکه شریعتی را باید سیاست مدار بدانیم یا جامعه شناس گفت: شریعتی از دوران جوانی مبارزی سیاسی بود که البته از این مبارزه‌ها متحمل فشار و زندان نیز شد اما در دوره آخر و زمانی که به ایران باز می‌گردد مشکلات جامعه ایران را در مفهومی به نام «استحمار» می‌بیند.

این استاد دانشگاه افزود: شریعتی جامعه آن روز را در بند دین و مذهبی می‌بیند که تا وقتی آن را از زندان ارتجاع نجات ندهیم امیدی به اصلاح آن نیست. شریعتی به دنبال بازنگری درون دینی است و البته در دوران جوانی به دنبال تغییر نظام سیاسی حاکم بود.

یکی از دانشجویان حاضر مساله مشکوک بودن مرگ دکتر شریعتی را مطرح کرد که وی بر این مساله صحه گذاشت و خاطرنشان کرد: این مرگ مشکوک و غیر طبیعی بود و به دلیل مشکلات ناشی از بعد مسافت و به دلیل وقوع حادثه در خارج از کشور این مساله مشکوک مانده است اگرچه همچنان بررسی‌ها ادامه دارد.

وی در توضیح جامعه ایده‌آل و مورد نظر دکتر شریعتی گفت: در اندیشه شریعتی، سوءبرداشت از دین و «استحمار» ریشه تمام مشکلات ما بود؛ پس برای رفع آن به انقلابی فرهنگی نیاز بود تا بعد از آن به جامعه‌ای آزاد، برابر و معنوی دست یابیم.

این استاد دانشگاه خلاصه جامعه ایده‌آل شریعتی را الهام گرفته از پیامبران الهی دانست و گفت: نهایت خواسته وی آزادی، برابری و عرفان است که در چارچوبی سوسیال دموکراتیک جریان دارد و از نظر فرهنگی نیز اخلاقی و متعالی است.

فرزند دکتر شریعتی در پایان روش رسیدن به جامعه ایده‌آل را روش انقلابی به معنای جدید دانست و افزود: این روش نه به دنبال اسقاط نظام از پایین و نه به دنبال اصلاح آن از بالا بود بلکه سعی داشت با انقلابی ارزشی با آگاهی و آزادی بخشی رفتار انسان را عوض کند.

  • علی مزینانی
۰۲
آذر
۹۴

ذوم آذر سالروز هشتاد و دومین سالروز تولد فرزندشایسته ی کویرمزینان نویسنده، متفکر، جامعه‌شناس و پژوهشگر دینی دکتر علی مزینانی شریعتی مبارک باد.

 ناگفته‌هایی از زندگی علی شریعتی / پوران شریعت رضوی ازخاطرات همسرش می گوید!

  • علی مزینانی
۰۸
شهریور
۹۴
دکتر احسان شریعتی مزینانی فرزند برومند فرزندشایسته ی کویر دکتر علی مزینانی شریعتی که به منظور شرکت در مراسم ترحیم زنده یاد مصیب عطاری به سبزوار مسافرت کرده است با حضور در زادگاهش مزینان از آماده سازی تندیس پدرش بازدید کرد.









عکس : مهدی مزینانی(آزاده)
  • علی مزینانی
۰۴
تیر
۹۴


بهمن  ماه سال گذشته  نویسنده ی جوان مزینانی که آثار فراوانی درباره ی شهدای دفاع مقدس به خصوص شهدای مزینان نوشته و به چاپ رسانده اند مطلبی در باره فرزند شایسته کویرمزینان دکتر علی مزینانی شریعتی برایمان ارسال نمودند که منتظر فرصتی بودیم تا این مطلب را منتشر نماییم اما به دلیل مشکلاتی که برای وب شاهدان کویرمزینان در بلاگفا پیش آمد این موضوع به فراموشی سپرده شد اما پس از رفع نسبی مشکل این مطلب آماده ی انتشار گردید که ضمن تشکر از سرکارخانم طیبه مزینانی بدون هیچ تغییری تقدیم مخاطبان گرانمایه می شود.                                                                                                                                                                                                                                                                      
    طیبه مزینانی بسم الله الرحمن الرحیم

چندی قبل پیشنهاد دادند، نریشن مستندی تلویزیونی رادربارۀ عالم بزرگ میرزا جوادآقای تهرانی، متوّفی سال1368 بنویسم. میرزا، از معدود علمایی بود که در دوران 8سال دفاع مقدس با وجود سنی نزدیک به هشتاد سال، چندین بار به جبهه وخط مقدم رفت و به دستور و خواهش مستقیم امام خمینی(ره) جهت تدریس به مشهد بازگشت. زُهد، تقوا و تواضع این عالم ربانی بدان حد بود که هیچگاه از خود با القاب حجت الاسلام و آیت الله یاد نکرد و تنهاخود را ، جواد معرفی می­ کرد حتی در مقابل شاگردانش. برای شناخت حدّت تقوا و علم و بزرگواری میرزا جوادآقای تهرانی همین بس که مقام معظم رهبری از ایشان با عنوان " عبد صالح خدا" یاد کرده­اند.

حین تحقیق دربارۀ ایشان به مطلبی برخوردم که برایم بسیار جالب بود. آن هم روایاتی ازاعلام نظر صریح ایشان دربارۀ اندیشمند بزرگ؛ دکتر علی شریعتی بود که شدت انصاف ایشان در آن دوره، بنده را چنان شگفت زده کرد که تصمیم گرفتم آن را با شما به اشتراک بگذارم.

بنده جهت ادای حق مولف و راوی عین مطلب را با منبع ذکر می ­کنم. خواهشمندم در صورت صلاحدید و بارگزاری بر روی هر سایتی لطفا تمامی مطلب کپی شود تا در صورت ایجاد شبهه، به اصل سند مراجعه گردد.

ارادتمند شما: طیبه مزینانی 

                                                                                                                                                         458814_374

 منبع: کتاب مفسرّ ربانی: مجموعه مقالات بزرگداشت آیت الله میرزا جواد اقا تهرانی(ره) به کوشش جمعی از فضلای خراسان، انتشارات موسسۀ معارف اسلامی امام رضا(ع)، اسفند1388 ، صفحات48، 49، 50، 51

بعد از ظهر تابستانی بود که به اتفاق دو برادر، زنگ درب منزل را فشار دادیم. بعد از چند ثانیه درب باز شد و فردی با قامت بلند و کمر خمیده، با چهره­ ای باز و لبخندی بر لب، گوی سبقت را در سلام از ما گرفت و با تواضع خاص خود، به داخل منزل دعوت نمود. وارد شدیم و به اتاقی که مخصوص ملاقات­ها و مراجعۀ ارباب رجوع بود، رفتیم. اتاقی بسیار ساده و دور از هرگونه تشریفات و تجملات، ولی تمیز و مرتب و خوشبو بود که با پتوی ملافه کشیده و سفید آراسته؛ و پس از لحظه ­ای با سینی چای و چهره­ ای گیرا و خوش­آمدگویی، شخصاً از ما پذیرایی نمود و در کنار ما همچون پدری مهربان نشست و گفت: بفرمایید.

من که پیشنهاد دهنده ملاقات بودم، سخن را آغاز نمودم. بدون مقدمه رفتم سر اصل موضوع و عرض کردم: همانطور که تلفنی خدمت شما عرض کردم ما جلسه­ ای داریم با این خصوصیات... و آقای... استاد و مدیر جلسه­ اند[ایشان استاد دانشگاه فردوسی در رشتۀ فیزیک بود] که در کنفرانسی که من دربارۀ دکتر شریعتی و نسبت­های واردشده به ایشان تحقیق کردم، به عنوان معترض، بحث­هایی مطرح نموده­اند. در نهایت، به علت کافی نبودن اطلاعات افراد جلسه و ادعاهای ایشان بر حقانیت دکتر شریعتی، بنده پیشنهاد مراجعه به نظر و قضاوت حضرت عالی نمودم و افراد جمع پذیرفته ­اند. لذا خواهشمندیم نظر خود را در خصوص مسئلۀ مورد اختلاف ما ابراز فرمایید چرا که شما مورد وثوق همۀ ما هستید.

ایشان با همان وقار و متانت و ادب با حالت تبسم گفتند: البته همه اول ممکن است بپذیرند؛ ولی تا جایی که مطابق ذوق و سلیقۀ آنان باشد و ممکن است با ابراز نظر مخالف ذوق خود، این ایمان و وثوق باطل شود.

در جواب عرض کردم: بدون حب و بغض، تسلیم حرف حق و حقیقت و نظر شما خواهیم بود.

لذا ایشان با شیوایی و گرمی خاص خود، این طور بیان کردند: دکتر علی شریعتی، علی­رغم صحبت­ بسیاری از افراد و حرف­هایی که زده­ اند، فردی بسیار دلسوز، مخلص، پرجوش و با همۀ وجود در خدمت اسلام و نسل جوان است و بسیار خدمت کرده و نسل جوان دانشگاهی را از گمراهی و افتادن در دام مکاتب الحادی، نجات داده است. البته یگانه مشکل ایشان، تخصصی نبودن اطلاعات و معلوماتشان دربارۀ اسلام است؛ با وجود اینکه در علومی مانند جامعه ­شناسی و تاریخ و غیره، اطلاعات بسیاری دارد.

این مطالب را آنچنان متواضعانه و از روی بزرگواری مطرح نمودند که ضمن قابل قبول بودن برای استاد جلسه، انصاف ایشان نظر مرا دربارۀ دکتر شریعتی 180درجه تغییر داد.

    [تصویر :  shariati-1.JPG]

 ** ** در مورد کتاب­ها و آثار مرحوم دکتر علی شریعتی که در نزد برخی از آقایان، مطالعۀ آن مضرّ و بلکه گمراه­ کننده بود و من که کتابدارم نمی­ دانم کتاب­های آن مرحوم را در اختیار مراجعین و طالبین آثار ایشان قرار دهم یا نه، در آن زمان که مرحوم دکتر شریعتی در قید حیات بودند، شاید حدود 15سال قبل، روزی خدمت حضرت آیت الله میرزا جوادآقا رسیدم و چون دیدم آقایی روحانی معمّر خدمتشان بود، حرفی نزدم. نیم ساعتی گذشت آن آقای روحانی نرفت. ناگزیر از حضور وی از فقید سعید آقای میرزا جوادآقا سوال خود را طرح کردم. بدین مضمون: آیا منِ کتابدار می­ توانم کتاب­های دکتر شریعتی را به درخواست­ کنندگان آثار وی، برای مطالعه در اختیارشان بگذارم؟ زیرا عده ­ای کتابهای ایشان را بهترین و ارزنده­ ترین اثر اعتقادی می ­دانند و گروهی کتاب­های او را مضلّ و مُسفّل  می ­دانند. تکلیف من چیست؟

در این موقع آن مرد روحانی که خود را به نام آخوندی مدیر دارالکتب اسلامیۀ تهران معرفی کرد، فرمود حال که این آقا این سوال را طرح کردند فی­ الواقع من از تهران به مشهد که مشرف شده­ ام یک هدفم هم این بود که خدمتتان برسم و از نظر حضرتعالی در این مورد استفاده کنم.

مرحوم میرزا ـ اعلی ­الله مقامه ـ فرمودند: اکثر کتاب­های دکتر را مطالعه کرده­ام؛ از جمله کتاب اسلام شناسی او را.

فوراً حرکت فرمودند و کتاب اسلام ­شناسی را از قفسۀ کتاب بیرون آورده و فرمودند: آنچه اشکال دیده ­ام نشانی گذاشتم و به ابوی محترمشان ـ منظور استاد محمدتقی شریعتی رحمه الله علیه ـ با تلفن، مراتب اشتباهات و اشکالات کتاب را تذکر دادم. پدر ایشان فرمودند: روزی با علی خدمت می­ رسیم. روزی همراه دکتر تشریف آوردند منزل و اشکالات طرح شد و ایشان پذیرفتند و قرار شد در چاپ دوم اصلاح شود. بعد از مدتی که به چاپ مجدد رسید، دیدم اشکالات کتاب تصحیح نشده و من با تلفن، مراتب را به پدر آن مرحوم تذکّر دادم. فرمودند: قضیّه از این قرار است که وقتی دکتر، اشکالات را برای شرکت انتشار تهران فرستادند تا در چاپ مجدد اصلاح کنند، آقای محجوب مدیر عامل شرکت انتشار، اظهار داشتند: خیلی معذرت می­ خواهیم؛ چون کتاب در بازار نایاب شده بود و برای تجدید چاپ آن، مکرر مراجعه می­ کردند، قبلاً ما چاپ وانتشار داده­ ایم و دکتر از این بابت، خیلی ناراحت شده بود.

دربارۀ سایر کتاب­های ایشان هم که بررسی شد، فی ­الواقع دکتر در کتاب­های خود، غرض سوء یا سوءنیتی دربارۀ دین و اسلام ندارند. صرفاً نظرات خود را از دیدگاه جامعه­ شناسی مطرح ساخته ­اند؛ آن هم تحت عنوان نظر، نه واقع امر.

بنابراین، کتاب­های ایشان، برای جامعه اسلامی، یک رسالۀ علمیۀ اعتقادی نیست؛ بلکه نظریۀ جامعه ­شناسی دینی است و طرفداران سرسخت ایشان دربارۀ او غلو می ­کنند و یا مخالفین وی که دربارۀ آثارش نظر بدبینانه داشتند و کتاب­های آن مرحوم را جزء کتب ضالّه می­ دانند، هر دو گروه اشتباه می­کنند. لذا کتاب­های مرحوم دکتر شریعتی را نمی ­توان به هر جوان نوپای دبیرستانی برای مطالعه داد که ممکن است اشتباه فکر کند؛ ولی مطالعۀ آن برای افراد دادرای فهم و سواد مانعی ندارد.

  • علی مزینانی
۳۱
خرداد
۹۴
n5u1_شریعت.jpgxdzq_شریعت3.jpg

همزمان با سالروز شهادت فرزندشایسته کویردکتر علی مزینانی شریعتی مراسم بزرگداشتی با حضور شخصیت ها و فعالان سیاسی در حسینیه برغمدی های مقیم تهران برگزار شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ در این مراسم که به دعوت دکتر محمدرضا راه چمنی دبیر کل حزب وحدت و همکاری ملی و با حضور اعضاء شورای اسلامی شهر تهران نمایندگان ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی و برخی چهر ه های فرهنگی و سیاسی برگزار شد حجت الاسلام سید هادی خامنه ای پیرامون شخصیت دکتر علی شریعتی و همچنان مسائل روز از جمله جنایات گرو ه های تکفیری سخنرانی کرد.

این مراسم همزمان با اذان و  افطار مدعوین در حسینیه برغمدی ها واقع در خیابان هنگام برگزار شد و دکتر راه چمنی نیز توضیحاتی در باره دکتر علی شریعتی و کویرتاریخی مزینان ارائه کرد.

مهندس غرضی ، سید هادی خامنه ای ، مهندس سالاری ، مهندس سبحانی فر، حجج اسلام رجایی نیا و احمدی از جمله مقامات سیاسی بودند که در این مراسم حضور داشتند همچنین جمعی از گروه فرهنگی شاهدان کویرمزینان به دعوت دکتر راه چمنی در این مراسم شرکت کردند.


  • علی مزینانی
۳۰
خرداد
۹۴

مراسم سی و هشتمین سالگرد درگذشت زنده یاد دکتر علی شریعتی مزینانی جمعه شب در زادگاهش مزینان  در غرب خراسان رضوی برگزار شد.





به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛رئیس شورای اسلامی ر مزینان در حاشیه این مراسم به خبرنگار ایرنا گفت: مراسم سالگرد درگذشت مرحوم دکتر شریعتی هر سال به صورت مردمی و با حضور علاقه مندان به فرهنگ و اندیشه در روستای مزینان برگزار می شود.

مهدی مزینانی آزاده افزود: در این مراسم اقشار مختلف مردم بوِیژه نخبگان، دانشجویان، دانشگاهیان، فرهنگیان، فرهیختگان و مردم شهرستان های مجاور در این مراسم شرکت داشتند.

دکتر علی شریعتی مزینانی دوم آذر ماه 1312 در  مزینان از توابع شهرستان داورزن چشم به جهان گشود.

وی پژوهشگر دینی و از مبارزان و فعالان مذهبی و سیاسی و از نظریه پردازان انقلاب اسلامی بود که در سن چهل و چهارسالگی در 29 خرداد 1356 در انگلستان درگذشت و در دمشق سوریه به خاک سپرده شد.

خودسازی انقلابی، ابوذر، بازگشت، ما و اقبال، تحلیلی از مناسک حج، شیعه، نیایش، تشیع علوی و تشیع صفوی، هبوط در کویر، زن، تاریخ و شناخت ادیان، حسین وارث آدم، علی حقیقتی بر گونه اساطیر و جهان بینی و ایدئولوژی از جمله آثار دکتر علی شریعتی است.


