امام(ع) :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۹۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام(ع)» ثبت شده است

۲۷
آذر
۹۳
همزمان با آخرین روز از ماه صفر و سالروز شهادت امام هشتم (ع) ویژه برنامه «آهوی مهر توام»  از رادیو صدای آشنا پخش می شود.


به گزارش شاهدان کویرمزینان ، در برنامه «آهوی مهر توام»  که با کارشناسی حجت الاسلام هادی مزینانی پخش می شود  مباحث  : شرح آموزه های دینی و اخلاقی امام رضا (ع)،انتقال فرهنگ و آداب خاص ایرانیان در روز شهادت امام رضا (ع) ، شرح حوادث مهم عصر امام رضا (ع) و تاثیرگذاری ایشان به عنوان محوریت امامت در زمان خود ،تقویت و ترغیب به همدلی بین مسلمانان جهان و بررسی نقش امام رضا (ع) در دوران حکومت خود؛ مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.

در این ویژه برنامه مذهبی که گروه دین و اندیشه متولی آن است، رویا ولی زاده نویسنده و تهیه کننده و رضا خضرایی  به عنوان گوینده، همراه مخاطبان هستند.

«آهوی مهر توام» را روز سه شنبه دوم دی ساعت 20:30 به وقت تهران برابر با ساعت 17:00 به وقت گرینویچ از کانال اروپای شبکه جهانی صدای آشنا بشنوید.

  • علی مزینانی
۲۵
آذر
۹۳

یکی از اهداف شاهدان کویرمزینان که بارها در مطالب منتشرشده به آن پرداخته است معرفی چهره های ماندگار مزینان اعم از اندیشمندان و دانشمندان تا تعزیه خوانان و مداحان و تمامی مزینانی هایی که به نوعی در برنامه های مناسبتی در مزینان خدمت می کرده و می نمایند و یا افرادی که به خاطر فعالیت های اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی ، علمی و ورزشی نامشان به عنوان یک مزینانی موفق می درخشد و نام این کویربلند آوازه را زنده تر می کند ؛ می باشد که تا کنون در این راه گام های خوبی برداشته شده و با کمک بعضی از همراهان موفق شده ایم برخی از این چهره ها را با عناوین مختلف معرفی نماییم  که یکی از این مقوله ها انتشار زندگینامه خادمین اهل بیت علیهم السلام می باشد که حتی مورد توجه رسانه های شهرستان سبزوار قرار گرفته و آنها نیز به بازنشر آن همت گمارده اند و امیدواریم با کمک شما یاران بتوانیم همچنان در شناساندن فرهیختگان و نام آوران مزینانی قدم برداریم و به همین خاطر همیشه در انتظار مطالب زیبای شما هستیم.

یکی از خاندان برجسته مزینان که در برپایی تعزیه ی سرور و سالار شهیدان همت والایی دارند خاندان با فضیلت محمدی مزینانی هستند که نسل اندر نسل یا نوحه خوان بوده و یا در عاشورای حسینی ایفا گر نقش های بزرگی همچون قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل (ع) و قیس می باشد که این دو نقش در این خانواده موروثی شده و از پدر به پسر و یا برادر به ارث می رسد همچنین در سالهای اخیر سکینه خوان عاشورای مزینان دختر خردسال این خاندان و نوه ی ذاکر اهل بیت مرحوم حاج محمد حسین محمدی است که در این نوشتار گوشه ای از حیات جاودانه ی او را شرح خواهیم داد و البته پیرامون ایفاگری نقش سکینه توسط زهرا کوچولوی تعزیه خوان پیش از این مطلب مفصلی در ایام سوگواری شهدای کربلا منتشر نمودیم.

ذاکر اهل بیت مرحوم حاج محمدحسین محمدی مزینانی فرزند حاج علی اصغر محمدی فرزند جاج محمد علی فرزند کربلایی اصغر فرزند علی فرزند وهاب کاظمینی در سال 1305 ه.ش در مزینان به دنیا آمد و هچنان که در شجره ی این خانواده آمده است اصل و نسب آنها عراقی و اهل کاظمین می باشند که  در حدود یک قرن گذشته  در مزینان متوطن شده اند.

ذکر این نکته لازم و ضروی است که در مزینان چند طایفه ی معروف زندگی می نمایند که اجداد آنها از شهرها و کشورهای دیگر به مزینان سفر کرده و برای همیشه در آنجا اقامت گزیده اند که در این باره نیز شاهدان کویر در بخش مزینان شناسی و با مطلب مزینان از نگاهی دیگر  به طور کامل به آن پرداخته است.

مرحوم حاج محمدحسین محمدی آشنایی خوبی به تاریخ داشت و با برخورداری از ذهن خلاق و بهره هوشی جالب توجه؛ بسیاری از وقایع اتفاقیه در زمان حیات مبارکشان را با ذکر تاریخ و روز و ساعت به یاد داشتند و هرگاه از رویدادی هرچند کوچک یاد می کردند زمان دقیق آن را عنوان می نمود که مخاطب را به دلیل این حافظه ی ماندگار حتی در کهنسالی به تعجب وا می داشت.

او که علاقه وافری به حضرت سید الشهدا (ع) و قمر منیر بنی هاشم داشت،در حالی که در پیش از انقلاب  راه کربلا بسته بود 4 بار برای زیارت آن حضرت به عتبات عالیات مشرف و موفق به زیارت قبور شهدای کربلا شد.

این پیر غلام اهل بیت علیهم السلام در سال 1368 سکته نمود و در عالم رویا دید که ضریح حضرت ابوالفضل را گرفته است و از مخدوم خود قمر بنی هاشم شفا خواست که خدواند عمر دوباره به او داد.

مرحوم حاج محمد حسین محمدی به گفته پسر بزرگش حاج محمدحسن  علاوه برمداحی و مرثیه خوانی آل الله از سال 1338 برای مجلس تعزیه خوانی روز عاشورای مزینان به خصوص برای نقش  قمر بنی هاشم به پرورش و نگهداری یک رأس اسب می پرداخت و به فرزندانش نیز وصیت کرده بود که این راه را ادامه دهند که  فرزندان خلف و شایسته ی او که همچون پدر خادمی عزای اهل بیت را افتخار بزرگ خود می دانند به وصیت آن مرحوم عمل نموده و پس از درگذشت این پیرغلام اهل بیت در این راه سعی وافر دارند.

این مرثیه خوان و ذاکر قمر بنی هاشم (ع) عاقبت در سال 1376 و در سن 71سالگی رخ در نقاب خاک کشید و میهمان خوان اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام گردید. روحش شاد .

  • علی مزینانی
۰۷
آذر
۹۳

مزینانی های مقیم مشهد مقدس با حضور در هیئت الغدیر و برپایی مراسم دعای ندبه و ذکر مصیبت خوانی در سالروز شهادت حضرت رقیه خاتون(س) اشک ماتم ریختند.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ هیئت الغدیر مزینانی های مقیم مشهد در سالروز شهادت سه ساله ی امام حسین (ع) و سند مظلومیت واقعه ی کربلا حضرت رقیه (س)شاهد حضور جمعی از مزینانی های ساکن در این شهرمقدس و زائرین حرم مطهر  امام رضا (ع) بود که ضمن مصیبت خوانی و قرائت دعای ندبه توسط ذاکر اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام حاج عبدالحسین محمدی مزینانی ، شرکت کنندگان در این مراسم از بیانات حجت الاسلام حسین معلمی فر مزینانی بهره مند شدند.

هیئت الغدیر مزینانی های مقیم مشهد به مدیریت حاج محمد سلیمی هرهفته ضمن پذیرایی زائرین آستان مقدس رضوی که از مزینان و یا همشهریان ساکن در دیگر شهرها عازم این بارگاه مطهر می شوند مراسم دعای ندبه را با حضور ساکنین مزینانی برگزار می نماید.

شاهدان کویرمزینان ضمن تشکر از حاج مهدی مزینانی (آزاده) که با هر رویدادی در باره ی مزینان خبر و عکسهای مربوطه را تهیه و در اختیار شاهدان قرار می دهند و این بار نیز موجب شد که پس از سالها از افتتاح این هیئت در مشهد مقدس که یکی از باقیات و الصالحات شهروندانی است که به عشق اهل بیت چنین پایگاهی را برای بهره مندی مزینانی ها در جوار ملکوتی ثامن الحجج (ع) ساخته اند امیدوار است از این پس هیئت مدیره محترم اخبار هیئت را برای انعکاس در شاهدان کویرارسال نمایند.

  • علی مزینانی
۲۱
آبان
۹۳

یکی از نقش های برجسته در تعزیه ی روز عاشورای حسینی در مزینان؛ حضرت سکینه (ع) است که معمولاً توسط پسران نوجوان و خردسال مزینانی اجرا می گردد که بعضی از آنها همانند شهید محمد مزینانی روس و فرزندان حاج محمدتقی(متقی) مزینانی و خاندان تعزیه خوان جعفری  ... در بزرگسالی نیز به اجرای نقش های دیگر شهدای کربلا پرداخته و ادامه می دهند. اما عاشورای مزینان در دو سال اخیر شاهد بروز استعدادی دیگر در این زمینه بود و فرزند حاج عبدالحسین محمدی مزینانی با معصومیت و توانمندی خاصی به ایفای این نقش می پردازد ؛دختر بچه ای که از کودکی علاقمند به مداحی و تعزیه خوانی بوده  و خداوند متعال به خاطر قلب پاکش و ارادت والدین حسین دوست وی توفیق یافته تا در این مراسم عظیم در سالهای 92 و 93 ایفاگر نقشی باشد که از طفولیت آرزوی آن را می کشد.