  • علی مزینانی
۲۸
خرداد
۹۴

دعای روزهای ماه مبارک رمضان

روزه داران مزینانی در شبهای ماه مبارک رمضان علاوه برمزینان در شهرهای بزرگ کشور نیز باحضور در هیئات مذهبی وابسته به مزینانی ها شرکت می نمایند.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ مردم خداجو و مومن دارالعارفین مزینان طبق سنوات گذشته هر روز عصر قبل از نماز مغرب و عشا در مسجد جامع مزینان با حضور در محفل قرآنی آیات نورانی قرآن کریم را تلاوت می نمایند و بعد از افطار نیز ضمن قرائت دعای جوشن کبیر از سخنرانی روحانیت مزینان بهره مند می شوند.

در مشهد مقدس نیز همشهریان ساکن در جوار بارگاه ملکوتی امام هشتم شیعیان با حضور در هیئت الغدیر واقع در خیابان امام رضا(ع) از امشب ساعت 22 باقرائت آیات نورانی کلام الله مجید و دعای افتتاح به استقبال ماه مبارک رمضان می روند.

و اما مزینانی های مقیم تهران هرشب با حضور در مهدیه مزینانی ها در شرق تهران ضمن بهره مندی از تلاوت آیات  قرآن کریم و دعای جوشن کبیر با ذکر اسامی عزیزانی که سالهای گذشته از دنیا رفته اند یاد درگذشتگان خود را گرامی می دارند.

بنا بر اعلام سامانه پیامکی مهدیه مزینانی ها ؛ حجج اسلام انصاریان ، صمدی و علی پناه در شبهای ماه مبارک رمضان که از ساعت 22 برگزار می شود سخنرانی می کنند و در لیالی قدر نیز حجت الاسلام دکتر احمدی ویژه برنامه ی احیا را اجرا می نماید.

شایان ذکر است با توجه به همزمانی سی و هشتمین سالروز شهادت معلم شهید انقلاب دکتر علی مزینانی  شریعتی با ایام ماه مبارک رمضان  برنامه ی بزرگداشتی در هیئات مذهبی مزینان ، مشهد و تهران برگزارمی گردد و یاد این فرزند شایسته کویر  توسط همشهریانش زنده نگهداشته می شود.

  • علی مزینانی
۲۸
خرداد
۹۴

 IMG-20150617-WA0016

مراسم یادی از معلم انقلاب دکتر علی شریعتی  به همت مجمع نیروهای خط امام (ره)استان خوزستان وجمعیت زنان مسلمان نواندیش برگزار گردید.

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از کمیته اطلاع رسانی مجمع نیروهای خط امام (ره)در استان خوزستان؛  اسداله سرافراز سخنران این مراسم، به تشریح تفکرات، آثار و آموزه های این روشنفکر دینی پرداخت.

وی اظهار کرد: نخستین پرسشی که درباره شریعتی و گفتمان مطرح می شود این است که چه نیازی به شریعتی داریم و گفتمان او اکنون به چه کار می آید؟

سرافراز افزود: میان شخصیت ها و روشنفکران دینی قبل و بعد از انقلاب شخصیت ها و چهره های زیادی هستند اما علیرغم گذشت زمان توجه نسبت به شریعتی کاسته نشده است.

وی شریعتی را بخشی از تاریخ انقلاب و تاریخ نواندیشی دینی ما عنوان کرد و گفت: وقتی به یاد مفاهیمی چون انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی، اصلاح گری دینی و روشنفکری دینی می افتیم نام شریعتی از بقیه پررنگ تر است.

سرافراز اضافه کرد: شریعتی هنوز برای مخاطب ما حرف و پیام بسیاری دارد و علیرغم اینکه تا کنون نقدهای زیادی به او و آموزه هایش وارد شده هنوز برای جامعه جذابیت دارد به طوری که علیرغم بحران در کتابخوانی کشور، آثار شریعتی هنوز خوانده می شود و این نشان می دهد که او با دیگر روشنفکران دینی تفاوت معناداری دارد.

به گفته وی، شریعتی بی شک نماینده روشنفکران دینی معاصر و یکی از مصلحان اجتماعی است و تردیدی نیست که او تاثیرگذارترین و پرمخاطب ترین روشنفکر دینی است به همین دلیل همه روشنفکران دینی پس از انقلاب از آموزه های او الهام گرفته اند.

وی هویت دینی ما را مدیون استفاده از گفتار و آثار شریعتی دانست و افزود: او مانند قله هایی است که نمی شود آنها را ندید و حتی آنها که با او همدل نیستند نیز نمی توانند از او چشم پوشی کنند که این نشانه تاثیرگذاری شریعتی است.

روی ادامه مطلب کلیک کنید...

  • علی مزینانی
۲۶
خرداد
۹۴


مراسم بزرگداشت دکتر علی مزینانی شریعتی با عنوان ” یادی از معلم انقلاب” در اهواز برگزار می شود.

IMG-20150615-WA0087

به گزارش شاهدان کویرمزینان ، مراسم بزرگداشت دکتر علی شریعتی با عنوان ” یادی از معلم انقلاب” با همت جمعی از جوانان اصلاح طلب در اهواز برگزار می شود.

این همایش به مناسبت سی و هشتمین  سال درگذشت دکتر علی شریعتی به همت مجمع نیروهای خط امام خوزستان و جمعیت زنان مسلمان نو اندیش خوزستان برگزار می شود.

همایش “یادی از معلم انقلاب” با حضور علیرضا مسرور و اسداله سرافراز امروز ۳ شنبه، ۲۶ خردادماه ساعت ۱۹ در امانیه، منصفی شرقی، روبروی شرکت توزیع برق، ساختمان امید، طبقه ۶ واحد ۹ برگزار می شود.

منبع : خورنا

  • علی مزینانی
۲۵
خرداد
۹۴

ستادبزرگداشت مراسم سالگرد دکتر علی مزینانی شریعتی همزمان با سالروز شهادت فرزندشایسته کویر مراسم بزرگداشتی را در مزینان برگزار می نماید.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ مراسم سی و هشتمین سالگرد شهادت فرزند شایسته کویرمزینان، اندیشمند شهید دکتر علی شریعتی روز جمعه 29 خرداد با همکاری شورای اسلامی مزینان برگزار می شود.

مهدی مزینانی آزاده رئیس شورای اسلامی مزینان با اعلام این خبر اظهار داشت: هرچند امسال سالگرد شهادت دکتر شریعتی مصادف با ماه مبارک رمضان شده است و ما نمی توانیم در خدمت دوستداران و علاقمندان این استاد شهید باشیم اما طبق سنوات گذشته مراسم سالگرد را برگزار می نماییم ولی با این تفاوت که این مراسم همزمان با نماز مغرب و عشا و افطاری به شرکت کنندگان آغاز می شود.

وی افزود: مزینان در هر شرایطی آماده ی برگزاری مراسم در خور شأن فرزند شایسته اش می باشد حتی اگر هیچ مسئول و مقام مملکتی و دولتی در این مراسم حضور نداشته باشد .

وی تاکید کرد : گاه شنیده می شود که مراسم سالگرد و یا بزرگداشت در شهرهای دیگر مانند سبزوار برگزار شود که این کار دور از انصاف است و بهتر است همشهریان محترم اگر ایده ای دارند با ما در میان بگذارند و مطمئن باشند از هرگونه کمکی دریغ نخواهیم کرد دکتر علی شریعتی به قول پدر فرزانه اش استاد محمدتقی شریعتی ، مزینانی است و خارج کردن او از این دیار جفا به مردم مزینان است. البته در همت و پیگیری این افراد که به یقین دلسوز هستند هیچ شکی نیست ولی مزینان و مزینانی آمادگی هرگونه مراسمی را دارد و بهتر است این عزیزان قبل از هر اقدامی با ستاد بزرگداشت شریعتی در مزینان مشورت نمایند.

مزینانی خاطر نشان کرد: حدود سی سال است که ما مراسم بزرگداشت را در مزینان برگزار می کنیم بدون آنکه ریالی از اداره و یا سازمانی دریافت نماییم امسال هم خود مزینانی ها هزینه های مراسم را برعهده گرفته اند و انشاءالله بتوانیم مجلس آبرومندی برگزار کنیم.

  • علی مزینانی
۲۳
خرداد
۹۴


تا سحر ای شمع بر بالین من
امشب از بهر خدا بیدار باش
سایه ی غم ناگهان بر دل نشست
رحم کن امشب مرا غمخوار باش

آه ای یاران بفریادم رسید
ورنه مرگ امشب بفریادم رسد
ترسم آن شیرینتر از جانم ز راه
چون به دام مرگ افتادم رسد

گریه و فریاد بس کن شمع من!
بر دل ریشم نمک دیگر مپاش
قصه’ بیتابی دل پیش من
بیش از این دیگر مگو خاموش باش

همدم من مونس من شمع من
جز توام در این جهان غمخوار کو
ون دراین صحرای وحشتزای مرگ
وای بر من وای برمن یار کو؟

وندرین زندان امشب شمع من

دست خواهم شستن از این زندگی
تا که فردا همچو شیران بشکنند
ملتم زنجیرهای بندگی

  • علی مزینانی
۲۱
خرداد
۹۴

 هشت روز دیگر سالروز شهادت فرزند کویر مزینان می رسد روزی که با رجعتش سرآغاز خیزش دانشجویان و حرکت توفنده ملت علیه رژیم ستمشاهی شد و او شریعتی شد برای نسل امروز و هر روز سخنان ارزنده اش حتی به طنز بعضی از کسانی که می خواستند شخصیت او را بد جلوه دهند؛ هادی راه و گرمی محافل مشتاقان شد .

سی و هشت سال از شهادت دکتر علی مزینانی شریعتی می گذرد چه برایش سالگرد بگیرند و چه به بهانه های مختلف یادی از او نکنند شریعتی شریعتی است و این شمع کویر همیشه نامیراست و پسر مزینان نامش نامی ترین نامداران مزینان ، سبزوار و خراسان بزرگ است...

شاهدان کویرمزینان به مناسبت فرا رسیدن سی و هشتمین سالگرد شهادت فرزند شایسته ی کویر دکتر علی مزینانی شریعتی همانند سالهای گذشته هر روز مطلبی تازه که تا کنون در در این پایگاه منتشر نکرده تقدیم مخاطبان گرانمایه می نماید و در این راه از تمامی فرهیختگان مزینانی و غیر مزینانی طلب همراهی می نماید تا چنانچه خود نوشته ای دارند و یا مطلبی شایسته ی بازنشر در فضای مجازی سراغ دارند  برای ما به ایمیل alimazinani@mihanmail.ir  ارسال نمایند.


۹۳۰۳-۵t323


سفارش دکتر به پسرش بود که: «اگر می‌خواهی در دستان هیچ دیکتاتوری گرفتار نشوی، فقط یک کار کن… بخوان و بخوان و بخوان»

پدرم می‌گفت، آزادی یعنی آزادی مخالف

دکترعلی شریعتی دارنده پروژه‌ای است که البته با او شروع نشده و بعد از او نیز متوقف نمانده است، طرحی برای تحول اجتماعی و شیوه زندگی که موافقین و مخالفین خود را حتی در میان دوستداران خود شریعتی دارد. احسان شریعتی را می‌توان به‌راحتی به پرسش گرفت و با او صمیمانه به گفت‌وگو نشست.

فرزند ارشد و تنها پسر دکتر علی شریعتی. کسی که مخاطب بخشی از نامه‌های معروف و تاثیرگذار پدرش در روزهای طوفانی منتهی به انقلاب بود. یکی از مشهورترین دیوارنوشته‌های آن روزهای به‌یاد ماندنی، این سفارش دکتر به پسرش بود که: «اگر می‌خواهی در دستان هیچ دیکتاتوری گرفتار نشوی، فقط یک کار کن… بخوان و بخوان و بخوان»! شریعتی پسرش را به عنوان نماینده سیل مخاطبانش محسوب می‌کرد و امید داشت که احسان راه ناتمام او را در پیش گیرد. احسان ۱۸ساله که به خواست پدر برای تحصیل در آمریکا اقامت گزیده بود، در ابتدای تحصیلات آکادمیکش، پدر را از دست داد پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در آمریکا و اروپا در سال ۱۹۹۷ میلادی (۱۳۷۶ شمسی) در رشته فلسفه دانشگاه سوربن پاریس ثبت‌نام کرد و شروع به گذراندن واحدهای گرایش جدید خود فلسفه اگزیستانسو فنومنولوژی کرد.

شریعتی در سال ۱۳۸۶ و به‌مناسبت سی‌امین سالگرد درگذشت علی شریعتی به ایران برگشت و در نیمسال اول تحصیلی سال ۸۸_۱۳۸۷ به تدریس در دانشگاه تهران مشغول شد.

در ترم اول تدریس او در دانشگاه تهران، درس فلسفه‌های اگزیستانس به او واگذار شد و در نیمسال دوم تحصیلی به تدریس فلسفه‌های جدید و معاصر در دانشگاه تهران پرداخت. او گاهی به عنوان استاد داور پایان‌نامه‌ها در دانشگاه تهران حضور می‌یابد. سی و ششمین سالگرد درگذشت استاد بزرگ علی شریعتی بهانه‌ای شد تا با وی گفت‌وگو کنیم، مشروح مصاحبه تفصیلی «آرمان» با این استاد دانشگاه در ذیل آمده است:

آقای دکتر برخی می‌گویند که اندیشه را در ابتدای امر دکتر شریعتی بر اساس افکار و اعمال سید جمال الدین اسد آبادی بنیاد گذاشته، آیا شما این تعبیر را قبول می‌کنید؟
اصطلاح اسلام سیاسی توسط مستشرقین اروپایی به وجود آمد و بعد رایج شد واکنون هم ما به کار می‌بریم. اشخاصی مثل اولیویورای فرانسوی و اینگونه شرق‌شناسان، یعنی ایران و اسلام شناسان، این اصطلاح را آوردند برای اصطلاح که چند دهه است در جهان اسلام شروع شده که بعضی اوقات غربی‌ها می‌گویند ولی این اصطلاحات دقیق نیست زیرا اسلام به ذات خودش از روزی که پیامبر (ص) یک دولت شهری را ایجاد کرد، سیاسی بوده و همچنین اسلام به عنوان یک پارامتر دینی، عقیدتی و فرهنگی در همه معادلات سیاسی و تحولات تاریخی نقش بازی کرده است.

دین اسلام از روزی که آمده با امپراتوری‌ها درگیر شد و تا به امروز نقش سیاسی بازی کرده است. بنابراین این اصطلاح اسلام سیاسی رسا و روشن نیست. ولی اگر منظور احیاگری، اصلاح‌گری رنسانس، رفرماسیون معادل‌های اسلامی آن چیزی باشد که در غرب به آن نوزایی و بازپیرایی دینی می‌گویند، بله، این جریانی است که از زمان سید جمال‌الدین اسد‌آبادی تا اقبال لاهوری و تا دکتر شریعتی در ایران یک پروژه‌ای بوده که خیلی به هم پیوسته بوده و یک از حلقه‌هایش شریعتی است ولی پیش از او و پس از او هم تداوم خواهد داشت.

منظورتان این است که دکتر شریعتی از راه و اندیشه سید جمال الدین اسد آبادی الگوبرداری کرده؟
بله، یعنی سید جمال الدین اسد آبادی را یک پیشگام یا یک بنیانگذاری می‌دانستند که یک پروژه‌ای را طرحی افکنده برای رنسانس نوزایی عالم اسلامی، و بویژه چون از ایران خاستگاه آن بوده است، در ایران هم در نهضت‌های تنباکو و مشروطه و غیره می‌بینیم که اثر آن احساس می‌شود، ولی واقعیت این است که او در سطح بین‌المللی کار می‌کرد، یعنی جهان اسلام و حتی به غرب رفت و با متمکنین غربی وارد بحث شد.

تا چه حد آثار و تفکرات لویی ماسینیون روی رویکرد استاد شریعتی موثر می‌دانید؟
لویی ماسینیون شرق شناس و اسلام شناس بزرگی بود تلاش او این بود که اسلام و مسیحیت را به هم نزدیک کند. خودش در تاثیر عرفان اسلامی قرار داشت بویژه حلاج که تمام عمرش را برای نوشتن زندگی حلاج گذاشت و البته درباره سلمان فارسی هم کار کرده است که درباره سلمان فارسی که دکتر شریعتی آن را ترجمه کرده است و همچنین حضرت فاطمه (س) که در فاطمه فاطمه است دکتر تاثیر آن را می‌بینیم. لویی ماسینیون یک نگاه معنوی بین ادیان توحیدی داشت. که بتواند بویژه در عرفان پلی را بزند.