پدرش حسین (عبدالحسین) محمدی مزینانی که وکیل پایه یک دادگستری خراسان رضوی می باشد روزگاری  نقش قمر بنی هاشم (ع) را در تعزیه های برگزار شده توسط نوجوانان مزینانی و یا در شبیه خوانی های داخل بازار در ایام محرم و صفر اجرا می نمود و در حال حاضر نیز تعزیه گردان یا کارگردان هنری عاشورای دوم به طور کامل و در عاشورای دهه ی اول به عنوان دستیار کارگردان تعزیه خوانان را همراهی می نماید و به گفته ی خودش : اگر وقت باشد نقش قیس در تعزیه شیر و همچنین زهیر را نیز می خواند و به عنوان مداح ثابت در هیئت ابوالفضلی (ع) افتخار ذاکری و مصیبت و نوحه خوانی اهل بیت را دارد؛ او در باره شور و شوق این دختر تعزیه خوانش می گوید : از اولین روز محرم زهرا در تب و تاب رفتن به مزینان است و قبل از آن نیز روزشماری می کند که کی محرم می رسد.

و اما زهرا خانم محمدی مزینانی  بیستم اردیبهشت هشتاد و شش در شهر مقدس مشهد و در خانواده ای تحصیل کرده و دوستدار اهل بیت پا به عرصه ی وجود گذاشت او که پدر و پدر بزرگانش همگی مداح و تعزیه خوان اهل بیت علیهم السلام هستند به همراه خواهر بزرگترش فاطمه خانم به خاطر  علاقه به تعزیه خوانی به تمرین نوحه خوانی و شبیه خوانی در منزل پرداخت و با کمک والدینش قبل از رفتن به مدرسه و تحصیل تمامی نسخه طولانی  نقش حضرت سکینه(س) را حفظ کرد او که به نظر می رسد از هوش سرشاری برخوردار است و خداوند متعال توفیق خاصی به زهرا کوچولو و والدینش عطا فرموده علاوه برحفظ این نسخه نقش های دیگر تعزیه خوانان مخالف و موافق خوان را نیز حفظ نموده به طوری که در هنگام اجرا به خوبی می داند و می خواند که نقش مقابلش چه شعری را می خواهد بخواند و خودش نیز آن را تکرار  می نماید .

این عطیه ی الهی در حال حاضر در کلاس دوم یکی از  مدارس ممتاز مشهد مقدس به نام  مشکات  که زیر نظر حوزه علمیه حضرت نرجس خاتون (س) و اساتید حوزوی اداره می شود مشغول به تحصیل است.

شاهدان کویر مزینان در خاتمه این مطلب ضمن آروزی موفقیت برای زهرا خانم محمدی و سلامتی و تندرستی برای والدین ارجمندشان که چنین فرزندعاشورایی را تربیت و پرورانده اند تا با اجرای نقش حضرت سکینه(س) معنویت خاصی به مجلس شهدای دشت کربلا بدهد؛ از مسئولین مدرسه مشکوة به خصوص مدیریت محترم مدرسه سرکار خانم الله دادی و معلم زهرا خانم سرکار خانم منعمی که اجازه دادند این تعزیه خوان کوچولو به مزینان بیایند و تمرینات خود را جدی تر دنبال کنند تشکر و قدردانی می نماید .

برای دیدن تصاویر به ادامه مطلب بروید ...

  • علی مزینانی
۲۰
آبان
۹۳

عاشورا در کویرمزینان نوشته حسین خلیلی یکی از کسانی است که خود نسبت فامیلی با مزینانی ها دارد و امسال شاهد برگزاری مراسم تعزیه خوانی در مزینان بوده و گوشه ای از آنچه را باچشم سر دیده با دیده ی بصیرتی بر صفحات کاغذ به رشته ی تحریر در آورده است  برای او که مبهوت خلوص و صفای کویر نشینان دلسوخته گردیده شور و شعورحسینی بودن این مردم ولایتمدار را وصف ناپذیر می داند و تنها به گوشه ای از این آئین ماندگار و فرهنگ عاشورایی مردم مزینان در روزنامه وزین جام جم می پردازد .

شاهدان کویرمزینان که خود تلاش می نماید تا مزینان و مزینانی را به جهانیان معرفی نماید و در ایام محرم مطالب و تصاویر پر محتوایی را تهیه و تقدیم مخاطبان گرانمایه نمود ه است به پاس قدردانی از این فرهیخته ی  گرانمایه ضمن ارسال پیامک برای تهیه روزنامه فوق و مطالعه متن روایت گری استاد خلیلی توسط همشهریان مزینانی این دلنوشته ی عاشورایی را بدون هیچ تغییری بازنشر می نماید.

عاشورا در کویر مزینان

نویسنده: حسین خلیلی

باید با حال و هوای کویر آشنا باشید تا بدانید مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان در آنجا صفا و خلوصی خاص دارد. کویر مزینان یا همان زادگاه دکتر علی شریعتی، از نخستین روزهای ماه محرم حال و هوایی روحانی دارد و این معنویت را می توان در روز عاشورا بیش از پیش مشاهده کرد.
    پس از نماز صبح و طلوع آفتاب در دل کویر، شوری عجیب در میان مردم به پا می شود. محور اصلی مراسم روز عاشورای مزینان، تعزیه یا همان شبیه خوانی است. یاران و اهل بیت امام در ابتدا به تکیه بالامی روند تا مراسم را از آنجا آغاز کنند. از این مرحله به بعد، شبیه سازی کوچکی از حوادث کربلااز سوی تعزیه خوانان و در میان اشک و شور مردم شروع می شود.
    سپاه حر همچون واقعه کربلادر میانه روستا راه را بر امام و یارانش می بندند. حضرت عباس(ع) به عنوان سپهسالار کاروان امام به دفاع از اهل بیت پرداخته و راه را بر امام و یارانش بازمی کند. تعزیه خوانان در مسیر خود به سمت امامزاده سیداسماعیل - از برادران امام رضا(ع)- در مجاورت روستا، در گلزار شهدای مزینان توقف می کنند. اما در پشت سر تعزیه خوانان نیز، شوری وصف ناشدنی در جریان است.
    نخلی که به گفته تمامی اهالی روستا تنها شور و عشق مردم به سیدالشهدا(ع) آن را به حرکت درمی آورد، با نوای یا حسین یا حسین به سمت امامزاده می رود. تعزیه خوانان نیز پس از بیعت با شهدا و زیارت اهل قبور، در مسیر نخل گام برمی دارند. صحن امامزاده سیداسماعیل در روز عاشورا میعادگاه گروه های تعزیه خوان و هیات عزاداری است که از روستاهای مجاور می آیند.
    پس از عرض ارادت و سلام به نواده رسول خدا(ص)، گروه های مختلف مردم به تبعیت از تعزیه خوانان دور روستا را می چرخند تا همچون کاروان امام پس از طی مسافتی به زمین کربلابرسند. محل برگزاری تعزیه یا به گفته اهالی روستا زمین عاشورا، در جنوبی ترین نقطه مزینان واقع شده است. پس از آن تعزیه آغاز و تا زمان تاریکی هوا و همزمان با به آتش کشیده شدن خیمه های حسینی ادامه دارد.
    تمامی طی این مسیر و مراسم شبیه خوانی در واقع الگوبرداری و حرکتی نمادین از مسیر و اقداماتی است که اباعبدالله(ع) تا رسیدن به ارض کرب و بلاپیمود و براستی که چه الگویی بهتر از حسین(ع) و چه نمادی زیباتر از زمین مقدس کربلا.
    

  • علی مزینانی
۱۸
آبان
۹۳

در تعزیه روز عاشورا همه ی مردم مزینان در برپایی آن نقش دارند امکان ندارد در آن روز شما کسی را ببینید که بیکار باشد حتی شرکت کنندگان دیگر از شهرها و روستاهای مجاور ناخود آگاه بدون آنکه خودشان متوجه باشند در حال کمک به عزاداران هستند عده ای تعزیه خوانی می کنند جمعی برسینه و برسرمی زنند عده ای دیگر نخل و شیرغران و ساربان و علامت  را بردوش می کشند و علمداران علمداری می کنند جمعی هم در این بین سنگ های در مسیر نخل را برمی دارند و قومی دیگر برای عزاداران شیر و کیک و چایی آماده می کنند و خلاصه آنکه همه در این عزاداری سهیم هستند و اما عده ای از  جوانان حال و قدیم و آینده در نقش لشکر حضور دارند که از صبح روز عاشورا و تا غروب به صورت آماده باش در لشکر مخالف خوانان می ایستند و حتی گاه خود همراه با دیگر گریه کنان در هنگام شهادت یکی از یاران امام (ع) اشک ماتم می ریزند .

شاهدان کویرمزینان ضمن یاد و خاطره مرحوم شاه رضا نیکدل که سالهای متوالی و طولانی نیزه داران را تجهیز می کرد و نقش سنان را اجرا می نمود و به پاس زحمات این عزاداران بی مدعا که بعضی از آنها حدود سه دهه است که در نقش لشکر حاضر می شوند و حتی هستند افرادی که مانند جانباز غلامحسین مزینانی حاجی که خود یکی از تعزیه خوانان برجسته است بی هیچ تکبری نیزه برمی دارد و لباس لشکری می پوشد؛ گوشه ای از زحمات آنان را به تصویر کشیده و انشاء الله به زودی تصاویر زیبای دیگری از حضور مردم مزینان در این روز را تقدیم می نماید.

عکس / محسن مزینانی

برای دیدن تصاویر بیشتر به ادامه مطلب بروید...

  • علی مزینانی
۱۸
آبان
۹۳

عاشورای 93 گرچه در هیاهوی باران و سردی هوای کویر در مزینان برگزار شد اما حضور عاشقان ثارالله(ع) وصف ناپذیر است گویی این جمعیت عاشق هیچ سرمایی در خود احساس نمی کنند چرا که در لحظه لحظه ی مراسم عاشورا میدان قتلگاه مزینان مملو از زن و مرد دوستدار اهل بیت بود و ما توان ثبت حتی گوشه ای از این حضور را نداشتیم...

عکس / محسن مزینانی


برای دیدن تصاویر بیشتر به ادامه مطلب بروید...

  • علی مزینانی
۱۸
آبان
۹۳

باران هم نتوانست مانع عزادارای روز یازدهم محرم و حضور باشکوه مزینانی های عاشق اهل بیت  شود در این روز حتی بسیاری از کسانی که برای مراسم تعزیه روز عاشورا به زادگاهشان آمده بودند قید مدرسه رفتن فرزندانشان را زدند و حتی گفتند : اگر از آسمان سنگ ببارد، می ایستیم و در مراسم کاروان اسرا شرکت می کنیم مراسمی که عمر طولانی ندارد و قریب به چهارسال است که به همت جوانان هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) مزینان اجرا می شود و به عنوان یک مراسم ماندگار جای خود را در دل همه ی مزینانی ها باز کرده است و آرام آرام تبدیل به یک آئین تعزیه خوانی  می شود.

عکس / علی مزینانی عسکری





برای دیدن تصاویر بیشتر به ادامه مطلب بروید...

  • علی مزینانی
۱۷
آبان
۹۳

همزمان با یازدهمین روز از ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت حسین بن علی (ع) و در سالروز شهادت امام سجاد (ع) مراسم خیمه سوزانی و حرکت کاروان اسرا به همت هیئات شاهزاده علی اصغر و ائمه بقیع علیهم السلام در میدان قتلگاه برگزار شد.

در ادامه تصاویر این مراسم باشکوه که با حضور مردم مزینان برگزارشد به روایت شاهدان کویرمزینان ببینید

عکس/ علی مزینانی عسکری



برای دیدن تصاویر به ادامه مطلب بروید...

  • علی مزینانی
۰۹
آبان
۹۳

همایش شیرخوارگان حسینی صبح امروز همزمان با سراسر کشور  به همت هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) در مزینان برگزار شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ در این همایش که با حضور مادران فاطمی به همراه کودکان و شیرخوراگان خود شرکت داشتند حجت الاسلام شیخ محمد مزینانی ضمن سخنرانی پیرامون نقش شهادت حضرت علی اصغر (ع) در نهضت حسینی به ذکر مصیبت خوانی پرداخت.

همایش شیرخوارگان حسینی مدت سه سال است که در محل هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) ؛ موقوفه مرحومه تاج مزینانی و همسر ولایتمدار ش و به همت فرزندان این مرحومه و عیسی عطار مزینانی یکی دیگر از ذوستداران اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و با اجرای شیخ محمدمزینانی برگزار می گردد که امسال نیز با شور و حرارت و استقبال بیشتر بانوان مزینانی برگزارشد.

همچنین از امشب که مصادف با ششمین شب از ماه محرم الحرام و عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت حسین بن علی (ع) است هیئات مزینان به صورت دسته جمعی و متحد با حضور و اجتماع در جایگاه مخصوص بازار مزینان به عزاداری پرداختند.
  • علی مزینانی
۰۹
آبان
۹۳

متن زیر ترکیبی از نوشتار قبلی ما با عنوان مزینان از نگاهی دیگر است که در بخشهای  هشتم تا یازدهم  در باره محرم و عاشورا در مزینان مفصل در شاهدان کویرمزینان نوشته ایم و چون در آستانه ی عاشورایی دیگر قرار گرفتیم بار دیگر این سنت ها را یاد آور می شویم سنت هایی که مزینان و عاشورایش را زبانزد عام خاص و عام کرده و معرف این دیار تاریخی است.

محرم که فرا می رسد کمتر مزینانی است که بر روی این کره ی خاکی زندگی کند و برای عزاداری سالار شهیدان به خصوص در روز عاشورا به زادگاه خویش بازنگردد! چه بسا مزینان زاده ای که درکشورهای دیگر مانند آمریکا وانگلیس وآلمان وکانادا زندگی می کنند اما چون محرم می رسد آنها نیز دلشان پرمی کشد وبرای برپایی عزای امام حسین (ع) به مزینان سفر می نمایند تا پس از روزها درغربت زیستن غم فراق را در وطن خویش نجوا نمایند. یکی از این مهاجرین عاشق که در کانادا زندگی می کرد مرحوم خواجوی بود که هر سال به مزینان می آمد و یک دهه ی کامل در تکیه ای *که با وقف منزل پدری خویش ساخته بود عزاداران را اطعام می داد .

 محرم در مزینان از ویژگی منحصر به فردی برخوردار است و شاید در بین تمامی روستاهای ایران چنین مراسمی  کم نظیر باشد دلیل آن استقبال بیشمار هموطنانی است که دراطراف مزینان زندگی می کنند و تنها وصف تعزیه خوانی  آن را شنیده اند وهرسال در صبح روز عاشورا خود را به مراسم می رسانند والبته مزینانی ها هم درمهمانداری زبانزد هستند و برای عزاداران فرزندفاطمه (س) درهیئت حسینی وابوالفضلی و تکیه بالا و بعضی در خانه های خود غذا تدارک می بینند  . حضور مزینانی های مقیم درشهرها ویا کشورهای دیگر از جمله ی این کم نظیری مراسم عزاداری محرم مزینان است که در چنین موسمی چه در گرمای سوزان و یا سرمای شدید کویر رنج سفر را به جان می خرند و به زادگاهشان می آیند تا محرم را درک نمایند و حقیقت نیز همین است ما که سالهاست به اقتضای شغلی در تهران زندگی می کنیم امکان ندارد که عاشورا را در این شهر بمانیم و اگر خدای نکرده به هردلیل چنین اتفاقی بیفتد مانند مأموریت خاصی که در سال  هفتاد ودو برایم رخ داد  و نتوانستم عاشورای آن سال را در مزینان باشم و هنوز پس ازگذشت دو دهه حسرتش بردلم مانده ، از آن پس همیشه درعاشورا هر چند مراسمی است تکراری ولی برایم تازگی خاصی دارد شرکت می کنم. و معترفم که تا وقتی به مزینان نیایم محرم را حس نمی کنم.

 صبح زود قبل ازخروس خوان مردان کویری بیدار می شوند و قبل ازهرکاری به سراغ سماور که قبلا ذغالی و نفتی بود و اکنون به برکت آمدن گاز آن هم به یمن نام شریعتی که دوستدارانش با سفر به زادگاه مرادشان چون رنج آنان را دیدند آستین همت بالا زده وبدون هیچ ادعایی این نعمت خدادادی را به مزینان آوردند وپس از آن دیگرروستاها وآبادیهای این دیار از آن متنعم شدند وپدران پیر و زنده دل با پیچاندن دکمه ای بساط چایی راعلم می کنند آن گاه وضو می سازند وقرآن به دست می گیرند وآیات نورانی کتاب خدا را می خوانند وبا شنیدن اذان به قدقامت می ایستند ودوگانه ای بهر یگانه معبودشان به جا می آورند وپس از آن اهل وعیال را بیدارمی کنند که نمازشان را بخوانند وخود به سراغ مال وحالشان*می روند و پس ازدوشیدن شیر واز سرواکردن* آنها عیال را بیدار می کنند و سپس درآن تاریکی که بعضی ازجوانان ازشهربرگشته ناراحتند که چرا پدر و مادر پیرشان دراین نصفه شب!برخاسته اند وبا ولع خاصی درحالی که بافوت کردن به نعلبکی چای داغ وکروچ کروچ*کردن قند آهنگ خاصی را درفضا ایجادنمود ه اند ،آسایش آنان را برهم می زنند ونمی گذارند بخوابند. آفتاب نزده آماده می شوند تا به زیارت عاشورا بروند مراسمی که چند سالی بیش نیست که درهیئت علی اکبری شروع شده و حسابی دربین مزینانیها جا افتاده وبرخود لازم می دانند که هرصبح شرکت نمایند حتی بعضی از راه رسیده ها که از پایتخت آمده اند وهنوز کوله بار سفر رازمین نگذاشته اند راهی هیئت می شوند.

 شبهای محرم مزینان شبهای به یادماندنی است ،مزینانی که تا قبل از محرم در سکوت قرار گرفته و بعد از نماز مغرب و عشا تو گویی در این ولایت کسی زندگی نمی کند و همه به آشیانه خویش فرو خزیده اند و اگر به کاشانه پیران سری بزنی  می بینی که آسوده بی هیچ دغدغه ای سر بر بالین گذاشته و به خواب رفته اند واگردرهمان سرشبی  برای حاجتی به درمنزلشان بروی غرولند کنان می گویند :مگه روز رو ازتون گرفتن که نصفه شبی بلند شدین اومدین اینجا می گذاشتی صبح می آمدی واین وقت شب مارا بیدار نمی کردی!

 می گویی : بابا هنوز سرشبه

 می شنوی :اووه ما دوساعت ازخووما* گذشته!

 محرم که می رسد عزای فرزند زهرای بتول (س) تمامی دلهای شیدایی مزینانیان  به هجرت رفته را به زادگاه خویش می کشاند وحتی اگر نتوانند ازروز اول به خاطرمشغله اداری وکاری به مزینان سفر کنند شب عاشورا به هر وسیله ای که شده خودرا به عاشورا می رسانند .

 روز تاسوعا تا دو دهه پیش خادمان نخل به همراه دسته ای از عزاداران با علمی به دست  با عنوان علم گردش به درخانه ی مزینانیان می رفتند و دعا گویان نذورات مردم را جمع آوری می کردند . سر دسته که اغلب پدر بزرگوار شهیدرضا تاج مرحوم حاج محمدعلی بود با صدای بلند می گفت: اولیاء و انبیاء

 همراهان جواب می دادند :الهی آمین

سردسته: شهدای دشت کربلا

همراهان: آمین

سردسته : خدایا این خانه را از بلاها محافظت بفرما

همراهان:  آمین

سردسته : نخل جوانیش را برزمین مینداز

همراهان : آمین

سردسته : فرزندانش را به علی اکبرحسین (ع)ببخش

همراهان: آمین

سردسته : امیدش را نا امید مگردان

همراهان : آمین

 و اگر آن خانه مسافری و یا مریضی دربیمارستان داشت برایشان دعا می کردند و بعد از آن ، اهل منزل پارچه ،قند، چای و… را تحویل آنان می دادند.