چون به عرفان خراسانی و ایرانی اولیه یعنی بینش آن عرفان حالی یا عرفان شهودی نزدیک بود که تاثیر آن را بر دکتر شریعتی می‌بینیم هست. اما بعضی از شاگردان ماسینیون مثل هانری کربن تحت تاثیر سهروردی که خود ماسینیون به او معرفی کرده بود و بعدابن عربی قرار داشتند. در این جا یک تفاوت‌هایی بین ماسینیون و هانری کربن هست که همان تفاوت را ما بین شریعتی و سایر نحله‌های عرفان نظری وحدت وجود می‌بینیم.

به نظر شما یا خیلی از کارشناسان آقای دکتر شریعتی اصلا توجهی به عرفان داشتند. ما می‌بینیم که نوشته‌های ایشان حالت عارفانه هم دارد اما این بحث اسلامی که به عنوان راه مبارزه معرفی کرده بودند تا چه حد با عرفان ارتباط داشت؟ آیا می‌شود چیزی را بازخوانی کرد؟
بله، عرفانی که مدنظر دکتر بود. آن سنت عرفان اولیه خراسانی، تسامح و عرفان حالی و شهودی بود که ماسینیون هم در غرب روی آن کار کرده ولی دکتر شریعتی در تفاوت با عرفان نظری، عرفان قالی یا عرفان وحدت وجودی، برای آن یک نقش مسئولیت اجتماعی هم قائل بوده است. یعنی می‌گفت این جنبش‌های عرفانی، جنبش‌های انقلابی هم بودند. مثلا شما می‌بینید در جنبش‌هایی مثل نقطویه، سربداریه و حتی تا صفویه در آغاز، اینها یک نقش اجتماعی مستقیمی پذیرفته‌اند.

نقشی که سر بداریه در همه جا بازی کردند. به جرات باید گفت این عرفانی نیست که دنیا گریز باشد و انزوا گرا باشد بلکه عرفانی است که تعهد اجتماعی دارد. و مشخصاتی دارد که آن را با عرفان‌های صوفیانه هندی و دنیا گریز متفاوت می‌کند، ولی علاوه بر آن باز شریعتی یک بازخوانی از همان عرفان سنتی هم می‌کند یعنی با فلسفه‌های اگزیستانست جدید و یک نگاه مدرن به عرفان که در مثلث تکلیف عرفان برابر با آزادی که از آن صحبت می‌کند، دارد. این عرفانی است که با عقلانیت انتقادی، اجتماعی یعنی آزادی‌های برابری طلبی، رابطه تناسب و تعادل و رابطه اکمال متقابل دارد. این طور نیست که فقط معنویت باشد و تعالی خواهی فردی درونی و دنیا و سیاست گریز.

راه و تفکر پدر بزرگ شما مرحوم محمد تقی شریعتی در جهت‌گیری فکری استاد چقدر موثر بود؟
استاد محمد تقی شریعتی در واقع بیشترین تاثیر بین آن معبودهای من به قول دکتر در کتاب کویر ذکر می‌کند داشته است. خود کتابخانه استاد، آموزش استاد و راهی که باز کرد در زمینه نو اندیشی دینی با تشکل کانون نشر حقایق اسلامی در مشهد، بعد از شهریور ۲۰ ایشان یک جلسات قرآن و تفسیر قرآن و نهج البلاغه در مشهد داشت که بعدا به تشکیل کانونی انجامید. این کانون، که خود دکتر علی شریعتی هم در آن زمان شاگرد این کانون بود، در ترجمه‌های اولیه‌ای که از جودت مصری می‌کنند، اصول اقتصادی اسلام یا خود استاد ترجمه می‌کند و ابوذر غفاری که دکتر شریعتی ترجمه و تالیف می‌کند. می‌بینیم که این همسویی و تاثیر اولیه را استاد بر دکتر داشته است.

با توجه به این ۳ پیشینه، آقای دکتر تاثیر داشتند. چشم‌انداز انقلاب اسلامی را در تشکیل یک حکومت اسلامی، بر اساس نو اندیشی دینی تصور می‌کردند. آیا این همان چشم‌انداز مدنظر استاد شریعتی بود.
بهتر است بگوییم اسلام نواندیش. به هر حال در برابر اصولگرایی یا سنت گرایی یک نوع اندیشی نوگرایی هم داریم یا نوزایی یا نوپیرایی، باز پیرایی که هر چه اسم آن را بگذاریم. اصولا جامعه ایران که از زمان مشروطه وارد دوره عصر جدید شده بود، و شهر‌ها تشکیل شد و طبقه متوسط شهری و تحصیلکرده دانشگاهی جوانان و افکار عمومی طبعا با نواندیشی دینی بود که با اسلام آشنا شدند و به انقلاب پیوستند.

اگر دعوتی سنت گرایانه یا بنیاد گرایانه بود از روز اول نمی‌پیوستند به همین دلیل شریعتی از سوی مخالفین انقلاب متهم می‌شود که او زمینه‌سازانقلاب بوده و درست هم هست، شریعتی زمینه‌سازانقلاب بوده است. اما منظور شخص شریعتی نیست، مجموعه نسلی است که با شریعتی، پیش از شریعتی و پس از او، این تلاش‌های مشابه کردند. یعنی نو اندیشان و روشنفکران انقلابی مسلمان که این زمینه‌سازانقلاب شد. اما از نظر نظری، از نظر عملی انقلاب ایران دلایل تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مشخصی دارد که در اکثر مواقع خارج از اراده هست. یعنی اگر اینها هم نمی‌بودند این به صورت شروع یک انفجار و جنبش‌هایی که الان هم در جهان اسلام هم می‌بینیم راه افتاده به وجود می‌آمد. اما نقش اینان این بوده است که یک پرسپکتیو و یک چشم‌انداز دیگری و تازه‌ای به این جنبش بدهند که در مسیرهایی که الان در کشور‌های دیگر اسلامی می‌بینیم نیفتد بلکه یک مسیر پویش عدالت و آزادی خواهانه و استقلال و توسعه طلبانه‌ای باشد که ملت ایران از زمان مشروطه می‌خواسته بگوید.

تحول وارد عصر جدید شود و عدالت و نظامات مدنی و حقوقی جدید شود، البته با فرهنگ ملی و مذهبی خودش می‌پذیرفته و باید ببینیم ذائقه اش چه بوده است؟ اینها این را درست تشخیص دادند و یک زمینه انقلاب و اصلاح و تغییر خواهی و تحول خواهی در ایران به وجود آورده است، جنبشی است که ادامه دارد نه اینکه فقط همان حوادث دوران انقلابی یا دوران نظام بعدش یا اینها باشد. نه این یک جنبش تغییر و تحول خواهی است که می‌بینیم الان زمینه آن در کشورهای مختلف اسلامی هست. اینکه چه سرنوشتی پیدا می‌کند و بعد ممکن است به انحراف بینجامد، مثل انقلاب فرانسه که ۲۰۰ سال گذشت و همه مراحل و فراز و نشیب‌ها را دید و نهایتا تسلیم شد و این جمهوری دموکراسی شکل گرفت.

آقای دکترتعریف شریعتی از آزادی چه بود و رابطه اش با عدالت در چیست؟
آزادی یک آرمانی است مانند عدالت، قدیمی است در تاریخ بشر، بشر به میزانی که آگاه می‌شود ناقد وضع موجود می‌شود و می‌خواهد آزاد شود از وضعیت اسارت‌باری که احساس می‌کند که گرفتار است. چون انسان یک روال طبیعی دارد، یک جسمی دارد، در طبیعتی زندگی می‌کند و در چهارچوبی محدود است و شریعتی به آن زندان طبیعت می‌گوید. این نخستین زندانی است که ایشان تعریف کرده است. زندان دوم تاریخ است. یعنی هر کدام از ما یک تاریخی داریم که در زمان ما متجلی است. سومین زندان، زندان جامعه است، همه جوامع بشری که می‌بینید، بویژه در جوامع هندی – اروپایی، جوامعی که طبقاتی بودند واستعماری بودند و فئودالیزم و کاپیتالیسم اینها نظام‌هایی هستند که استثماری هستند و بشر به دنبال عدالت و آزادی هست و نمی‌خواهد به نظام‌هایی که سلطنت باشند وجباری باشند یا نظام‌های اریستو کراسی و الیگارشی باشند) یعنی اقلیت حکومت کند و دموکراتیک باشد یا تئوکراتیک باشند به تعبیر شریعتی اراده خدا در تاریخ بر این قرار است که مردم حکومت کنند و مردم نمایندگان خدا هستند.

بنابراین مردم هم خواستار یک نظام مردم‌سالار آزاد هستند، آزاد و برابر یعنی شهروندان، تعریف شهروندی، اصولا زمان یونان باستان، تساوی و آزادی فکر، دو شهروند با هم رابطه شان، رابطه دو انسان مستقل و آزاد و برابر است. در حالی که در نظام‌های کدخدا‌منشی واژه دل ستیز به اصطلاح دسپوتیزم واژه ایرانی هم هست یعنی استبدادی که در غرب می‌گویند، این یک نفر آزاد است، ارباب است، بقیه رعیت یا سوژه‌های او هستند. خوب این تفکر توحیدی که همگان را مساوی می‌داند نفی می‌کند و به انسان، خدا در آفرینش در داستان خلقت آدم و نزدیک شدن به شجره ممنوعه، در واقع این آزادی را می‌دهد که انتخاب کند نه بگوید یا آری و مسئولیت انسان بر عهده اوست شروع می‌شود و در تاریخ و در جامعه تا می‌رسد به خود فرد که من از درون خود چگونه می‌توانم آزاد شوم. یعنی روان شناختی که من دارم که به قول روانکاوان که من ناخود آگاهم بر من حکومت می‌کند و من آزاد نیستم، این جا این ۴ زندان با ۴ روش علم از طریق آزادی از طبیعت، تخصیص یا عمل در تاریخ برای حرکت از جبر به سوی آزادی و در جامعه به سوی جامعه مردم سالار برابر آزاد و در انسان به سمت رستگاری، فلاح و نجات معنوی که شعار اسلام هست. لا‌الله الا‌الله.

اینها همه یک سری پروژه‌رهایی‌بخشی در اندیشه شریعتی است، اندیشه شریعتی یک پروژه رهایی بخشی از این ۴ زندان هست و یکی از این ابعاد هم دور سیاسی آزادی هست که به قول یکی از فلاسفه آزادی یعنی آزادی مخالف. یعنی اینکه ما به قول شریعتی، اینکه یک مکتب خود را حق می‌داند یا باطل این نیست که دیکتاتوری ایجاد می‌کند بلکه برای دیگری حق انتخاب و آزادی عقیده قائل است یا نه. پدر می‌گفت: آزادی یعنی آزادی مخالف.

آقای دکتر حالا چرا جوانان این نسل که فاصله زمانی بسیاری با دکترشریعتی دارند به آرای ایشان روی آورده‌اند؟
به این دلیل که اگر شریعتی پاسخی بود به صورت مساله دوران خودش، امروز کاملا منسوخ می‌شد، ولی شریعتی چون چند بعدی بود و فراتر از دوران و گفتمان زمان خودش حرکت کرد، اول اینکه خود شخصیت و منش شریعتی برای نسل ما جذاب هست به همین دلیل کویریات ایشان مورد توجه امروز است، نکته دوم نقد سنت هست در اسلام‌شناسی شریعتی، تا همه مسلمین بتوانند از زندان استبداد، استثمار و استعمار آزاد شوند بنابراین ریشه را دراستحمارمی‌گیرد. این جنبه نقد سنت و آگاهی بخشی هم برای نسل ما امروزه به روز و زنده، چون مورد مصداق دارد، این دو جنبه البته از جنبه‌های دیگری که مربوط است به آن دوران و مسائل خاصی که دیگر گذشته است، امروزه بیشتر مورد توجه است. امروز هزاران شریعتی داریم.

به نظر شما پروژه شریعتی اگر بخواهد امروز ادامه پیدا کند، در چه قالبی بیشتر می‌تواند موفق شود؟
تثلیث نهایی شریعتی که سنتز فکری او بود، تثلیث عرفان برابری آزادی، است؛ که در بعد فردی از عرفان شروع می شود و در بعد اجتماعی هم از آزادی شروع می شود تا به سمت اجتماع و عدالت یا امر سوسیال برود ونهایتا به سمت فلاح و معنویت و تعالی و رشد به معنای اسپیریتوال. این سه جنبه در شریعتی با هم مطرح است و می‌گوید اگر من بخواهم کل اندیشه ام را خلاصه کنم در همین نفی تثلیث زر-و-زور-و-تزویر است. تزویر هم یعنی استحمار و معادل هایش در آثار شریعتی زیاد است.

در قرآن هم ما داریم که جامعه کتاب، ترازو و آهن یعنی جامعه ای که آگاهی و عدالت و رشد و توسعه یا قدرت اقتصادی یا نظامی همراه شوند. این سه بعد از شریعتی یک تفکر جامع می‌سازد و البته در هر مرحله متناسب با تضاد اصلی روز و مانع اصلی یک جنبه اش برجسته می شود. در حال حاضر به شکل محلی local ، یعنی در ایران و منطقه اسلامی، خوب آن جنبه نقد سنت نوزایی دینی برجسته می شود؛ اما در سطح بین المللی اصولا این جنبه اعتراضی- انتقادی علیه نظم نوین جهانی و اینکه چه جهانی می‌خواهیم ، جهان (دیگر) سازی را در بحثی با مجله «ایران فردا» توضیح دادم. می بینیم که در هر دوره و به قول دکتر با تغییر « جغرافیای حرف» یک جنبه از این تفکر می تواند برجسته شود. اما شناخت شخصیت معنوی و روحی شریعتی مهم‌تر از آثار و اندیشه و نظریات اوست.

نظریه امت و امامت سال‌ها دستمایه انتقاد از دکتر شریعتی بود، برخی از روشنفکران سکولار و افرادی که نسبت به طرح نظریه ابراز ناخرسندی کردند. و معتقدند این رویکرد روند دموکراسی را قبل از انقلاب و پس از انقلاب کند کرده است. دیدگاه شما در این باب چیست؟

این بحث امت و امامت، نخستین سخنرانی بوده که در سال ۴۸ در حسینیه ارشاد دکتر شریعتی مطرح کرده و در آن زمان همزمان بوده با کنفرانس‌های باندونگ، که کشورهای غیر متعهد و به اصطلاح رها شده از استعمار و جنبش غیر متعهد‌ها به رهبری ناصر وتیتو و نهرو و… آمدند و در آن جا بحث‌هایی مطرح شد. دکتر شریعتی هم متاثر از آن نتایج و بحث‌ها بود که اینها برای شان این مساله مطرح شد که در جوامعی که توسعه نیافتند، می‌خواهیم دموکراسی لیبرال سوری را چگونه اجرا کنیم؟ اگر بخواهد فقط سوری نباشد.

چون می‌تواند همین دموکراسی لیبرال سوری، با تجربه‌ای که از زمان دکتر مصدق در رای‌گیری انتخابات مجلس پیش آمد که فئودال‌ها می‌آمدند و دهقان‌ها را بسیج می‌کردند و رای‌سازی می‌کردند، بعد او شرط با سواد بودن را مطرح کرد، این جا دکتر شریعتی یک بحثی دارد به نام رای و عدد که چگونه می‌شودرای را به یک رای آگاهانه مستقل کرد، در یک جامعه عقب مانده و در این جا می‌خواهد بخش روشنفکر را برجسته کند یعنی می‌خواهد بگوید که آگاهی بخشی را می‌توان به این جامعه آموزش داد تا بفهمد حقوق اش چیست، وظایفش چیست؟ ولی در اینجا یک ابهامی که وجود دارد در این تز یا نظریه‌ای که در آن کشور‌ها به تجربه گذاشته شد این بود که روشنفکران انقلابی تا اطلاع ثانوی می‌توانند دخالت کنند و این قدرت را در دست بگیرند تا شرایط مساعد بسازند برای یک دموکراسی واقعی یعنی آگاهی را بالا ببرند. آموزش ببینند، تا مردم مشارکت کنند و به تدریج دموکراسی برقرار شود.

این مرحله گذار قائل شدن، یک ابهام و یک اشکال دارد و آن این است که در خود این آزمون دموکراسی، یعنی تناوب قدرت، همین دوره‌های انتخاباتی هست که مردم با نامزدها و برنامه‌ها آشنا می‌شوند و آگاهی بخشی به وجود می‌آید. اگر قدرت خودش را در معرض انتخاب عموم نگذارد و انتخابات دائم نباشد. اولا خود قدرت فاسد می‌شود. و دوما مردم چگونه آگاه شوند؟ مردم باید تمرین کنند دموکراسی، این جا این تجربه در کشور‌های نامبرده ناموفق بود و بعدها دکتر شریعتی در آثار بعدی مثل بازگشت به خویش و دیگر آثار تجدید نظری می‌کند. یعنی می‌گوید اصلا روشنفکر نباید در قدرت وارد شود. بلکه روشنفکر باید زمینه آگاهی بخشی را فراهم کند تا از میان مردم رهبران و قهرمانان و نمایندگانی برخیزند که آگاه شده باشند و بتوانند این دموکراسی را تحقق ببخشند. این نظریه نهایی شریعتی هست ولی امت و امامت چیزی که از آن باقی می‌ماند که همچنان معتبر هست به نظر من خود صورت مساله هست اصلا فلسفه سیاسی اسلام و تشیع چه هست؟ و این کاری است که شریعتی بعد از فارابی و ابن خلدون یعنی آرا اهل مدینه فاضله فارابی و مقدمه ابن خلدون می‌شود گفت که متون اندیشه سیاسی جدی کم داریم.

به شکل ذاتی و مفهومی بگوید که هدف سیاست و جامعه مدنی در اسلام و تشیع چه هست؟ در حالی که مسیحیت با اینکه دینی است که می‌گوید که باید کار قیصر را به قیصر واگذار کرد یعنی خود را غیر سیاسی می‌داند، اما بزرگ‌ترین متفکرین سیاسی در همین تاریخ مسیحیت به وجود آمدند هم در عصر قرون وسطا اندیشمندانی داریم، خود آگوستین که شهر خدا نوشته. فرض کنیم در قرون وسطی اندیشمندانی مثل پادوا و امثال او کسانی بودند بعد راه مدرن را بنا کردند. اینها اندیشمندان فلسفه سیاسی بودند. همین مفهوم جامعه مدنی را آوردند یا بعدا هم که ماکیاول و تئوریسین‌های قرادا اجتماعی اینها متفکرین بودند اما ما از این متفکرین کم داریم.

بعد از شریعتی هم جریان روشنفکری ضربه جدی دید؛ حتی امروز می‌توان گفت طراوات گذشته را ندارد؟
ولی شریعتی آمد با شجاعت، بدون اینکه بترسد که متهم به راست و چپ شود، گفت صورت مساله این است. قطعا فلسفه سیاسی است. اسلام با فلسفه سیاسی کلاسیک غربی متفاوت است. و بعد هم در تشیع این دوره‌ها گذرانده شده و البته اجتهادی که کرد، و دستاورد بزرگ این کتاب هست، این است که دوره غیبت که ما وارد می‌شویم، دوره دموکراسی است، دوره مردم سالاری است.

همان که فرمودید سطح مردم بالاتر می‌رود؟
بله «رای» بتدریج بوجود می‌آید. همان‌طور که اقبال لاهوری می‌گوید در دوره «خاتمیت» وحی به معنای سنتی قطع می شود و عقل به معنای جدید آن جانشین می شود. انسان دیگر خود اجتهاد می کند. در دوره «غیبت» هم رای مردم وارد می شود. و این به اصطلاح مبنایی برای پذیرش دموکراسی می شود. شریعتی طبعا می گوید این دموکراسی، یک دموکراسی لیبرال ۱۰۰ درصد، به معنای غربی، نیست، بلکه یک دموکراسی متعهد و مهتدی است. «متعهد» غیر از معنای خاص جهان سومی جنبش «غیرمتعهدها»، بلکه به معنای پذیرش یک برنامه وبه هدایت نوعی مبارزه و رهبری فکری. اما به هر حال شریعتی به دموکراسی کامل سیاسی معتقد است (ولو همراه با دموکراسی اجتماعی-سوسیال و معنوی-اسپیریتوال).

اخبار سیاسی – آرمان

 

  • علی مزینانی
۱۱
اسفند
۹۳

اینک لحظه‌ وداع با علی (ع) ! چه دشوار است.اکنون علی باید در دنیا بماند. سی سال دیگر! فرستاد ” ام رافع ” بیاید ، وی خدمتکار پیغمبر(ص) بود. از او خواست که – ای کنیز خدا، بر من آب بریز تا خود را شست ‌وشو دهم. با دقت و آرامش شگفتی، غسل کرد و سپس جامه‌ های نویی را که پس از مرگ پدر کنار افکنده بود و سیاه پوشیده بود، پوشید، گویی از عزای پدر بیرون آمده است و اکنون به دیدار او می‌رود. به ام رافع گفت: ـ بستر مرا در وسط اتاق بگستران. آرام و سبکبار بر بستر خفت، رو به قبله کرد، در انتظار ماند.

لحظه ‌ای گذشت و لحظاتی … ناگهان از خانه شیون برخاست. پلک‌هایش را فروبست و چشم‌هایش را به روی محبوبش ـ که در انتظار او بود‌ ـ گشود. شمعی از آتش و رنج ، در خانه‌ علی خاموش شد و علی تنها ماند . با کودکانش. از علی خواسته بود تا او را شب دفن کند ، گورش را کسی نشناسد و … و علی چنین کرد. اما کسی نمی ‌داند که چگونه؟ و هنوز نمی ‌داند کجا؟ در خانه‌اش؟ یا در بقیع ؟ معلوم نیست.
و کجای بقیع ؟ معلوم نیست. آنچه معلوم است،‌ رنج علی است، امشب، بر گور فاطمه . مدینه در دهان شب فرو رفته است، مسلمانان همه خفته ‌اند. سکوت مرموز شب گوش به گفت‌وگوی آرام علی دارد. و علی که سخت تنها مانده است، هم در شهر و هم در خانه ، بی ‌پیغمبر، بی ‌فاطمه. همچون کوهی از درد، بر سر خاک فاطمه نشسته است. ساعت ‌ها است.شب ـ خاموش و غمگین ـ زمزمه درد او را گوش می ‌دهد، بقیع آرام و خوشبخت و مدینه بی‌وفا و بدبخت، سکوت کرده ‌اند، قبر‌های بیدار و خانه‌ های خفته می‌شنوند.
نسیم نیمه شب کلماتی را که به سختی از جان علی برمی‌آید، از سر گور فاطمه به خانه‌ خاموش پیغمبر می‌برد. ـ بر تو، از من و از دخترت ـ که در جوارت فرود آمد و به شتاب به تو پیوست، سلام ای رسول خدا. ـ از سرگذشت عزیز تو ـ ای رسول خدا ـ شکیبایی من کاست و چالاکی من به ضعف گرایید . اما، در پی سهمگینی فراق تو و سختی مصیبت تو، مرا اکنون جای شکیب هست.
من تو را در شکافته گورت خواباندم و در میانه‌ حلقوم و سینه من جان دادی، “انا لله و انا الیه راجعون”. ودیعه را بازگرداندند و گروگان را بگرفتند، اما اندوه من ابدی است و اما شبم بی‌خواب، تا آنگاه که خدا خانه‌ای را که تو در آن نشیمن داری، برایم برگزیند. هم‌اکنون دخترت تو را خبر خواهد کرد که قوم تو بر ستمکاری در حق او همداستان شدند. به اصرار از او همه چیز را بپرس و سرگذشت را از او خبر گیر.
اینها همه شد، با این که از عهد تو دیری نگذشته است و یاد تو از خاطر نرفته است. بر هر دوی شما سلام. سلام وداع کننده‌ای که نه خشمگین است، نه ملول. لحظه‌ای سکوت نمود، خستگی یک عمر رنج را ناگهان در جانش احساس کرد.
گویی با هر یک از این کلمات، که از عمق جانش کنده می‌شد ـ قطعه‌ای از هستی‌اش را از دست داده است. درمانده و بیچاره بر جا مانده؛ نمی‌دانست چه کند؛ بماند؟ بازگردد؟ چگونه فاطمه را، این‌جا، تنها بگذارد، چگونه تنها به خانه برگردد؟ شهر، گویی دیوی است که در ظلمت زشت شب کمین کرده است.

در دامه مطلب متن کامل فاطمه فاطمه(س) است را به روایت فرزند شایسته کویرمزینان بخوانید

  • علی مزینانی
۲۴
بهمن
۹۳

           
  

به مناسبت سی و ششمین فجر انقلاب اسلامی برنامه های متنوعی در مزینان خاستگاه معلم شهید انقلاب دکتر علی مزینانی شریعتی برگزار شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ برگزاری مجلس جشن و سرور در مراکز مجتمع خدمات بهزیستی و مجتمع آموزشی و پرورشی خاتم الانبیاء مزینان و همچنین مجلس گرامیداشت یاد شهیدان علی ، محمد و حسین مزینانی شهیدی در یوم الله 22بهمن که همه ساله به همت والدین این شهدا برگزار می شود از جمله برنامه های بزرگداشت این دهه ی مبارک بود.

همچنین در یوم الله 22بهمن مجلس بزرگداشت اولین سالگرد سرتیپ دوم پاسدار جانباز سردار شهید حاج محمد مزینانی نیز برگزار شد که پیش از این مطلبی با همین عنوان در شاهدان کویرمزینان منتشرشد.

حضور مردم ولایتمدار مزینان در راهپیمایی 22بهمن شهرستان داورزن یکی دیگر از جلوه های حضور ایمانی و همیشه درصحنه ی مردم این دیار است که جمع کثیری از زن و مرد مزینانی همگام با ملت شریف ایران فریادزدند: ما تا آخر ایستاده ایم !

افتتاح مرکز حدید دهیاری مزینان در ایام الله دهه ی فجر یکی دیگر از برنامه های قابل توجه بود که به همت شورای اسلامی و دهیاری مزینان و با حضور مقامات محلی شهرستان داورزن از جمله؛ امام جمعه، بخشدار مرکزی و مسئولین ادارات و انتظامی و روسای دهیاری و شورای اسلامی شهرستان ؛ دهیاری مزینان به طوری رسمی در مرکز جدید افتتاح شد.

در مراسم افتتاحیه این مرکز که جمعی از معتمدین محلی و جانبازان و خانواده معزز شهدا و بسیجیان پایگاه مقاومت بسیج شهدای مزینان حضور داشتند اسلامی به عنوان دهیار جدید مزینان معرفی شد و از خدمات مهندس رضا مزینانی که چندماهی مسئولیت دهیاری را برعهده داشت و خدمات ارزنده ای به یادگار گذاشت تقدیر و تشکر گردید.

ساختمان دهیاری جدید التأسیس مزینان به همت آزاده ی سرافراز حاج مهدی مزینانی که قبل از ریاست شورای اسلامی به عنوان دهیار موفق در مزینان فعالیت می کرد در کوچه ی مدرسه ی علمیه بنا شده است.

این کوچه نیز که تاپیش از این رفت و آمد وسایل نقلیه در آن مشکل و دردسر آفرین بود به همت دهیار قبلی و آزاده مزینانی با لوله گزاری جدید برای خروج آب های ناشی از ریزش باران زمستانی به خیابانی هموار تبدیل شده است.

برای دیدن تصاویر بیشتر به ادامه ی مطلب بروید...

  • علی مزینانی
۲۱
بهمن
۹۳

دهه ی فجر انقلاب همواره یاد آور حرکت مردم خداجو به رهبری امام خمینی (ره) است که به فرموده ی رهبر معظم انقلاب: این انقلاب بی نام خمینی(ره) در هیچ جای دنیا شناخته شده نیست.ا امامی که در خرداد 42 نوید بزرگ شدن سربازانش را داد و رژیم ستمشاهی پهلوی آن پیام را هرگز نفهمید که آیت الله العظمی  سیدروح الله الموسوی الخمینی وقتی دارد به تبعید می رود می فرماید : سربازان من در قنداق هستند.یعنی چه ؟!

سال 1356 فرا رسید و زمزمه های نهضت امام به گوش می رسددکتر علی مزینانی شریعتی که امام خمینی را مرجع تقلید خودش می داند به طور مرموزی به سوی ملکوت پر می کشد و این واقعه موجب حرکت دانشجویان و جوانانی که آن روز امام روح الله (ره) نویدش را داد حالا در قامت سربازانش به خیابانها می آیند فرزند امام ، آیت الله حاج سید مصطفی خمینی (ره) نیز در آبان 56 با همان سرنوشت شریعتی ره به سوی جانان می برد و این واقعه نیز موجب می شود تا مردم باروحانیت همراه شوند و انقلاب از قم و تهران به دیگر شهرها کشیده می شود و ما که در مزینان بودیم تنها رسانه ای که داشتیم یک رادیو ترانزیستوری بود که هر شب اخبار را از آن می شنیدیم و سال 57 صدای آژیر و اعلام حکومت نظامی و تعداد شهدای فلان شهر را دریافت می کردیم و روز بعد در بازار پچ پچ های بزرگترها شنیده می شد که شاه دستور داده زادگاه شریعتی را بمباران کنند!

اما مردم مزینان لحظه ای ترس به خود راه ندادند و همراه با دیگر شهرها و شاید جزو اولین روستاهایی بود که مردمش برای راهپیمایی برعلیه رژیم مستبد پهلوی به پا خاستند و همانطور که در بخش قبلی گفتیم با شجاعت تمام راهی داورزن و سبزوار شدند و در مقابل پاسگاه های شهربانی و ژاندارمری مرگ برشاه گفتند!

انقلاب در بهمن 57 به بار نشست و ثمره ی آن، استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی برای مردمی است که اکنون 36سال در مقابل هر تهدیدی ایستاده اند و نامشان برتارک مقاومت می درخشد. شرق و غرب آزادی مردم ایران را از زیر یوغ استثمار گران برنتابیدند و هشت سال جنگ را برکشور اسلامی ایران تحمیل کردند و صدام ملعون حاکم دیکتاتور عراق را تا دندان مسلح کردند و حتی گازها و بمبهای شیمیایی را در اختیارش قرار دادند اما ملت شریف ایران بانثار جان خویش هرگز تن به ذلت ندادند و با افتخار هشت سال مقاومت کردند و پیروزی در  جنگ نابرابر را از آن خود کردند.

یکی از کسانی که در جنگ تحمیلی گرفتار مصدومیت شیمیایی شد جانباز شهید سردار حاج محمد مزینانی (خسروی شاد) بود که سالها با کپسولی از هوا در گوشه ی خانه و بیمارستانها نفسش به سختی گذشت و پس از شهادتش روزنامه ی جوان از او باعنوان کوه صبر مزینان یاد کرد.

سال گذشته در چنین روزی پیکر جانباز سرتیپ دوم پاسدار حاج محمد مزینانی در میان فریادهای مرگ برآمریکا و این گل پرپر ماست هدیه به رهبر ماست ، بر روی دوش همشهریان مزینانی در تهران تشییع و برای خاکسپاری در زادگاهش مزینان راهی شد.

مردم مزینان به همراه شهروندان داورزنی در یوم الله 22بهمن نیز از سردار شهید حاج محمد مزینانی استقبال کردند و پیکر مطهرش پیشاپیش تظاهرات کنندگان حرکت می کرد گویی او منتظر چنین روزی بود تا باردیگر روز پیروزی انقلاب را با بودنش گرمی ببخشد.

فردا چهارشنبه سالروز سی وششمین فجر انقلاب است و مردم مزینان به یاد سردار شهید حاج محمد مزینانی با حضور در مراسم اولین سالگرد پرواز او یادش را گرامی می دارند.

حاج محمدعزیز نامت جاودانه

شاهدان کویرمزینان

  • علی مزینانی
۱۹
دی
۹۳
"... ما خیال می‌کنیم، که اگر بگوئیم پیغمبر اسلام، سایه نداشته است، صفت بزرگی را از پیغمبر عنوان کرده‌ایم، در صورتی که ارزش‌های پیغمبر اسلام در زبان کسی که بهتر از هر کس دیگری می‌تواند از او سخن بگوید [امام جعفر صادق] این است: کانَ رَسُولُ اللهِ یَجلِسُ جُلُوسَ العَبدِ و یَأکُلُ أکلَ العَبدِ و یَعلِمُ أنَّهُ العَبدُ.رسول خدا نشست و برخاست می‌کرد، مثل نشست و برخاست یک بنده، غذا می‌خورد، مثل غذا خوردن یک بنده، و اصلاً می‌دانست که یک بنده است.این بزرگ‌ترین تجلیل، از مقام بزرگ‌ترین موجودی است که در عالم هست..."

مجموعه آثار ۸ / نیایش / ص ۱۲۹

پس از قرن چهارم میلادی و از زمانی که امپراطوران روم به مسیحیت گرویدند و عقاید کلیسا را به عنوان آرا و عقاید رسمی ترویج کردند، بنای مخالفت را با حوزه‌های فکری و علمی آزاد گذاشتند تا این که سرانجام ژولتی نین، امپراتور روم شرقی در سال ۵۲۹ میلاد مسیح (قرن ششم میلادی)‌ دستور تعطیلی دانشگاه‌ها و بستن مدارس و مراکز علمی را صادر کرد و دانشمندان از بیم جان متواری شدند و چراغ علم و فلسفه در قلمرو امپراتوری روم خاموش شد.
دکتر علی شریعتی

درست در همین زمان بود، قرن ششم میلادی و مقارن با خاموشی چراغ علم و دانش در روم، بزرگ‌ترین حادثه تاریخ به وقوع پیوست و شبه‌جزیره عربستان شاهد بعثت بهترین مخلوق خداوند، محمد امین(ص)‌ شد که در نخستین گام به فراگیری علم و دانش فراخوانده شد، «بخوان به نام پروردگارت که آفریدت» و سپس پیروان خود را به آموختن علم و دانش از آغاز تا پایان زندگی با روایت «اطلب العلم من المهد الی اللحد» فراخواند.