 متأسفانه بنا به هردلیلی شاید با رفتن قدیمی ها این سنت حسنه به فراموشی سپرده شد و فقط متولیان نخل که سر دسته آنان مرحوم حاج حسین حسن عباس بود و بعد از او برادران و برادر زادگان  و تنها فرزندش به همراه جمعی ازخانواده غلام مرادها ویوسفی هاکیسه ای بردوش به در منازل مراجعه می کنند و پارچه های نذری تزئین نخل را تحویل می گیرند وبعد از برگزاری عاشورا دوباره به صاحبانش برمی گردانند.

 درآن سوی میدان عاشورا و در جنوب شرقی مزینان از میان تمامی آبادی های؛ امین آباد و اسماعیل آباد و جنت آباد و همت آباد و فضل آباد که روزگاری عده ای ازمزینانیها در آنجا می زیسته اند و بعضی همچون خانواده همت آبادیها وامین آبادیها هنوز فامیلیشان به نام این آبادیهاست تنها غنی آبادوکلاته مزینان است که پا برجا مانده ومردمان سخت کوش و مقاوم ، روستاهایشان را آباد نگه داشته اند در این میان غنی آبادیها پیوند بهتری با مزینانیان دارند وروز عاشورا به عزاداران مزینان می پیوندند وبه پاس این همدلی روزتاسوعا جماعتی از اعضاء هیئت ابوالفضلی(ع) مزینان به غنی آبادمی روند و ضمن عزاداری مفصل درهیئت این روستا از آنان دعوت می کنند تا در عاشورا حضور داشته باشند.

 به هرسوی میدان قتلگاه که نگاهی می اندازم خاطره ای از عزاداری این دیار کهن در ذهنم متبادر می شود لحظه ای روی سکوهای تماشاگران که ازصبح زود به نظاره ی تعزیه خوانان می نشینند آرام می گیرم می خواهم محرم را تمام کنم اما حیفم می آید وناخود آگاه از روزتاسوعا به شب عاشورا کشانده می شوم.

چرا که در اولین روز از ماه محرم هیئات حسینی ، علی اکبری ، ابوالفضلی و اکنون علی اصغری و تکایای میون(میان و با نام حسینی) و بالا (حاجی خانی) پذیرای عزادارانی است که خودشان را از روزهای قبل وشاید ازماهها پیشتر آماده کرده بودند تا در سوگ اربابشان اشک بریزند وبرسرو سینه بکوبند. از روز دوم در بعداز ظهر آن، تعزیه خوانان درتکیه ی بالا ویا هیئت علی اکبری و در بعضی از روزها در هیئت ابوالفضلی به شبیه خوانی می پردازند و هروز یک تعزیه را می خوانند یک روز از عباس می گویند وروز دیگر از طفلان مسلم ، وروزهای دیگر قانی ، علی اکبر ، و… پس از این شبیه خوانی در بازار مزینان سینه ی دوره* با شکوه خاصی برگزار می شود

 

گاه جمعیتی از جوانان وپیران همانند اعراب خوزستانی حلقه هایی را تشکیل می دهند که درحالی که کمر همدیگر گر فته اند وبا دست دیگر بر سینه می کوبند ومتحد جواب گروهی را که می گویند حسن وچون سنگین اجرا می شود توگویی که آنها می گویند حساو* پاسخ می دهند حسین وباز گروه می گوید: شهید وهمگی فریاد می زنند حسین واین نقشها ادامه دارد وگروهی دیگر دم را می گیرند و می گویند: حیدر .

 جمعیت: علی .

گروه: سقای تشنه کامان.

 جمعیت: ابوالفضل ابوالفضل .

گروه: آب آور یتیمان.

جمعیت : ابوالفضل ابوالفضل.

و این شور  در شب عاشورا تکرار و کمی تغییر می یابد  .گروه دراین شب می گویند:چه شوروشین است امشب .

سینه زنان پاسخ می دهند :قتل حسین است امشب

 پس از سینه ی دوره ، شبها در هیئات مزینان مراسم نوحه خوانی و روضه خوانی دایر می شود و شرکت کنندگان در مراسم که همگی به جز میهمانان عضو رسمی هیئت هستند  اطعام می شوند .از شب هفتم ماه محرم هیئت جوانان زنجیرزن علی اکبری (ع) وهیئات سینه زن حسینی(ع) و ابوالفضلی (ع) با نظم خاصی قبل از اذان به بازار مزینان می آیند و پس از نوحه خوانی ، در جایگاه ویژه ای که در وسط بازار ودر مقابل مسجد کوچکی قرارگرفته اجتماع می کنند و هر شب نوحه خوانان منتخب سه هیئت به نوحه خوانی ومصیبت خوانی می پردازند وپس از آن مردم به خانه های خویش باز می گردند و پس از استراحتی کوتاه مردان برای صرف شام وشرکت درمراسم نوحه خوانی وروضه به هیئات خود می روند زنها نیز پس از صرف شام درخانه برای ادامه عزاداری به هیئت برمی گردند.

 در شب عاشورا اشعار هیئات مزینان هم تغییر می یابد پس از نوحه خوانی در جایگاه که از شب هفتم تمامی هیئات درآنجا اجتماع می کنند زنجیرزنان هیئت علی اکبری که اغلب جوانان هستند طبل وسنج زنان دودسته می شوند و دسته ی اول با شور می خوانند :

 امشبی را شه دین درحرمش مهمان است          صبح فردا تن اوزیر سم اسبان است

مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع

دسته ی دوم پاسخ می دهند:

زینب از داغ برادر به سرو سینه زنان        چون بود بی کس وبی یار شه تشنه لبان

مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع

و درآخر هردم یک نفر فریاد می زند : مظلوم یا حسین(ع)

همراهان نیز جواب می دهند: حسین(ع)

 آخر شب خادمان نخل خیل جمعیتی را پذیرا هستند که به زیارت نخل می آیند .مدتی است  جوانان مزینانی دسته های سینه زنی به راه می اندازند و به مکان تزئین نخل می آیند وپس از نوحه خوانی وذکر مصیبت ،خداقوتی به خادمان می گویند وبعضی به نیتی نخ وسوزن را از آنان می گیرند وکوکی برای ادای حاجتشان می زنند.

 گروه های تعزیه خوان اعم از مخالف خوان وموافق خوان هریک درتدارک برنامه مراسم فردا هستند  بعضی به همراه معین البکاء در هیئتی جمع می شوند تا نقشهایشان را تمرین کنند حتی ممکن است آن شب نسخه یک نقش به دیگری برسد اما محال است که نقشهای اصلی از خانواده ای که آن را به ارث برده است بیرون شود.

 آن شب بازار مزینان تا صبح آرام و قرار ندارد زنها به خانه  حیدری می روند و گهواره علی اصغر(ع) را با سوز و صلوات  آماده می کنند. گاهی یکی ازمداحان شبیه علی اصغر(ع) را که عروسکی سبزپوش است برمی دارد و وبه ذکر مصیبت می پردازد که در پی آن بانوانی که خود اغلب مادر هستند های های گریه می کنند .

 درتکیه ی بالا پیر و جوان ، زن و مرد دوباره اجتماع می کنند وحاج شیخ حبیب الله عسکری به نوحه خوانی و پس از آن شبیه علی اصغر (ع) را از زیرعبایش بیرون می آورد و مصیبت دردانه ی امام حسین(ع) را می خواند و حسابی از مردم گریه می گیرد پیش ازاو ، این نقش را مرحوم شیخ محمود شریعتی و پدربزرگوارش ملا قربانعلی شریعتی که از بزرگان روحانیت مزینان بوده و درمدرسه علمیه مزینان شاگردان فراوانی را تربیت نموده است برعهده داشتند . پس از این ذکر مصیبت ، جوانان سینه دوره می گیرند و دقایقی حسن، حسین می گویند.

  صبح روز عاشورا دیگر به هیچ قلمی و زبانی توصیف نمی شود نمی توان خلوص وعزاداری این خیل عظیم روستایی وسوختگان کویری را با هیچ دوربینی به تصویر کشید وبی شک از هرتصوری خارج است چرا که درهر روز از سال  اگر با یک مزینانی برخورد کنی او از عید وعروسی ودیگر سنتها ی این دیار سخن نمی گوید وتا بگویی مزینان، می گوید عاشورایش دیدنی است .واگر غریبه ای تنها یک بار به این مراسم آمده باشد هر سال خود را به عاشورا می رساند و افسوس می خورد که چرا دیگر بستگانش را به همراه  نیاورده است

 قبل از آنی که خورشید در آسمان نمایان شود در هر منزلی ولوله ای به پاست اهل هر خانه در جنب و جوشند که مبادا به مراسم نرسند .پدر و مادرها یی که خانه هایشان درمسیر نخل است را ه را آب و جارو می کنند تا مشکلی برای عزاداران و حمل کنندگان نخل پیش نیاید .

 وارد بازار مزینان که می شوی صدای هماهنگی را می شنوی که فریاد می زنند: حسین. وچون نزدیکتر می شوی جماعتی را می بینی که درابتدا ده بیست نفر بیشتر نیستند ولی کم کم جمعیت آنها از هزار نفرمی گذرد و همه منظم ودر چند دایره حسا حسین می گویند و سپس با همان نظم و تیب به سمت تکیه بالا می روند و سینه ی دوره را تا آمدن دسته ی زنجیر زنان علی اکبری که با علم وکتل از تکیه سادات حرکت می کنند و فریادمی زنند :روز عاشوراست امروز             کربلا غوغاست امروز .و با طبل وسنج و شور و حالی خاص وارد جمع سینه زنان می شوند ادامه می دهند و سعی می کنند اتصال گروهی آنها حفظ شود  و پس از آن شبیه خوان نقش ابوالفضل (ع) با اسب به وسط این جمعیت می آید وفرمان حرکت را صادر می نماید.جمعیت حسین حسین گویان پشت سر شبیه خوانان راه می افتند وهردسته ای برای خود ذکری دارد زنجیر زنان علی اکبری با همان ذکر روز عاشوراست امروز وهمچنین میانداری چند نفرازمداحان که یکی ازآنها مرحوم علی کربلایی اصغر عباس  بود که می خواند :

 زینب ای خواهرم الوداع الوداع      خواهر مضطرم الوداع الوداع

امروز و عاشوراست یاعید قربان است    کرببلا امروز از خون گلستان است

 به سمت بازار حرکت می کنند ، سینه زنان هیئت حسینی هم با میانداری مداحانشان ویا پیرانی که سالهاست دراین هیئت خدمت می کنند فریادمی زنند:

 حسین حسین یا حسین    شهید کربلا حسین  سر از بدن جدا حسین   امشب جناب فاطمه  با اضطراب و واهمه   آید به دشت کربلا   گوید حسین من چه شد   نوردوعین من چه شد حسین حسین یاحسین

 جمعیت همراه هم پاسخ می دهند حسین حسین یا حسین وناگهان چند نفرفریاد می زنند آقا یاحسین و

جمعیت پاسخ می دهند حسین و به سرعت حرکت می کنند این شور و حال با همراهی عده ای که توبره هایی بردوش وچوبی دردست دارند وشبیه به چوپانان هستند و خود را زائر می دانند ادامه می یابد تا به انتهای بازار می رسند و عزاداران هیئت ابوالفضلی(ع) به همراه شهروندان غنی آبادی به این جمع  می پیوندند و در میدان امام حسین(ع) که صبح زود نخل به آنجا انتقال یافته است شکوه خاصی از عزاداران به چشم می خورد تعزیه خوانان با اسب و علمداران و کتل داران که هرکدام نمادی از عزا را دردست و برسر دارند که بعضی از این کتل ها هرمی ومخروطی وبه شکل خیمه ای کوچک است که با پارچه های نذری وآینه تزئین شده است به همراه دسته ِ علی اکبری وطبل و سنج هیئات مزینان و غنی آباد چندین بار برگرد نخل می چرخند وآنگاه با ذکر مظلوم یا حسین ، حمل کنندگان نخل که هریک چادر شبی برشانه هایشان بسته اند تا سنگینی نخل شانه هایشان را مجروح نسازد آن را ازجا بلند می کنند و به سمت مزار امام زادگان بهمن آباد که فرزندان امام موسی کاظم(ع) در آنجا مدفون هستند حرکت می کنند در این میان ذکر حسین حسین بانوان که با هر ذکر جانسوزشان نیروی خاصی به این خادمان می بخشند دیدنی است آنها همپای مردان درعقبه نخل می دوند وحسین حسین می گویند هر موقع که نخل کج شود وتصوراین است که ممکن است سقوط کند فریاد حسین حسین آنها بیشتر می شود وبا همین ذکر خطر برطرف می شود فرقی نمی کند که دراین روز برف وباران ببارد و تا زانو در گل فرو روند و یا درگرمای سوزان کویر باشد و از تشنگی له له بزنند آنها در این روز زینب وار به مدد برادران و همسران و فرزندان خویش می آیند .

 نخل در مسیر پل چَپِّرخَنه به سمت مزار شهدا حرکت می کند. همه در این مراسم شریکند خوب که دقت می کنی می بینی تمامی شرکت کنندگان در تلاشند تا مراسم با شکوه برگزار شود .یک سری از جوانان شیرغران را که جد اندر جد درخانواده ی حجی ها بوده بردوش می گیرند عده ای ساربان را که مرحوم قربان حجت الله آن را اجرا می کرد و اکنون پسرانش این نقش را برعهده دارند حمل می نمایند در مسیر راه ساربان وشیر با هم درجدال هستند وشیر می خواهد ازدست بریده ی ابوالفضل (ع) دفاع کند و ساربان آن را به میانه ی جمعیت پرتاب می کند هرکس آن را بگیرد سریع به شیر می رساند.

 عده ای گهواره ی علی اصغر(ع) را بردوش دارند که نوجوانی همان تندیس پارچه ای را که شب قبل توسط زنان درخانه حیدری آماده شده بود ، بر روی دست بالا می برد ومی گوید: لای لای ای اصغر شیرین زبانم…

 وقتی جمعیت به قبرستان مزینان می رسد ،بستگان امواتی که به تازگی درگذشته اند برسرمزارشان حاضرمی شوند وچون آنها دراین مراسم نیستند وجایشان را خالی می بینند به یادشان گریه وزاری می کنند اما زود از قبردل می کنند و به دنبال نخل می دوند تا ازقافله عقب نمانند.

 نمی دانم چه نیرویی این یکپارچه آهن را به جلو می برد وشاید اگر غیراز عاشورا باشد صدها جوان نتوانند دراین مسیر آن را حمل کنند اما در این صبح عاشورا نخل درمیان یا حسین یاحسین زن و مرد در راه ابریشم با سرعت به سمت مزار بهمن آباد حرکت می کند وکافی است لحظه ای از آن عقب بمانی دیگر نمی توان جبران کرد مگرآنکه ازمیان مزارع کشاورزان میانبر بزنی وخود را به مزار برسانی.

 قبل از رسیدن مزینانی ها ، عزاداران بهمن آبادی به مزار آمده اند و پس از طواف یک دوره ای نخل مزینان برگرداگرد مزار فرزندان امام موسی کاظم (ع) هیئات مزینان و بهمن آباد درگوشه ای اجتماع می کنند و دو نفر از مداحان به نمایندگی ازدیگر مداحان منطقه که معمولا تعزیه خوان بهمن آبادی درابتدا نوحه ای می خواند و پس از آن پیرغلام اهلبیت قربانعلی عسکری مزینانی ایها القوم حسینم  و یا بحرالطویل دیگری را می خواند طبالها وسنج زنان هردو منطقه نیز متحد؛ شوروحال خاصی به مراسم می دهند. آنگاه حمید صدیقی ایفاگر نقش امام حسین (ع) دستورحرکت را صادر می کند درحقیقت این مکان  تداعی کننده یکی ازمنازلی است که قافله کربلا درآنجا استراحت نموده اند و سپس به سمت نینوا حرکت می نمایند. خوب که نگاه می کنی همه ،حتی آنها که از دیگر شهرها آمده اند و میهمان هستند دراین مراسم شریکند و نقشی برعهده دارند. یکی نخل حمل می کند یکی شیرغران وساربان وگهواره علی اصغر را برمی دارد ودیگری بلندگو برداشته ونوحه می خوانذوجمعی طبل وسنج می زنند وآنان که وسیله ای ندارند سنگهارا از مسیر راه جمع می کنند که زیر پای عزاداران که بعضی از آنها پابرهنه هستند نرود.

 تا چند سال پیش بسیاری از جوانان مزینانی وبهمن آبادی و سویزی طی مراسمی درمزار قمه برسر می زدند اما اکنون  بنا به فرموده ی مراجع مبنی بر جایز نبودن این عمل آن هم به خاطر سوء استفاده ی غربیان!  فقط کفن می پوشند وهمراه  دیگر مردم  حسین حسین می گویند وعزاداری می کنند

 با حرکت نخل، عزاداران بهمن آبادی هیئت مزینان را بدرقه می نمایند وسینه زنان می گویند:

رفتید و خوش آمدید عزیزان           اجرهمه با شاه شهیدان

ویا می گویند:

به سلامت بروید اهل عزا    زعزای پسر شیرخدا

مزینانیها نیز درجواب پاسخ می دهند:

مادعا گفتیم ورفتیم ازسرصدق وصفا     بعد ازاین جان شما جان شهید کربلا

 نخل و کاروان تعزیه خوانها و علمداران با حسین حسین گویان عزاداران به سمت مزینان حرکت می کنند وپس از آن عزادارن سویز به سمت مزارروانه می شوند و تا مطمئن نشده اند که مزارخالی شده و مزینانیها از آنجا خارج شده اند آنها وارد مزار نمی شوند .و این به علت درگیری لفظی جوانان دو منطقه درسالهای دور بوده که از آن پس روسای هیئات تصمیم گرفتند به خاط آنکه دوباره مشکلی پیش نیاید باکمی تاخیر آنها به مزاربیایند البته ارتیاط مزینانیها با سویزیها همیشه حسنه بوده و نوجوانان سویزی درمدارس مزینان تحصیل می نمایند.دوتن از بهترین دوستان من داوود واصغر سویزی  از این روستا بودند که درعملیات والفجر هشت به فیض شهادت نائل آمدند. داوود بچه یتیمی بود که پدرنداشت اما دردامان مادر ی مذهبی پرورش یافته بود  وهنوزبه سن  جوانی نرسیده بود راه سرخ شهادت را انتخاب کرد .به خاطر سن کمش او را ثبت نام نمی کردند اما به قول خودش چریک بازی درآورد وبالاخره به جبهه رسید وبا همسنگرش علی اصغر فتح الله  در آبهای اروند شربت شهادت نوشید.. هنوز هم بسیاری از دوستان من که دردوران تحصیل با هم در یک مدرسه درس می خواندیم از همین روستاهای مجاور مزینان هستندکه هرچند به دلیل گردش ایام و مشغله کاری هرکدام به سویی کشانده شده ایم اما  محرم که می رسد درعزای امام حسین (ع) دیدارها تازه می شود چون آنها هم مثل ما محرم را درزادگاهشان درک می نمایند.

 نخل این بار باید از سمت شمالی مزینان  حرکت کند تا خانه های  تمامی مزینانیها  از آن متبرک شود .کسی حق ندارد مسیر آن را تغییر دهد حتی اگر بخواهند راه را کوتاهتر نمایند چون این سنتی بوده که پدران آنها نیز برآن اعتقاد بوده اند .نقل است که در عاشورای یک سال شاید چهل پنجاه سال پیش نخل را از راهی دیگر به میدان قتلگاه بردند و در همان روز اتفاق بدی افتاد و یک نفر کشته می شود واین موضوع را مرتبط با آن می دانند و پس از آن بالایی ها هم قسم می شوند که دیگر نگذارند مسیر نخل تغییر کند.