آری چنین است که دکتر شریعتی در بیان شخصیت ارزنده پیامبر خاتم چنین می‌نگارد: … به راستی می‌توان گفت که محمد را این چنین «باید از نو دید»، «از نو شناخت»، او را با نگاهی که اشیا و اشخاص را می‌نگریم نباید نگریست، باید از روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و تاریخ، نگاهی تازه ساخت و بر سیمای محمد(ص)‌ افکند. او را باید در صف شخصیت‌های عظیم تاریخ، قیصران و حکیمان و انبیا دید، در جمع پیامبران بزرگ رق نشاند و تماشایش کرد.
در این هنگام است که تصویر او در چشم ما چنان شگفت و توصیف‌ناپذیر می‌نماید که گویی هرگز او را ندیده‌ایم و هرگز چنین تصویری را از مردی در جهان نمی‌شناخته‌ایم. برای شناخت دقیق و تصویر کلی و تمام هر مذهبی، شناختن خدای آن، کتاب آن و پیغمبر آن ضروری است و این روش ساده‌ترین، ممکن‌ترین و در عین حال علمی‌ترین و مطمئن‌ترین روش شناخت یک مذهب است.

محمد ترکیبی از موسی و عیسی است، گاه او را در صحنه‌های مرگبار جنگ می‌بینیم که از شمشیرش خون می‌چکد و پیشاپیش یارانش که برای کشتن یا کشته شدن بی‌قراری می‌کنند، می‌تازد و گاه وی را می‌بینیم که وقتی هر روز در رهگذرش مرد یهودی از بام خانه‌اش خاکستر بر سرش می‌ریزد و او نرم‌تر از مسیح، همچون بایزید، روی درهم نمی‌کشد و یک روز که از کنار خانه وی می‌گذرد و از خاکستر مرد خبری نمی‌شود، می‌پرسد رفیق ما امروز سراغ ما نیامد؟ و چون می‌شنود که بیمار شده است به عیادتش می‌رود.

در اوج قدرت در آن لحظه که سپاهیانش مکه را، شهری که ۲۰‌سال او و یارانش را شکنجه داده و آواره کرده است، اشغال کرده‌اند، بر مسند قدرت اما در سیمای مهربان مسیح، کنار کعبه می‌ایستد و در حالی که ۱۰ هزار شمشیر تشنه انتقام از قریش، در اطرافش برق می‌زنند و… می‌پرسد؛ «ای قریش فکر می‌کنید با شما چه خواهم کرد؟»، قریش که سیمای مسیح را در این موسایی که اکنون سرنوشتشان را در دم شمشیر خویش دارد، خوب می‌شناسند و به چشم می‌بینند، پاسخ می‌دهند که «تو برادری بزرگوار و برادرزاده‌ای بزرگواری» و آن گاه با آهنگی که از گذشت و مهربانی گرم شده است، می‌گوید: «بروید، همگی آزادید.»

آری، پس از آن که به بعثت برانگیخته شد، اولین کسی که به وی ایمان آورد حضرت علی‌(ع)‌ بود، علی بود که با وی هم‌پیمان شد و از آن پس همه لحظات عمر را در این پیمان و پیوند نهاد و در پرستش خداوند و وفای محمد و دوستی خلق و پارسایی روح، آیتی شگفت شد و با صدها رشته پنهان و پیدا با روح و اندیشه و قلب محمد پیوند یافت.

پیغمبر که تاریخ آن همه از اراده و تصمیم و قدرتش سخن می‌گوید و خسروان و قیصران و قدرتمندان حاکم بر جهان آن همه از شمشیرش می‌هراسند و دشمن از شدت غضبش می‌لرزد، در عین حال مردی است سخت عاطفی، با دلی که از کمترین موج محبتی می‌تپد و روحی که از نوازش نرم دست صداقتی، صمیمیتی و لطفی به هیجان می‌آید، در خانه و خانواده نیز چنین است. در بیرون، مرد رزم و سیاست و فرماندهی و قدرت و ابهت است و در خانه پدری مهربان، شوهری نرم‌ خوی و ساده و صمیمی،… وی هرگز نمی‌کوشید تا خود را مرموز و غیرعادی و موجودی عجیب و غریب در چشم‌ها بنمایاند، بلکه بعکس حتی به مادی بودن تظاهر می‌کرد، نه‌تنها از زبان قرآن می‌گوید که «من بشری هستم بمانند شما و فقط به من وحی می‌شود، …/ کهف ۱۱۰».

که همواره اعتراف می‌کند جز آنچه به من گفته می‌شود، از چیزی خبر ندارم و در رفتار و زندگی و گفتگویش همه جا می‌کوشید تا در چشم‌ها شگفت‌آور و فوق‌‌العاده جلوه نکند و سعی می‌کرد تا ابهت و جلالی را که در دل‌ها دارد، بشکند. می‌گویند روزی پیرزنی نزد وی می‌آید تا از او چیزی بپرسد.

آن همه خبرها و عظمت‌ها که از او شنیده بود چنان در او اثر می‌کند که تا خود را در حضور وی می‌یابد، می‌لرزد و زبانش می‌گیرد، پیغمبر احساس می‌کند شخصیت و شکوه او وی را گرفته است، ساده و متواضع پیش می‌آید، به مهر دست بر شانه‌هایش می‌گذارد و با لحنی که از خضوع، نرم و صمیمی شده‌ است، می‌گوید؟ مادر چه خبر است؟

من پسر آن زن قریشی‌ام که گوسفند می‌دوشید. بعد احساس و عمق عاطفه و اندازه رقت قلب محمد نیز شگفت‌انگیز است.

وجود علی ‌(ع)‌ و فاطمه (س)‌ که همچون دو بال برای پیغمبر بودند و فرزندان آنها، تحمل زندگی پر تلاطم و پر مشقت را برای پیغمبر (ص)‌ آسان‌تر کرده بود، چنانچه دکتر شریعتی در ادامه می‌گوید: «اما اینها همه آرامش پیش از توفان بود و توفان در رسید سیاه، هولناک و بر باددهنده آشیانه و ویران‌کننده خانه او.» (آری پس از ۲۳ سال رسالت پیامبری و هدایت مردم)‌ پیغمبر در بستر افتاد و دیگر نتوانست برخیزد و به این گونه است که محمد و رسالت چند بعدی و دو جهتش شایستگی آن را دارند که آرزوی بزرگ انسان امروز را تحقق بخشد.

دکتر شریعتی در کتاب‌های «فاطمه، فاطمه است» و «سیمای محمد(ص)‌» به تفضیل به بیان ابعاد شخصیتی حضرت نبی اکرم(ص)‌ می‌پردازد و آن را شرح می‌دهد که قطره‌ای از آن دریا در این مقال مرقوم گردید.


  • علی مزینانی
۳۰
آذر
۹۳

مزینان در سالروز رحلت جانسوز پیامبر مهر و رحمت حضرت محمد مصطفی (ص)و شهادت فرزند بزرگوارش حضرت امام حسن مجتبی (ع)غرق ماتم و عزا شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ همزمان با سراسر میهن اسلامی ؛ مردم ولایتمدار زادگاه فرزند شایسته کویر دکتر علی مزینانی شریعتی در سالروز رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) و شهادت فرزند بزرگوارش حضرت امام حسن مجتبی (ع) با برگزاری مراسم سینه زنی و نوحه خوانی و حرکت دسته عزاداری به همت هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) به عزاداری و سوگواری پرداختند.

این مراسم که با اجتماع مردم مزینان در چهار راه شهدای حسینی و با برپایی سینه زنی سنتی (سینه دوره) آغاز شد با حرکت دسته های عزاداری در بازار مزینان  و تجمع در هیئت شاهزاده علی اصغر(ع) ذکر مصیبت و نوحه خوانی ادامه یافت و پس از آن حجت الاسلام شیخ محمد مزینانی در باره ماه صفر و رحلت پیامبر اسلام (ص) و شهادت دو فرزند بزرگوارش سخنرانی کرد.

مراسم تعزیه خوانی در بعد از ظهر که در هیئت حسینی مزینان برگزار شد از دیگر برنامه های مناسبتی 28 صفر بود که با شکوه خاصی همه ساله در مزینان برگزار می گرددو امسال نیز تعزیه خوانان پیشکسوت مزینان مجلس تعزیه شهادت امام حسن مجتبی (ع) را اجرا کردند.

شایان ذکر است که مراسم دهه ی آخر صفر هرشب در هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) مزینان برگزار می گردد.

برای دیدن تصاویر به ادامه مطلب بروید...

  • علی مزینانی
۲۶
آذر
۹۳

shariyati2شریعتی برای انجام رسالتش به عنوان روشنفکر در موضوع شهادت مفهوم آگاهی‌بخشی را پررنگ می‌کند

فرزند دکتر علی مزینانی شریعتی با نقد آراء جامعه‌شناختی پدرش، مهم‌ترین تز او را تثلیث آزادی، برابری، عرفان به عنوان لازمه رهایی و نجات انسان از استضعاف دانست و گفت:‌ ما نباید در شریعتی درجا بزنیم و تکرارش کنیم بلکه باید با نور شعله شمع او، برای برون رفت از بحران‌های روز راه‌های تازه‌ای بیابیم.

 به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از  ایسنا سمینار بررسی آراء جامعه‌شناختی دکتر علی شریعتی با عنوان “شریعتی، ‌یادگار یا ماندگار” به مناسبت گرامی‌داشت ۸۱ مین زادروز دکتر شریعتی در سالن اجتماعات دانشکده علوم دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد، در این برنامه دکتر احسان شریعتی با بیان این‌که یکی از درس‌هایی که از دکتر شریعتی آموختیم این بود که هر مفهوم و مطلب را در حوزه زمان و مکان به‌صورت علمی مطالعه کنیم، با یادآوری استفاده از همین روش توسط او در سفر حج و عربستان در خصوص تاریخ اسلام که وقایع را از حالت دور ذهنی خارج و برای کسانی که در آن مراسم شرکت می‌کردند زنده می‌کرد، خاطره‌ای از زمان جنگ تحمیلی بیان و اظهارکرد:‌ اوایل جنگ که وارد اهواز شدم، به یاد دارم که این شهر به‌طور دائم هدف اصابت موشک بود و چون قبل از اصابت صدای موشک به گوش نمی‌رسید، یک ترس عمومی از مرگ در آن فضا وجود داشت؛ زیرا هر لحظه امکان مرگ بود و انسان هم موجودی معطوف به مرگ است.

 وی افزود: حتی در خط مقدم نیز این حالت و احساس وجود نداشت؛ زیرا در آنجا پشت سنگرها پناه می‌گرفتیم و همه آماده وقوع هر حادثه‌ای بودند اما در خود شهر هر لحظه با مرگ مواجه بودیم و احساس مرگ وجود داشت. این را از آن جهت نقل کردم که بگویم این شهر و همه خوزستان یک منطقه شهید و قربانی جنگ است و حقی در سرنوشت ملی ما دارد؛ اکنون هم باید خوزستان یک ویترین در خاورمیانه ملتهب و بحرانی باشد که هرچه داریم را در مقابل آنچه برای ما به نمایش می‌گذارند، به نمایش بگذاریم.

برای خواندن بقیه ی مطالب احسان شریعتی به ادامه مطلب بروید...


  • علی مزینانی
۱۲
آذر
۹۳

فرماندار و مسئول جهاد کشاورزی شهرستان داورزن با حضور در مزینان از روند تکمیل میدان و یادمان استاد محمدتقی شریعتی مزینانی بازدید کردند.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ مهندس رضا فلاحی عشرت آباد فرماندار و مهندس تاج آبادی رئیس جهاد کشاورزی شهرستان داورزن با همراهی احمد صباغ مزینانی مشاور اجرایی فرماندار باحضور در مزینان از نحوه ی تکمیل طرح میدان و تندیس استاد محمدتقی شریعتی مزینانی بازدید کردند.

در ابتدای این بازدید کاری احمدصباغ مزینانی توضیحاتی پیرامون یادمان های شریعتی پدر و پسر ارائه کرد و در ادامه فرماندار داورزن از همراهی مردم و نخبگان مزینانی به خصوص دهیاری و شورای اسلامی در ساخت این یادمان ها تشکر و قدر دانی نمود و اظهار داشت : این بناها گوشه ای از پاسداشت یاد و نام این فرهیختگان است که می تواند علاوه بر زیبایی نمای مزینان مورد بازدید دوستداران شریعتی قرار گیرد.

به همت استاد احمد صباغ که در حال حاضر به عنوان مشاور فرماندار داورزن خدمات شایانی را به این شهرستان و روستاهای تابعه می نماید و با پیگیری مهدی مزینانی آزاده که ریاست شورای اسلامی مزینان را برعهده دارد دو یادمان استاد محمدتقی شریعتی و فرزند برومندش دکتر علی مزینانی شریعتی در ابتدای کویر تاریخی مزینان و حاشیه ی راه باستانی ابریشم ساخته شده است که به علت کمبود مالی مدتی این تندیس ها نیمه تمام رها شده بود اما به تازگی و با همت و پیگیری این یاران و دهیار جوان مزینانی بخشی دیگر از تکمیل یادمانها ادامه یافت و بنا به گفته ی رئیس شورای اسلامی بزودی فضای سبز اطراف میدان استاد شریعتی شروع خواهدشد

  • علی مزینانی
۰۶
آذر
۹۳

همزمان با هفته ی مبارک بسیج ، مدیر کل شرکت پست خراسان رضوی از ساختمان مرکز پست و تلگراف و مجتمع خدمات بهزیستی و پروژه های درحال ساخت مزینان بازدید کرد.

 به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ محمد شفیعی مدیر کل شرکت پست خراسان رضوی که  به منظور حضور در مراسم  افتتاح و استقرار رسمی اداره پست و تلگراف به شهرستان داورزن سفر کرده است با دعوت رئیس شورای اسلامی مزینان راهی مزینان شد و پس از بازدید از دفتر مرکزی اداره پست و تلگراف مزینان اظهار داشت : واگذاری این مرکز به اداره و یا سازمانی دیگر صحیح نیست و بهتر است مردم مزینان تلاش نمایند تا با فعالیت بیشتر این دفتر در راه پیشرفت و آبادانی زادگاهشان استفاده شود .

وی افزود : مزینان یکی از تاریخی ترین روستاهای ایران است که بیش از یک قرن دارای پست  و دفتر  نامه رسانی بوده و می توان گفت که جزء اولین مراکزی بوده که دفتر پستی و تلگراف خانه در آنجا مستقر شده و وجود چاپارخانه یکی از شواهد و اسناد این ادعاست و احیای چنین مرکزی می تواند مزینان را به سوی پیشرفت و شهرشدن سوق دهد.

پس از این بازدید؛ به دعوت فاطمه گلستانی مدیر موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س) مزینان ، مدیر کل شرکت پست خراسان رضوی به اتفاق هیئت همراه از پروژه در حال ساخت مجتمع خدمات بهزیستی نیز بازدید کرد و همت والای مردم مزینان و خیرین نیکوکار منطقه را ستود و اظهار داشت : این مجتمع طرح بسیار خوبی برای تمامی دست اندرکاران به خصوص مردم فهیم مزینان است که به نظر من می تواند نقش ویژه ای در منطقه ایفا نماید.

در این بازدید که احمدصباغ مزینانی مشاور فرماندار شهرستان داورزن و مجری طرح نصب تندیس های استاد محمدتقی شریعتی و دکتر علی شریعتی مزینانی؛ مدیر کل پست استان خراسان رضوی را همراهی می کرد، مجتمع فرهنگی و تندیس دکتر علی شریعتی و قنات تاریخی مزینان و پروژه درحال ساخت بهداری و مرکز بهداشت مزینان مورد بازدید قرار گرفت و استاد صباغ توضیحاتی پیرامون اجرای طرح های بلند مدت و کوتاه مدت در مزینان ارائه داد که مورد توجه این مقام دولتی و همراهان وی قرار گرفت .

برای دیدن تصاویربیشتر به ادامه مطلب بروید

  • علی مزینانی
۰۲
آذر
۹۳

دوم آذر یادآور طلوع خورشید کویر مزینان  و هشتاد و یکمین سالروز ولادت معلم بزرگ اندیشه و قلم دیار سربداران و خطه فرهنگ پرور سبزوار گرامی باد


  • علی مزینانی
۲۵
آبان
۹۳
طی آئینی با حضور جمعی از مسئولان استانی و شهرستانی مراسم افتتاح همزمان 10 واحد آموزشی دو کلاسه در شهرستان سبزوار برگزار شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از خبرگزاری پانا، معاون پشتیبانی و توسعه مدیریت آموزش و پرورش سبزوار در ابتدای  این مراسم با تقدیر از حضور گروه جامعه یاوری فرهنگی از بهره برداری از ده باب فضای آموزشی در این شهرستان ابراز خرسندی کرد.

حسن محرابی در همایش خیرین مدرسه ساز که با عنوان دستان آسمانی  در محل تالار فرهنگیان برگزار شد، گفت: این مدارس در کهنه آب، باغجر، فسنقر، حارث آباد، استیر، رباط سرپوش، قلعه نو روداب، کلاته میرعلی، و صالح آباد با هزینه 600 میلیون تومان  با همکاری جامعه یاوری و اهالی این روستاها طی امروز و فردا به بهره برداری خواهد رسید.

وی با بیان اینکه این مدارس به همت جامعه یاوری و ستادنکو داشت استاد محمد تقی شریعتی  انجام  شده افزود: تجهیزات این مدارس توسط اداره کل نوسازی خراسان رضوی تامین و در اختیار مدارس قرار خواهد گرفت.
در ادامه این مراسم پوران شریعت رضوی همسر اندیشمند بزرگ دکتر علی شریعتی در مورد تصاویری از مدارس شهرستان که به مهمانان حاضر در جلسه ارائه شد گفت: کشور بر روی ثروت اما فضای فیزیکی مدارس سبزوار بسیار نامساعد است.
همسر دکتر شریعتی در این مراسم  گفت: وجود چنین مدارسی در  شهر بزرگی چون سبزوار که  بر روی ثروت خوابیده جای بسی تاسف است در این فضاها دانش آموزانی تحصیل می کنند که در آینده به بالاترین مدارج علمی در بهترین دانشگاه های ایران و جهان خواهند رسید.
خانم رضوی مشارکت خیرین در ساخت مدارس تخریبی و نیمه کاره را مایه دلگرمی بیان کرد و افزود: این جای تاسف است که ثروت ما در حال از دست رفتن است بدون اینکه در جایی به مصرف برسد.
وی ضمن تقدیر از جامعه یاوری که تمامی این مدارس را به نام دکتر علی شریعتی نامگذاری کردند اظهار کرد: دکتر شریعتی تنها اندیشمند بزرگ جامعه ایران نبود بلکه همه جهان به وجود چنین فردی از دیار سبزوار افتخار می کنند وی دارای 36 اثر نافذ است که امروز به زبان های مختلف این آثار چاپ و و در دسترس همه مردم در داخل و خارج از کشور قرار گرفته است.
خواهر دو شهید قبل از انقلاب ادامه داد: دکتر شریعتی یک معلم بود اما 12اردیبهشت ماه (روز معلم) هیچ کس اسمی از دکتر شریعتی نمی آورد کشورهای خارجی به مفاخر ایران غبطه می خورند اما کشور قدر بزرگان خود را نمی داند.
همسر دکتر شریعتی از مردم دیار بیهق که هر ساله بزرگداشت دکتر شریعتی را در مزینان با افتخار برگزار می کنند تشکر کرد و گفت: متاسفانه زادگاه این اندیشمند هیچگونه امکاناتی برای پذیرایی از کسانی که می خواهند با محل تولد این استاد آشنا شوند ندارد زادگاه دکتر شریعتی باید در شان خودش باشد.
نماینده جامعه یاوری فرهنگی نیز با بیان این موضوع که طرح احداث مراکز اموزشی در سراسر کشور در حال انجام است گفت: 750 واحد آموزشی توسط این جامعه ساخته شده که تا کنون قریب به 650 واحد آن به بهره برداری رسیده است .
حیدری ادامه داد: این جامعه یاوری فرهنگی در تلاش است ضمن قدردانی از خدمات استاد محمد تقی شریعتی  با احداث این مراکز آموزشی یاد آنان را در اذهان زنده نگه دارد.
وی اظهار امیدواری کرد احداث این واحدهای آموزشی در مناطق محروم باعث حذف نیازهای آموزشی دانش اموزان به فضاهای فیزیکی شود .
شایان ذکر است این برای احداث هر یک از این واحدهای آموزشی مبلغ 400 میلیون ریال اعتبار هزینه شده است که مبلغ 100 میلیون ریال آن از محل کمک های مردمی خواهد بود.

  • علی مزینانی
۲۵
آبان
۹۳

پس از حضور دکتر سارا شریعتی در زادگاه پدریش بار دیگر مردم مزینان میزبان دکتر پوران شریعت رضوی همسر فرزند شایسته کویر مزینان دکتر علی مزینانی شریعتی شدند.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ دکتر پوران شریعت رضوی همسر و یار همراه دکتر علی مزینانی شریعتی به همراه جمعی از خیرین نیکوکار شب گذشته وارد مزینان شد و پس از افتتاح میدان استاد محمدتقی شریعتی مزینانی از پروژه های عمرانی و درحال ساخت مزینان بازدید نمود.

در این بازدید که به دعوت شورای اسلامی مزینان و هماهنگی احمدصباغ مزینانی مشاور اجرایی فرماندار داورزن صورت گرفت دکتر شریعت رضوی با حضور در مجتمع خدمات بهزیستی مزینان ضمن تشکر و قدردانی از مردم فهیم مزینان این بنای خیریه  را نشان همت والای مردم مزینان و نوع دوستی آن ها دانست و قول مساعدت و همکاری از سوی خیرین نیکوکار برای کمک به تکمیل مجتمع داد.

در ادامه فاطمه گلستانی مدیر عامل مجتمع بهزیستی و موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س) گزارشی از فعالیتهای انجام شده در مزینان و روستاهای مجاور ارائه نمود.

بازدید از تندیس خالق اثر جاودانه کویر دکترعلی مزینانی شریعتی و قنات تاریخی و کاروانسرای شاه عباسی مزینان و حضور در منزل اجدادی  و دیدار با همسر مرحوم شیخ محمود شریعتی تنها بازمانده و یادگار این خاندان بزرگ از دیگر برنامه های حضور همسر معلم شهید انقلاب بود که با همراهی مسئولین محلی و مردم قدرشناس مزینان برگزار شد.

یکی دیگر از برنامه های جالب توجه در سفر دکتر پوران شریعت رضوی که مورد استقبال و تشویق همراهان وی قرار گرفت میزبانی آزاده سرافراز مهدی مزینانی بود که با تهیه ی اشکنه ی محلی از میهمانان پذیرایی نمود.

این آزاده ی مزینانی که پس از اطلاع از حضور همسر دکتر علی مزینانی شریعتی در برنامه ی افتتاحیه اماکن آموزشی به نام استاد محمدتقی شریعتی در سبزوار از وی دعوت به عمل آورد تا از مزینان بازدید نمایند ضمن توضیحاتی پیرامون فعالیتهای شورای اسلامی، از حضور گروه فرهنگی  شاهدان کویرمزینان در بنیاد دکتر علی شریعتی در تهران یاد کرد و افزود : شاهدان کویرمزینان با ارسال پیامک و ایجاد وبلاگ در فضای مجازی اخبار مزینان را منعکس می نماید و در تهران نیز با جمع آوری اطلاعات فرهیختگان مزینانی و دیدار با آنها ؛ برای عمران و آبادانی مزینان نیز تلاش می نمایند.

دکتر شریعت رضوی نیز از حضور و اقدام شاهدان کویرمزینان اظهار خرسندی نمود و این اقدام شایسته را قابل تحسین دانست و ضمن قرائت شعری از همسرش گفت : من و فرزندانم همانند علی، کویر و مردم مهربان مزینان را دوست داریم و امیدوارم بازهم بتوانم به زودی به مزینان برگردم.

برای دیدن تصاویربیشتر به ادامه مطلب بروید...

  • علی مزینانی
۱۰
آبان
۹۳

یکی از نقش های برجسته در تعزیه خوانی مزینان نقش قمر بنی هاشم حضرت عباس بن علی (ع) است که تعزیه خوان مزینانی تلاش می نماید چهره ی حضرت ابوالفضل (ع) را شجاع و باصلابت نشان دهد و این نقش سالهاست در خاندان محمدی سینه به سینه اجرا  وبه پسران آنها ارث رسیده است و پس از مرحوم کربلایی عبدالله محمدی اکنون فرزند او رضا محمدی مزینانی این نقش را به خوبی اجرا می نماید و هرسال با ایده ای نو بر زیبایی آن می افزاید.  شاهدان کویرمزینان به منظور تقدیر از زحمات ارزشمند تعزیه خوانان مزینانی سعی دارد با عکس های موجود که در سال 92 با هنرنمایی محسن مزینانی تهیه شده است به معرفی این تعزیه خوانان و نقش های اجرایی آنان بپردازد.

  • علی مزینانی
۰۱
آبان
۹۳

دکتر سارا مزینانی شریعتی استاد دانشگاه تهران به همراه جمعی از دانشجویانش شب گذشته از زادگاه پدری خود مزینان بازدید کرد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ در این بازدید که رئیس شورای اسلامی مزینان و احمد صباغ مزینانی مشاور فرماندار شهرستان داورزن دختر فرزند شایسته کویر دکتر علی مزینانی شریعتی را همراهی می نمودند اماکن تاریخی مزینان از جمله کاروانسرا و قنات و مساجد بلال و جامع و مدرسه ی علمیه مزینان مورد بازدید قرار گرفت.

جمعی از دانشجویان دانشگاه های سبزوار نیز باشنیدن خبر حضور دکتر سارا شریعتی خود را به مزینان رسانده و با این استاد دانشگاه دیدار و گفت و گو کردند.

دکتر سارا شریعتی ضمن تشکر از استقبال خوب همشهریانش و دانشجویان و فرهیختگان مزینانی و سبزواری قول داد که به زودی در یکی از دانشگاه های سبزوار حاضر و سخنرانی نماید.

دکتر سارا مزینانی شریعتی دومین دختر فرزندشایسته کویر دکتر علی شریعتی در سال ۱۳۴۲ در پاریس به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در تهران گذراند و در سال ۱۳۵۴ وارد دبیرستان خوارزمی تهران شد. در ۲۸ خرداد ۱۳۵۶ همراه با خواهرش،دکتر سوسن شریعتی با نام مزینانی به لندن نزد پدرش رفت. فردای همان روز، پدرش به طور مشکوکی به شهادت رسید. پس از انقلاب، در شهریورماه ۱۳۵۸ به ایران بازگشت. در بهار ۱۳۶۱، همراه با خواهرش به پاریس رفت. سارا شریعتی مدرک کارشناسی را در رشته انسان‌شناسی تاریخی (۱۳۶۹)، کارشناسی ارشد را در رشته جامعه‌شناسی امور دینی (۱۳۷۳) و دکتری را در رشته جامعه‌شناسی امور دینی (۱۳۸۰) اخذ نموده است. عنوان رساله وی در دوره دکتری «شرایط امکان مدرنیته دینی، الگوی پروتستان و اصلاح مذهبی در اسلام: وامگیری، خویشاوندی، فراروی» بود. از آن زمان تا کنون، استادیار گروه جامعه‌شناسی دانشگاه تهران است.

  • علی مزینانی
۱۲
مهر
۹۳

[تصویر :  shariati-1.JPG]


 اگر به فرض که هیچ دلیلی بر حقانیت و صلاحیت امام حسین (ع) نباشد , بعد آدم یک بار دعای عرفه بخواند, می شود به "حسین" ایمان نیاورد؟ نشناسدش؟ عاشقش نشود؟دیوانه اش نشود؟ آیا چنین چیزی امکان دارد؟ یک بار بخوانید، عاشق می شوید...
حمد و سپاس خدایی را سزاست که تیر حتمی قضایش را هیچ سپری نمی شکند و لطف و محبت و هدایتش را هیچ مانعی باز نمی دارد و هیچ آفریده ای به پای شباهت مخلوقات او نمی رسد.
حهل و نادانی من و عصیان و گستاخی من تو را باز نداشت از اینکه راهنمایی ام کنی به سوی صراط قربتت و موفقم گردانی به آنچه رضا و خوشنودی توست.
پس
هر گاه که تو را خواندم پاسخم گفتی .
هر چه از تو خواستم عنایتم فرمودی.
هرگاه اطاعتت کردم قدردانی و تشکر کردی.
و هر زمان که شکرت را بر جا آوردم بر نعمت هایم افزودی.
و اینها همه چیست؟
جز نعمت تمام و کمال و احسان بی پایان تو؟!
من کدام یک از نعمت های تو را می توانم بشمارم یا حتی به یاد آورم و به خاطر سپارم؟
خدایا!الطاف خفیه ات و مهربانی های پنهانی ات بیشتر و پیشتر از نعمتها ی آشکار توست.
خدایا!من را آزرمناک خویش قرار ده آن سان که انگار میبینمت.
من را آنگونه حیامند کن که گویی حضور عزیزت را احساس می کنم.
خدایا!
من را با تقوای خودت سعادتمند گردان.
و با مرکب نافرمانی ات به وادی شقاوت و بد بختی ام مکشان.
در قضایت خیرم را بخواه.
و قدرت برکاتت را بر من فرو ریز تا آنجا که تاخیر را در تعجیل های تو و تعجیل را در تاخیر های تو نپسندم.
آنچه را که پیش می اندازی دلم هوای تاخیرش را نکند.
و آنچه را که بازپس می نهی من را به شکوه و گلایه نکشاند.
پروردگار من!
من را از هول و هراس های دنیا و غم واندوه های آخرت رهایی ببخش.
و من را از شر آنان که در زمین ستم می کنند در امان بدار.
خدایا!
به که واگذارم می کنی؟
به سوی که می فرستی ام؟
به سوی آشنایان و نزدیکان؟تا از من ببرند و روی برگردانند.
یا به سوی غریبان و غریبه گان تا گره در ابرو بیافکنند و مرا از خویش برانند؟
یا به سوی آنان که ضعف مرا می خواهند و خواری ام را طلب می کنند؟
من به سوی دیگران دست دراز کنم؟در حالی که خدای من تویی و تویی کارساز و زمامدار من.
ای توشه و توان سختی هایم!

ای همدم تنهایی هایم!
ای فریاد رس غم وغصه هایم!

ای ولی نعمت هایم!
ای پشت و پناهم در هجوم بی رحم مشکلات!
ای مونس و مامن و یاورم در کنج عزلت و تنهایی و بی کسی!
ای تنها امید و پناهگاهم در محاصره ی اندوه و غربت و خستگی!
ای کسی که هر چه دارم از توست و از کرامت بی انتهای تو!
تو پناهگاه منی!

تو کهف منی!
تو مامن منی!
وقتی که راه ها و مذهب ها با همه ی فراخی شان مرا به عجز می کشانند و زمین با همه ی وسعتش بر من تنگی می کند و ...........
اگرنبود رحمت تو بی تردید من از هلاک شدگان بودم.
و اگر نبود محبت تو بی شک سقوط و نا بودی تنها پیشروی من میشد.
ای زنده!
ای معنای حیات! زمانی که هیچ زنده ای در وجود نبوده است.
ای آنکه :
با خوبی و احسانش خود را به من نشان داد.
و من با بدی ها و عصیانم در مقابلش ظاهر شدم.

ای آنکه:
در بیماری خواندمش و شفایم داد.
در جهل خواندمش و شناختم عنایت کرد.
در تنهایی صدایش کردم و جمعیتم بخشید.
در غربت طلبیدمش و به وطن بازم گرداند.
در فقر خواستمش و غنایم بخشید.
من آنم که بدی کردم ... من آنم که گناه کردم.
من آنم که به بدی همت گماشتم.
من آنم که در جهالت غوطه ور شدم.
من آنم که غفلت کردم.
من آنم که پیمان بستم و شکستم.
من آنم که بد عهدی کردم .....
و ... اکنون باز گشته ام.
باز آمده ام با کوله باری از گناه و اقرار به گناه.
پس تو در گذر ای خدای من!
ببخش ای آنکه گناه بندگان به او زیان نمی رساند.
ای آنکه از طاعت خلایق بی نیاز است و با یاری و پشتیبانی و رحمتش مردمان را به انجام کارها ی خوب توفیق می دهد.
معبود من!
اینک من پیش روی توام و در میان دست های تو.
آقای من!
بال گسترده و پر شکسته و خوار و دلتنگ و حقیر.
نه عذری دارم که بیاورم نه توانی که یاری بطلبم.
نه ریسمانی که بدان بیاویزم.
و نه دلیل و برهانی که بدان متوسل شوم.
چه می توانم بکنم؟ وقتی که این کوله بار زشتی و گناه با من است ؟!
انکار؟!
چگونه و از کجا ممکن است و چه نفعی دارد وقتی که همه ی اعضا و جوارحم به آنچه کرده ام گواهی می دهند؟
خدای من!
خواندمت پاسخم گفتی.
از تو خواستم عطایم کردی.
به سوی تو آمدم آغوش رحمت گشودی.
به تو تکیه کردم نجاتم دادی.
به تو پناه آوردم کفایتم کردی.
خدایا!
از خیمه گاه رحمتت بیرونمان مکن.