 چه این ماجرا  راست باشد یا ساختگی به هر روی نخل باید از سمت جاده ی بهمن آباد و از  مقابل خانه شریعتی وارد مزینان شود وآنگاه با طی مسافتی از کوچه سرچشمه که روزگارانی ارگ مزینان می نامیدند وچشمه ای آب خنک وزلال از زیرزمینش می جوشید ، می گذرد وبا عبور ازمیان این کوچه،  نخل ازمبدأ تامقصد برگرداگرد مزینان چرخیده است و همه جا متبرک کرده است البته باز که دقت می کنی در این حرکت وچرخش نخل تفکری عمیق نهفته وبی ربط نیست اگر بگوییم در این یک روز تمامی واقعه کربلا یعنی از حرکت امام حسین (ع) که حج را نیمه تمام رها کرد وتا شهادتش وشام غریبانش همه دراین روز درمزینان باز سازی می شود. لحظه ی حرکت نخل ازمیدان امام حسین (ع) همان حج ناتمام است چون اکنون که  می اندیشم می بینم که هیئات چندین بار برگرد نخل می چرخند وپس از آن به سمت مزار راه می افتند.

 درمسیر ورود نخل به درخانه ها زنها با دود کردن اسپند به استقبال آن می روند و بعضی نیز باپخش نان وکیک وشیروچای از عزاداران پذیرایی می نمایند.

 سرانجام هیئات عزاداری به میدان قتلگاه می رسند جایی که من اکنون ایستاده ام ونظاره گر جوانانی هستم که پس از قرار گرفتن نخل در جایگاه سربر آن می گذارند وگریه می کنندوپس ازآن  مادران وخواهران و دیگربستگانشان به سراغشان می آیند وشانه های آنها را  غرقه بوسه می نمایند.

 میدان قتلگاه  از مزینان جدا نیست  و در حقیقت  مکانی برای یک رویداد بزرگ در هر سال است جایی که برای پیر وجوان ، زن ومرد مزینانی وروستاهای همجوار از تقدسی خاص برخوردار است سرزمینی که در عاشورای حسینی (ع) جمعیتی هزاران نفری را شاهد است .

 میدانی که تا هفت هشت سال پیش  مدور و خاکی بود و مردم بر روی خاکها می نشستند و هنر تعزیه خوانی مرحوم محمد شمشیری درنقش شمر را تماشا می کردند دربیرون از لباس مخالف خوان مهربان وخندان ودر زمین عاشورا به راستی شمر بود و با آمدن او به میدان، ما که نوجوانان فهمیده ای بودیم ومی دانستیم ؛ این یک مراسم آئینی و یک نمایش است  ازترس پشت سرپدرانمان مخفی می شدیم وبزرگترانمان اورا نفرین می کردند و پس از او عبدالله ، پسرش این نقش را برعهده گرفت و به راستی جانشینی خلف برای پدر بود وهمان شمری بود که ما  ازاودرخردسالی ونوجوانی  می ترسیدیم  ودرکنار حبیب حسینعلی که نقش عمرابن سعد را از مندلی خان به ارث برده بود وعاشق تعزیه خوانی واجرای این نقشها بود وهمین امسال در کنار تربت اربابش حسین ابن علی (ع) به دیار باقی شتافت  وبه رفیق قدیمیش عبدالله که دوسه سال پیش اونیز نقش شمر را به پسرش سپرد ه بود پیوست .و اکنون این میدان به همت فرزند حاج حسن ناطقی که حربن یزید ریاحی را درمیدان به حضارمعرفی می کرد وبه راستی تعزیه خوانی با سوادبود که یکی از دوستان هنرمند سبزواری اعتراف می کرد :”پس از سالها حضور بر روی سن تاتر آرزو دارم که مثل حاج حسن نسخه  حر را بخوانم.” و چون حاج حسن نیز میدان را به فرزندانش سپرد و به میهمانی سالار شهیدان رفت آنها نیز اهتمام والایی دربرپایی عزای امام حسین (ع) دارند واین میدان را به شکل استادیومی چند طبقه ساخته اند تا مراسم روز عاشورا هرچه با شکوهتر برگزار شود.

 درسویی دیگر درجایگاه مخالف خوانان نشانی ازحاج  اصغر مرادعلی که چون نقش خولی را به خوبی اجرا می نمود مزینانیها اورا به همین نام می شناسند نیست واکنون فرزندش دست به کمان می برد . وافسوس که سردمدار لشکریان ودر حقیقت خادم لشکریان شاه رضا نیکدل نیز امسال دیگر در عاشورا نیست همچنان که خادمینی مانند محمد یوسفی ،قربانعلی زارعی سقایانی که درمیدان کوزه ای را با چادرشبی برکمرحمایل می کردند وبه لشکریان تشنه ای  همانندعلی رضا اکبری وفرج الله اندیک آب می رساندند، ونه از کربلایی محمدسلمانی که صدای طبلش هنوز برایم خاطره ای فراموش ناشدنی است چون او و نیکوفر با شیپوری  و طبلی ساده نوای جنگ می نواختند خبری است ونه در غروب عاشورا از ساربان پیر ومهربان وخادم نخل  مرحوم  عموحسین،و البته پسر بزرگش سعی می کند راه برادر کوچک و پدر پیرش را که مدتها شتربانی می کردند و یا از روستاهای مجاور چند نفر شتر می آوردند تا تعزیه با شکوه برگزار شود ادامه داشته باشد .

 سالهاست محمد روس را که  در عاشورا ی اول گاه غلام عابس بود و گاه قاسم و در عاشورای بچه ها نقش امام را به زیبایی می خواند نمی بینم .به راستی نمی دانم چه چیز در اوبود  که مرحوم صدیقی با رها گفته بود که دوست دارد پس از او نقش امام را محمد روس  بخواند ولی تقدیر برآن قرار گرفت که پس از رفتن استاد، شاگرد نیز در جبهه عاشورایی شهید بشود تا پس از او فرزند صدیقی همانند پدر این نقش را استادانه اجرا نماید تا یادگاری باشد در خانواده هنرمند صدیقی ها. و درتعزیه خوانی مزینان این گونه است که نقش ها از پدر به پسر برسد و این افتخار درآن خانواده حفظ شود.

 درسوی موافق خوانان؛ دیگر نه از عباسعلی صدیقی امام حسین خوان خبری است و نه کربلایی عبدالله محمدی که ریشه اش کربلایی است واجداش در عراق می زیسته اند ، * تا آخرین لحظات زندگی اش از اجرای نقش ابوالفضل(ع) ثواب  می برد و به راستی تعزیه خوان شایسته ای همانند حسین ملاحسنی بود که قامتش به نقش عابس نشان سرداری می داد و رجز خوانیش شهره تعزیه خوانان بود وهمچون محمد صدیقی که با صدای رسا ودلنشین نقش وهب  را با برادرش ضیاء به اجرا می گذاشتند و چهچه و قلقله ی  او درنقش حضرت علی اکبر (ع) نیز هر گز از خاطر ما پا به سن گذشته ها فراموش نمی شود ولی خاندان صدیقی همیشه وبرای تمامی سالها اعجوبه ای تعزیه خوان دارند که این نیز از برکات والطاف بی شائبه خداوندگار است که به این خانواده ارزانی شده است. اکنون پسران آنها به شایستگی یاد وخاطره ی پدرانشان را درصحنه عاشورا زنده نگه می دارند و هرگاه صدایشان درفضا می پیچد خدا بیامرزی برای پدرانشان می خرند وقدیمی ها حتما صلواتی برای شادی روح گذشتگانشان می فرستند همچنان که پس  از مرحوم جعفری که مدتهاست نقش  زینب(س) را به حسین مراد سپرده است و پسرانش و نوه هایش راه او را با اجرای نقش علی اکبر(ع) و فهرست گردانی ادامه می دهند .

  میدان قتلگاه که قدمتی ده ها ساله را به یادگار دارد و چهاردهه اش را من شاهد بوده ام نشان تعصب  و اعتقاد اسلاف من و مردمان عصرحاضر دیار من است که  با هر شرایطی حتی اگر سنگ از آسمان ببارد باید تعزیه حسین (ع) را دراین میدان برپا دارند و بارها شاهد چنین اتفاقی بوده ام چه در سی سال پیش که برف سنگینی باریده بود ومردم نخل را برداشتند و چه در چند سال پیش که بسیاری از زنان و مردان کفشهای خود را در میان گل و لای رها کردند و به دنبال نخل دویدند تا تعزیه با شکوهتر از سالهای قبل و ماندنی تر برگزار شود.

 و اما محرم و تعزیه خوانی  تنها در این میدان خلاصه نمی شود و اینجا گوشه ای از باور عاشورایی ماست .

تعزیه با وارد شدن قافله امام حسین (ع) شروع می شود وبا دستور امام ، مردم عزادارمیدان را خالی می کنند و پس از آن معین البکا ءکه درحال حاضر محمد شریفی  است ودرحقیقت کارگردان هنری  این نمایش آئینی است ، میکروفون را به دست می گیرد و چند دقیقه ای صحبت می کند وتذکر لازم را به تعزیه خوان ومیهمان ومیزبان و دست اندرکاران می دهد سپس با ورود حر و لشکریانش تعزیه آغاز می شود .

 تاغروب عاشورا  تعزیه خوانها تعزیه حضرت ابوالفضل (ع)، علی اکبر ، قاسم ، شوذب وعابس ، وهب، درویش ، قیس ، عبدالله بن حسن و علی اصغر(ع) واگر وقت باشد همانند تابستان که روزهایش بلندتراست نقش فاطمه صغری (س) را اجرا می نمایند.

 در زمان شهادت حضرت علی اکبر(ع) تمثال بیش از پنجاه شهید مزینانی توسط بستگانشان وبا همکاری پایگاه بسیج شهدای مزینان  وارد میدان می شود تا ازشهدای کربلای ایران هم یادی شود .