از آستان مهرت نومیدمان مساز.
آرزوها و انتظارهایمان را به حرمان مکشان.
از درگاه خویشت ما را مران.
ای خدای مهربان!
بر من روزی حلالت را وسعت ببخش.
و جسم و دینم را سلامت بدار.
و خوف و وحشتم را به آرامش و امنیت مبدل کن.
و از آتش جهنم رهایم ساز.
خدای من!
اگر آنچه از تو خواسته ام عنایتم فرمایی , محرومیت از غیر از آن زیان ندارد.
و اگر عطا نکنی هر چه عطا جز آن منفعت ندارد.
یا رب! یا رب! یا رب!
خدای من!
این منم و پستی و فرو مایگی ام.
و این تویی با بزرگی و کرامتت.
از من این می سزد و از تو آن
" چگونه ممکن است به ورطه ی نومیدی بیافتم در حالی که تو مهربان و صمیمی جویای حال منی."
خدای من!
تو چقدر با من مهربانی با این جهالت عظیمی که من بدان مبتلایم!
تو چقدر درگذرنده و بخشنده ای با این همه کار بد که من می کنم و این همه زشتی کردار که من دارم.
خدای من!
تو چقدر به من نزدیکی با این همه فاصله ای که من از تو گرفته ام.
تو که اینقدر دلسوز منی!
خدایا تو کی نبودی که بودنت دلیل بخواهد؟
تو کی غایب بوده ای که حضورت نشانه بخواهد؟
تو کی پنهان بوده ای که ظهورت محتاج آیه باشد؟
کور باد چشمی که تو را ناظر خویش نبیند.
کور باد نگاهی که دیده بانی نگاه تو را درنیابد.
بسته باد پنجره ای که رو به آفتاب ظهور تو گشوده نشود.
و زیانکار باد سودای بنده ای که از عشق تو نصیب ندارد.
خدای من!
مرا از سیطره ی ذلت بار نفس نجات ده و پیش ازآنکه خاک گور بر اندامم بنشیند از شک وشرک رهایی ام بخش.
خدای من!
چگونه نا امید باشم در حالی که تو امید منی!
چگونه سستی بگیرم ,چگونه خواری پذیرم که تو تکیه گاه منی!
ای آنکه با کمال زیبایی و نورانیت خویش چنان تجلی کرده ای که عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده.
یا رب! یا رب! یا رب!

  • علی مزینانی
۲۷
مرداد
۹۳

رئیس اداره میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری سبزوار از مرمت و بازسازی اثر تاریخی و ارزشمند مدرسه شریعتمداری مزینان در این شهرستان خبر داد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ حسنعلی حبیب پور در گفتگو با باشگاه خبرنگاران با اشاره به این اثر که متعلق به دوره قاجاریه است گفت: این فصل از اقدامات مرمتی شامل رفع خطر از پوشش های بنا و انجام مراحل بام سازی است تا این اثر تاریخی از طریق پوشش ها و بام آسیب پذیر نباشد.
وی افزود: حذف و پاکسازی بدنه بیرونی و نمای ورودی اثر از اضافات و الحاقات مانند شعار ها و نوشته های تبلیغاتی و نیز شست و شو و بند کشی بدنه و همچنین تعمیرات موضعی و تعویض مصالح فرسوده بدنه در حیاط مرکزی و نمای ورودی، دوخت و دوز ترک های ایجاد شده که غیر فعال هستند و حذف جان پناه آجری لبه بام که در سال های اخیر احداث شده از دیگر اقدامات این مرحله از مرمت است.
وی افزود : این اثر متعلق به دوره قاجاریه است و به شماره 10905 در تاریخ 27/11/1382 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده آغاز شده است.
رئیس اداره میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری سبزوار خاطر نشان کرد: دیگر آثار ارزشمند تاریخی و فرهنگی در این شهرستان نیز مورد توجه این اداره قرار دارد و مرمت و بازسازی این آثار نیز مور بررسی قرار خواهد گرفت.
این مدرسه در سنوات گذشته محل تحصیل طلاب علوم دینی بود و پس از آن علاوه بر تأسیس کتابخانه به همت فرزند شایسته کویرمزینان دکتر علی مزینانی شریعتی ، با پیروزی انقلاب پایگاه بسیج شهدای مزینان نیز در آن تشکیل شد سپس مرکز بهداشت و مدتی نیز محل شورای اسلامی مزینان بود و در حال حاضردفتر شورای حل اختلاف در این مدرسه قرار دارد

  • علی مزینانی
۰۱
مرداد
۹۳
این روزها غزه در آتش و خون می سوزد و جنایتکاران صهیونیست  در ماه خدا ،میهمانان الهی اعم از زن و مرد روزه دار و کودک بی گناه را آماج حملات وحشیانه خود قرار داده اند و تا کنون بیش از 600 فلسطینی مظلوم را به شهادت رسانده و هزاران نفر در بیمارستانها منتظر دریافت کمک های اولیه هستند جایی که هیچ انسان ظالمی چنین وقیحانه در میان سکوت مجامع بین المللی که انگار در این کره ی خاکی زندگی نمی کنند بر انسانهای بی گناه نمی تازد و حتی هیچ توجهی به دستور آتش بس سازمان ملل نمی کند و رژیم اشغالگر قدس مسبب تمامی این اعمال جنایتکارانه است
روز قدس آرام آرام فرا می رسد و تمامی دیده های بیدار در این روز بنا به تدبیر بنیان گذار جمهوری اسلامی یک دل و یک صدا فریاد مرگ براسرائیل سر می دهند.  اما فرزند شایسته کویردکتر علی مزینانی شریعتی  پیش از آنکه این تدبیر حکیمانه امام خمینی (ره) اعلام بشود در سال 46 به دفاع از فلسطین برمی خیزد و جواب یکی از مدعیان دروغین را می دهد و خطرات نفوذ اسرائیل را گوشزد می نماید در ادامه به پیشنهاد یکی از مخاطبان شاهدان کویرمزینان متنی که سلام سربدار رسانه وزین شهرستان سبزوار  به مناسبت روز قدس از دکتر علی مزینانی شریعتی  منتشر نموده است تقدیم می شود.


واکنش دکتر شریعتی به دفاع یک روشنفکر از اسرائیل/ پاسخ به پدر جد نه غزه نه لبنانی های فضای روشنفکری امروز
 سلام سربدار - وحید اشتری:: داریوش آشوری از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران و دارای تالیفات بسیار، بعنوان یکی از پدرخوانده های روشنفکری بعد از سفر به سرزمین های اشغالی، ۲۰ تیرماه سال ۴۶ در مجله فردوسی در رابطه با اسرائیل مقاله ای می نویسد و برگ زرینی را در کارنامه روشنفکری در ایران ثبت می کند با عنوان ضدصهیونیسم و ضدامپریالیسم در شرق.


نوشته ای که به نظر مانیفست تمام نمای اندیشه بخش زیادی از جامعه روشنفکری ایران در رابطه با اسرائیل و فلسطین است و بدون شک می توان وی را بواسطه آن مقاله سلف صالح و پدر جد نه غزه نه لبنانی های فضای روشنفکری امروز کشور قلمداد کرد.

اما آنچه از این مقاله مهم تر است جوابیه مفصلی است که دکتر شریعتی با عنوان استعمار نو و دلالانش چند روز بعد از انتشار این مقاله به آن می دهد.

دکتر شریعتی اگرچه در این یادداشت به ظاهر پاسخ یک نویسنده را می دهد، ولی شیوایی تبیین دکتر شریعتی در رابطه با فضای فکری رایج برخی روشنفکران شدیدا سیاسی و به ظاهر بیطرف، و همچنین تحلیل موشکافانه و دقیق ایشان از ماجرای فلسطین و رژیم جعلی اسرائیل سالها پیش از آنکه مساله فلسطین بواسطه امام و انقلاب تبدیل به گفتمان رایج فضای عمومی کشور بشود، به این نوشته شرایطی بخشیده که به نظر حرفهای زیادی هم برای امروز دارد.

در روزهایی که بخاطر حمله ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی شاهد فضای همدلی بوجود آمده در میان مردم کشور و آزادیخواهان دنیا در حمایت از غزه هستیم، و به موازات، موجی برخاسته که به نظر با یک پز بیطرفانه خواستار تمام شدن دعواست چنان که گویی اختلافات مرزی دو کشور را تحلیل می کند و نهایتا خواستار پایان کشته شدن کودکان، بدون اشاره به ظالم و مظلوم و زمینه های شکل گیری سالها تحقیر و غارت و حقارت که جنگ های تحمیلی اینچنینی را بوجود می آورد، بازخوانی این مقاله خالی از لطف نیست. متن کامل پاسخ دکتر علی شریعتی در پاسخ به مقاله داریوش آشوری در مجله فردوسی در تاریخ بیستم تیر ۱۳۴۶ به این شرح است:


شوخی مکن‌ای دوست که صاحبنظرانند/ خلقی به عجب از پس و پیشت نگرانند

تا که رد پای اسبت گم کنند/ ترکمانا نعل را وارونه زن!

  • علی مزینانی
۲۷
تیر
۹۳

امام علی(ع) از منظر دکتر علی شریعتی در گفت و گو با دکتر احسان شریعتی

امام علی(ع) نخستین مردی که دعوت اسلام را پذیرفت بیش از آن در میان نه فقط مسلمانان که پیروان سایر ادیان شناخته شده است که نیازی به معرفی داشته باشد. برای شیعیان به طور عام و نزد ایرانیان یه شکل خاص اما امام علی(ع) جایگاه وی‍ژه ای دارد. برای شیعیان امام علی(ع) بنیانگذار مکتب شیعه و پدر ائمه(ع) نیز هست،‌ از این رو همواره در طول تاریخ اسلام نگاه و توجه به ایشان از اهمیت والایی بر خوردار بوده است.  دکتر علی شریعتی،‌ روشنفکر مسلمان ایرانی نیز در مجموعه گفتارها و نوشتارهایش همواره به این شخصیت برجسته نظری خاص داشته است و در خوانش های مرسوم تاریخی اش،‌ بسیار از او و نقش مهمش در تاریخ صدر اسلام یاد کرده است. همین امر را دست مایه گفت و گویی با فرزندش احسان شریعتی استاد فلسفه قرار دادیم. البته احسان شریعتی در ابتدای بحث تاکید دارد که فرزند خونی یا حتی معنوی علی شریعتی بودن متضمن ٫دفاع٬ مطلق از دیدگاه‌های پدر نیست و احتمال دارد گاه نظرش با نظر دکتر شریعتی متفاوت باشد. او در گفت و گوی حاضر می گوید که شریعتی پدر نمی خواست زندگی را در خدمت تاریخ بگیرد، بلکه برعکس اسلام را حرکتی پویا و آینده‌گرا با الگوهای اجتماعی و سیاسی مختلف و متنوع می‌دید:

***

در طول تاریخ جهان اسلام شخصیت امام علی(ع) به عنوان امام اول نزد شیعیان و یکی از خلفای راشدین در میان اهل سنت شناخته شده و بی نیاز از معرفی است. دکتر علی شریعتی در آثارش نگاه جدیدی به این شخصیت بزرگ داشتند و کوشیدند که از آن گفتمان های سنتی فاصله بگیرند. البته برخی گویند که این نگاه تازه ایدئولو‍ژیک و برگرفته از فضای انقلابی اواخر دهه ۱۳۴۰ و اوایل دهه ۱۳۵۰ بوده است. نظر شما چیست؟ آیا نگاه شریعتی به امام علی(ع) ایدئولوژیک و متاثر از فضای زمانه بود یا توانست نگاه نویی را به یک شخصیت بزرگ تاریخی ممکن سازد؟

در دوره ای هستیم که نیازمند نگاهی انتقادی به تاریخ اسلام هستیم. در زمان شریعتی این احساس کمتر نیاز می شده است. زیرا در آن زمان جهان اسلام در رخوت فرو رفته بود،‌ اما الان در دوره ای هستیم که گونه ای بیداری در جهان اسلام ایجاد شده است. این بیداری هم می تواند به معنای مثبت باشد و هم به معنای منفی. اصلا در زمان شریعتی بازگشت به ٫سنت سلف صالح٬ معنای دیگری داشت که همان سخن سیدجمال الدین بود که بازگردیم به سیره پیامبر(ص)برای قرائت انتقادی تاریخ و منابع معرفتی اسلامی. در هر صورت امروز با تفاوت گفتمان و دوران به شریعتی باز می گردیم تا ببینیم که او چه کرده است. ایدئولوژی در نگاه شریعتی ادامه دیدگاه مهندس بازرگان در «بعثت و ایدئولوژی» بود، یعنی تداوم همان کار مصلحین و نواندیشان دینی مانند اقبال و سید جمال که می گفتند ما باید فرهنگ دینی را از حالت موروثی و خرافی و سنتی نجات دهیم و به یک خط راهنمای مبارزاتی و عملیاتی تبدیل کنیم. ایشان این کار را خوانش ایدئولوژیک یا انتقادی از دین می خواند. این معنا از ایدئولوژی با معنایی که مارکس در «ایدئولوژی آلمانی» به کار می برد،‌ متفاوت است. حمله مارکس به ایده‌آلیزم بود و معتقد بود که ایدئولوگ کسی است که واقعیت را معکوس می‌بیند، یعنی فکر می کند ایده‌ها هستند که واقعیت را می‌سازند، در حالی که حقیقت عکس این است. امروزه، در نگاه لیبرال، نظام‌هایی چون فاشیسم و نازیسم ٫ایدئولوژیک٬ هستند، زیرا واقعیت ها را یکسونگرانه تفسیر می‌کنند. وقتی می‌گوییم شریعتی نگاهی ایدئولوژیک به دین دارد،‌ مراداین معنای منفی دوم نیست،‌ بلکه عمدتا به همان معنای نخست، یعنی معنای بازسازی انتقادی منظور است. او می‌خواهد الگویی متعهدانه و عملی از دین استخراج کند.

 با قبول این چارچوب نگاه شریعتی به امام علی(ع) چگونه است؟

امام علی(ع) در نگاه همه مسلمین نخستین محصول نظام اعتقادی دین و دعوت جدید اسلام است. این امر به دلیل رابطه نزدیک ایشان با پیامبر(ص) بود. بنابراین طبیعی است که پیامبر(ص) توصیه کرده باشد که پس از او از نظر عقیدتی(کاری به امارت و حکومت نداریم)، مردم از ایشان پیروی عقیدتی کنند. ضمن آن که امامت و ولایت به تعبیر هانری کربن باطن اسلام است. امام علی(ع) روح و معنای دعوت اسلام را پذیرفته و پرورده و مظهر باطن اسلام است. به همین دلیل دعوت امام علی(ع) به معنای تداوم ایدئولوژی اسلامی به معنای مثبت مفهوم است. وقتی امام علی(ع) در جریان سقیفه رویه و مشی نظام حاکم را نمی پذیرد،‌ در واقع جهت گیری تازه‌ای را طرح می‌کند. یعنی در دوره ٫فتنه کبری٬ که بحث خلافت پیامبر(ص) مطرح می‌شود،‌ مشی ها و رویه های متعددی شکل می گیرد که یکی از آن‌ها مشی امام علی(ع) و رویه علوی است که بعدا نامش ٫تشیع٬ شد. نزدیکان و صحابه‌ی پیامبر(ص) یعنی سلمان و ابوذر و ..، نیز گرد امام علی(ع) هستند. شریعتی معتقد بود که باید جهت گیری اجتماعی این گرایشات و گروه‌ها را بررسی کرد و دریافت که چه جناح هایی تشکیل می‌داده‌اند.