 درغروب عاشورا واقعه ی شهادت حضرت علی اصغر(ع) یکی از صحنه های ماندگار این تعزیه است .حتی ایفا گر نقش ابن سعد که مرحوم حبیب حسین علی آن را اجرا می کرد وامسال  جایش خالی است؛گریه می کند ودستور تیربر حلقوم این شیرخواره می دهد.

 پس ازنمایش موفق سریال مختارنامه، نوای لالایی تیتراژ پایانی آن درهنگام شهادت علی اصغر (ع) پخش می شود واین نیز به خاطر آشنایی وتخصص اجرا کنندگان  این مراسم بزرگ است؛ همه ی میدان می گریند شبیه خوان وفهرست گردان وزن و ومرد وخرد وبزرگ همه گریه می کنند وپس از آن لحظه شهادت امام می رسد.

 لحظه پایانی مجلس همه بی تابند .مأموران انتظامات هر کار می کنند نمی توانند جلوی ورود مردم به میدان را بگیرند گاهی این مراسم ناتمام می ماند چون کفنی که بر تن امام است توسط بعضی از جوانها پاره می شود وهرتکه اش به تبرک به دست کسی می افتد ویا آنکه خیمه ها را آتش می زنند وپارچه نیم سوخته ی آن نیز به همان ترتیب به دست مردم می افتد.

 

تعزیه تمام شده وغنی آبادیها با بدرقه مردم مزینان وبا خواندن همان اشعار رفتید وخوش آمدید عزیزان…. راهی روستای خود می شوند.

 هنوز خستگی یک روز عزاداری ازتن مردم بیرون نرفته شام غریبان برگزار می شود و تو گویی این مردم اصلا در عاشورا آرام وقرار ندارند وخستگی را شرمنده ی این همه احساس نموده اند.

 پس از مراسم نوحه خوانی که درهیئات برگزار می شود مراسم شام غریبان از هیئت علی اکبری (ع) آغاز می شود و زن و مرد درحالی که شمعی دردست دارند در تاریکی بازار حرکت می کنند

 سوگواران حسینی به دودسته واکنون زنها نیز پشت سرمردان حرکت می کنند وآنها هم دسته ای دیگرتشکیل می دهند واشعار مناسب شام غریبان را می خوانند دسته ی اول به مکانی تاریک پناه می برند ومی خوانند:

 

خیمه ها می سوزد و شمع شب تار عزاست      کربلا ماتم سراست کربلا ماتم سراست

دسته ی دوم نیز با پناه گرفتن درخرابه ویا گوشه ای تاریک برزمین می نشینند وجواب می دهند:

مجمع پیغمبران درکربلای پر بلاست             کربلا ماتم سراست کربلا ماتم سراست

سپس آهنگ آن تغییر می کند وبا هر بیتی نام حسین (ع) به صورت همخوانی برده می شود

دسته ی اول :

یتیمی دردبی درمان یتیمی              یتیمی خاری دوران یتیمی  وای حسین جان

دسته ی دوم:

الهی طفل و بی بابا نباشد             اگر باشد دراین دنیا  نباشد وای حسین جان

دسته ی اول :

اگردست پدرمی بود به دستم            چرا من درخرابه می نشستم وای حسین جان

دسته ی دوم :

اگر می بود و عباس  عمویم              نمی زد شمر دون سیلی به رویم وای حسین جان

دسته ی اول :

عجب مهمان نوازی کرده خولی           تنورت داده جا منزل مبارک  وای حسین جان

عکس : محسن مزینانی

  • علی مزینانی
۰۹
آبان
۹۳

عکس وطراح : محسن مزینانی
  • علی مزینانی
۰۷
آبان
۹۳

عکس وطراح : محسن مزینانی

  • علی مزینانی
۲۸
مهر
۹۳

در آستانه فرا رسیدن ماه عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت حسین بن علی (ع) برآن شدیم تا با استفاده از مطالب ارزشمند یکی از محققان و پژوهشگران و نویسندگان صاحب نام و برجسته مزینانی به نام حجت الاسلام حاج محمدصادق تاج مزینانی که بیش از یکصد و پنجاه مقاله و کتاب نوشته و به چاپ رسانده است ؛ در خصوص یکی از سنت های غلط که به جز ضرر به بدن و وهن مقدسات اسلامی چیز دیگری را در بر ندارد و با توجه به اینکه در این چند ساله بسیاری از رسانه های معاند در تلاش هستند که از چهره ی اسلام و جمهوری اسلامی چهر ه ای خشن و طرفدار خشونت بسازند و متأسفانه تا کنون از این برنامه استفاده زیادی کرده اند نقدی بر این سنت اشتباه به عنوان قمه زنی تقدیم مخاطبان گرامی نماییم که به شکر خدا این نقد با عنوان قمه زنی زیر تیغ نقد از زاویه ای دیگر با بهره مندی از فتاوا و نظریات مراجع عالیقدر آماده شد و در سلسه مطالب پیرامون محرم در شاهدان کویرمزینان تقدیم می شود.

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در تعزیه مزینان نیز که  یکی تعزیه های تاریخی و با شکوه خاصی در این منطقه اجرا می شود  که پیش از این قمه زنی در این مراسم یکی از مراسم های متداول بود ولی پس از تأکیدات مقام معظم رهبری و حرام دانستن آن توسط بعضی از مراجع این سنت قدیمی تعطیل و دیگر اجرا نمی شود.

 قمه زنی زیر تیغ نقد از زاویه ای دیگر

پدید آورنده : محمد صادق مزینانی

قمه زنی و کارهایی همانند آن، پیشینه ای در روزگار امامان معصوم(ع) ندارد. این شیوه از عزاداری از روزگار صفویه به وسیله قزلباشان و یا روزگار قاجاریه به وجود آمده است:

الف. روایات و گرایش های تاریخی: شماری برای جواز و روایی قمه زنی به پاره ای از روایات و گزارش های تاریخی استناد کرده اند. که ما در جای خود به نقد و بررسی آن پرداخته و به این نتیجه رسیده ایم که قمه زنی و امثال آن هیچ دلیل شرعی نه به گونه ای خاص و نه به گونه ای عام ندارد.

در این مقاله، از زوایای دیگری چون:

1. زیان رساندن به بدن

2. وهن مذهب

به بحث و بررسی قمه زنی و کارهایی همانند آن خواهیم پرداخت:

1. زیان رساندن به بدن

برخی از فقیهان از بُعد زیان رساندن به نفس، به قمه زنی و کارهایی همانند آن نگریسته اند. از باب نمونه: از شیخ عبدالکریم حائری سوال شده است: تیغ زدن به سر در روز عاشورا جایز است یا نه ؟

ایشان در پاسخ فرموده اند: در صورتی که مضر به نفس نباشد جایز است. برخی از شاگردان ایشان نیز، همین دیدگاه را تایید کرده اند. فتوای به جواز از سوی آقای حائری و برخی از شاگردان ایشان مشروط است.

پرسش اصلی در این جا این است که آیا تفکیک بین قمه زنی و ضرر امکان پذیر است آیا این سخن که قمه زنی جایز است مگر این که ضرر به نفس داشته باشد این استثناء استثناء شی از نفس نیست.؟

این سخن مانند آن است که گفته شود خوردن قطعه های لامپ مهتابی (برخی از صوفیان کردستان چنین کارهایی انجام می دهند.) جایز است مگر این که ضرر داشته باشد. افزون براین، از آیت الله حائری و شاگردان ایشان از بُعد ضرر بر نفس سوال شده است و آنان نیز از همان بُعد به پاسخ پرداخته اند. و حال آن که این مساله از ابعاد دیگر هم قابل طرح است مثل این که اگر قمه زنی سبب وهن و نفرت و گریز دیگران از مذهب شود و یا سبب وحشت و آزار تماشاگران و اعراض آنان از عزاداری شود، قمه زنی چه حکمی دارد؟

فتوای به جواز در شرایطی صادر شده که تنها نسبت به بُعد اضرار بر نفس حساسیت بوده است و مانند امروز قمه زنی زیر انتقاد دشمنان اسلام و تشیع به ویژه بنگاه های استکباری و صهیونیستی نبوده است. دشمنان اسلام به ویژه اسکبار جهانی امروزه این گونه مسائل را دستاویزی برای مبارزه با اسلام شیعی و انقلاب اسلامی ایران قرار می دهند. از این روی حساسیت های دیگری به جز اضرار بر نفس مطرح است. که با توجه به آن باید این مقوله از عالمان و فقیهان پرسیده شود.

یکی از هوا داران قمه زنی می گوید: علماء در فتواهایشان آورده اند که قمه زنی اگر به مرگ انسان بینجامد اشکال دارد و اما ضررهایی کمتر از آن اشکالی ندارد. این نسبت به فقهای شیعه نادرست است. چرا که معنای این سخنان این است که قطع اعضای بدن و ناکار آمد شدن آنها و یا از دست دادن قوای جسمی و روحی جایز است در حالی که هیچ فقیهی چنین سخنی نگفته است.

یکی دیگر با تشبیه قمه زنی به روزه می گوید: گاهی در پی ضررهایی که بر بدن وارد می شود اهداف عالی تری هست. از باب نمونه، در روزه گرفتن، بدن ضعیف می شود ولی منافع معنوی دارد. قرآن فرموده: لعلکم تتقون 28، قمه زنی هم از این قانون مستثنی نیست.

در پاسخ باید گفت: قیاس قمه زنی به روزه از جهات گوناگون مخدوش است:

1. روزه تکلیفی است که ریشه در آیات و روایات دارد و هیچ فقیهی در وجوب آن تردید نکرده است.

2. افزون بر این، روزه ضربه بربدن نیست بلکه بدن را باز سازی می کند و صدها فائده روحی و جسمانی دارد که به برخی از آنها در آیات و روایات اشاره شده است.

3. علاوه بر این، اگر هر نوع اذیت و آزاری که فوائدی برای بدن داشته باشد جایز باشد باید بسیاری از ریاضت های ممنوع همانند ریاضت هایی که مرتاضان هندی دارند جایز باشد.