 آیا می توان برای دنیای امروز نیز از این جهت گیری استفاده کرد؟‌ به عبارت دیگر روزآمدکردن این جهت‌گیری آیا برای بهره‌گیری در روزگار ما نیز ممکن است؟

وقتی به تاریخ می‌نگریم،‌ باید روش خود را مشخص کنیم. برای نمونه، نیچه سه گونه مواجهه با تاریخ را تمییز می‌داد: تاریخ عتیقه‌جاتی(سنت‌گرا)، تاریخ یادمانیِ عظمت گرا(بنیادگرا) و در نهایت تاریخ انتقادی (نوگرا) که نقد گذشته است. او می گوید در همه این موارد ممکن است دچار بیماری گذشته‌گرایی شویم،‌ یعنی زندگی را در خدمت تاریخ قرار دهیم. نگاه شریعتی به تاریخ بیمارگون نیست و تفاوت دید او با قرائت بنیادگرا در این است که از منظر او گذشته در خدمت امروز استو نه به‌عکس. یعنی جهت‌گیری‌ای که ما  امروز داریم به نظر شریعتی از گذشته در تاریخ ایران و اسلام سابقه داشته است اما می بایست آن را بروز ساخت. البته بشر در دوران جدید، به تعبیر فوکو، نوعی گسست‌ معرفتی را از سر گذرانده و مقوله‌های جدیدی چون دموکراسی در مدیریت سیاسی و سوسیال-دموکراسی در اقتصاد کیفیتی نو پیدا کرده است. برخی به اشتباه و توهم حداکثری فکر می‌کنند که نظام سیاسی و اقتصادی اسلام نظامی است بلحاظ فنی متفاوت با تمامی نظامات علمی و عملی موجود وممکن؛ و در عرض مونارشس-تیرانی، اریستوکراسی-الیگارشی، دموکراسی-آنارشی، و یا تئوکراسی و … قرار می‌گیرد. در حالی که در آموزه‌های قرآنی ما از یک نظام فنی سیاسی و اقتصادی خاص بحث نمی‌شود. بل‌که از آرمان ها و گرایش‌های کلی سخن می‌رود. مثلا می‌گوید که مستضعفان وارثین زمین خواهند شد. و یا این که همه پیامبران برای ایجاد عدالت و قسط آمده‌اند. در این جا، به یک نظام اقتصادی و سیاسی مشخص . خاص اشاره نمی‌شود. اسلام روح و جهت گیری کلی را نشان می‌دهد که در هر دورانی می توان مابه‌ازای آن را تشخیص داد.

 شما معتقدید که شریعتی نمی خواست زندگی را به خدمت گذشته آورد و به همین خاطر خوانش ایشان از تاریخ به نفع امروز صورت می گیرد. علی رهنما در کتاب «مسلمانی در جستجوی ناکجاآباد» روش‌شناسی تاریخی دکتر شریعتی را به همین شکل که شما توضیح دادید،‌ مشخص می کند. اما مشکلی که پیش می‌آید این است که آیا می توان از یک شخصیت تاریخی مثل امام علی(ع) هر تفسیری ارائه داد؟

پیامبر و ائمه در سیره و زندگی خود روش و تاکتیک‌های متفاوتی داشته‌اند. یعنی اسلام به عنوان یک جنبش زنده در مقاطع مختلف روش های مختلفی را اتخاذ می‌کرده است. درس آموزی از این نکته به این معنا نیست که امروز بخواهیم بر اساس یکی از این تاکتیک‌ها زندگی و عمل کنیم،‌ بلکه برعکس هر وقت به تاکتیکی نیاز داشتیم، به تاریخ نیز رجوع می‌کنیم و از آن تجارب بهره می گیریم.

 آیا این به معنای تحریف یا گزینشی برخورد کردن با تاریخ نیست؟

 خیر. همه این کار را می‌کنند. اجتهاد همین کار است. اما چه کسی و چه‌گونه اجتهاد می‌کند. از پایه‌های اجتهاد دو پایه(کتاب و سنت) مربوط به گذشته و دو پایه(عقل و اجماع یا به باور شریعتی علم و زمان) مربوط به حال حاضر است. بدون این دو پایه اخیر اصولا نمی توان اجتهاد کرد. من، از پی متفکران جدیدی چون فوکو، معتقدم که شرایط و موقعیت‌های تاریخی منحصر به فرد و غیرقابل تکرار هستند. پس هر پدیده تاریخی یگانه است.

 اما دکتر شریعتی معتقد بود که ما باید تاریخ را تکرار کنیم و می‌گفت بعد از امام حسین(ع) همه باید زینبی باشند وگرنه یزیدی اند. یعنی الگوهایی را بر می‌شمرد که در طول تاریخ تکرار می‌شوند.

این‌ها الگوهای کلی است. مثلا در مورد مثال شما معتقد بود که هر انقلابی دو چهره دارد:‌ خون و پیام. این یک قالب کلی است و نظر ایشان این بود که اگر بخواهیم میراث گذشته را پاس بداریم،‌ باید از این اسوه‌ها و اسطوره‌ها الهام بگیریم و در زندگی مان حسین زمانه یا زینب گونه عمل کنیم. این بدان معنا نیست که موقعیت طابق النعل بالنعل با گذشته یکی است، پس به سیاق گذشته مانند گذشتگان عمل کنیم،‌ چون هم دشمنان و دوستان ما عوض شده‌اند و هم کنش‌های مامتناسب با وضعیت جدید است.

 آیا از الگوی شخصیت امام علی(ع) در معنای اسطوره و قهرمانی که شریعتی در «علی حقیقتی بر گونه اساطیر» بر آن تاکید می کرد، در دنیای امروز می توان بهره گرفت؟

وقتی مباز سوسیالیستی مثل خسرو گلسرخی می‌گوید که امام علی(ع) نخستین سوسیالیست تاریخ بوده است،‌ منظورش این نیست که ایشان اولین سوسیالیست به معنای مدرن است و پس از او مثلا پرودون و .. بقیه‌ی رفقا می‌آیند و همه‌ی این شخصیت‌های تاریخ در یک خط بوده‌اند. بل‌که همچنان که در سنت چپ بر یادمان اسپارتاکوس یا مزدک تاکید می‌شود، در جنبش اسلامی نیز سه گانه‌ی «وحدت،‌ مکتب و عدالت» که در سه دوره‌ی زندگی امام علی تجلی یافته است. و می‌‌باید با مشی علوی آشنا شد و سه گروه دشمنان ایشان یعنی قاسطین(ستمگرانی چون معاویه وعمرو بن عاص)، مارقین(خوارج) و ناکثین (پیمان شکنانی چون طلحه و زبیر) را شناخت،‌ ایشان به ترتیب سه جبهه‌ی استبداد و اقتدارگرا، جزم‌اندیشان مذهبی و خائنین اپورتونیست‌ را تشکیل می دادند. این نوعی گونه‌شناسی است که با معرفی سمبل‌ها مجموعه‌ای معنایی را می‌سازد. این بدان معنا نیست که ما الان در آن دوره تاریخی بسر می‌بریم؛ بل‌که جهان-زیست ما دگرگون شده است. اتفاقا از آن جا که در جهان تشیع ظرفیت‌های تاویلی در نظر گرفته می‌شود،‌ می توان از آن دوره‌های تاریخی نیز تفاسیر و تاویل‌هایی متناسب با دنیای امروز ارائه داد. از مجموعه‌ی سخنان و اقوال امام علی(ع) نیز می توان برای فکر و اندیشه امروز بهره گرفت. در تاریخ اسلام و اصحاب دو تیپ داشتیم: ‌یکی سلمان و دیگری ابوذر. مشهور است از پیامبر(ص) که آن چه را که سلمان می‌دانست،‌ اگر ابوذر می‌دانست کافر می‌شد. این نشانگر پذیرش دو ظرفیت قابل تاویل متفاوت است. سلمان روشنفکری ایرانی‌الاصل است که همه مکاتب را دیده و مسائل را از دیدی وسیع تر می‌فهمد،‌ در حالی که ابوذر از قبیله‌ای بیابان‌گرد آمد و نماینده عدالت‌خواهی و شورش علیه بی عدالتی است. امام علی سنتزی از این دو شخصیت را ارائه می‌کند. به همین دلیل شریعتی ایشان را نه یک «فوقِ انسان» بل‌که یک انسان «مافوق» معرفی می‌کند؛ انسانی که از حدود خود فرامی‌گذرد. امام علی انسانی نیست که نتواند خطا کند، بلکه ٫عصمت٬ او به این معناست که می تواند، اما خطا نمی کند.

 چهار دهه از زمان درگذشت دکتر شریعتی گذشته است و خود شما در ابتدای بحث نیز اشاره به تحولاتی که در این چهار دهه صورت گرفته کردید. امروز اگر بخواهید از الگویی که شریعتی برای معرفی امام علی(ع) بهره گرفت،‌ استفاده کنید،‌ برکدام جنبه از شخصیت علی(ع) تاکید می کنید؟

وجهه ای از شخصیت امام علی که به نظر من امروز باید بیشتر بر آن تاکید شود، روش ایشان در مواجهه با دوست و دشمن است. شریعتی نشان می‌دهد که امام علی،‌ آزادی را «آزادی مخالف» می‌دانست. برخورد ایشان با طلحه و زبیر یا خوارج مثال بارز این نوع رفتار حقوقی آزادمنشانه است. و اما چه چیز باید بر آموزه‌ی شریعتی افزود؟ شریعتی طرح و پروژه‌ای داشت و می خواست به هدف آگاهی و بیداری تاریخی-اجتماعی برسد، لذا، به جزییات تاریخی و تخصصی موضوع وارد نمی‌شد و خوانش انتقادی خود از تاریخ اسلام رااز منظر بیطرفی علمی مطرح نمی‌کرد. البته در کتاب «اسلام شناسی تاریخی» مشهد منابع پژوهش تاریخی مستقل بیشتر و پیشتر طرح شده است. اما در «اسلام شناسی» ارشاد چون می خواهد به ترسیم «جهان بینی و ایدئولوژی» (فلسفه تاریخ و انسان و جامعه‌شناسی)بپردازد،‌ جنبه‌ی پژوهش تاریخی ضعیف می‌شود. به همین دلیل ما امروز بیش از پیش به مطاله‌ی علمی-انتقادی تاریخ نیازمندیم. تاریخی که گسست ها و ابهامات را نشان بدهد. اهمیت این کار از این جهت است که در تاریخ واقعی از غلوها و قالب سازی‌های ذهنی یا اعتقادی پرهیز می‌شود. و ما به نوعی خوانش انتقادی علمی از تاریخ نیز نیاز داریم تا بتوانیم معنای وقایع اسلامی را در بستر اجتماعی و سیاسی خاص خودشان درک کنیم. همچنین در زمینه‌ی زبان‌شناسی و درک معانی واژگان نیازمند تحقیقات وسیعی در منابع و متون اسلامی هستیم. شریعتی خود دیگر وقت بررسی فارغ‌بالانه و سختگیرانه‌ و فرسختِ همه‌ی اسناد و حوادث را نداشت. و امروز طبعا باید چنین پژوهش‌های علمی وانتقادی پیرامون تاریخ اسلام و تشیع به صورت منظم گسترش یابد.

منبع :
آکادمی مطالعات ایرانی لندن(LAIS)

  • علی مزینانی
۲۵
تیر
۹۳

آلبوم تصاویر شب قدر , لیلة القدر , شب شهادت حضرت علی , فزت و رب الکعبه

"بسم الله الرحمن الرحیم

انا انزلناه فی لیله القدر * و ما ادراک ما لیله القدر * لیله القدر خیر من الف شهر * تنزل الملائکه والروح* فیها باذن ربهم من کل امر * سلام هی حتی مطلع الفجر."

«ما "آن" را فرود آوردیم در شب قدر، و چه می ‌دانی که شب قدر چیست؟ شب قدر از هزار ماه برتر است، فرشتگان و آن روح در این شب فرود می ‌آیند، به اذن خداوندشان از هر سو، سلام بر این شب تا آن گاه که چشمه خورشید ناگهان می ‌شکافد!»
تاریخ، قبرستانی است طولانی و تاریک، ساکت و غمناک، قرن‌ها از پس قرن‌ها هم تهی و هم سرد، مرگبار و سیاه و نسل‌ها در پی نسل‌ها، همه تکراری و همه تقلیدی، و زندگی‌ها، اندیشه‌ها و آرمان‌ها همه سنتی و موروثی، فرهنگ و تمدن و هنر و ایمان همه مرده ریگ!
ناگاه در ظلمت افسرده و راکد شبی از این شب‌های پیوسته، آشوبی، لرزه‌ای، تکان و تپشی که همه چیز را برمی‌کَند و همه خواب‌ها را برمی ‌آشوبد و نیمه سقف‌ها را فرو می ‌ریزد. انقلابی در عمق جان‌ها و جوششی در قلب وجدان‌های رام و آرام، درد و رنج و حیات و حرکت و وحشت و تلاش و درگیری و جهد و عشق و عصیان و ویرانگری و آرمان و تعهد، ایمان و ایثار! نشانه‌هایی از یک «تولید بزرگ»، شبی آبستن یک مسیح، اسارتی زاینده یک نجات! همه جا ناگهان، «حیات و حرکت»، آغاز یک زندگی دیگر، پیداست که فرشتگان خدا همراه آن «روح» در این شب به زمین، به سرزمین، به این قبرستان تیره و تباه که در آن انسان‌ها، همه اسکلت شده‌اند، فرود آمده‌اند.
این شب قدر است...
و تاریخ همه، این ماه‌های مکرر است، ماه‌هایی همه مکرر یکدیگر، سال‌هایی تهی و عقیم، قرن‌هایی که هیچ چیز نمی ‌آ‏فرینند، هیچ پیامی بر لب ندارند، تنها می ‌گذرند و پیر می‌کنند و همین و در این صف طولانی و خاموش، هر از چندی شبی پدیدار می‌گردد که تاریخ می ‌سازد، که انسان نو می‌آفریند و شبی که باران فرشتگان خدایی باریدن می ‌گیرد، شبی که آن روح در کالبد زمان می ‌دمد، شب قدر!

این شب قدر است...

شب سرنوشت، شب ارزش، شب تقدیر بر یک انسان نو، آغاز فردایی که تاریخی نو را بنیاد می ‌کند. این شب از هزار ماه برتر است، شب مشعری است که صبح عید قربانی را در پی دارد و سنگباران پر شکوه آن سه پایگاه ابلیسی را! شب سیاهی که در کنار دروازه منا است، سرزمین عشق و ایثار و قربانی و پیروزی!
شبی که از هزار ماه برتر است، آنچنان که بیست و چند سال بعثت محمد، از بیست و چند قرن تاریخ ما برتر بود. سال‌هایی که آن «روح» بر ملتی و نسلی فرود می ‌آید از هزار سال تاریخ وی برتر است. و اکنون، بر اندام این اسلام اسلکت شده، بر گور این نسل مدفون و بر قبرستان خاموش ما، نه آن روح فرود آمده است، سیاهی و ظلمت و وحشت شب هست، اما شب قدر؟

شب قدر

شبی که باران فرو می‌بارد، هر قطره‌اش فرشته‌ای است که بر این کویر خشک و تافته، در کام دانه‌ای، بوته ی خشکی و درخت سوخته‌ای و جان عطشناک مزرعه‌ای فرو می‌افتد و رویش و خرمی و باغ و گل سرخ را نوید می‌دهد. چه جهل زشتی است در این شب قدر بودن و در زیر این باران ماندن و قطره‌ای از آن بر پوست تن و پیشانی و لب و چشم خویش حس نکردن، خشک و غبارآلود زیستن و مردن! هر کسی یک تاریخ است. عمر، تاریخ هر انسانی است و در این تاریخ کوتاه فردی، که ماه‌ها همه تکراری و سرد و بی ‌معنی می‌گذرد، گاه شب قدری هست و در آن از همه ی افق‌های وجودی آدمی فرشته می‌بارد و آن روح، روح القدس، جبرئیل پیام‌آور خدایی بر تو نازل می‌شود و آنگاه بعثتی، رسالتی، و برای ابلاغ، از انزوای زندگی و اعتکاف تفکر و عبادت و خلوت فراغت و بلندی کوه فردیت خویش به سراغ خلق فرود‌آمدنی و آنگاه، درگیری و پیکار و رنج و تلاش و هجرت و جهاد و ایثار خویش به پیام!
که پس از خاتمیت، پیامبری نیست، اما هر آگاهی وارث پیامبران است! آن «روح» اکنون فرود آمده است، در شب قدر بسر می‌بریم. سال‌ها، سال‌های شب قدر است، در این شبی که جهان، ما را در کام خود فرو برده است و آسمان ما را سیاه کرده است، باران غیبی باریدن گرفته است، گوش بدهید، زمزمه نرم و خوش آهنگ آن را می‌شنوید، حتی صدای روییدن گیاهان را در شب این کویر می‌توان شنید.
سلام بر این شب، شب قدر شبی که از هزار ماه، از هزار سال و هزار قرن برتر است، سلام، سلام، سلام، ... تا آن لحظه که خورشید قلب این سنگستان را بناگاه بشکافد، گل سرخ فلق بر لب‌های فسرده این افق بشکفد و نهر آفتاب بر زمین تیره ی ما ... و بر ضمیر تباه ما نیز جاری گردد. تا صبح بر این شب سلام !

مجموعه آثار 2-خودسازی انقلاب

  • علی مزینانی