2. وهن مذهب

قمه زنی و همانند آن از زاویه «وهن مذهب» و پیامدهای منفی آن نسبت به اسلام و مذهب تشیع نیز در خور بحث و بررسی است. نگرش به این گونه کارها از این زاویه، بسیار در خور اهمیت است. در روزگاری که به برکت انقلاب اسلامی، گرایش مردم به تشیع روز افزون شده است. و منطق و عقلانیت مبانی تشیع و صفا و پاکی رهبران آن به ویژه امام خمینی و مقام معظم رهبری، دنیای امروز را شیفته و دلداده مذهب اهل بیت کرده، انجام کارهایی سوال برانگیز که پشتوانه استدلالی محکمی هم ندارد ،موجب گریز و بیزاری مردم نسبت به مذهب می شود، و بزرگ ترین ستم به مذهب اهل بیت است. برفرض که بگوییم و معتقد باشیم که قمه زنی هیچ گونه ضرری به نفس ندارد و یا این که قمه زنی دارای دلیل های محکم فقهی است. به قیمت پای بندی به یکی از شعائر غیر واجب و تکالیف دینی، نمی توان اصل دین و مذهب را قربانی کرد و مردم جهان را بدبین به مذهب تشیع نمود و آن را مکتبی خرافی، بی منطق و خشونت طلب جلوه داد.

تاکید امامان معصوم بر تقیه، همه جا به خاطر ترس از مخالفان نیست بلکه در بسیاری از موارد برای حفظ حرمت و وزانت شیعه است. یعنی در مواردی که مخالف، درکی از معارف عالیه شیعه ندارد و به نظر او پذیرش مساله ای به عنوان دین و مذهب برای او دشواری نماید، باید به گونه ای عمل کرد که بدبینی او تحریک و تشدید نشود، بلکه هر چه ممکن است، باید چهره دین و مذهب را زیباتر و دل پذیر تر جلوه داد. تا غیر مسلمانان تشویق به دین شوند. بر همین اساس امام صادق (ع) می فرماید:

کُونوا لنا زینا وَ لا تَکونُوا علینا شَیْنا حَبَّبونا الی الناس و لاتَبْغَضُونا الیهم، فجُّروا الینا کلّ مودةٍ و ادفعُوا عنّا کلّ شرّ.2

زینت ما باشید نه سبب زشتی و بی آبرویی ما. ما را محبوب مردم گردانید و مبغوض ایشان نکنید. پس محبت آنها را به ما جلب کنید و هر گونه بدی را از ما دور سازید.

و نیز علی (ع) می فرماید:

انّ احسَنَ الزی ما خَلَطَک بالناس و جَمَلکَ بینهم و کف ّالسنتهم عنک 3.

همانا نیکو ترین زینت و زیبایی چیزی است که تو را با مردم آمیخته سازد و تو را در میان مردم زیبا سازد و زبانشان را از بد گویی تو باز دارد.

و نیز امام صادق (ع) می فرماید:

ایّاکُم اَنْ تَعْمَلُوا عَمَلاً یُعیّرُونابِهِ، فانَّ ولدً السُوءِ یُعیِّرُ وَالَدُهُ بِعَمَلِهِ، کُونُوا لِمَنْ انْقَطَعُتُم اِلَیهِ زَیْناً وَ لا تَکُونُوا عَلیهِ شَیْناً ...4

مبادا کاری کنید که ما را بدان سرزنش کنند. همانا فرزند بد، پدرش را به کردار او سرزنش کنند. برای کسی که به او دل داده اید (امام خود) زینت باشید و عیب و ننگ او نباشید.

اگر برخی فقها در گذشته، براساس شرائط و مصالحی موجود به جواز قمه زنی فتوا داده اند اما امروزه که شرائط با زمان های پیشین متفاوت است نمی توان همانند پی به جواز آن حکم کرد. به همین جهت فقهای معاصر از زاویه وهن مذهب به این موضوع پرداخته اند. از باب نمونه در پرسش های گوناگون از کارهایی چون قمه زنی، قفل زنی، استفاده از زنجیرهای خاردار که سبب جاری شدن خون از بدن می شود. همچنین صورت و سینه خود را به زمین مالیدن به گونه ای که خون جاری شود، از آتش گذشتن و ... از فقها و مراجع معاصر سوال شده است. بسیاری از آنان چون مرحوم آیت الله فاضل لنگرانی، آیت الله بهجت، و همچنین آیت الله صافی گلپایگانی فرموده اند: هر عملی که موجب وهن مذهب شود جایز نیست. 5

آیت الله سیستانی در پاسخ فرموده اند: باید از کارهایی که عزاداری را مخدوش می کند پرهیز کرد.6

مرحوم آیت الله تبریزی فرموده اند:

مجالس عزاداری برای تعظیم شعائر الهی است و باید به صورتی واقع شود که تعظیم معصومین (ع) بالاخص ابی عبدالله الحسین (ع) و اظهار حزن و شیون بر مصائب وارده باشد.7

آیت الله مکارم شیرازی به صراحت گفته اند:

کارهایی که نوشته اید مناسب این مراسم نیست و موجب وهن مذهب می شود.8

مقام معظم رهبری با شرح بیشتری در چند پرسش و پاسخ به حکم این گونه کارها پرداخته اند. از جمله از ایشان سوال شده است:

آیا قمه زنی به طور مخفی جایز است یا این که فتوای حضرت عالی عمومیت دارد؟

ایشان در پاسخ فرموده اند:

قمه زنی افزون بر این که از نظر عرفی از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمی شود و سابقه ای در عصر ائمه علیهم السلام و زمان های بعد از آن ندارد و تاییدی هم به شکل خاص یا عام از معصوم علیه السلام در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و بد نام شدن مذهب می شود. بنابر این، در هیچ حالتی جایز نیست.9

این فتوا دارای چند نکته اساسی و مهم است که می تواند دلیل و شاهدی بر جایز نبودن قمه زنی و کارهایی همانند آن باشد.

1. قمه زنی از نگاه عرف از مظاهر و مصادیق عزاداری نیست.

2. سابقه ای در روزگار امامان معصوم (ع) و پس از آن نداشته است.

3. تاییدی هم به شکل خاص یا عام درباره قمه زنی نیامده است.

4. در زمان حاضر نیز موجب وهن و بد نام شدن مذهب شیعه می شود.

و در پاسخ چند سوال دیگر که به پاره ای از مصادیق دیگر غیر از قمه زنی، سوال شده فرموده اند:

هر کاری که برای انسان ضرر داشته باشد و یا باعث وهن دین و مذهب گردد حرام است و مومنین باید از آن اجتناب کنند. و مخفی نیست که بیشتر این امور باعث بدنامی مذهب اهل بیت(ع) می شود و این از بزرگ ترین ضررها و خسارت هاست.10

برخی برای آن که ثابت کنند قمه زنی وهن مذهب نیست گفته اند:

چون دشمنان نمی پسندند دلیل آن نسیت که قمه زنی وهن مذهب باشد و ما از آن دست بر داریم، و سپس با استناد به برخی از آیات از جمله: یا حَسْرَةً عَلَی العِبادِ مَا یأتِیهِم مِن رَسُولٍ اِلّا ّ کانوُا بِهِ یَسْتَهْزئُونَ11 و سخنان برخی از بزرگان را یادآور شده اند از جمله آیت الله بروجردی که حکم خدا با مسخره کردن عوض نمی شود و سخنان امام خمینی در توصیه به شورای نگهبان که فرمودند: مبادا از حرف های خارجی ها بترسیم و در پیاده کردن احکام خدا سستی کنیم.12

افزون بر این، این کارها مخصوص ما نیست، در واتیکان نیز، مسیحی ها با شیشه بدن خود را زخمی می کنند و سینه خیز روی زمین راه می روند ...

در پاسخ سخنان یاد شده باید گفت: نکته مهمی که از آن غفلت شده این است که بین تمسخر پیامبران در ابلاغ پیام وحی و همچنین احکام مسلم شرعی با کاری که مشروعیت آن ثابت نشده بسیار تفاوت است. قیاس این دو به هیچ روی درست نیست. بی تردید، اگر دشمن ما را به جهت عقاید و اعمال مسلم دینی مسخره کند، کم ترین توجهی نمی کنیم. اما قمه زنی همان گونه که اشاره شد هیچ دلیل شرعی چه خاص و چه عام ندارد. بلکه شیوه ای از عزاداری است که به وسیله خود مردم به وجود آمده است. و نمی توان آن را جزء دین به شمار آورد. اگر دشمنان، ما را به خاطر اصل عزاداری و یا گریه بر سید الشهداء و... مسخره کنند توجه نمی کنیم چرا که در خود دین و روایات به این امور سفارش شده است. ما از مسخره کردن دشمن نمی ترسیم. از بد نمایاندن اسلام و مذهب به ملت ها می ترسیم. ما از آن می ترسیم که پا فشاری ما بر برخی از اعمالی که سابقه چندانی ندارد بهانه و دستاویزی به دست دشمنان بدهد و آنها با استفاده از آن، ملت هایی را که تشنه مکتب و مذهب تشیع اند ازآن بیزار کنند. در قرآن آمده است:

یَا ایّها الّذینَ وَ اَمنُوا لاتَقُولُوا راعِنَا و قُولُوا انُظُرنا وَ اسْمَعُوا و لِلْکافِرینَ عَذْابٌ اَلِیٌم13

آیه شریفه می گوید: به جای «راعنا» بگوئید: «انظرنا»

این آیه زمانی نازل شد که یهودی ها به واژه «راعنا» ایراد گرفته و به وسیله آن پیامبر و مسلمانان را مسخره می کردند زیرا «راعنا» همان گونه که در ذیل آیه در تفسیرها آمده هم به معنای «مهلت بده» و هم «ما را مراعات کن» به کار برده می شود و هم به معنای «ما را تحمیق کن» مسلمانان که با واژه «راعنا» با پیامبر گفت و گو می کردند مورد تمسخر یهود قرار می گرفتند. خداوند به مومنان گوشزد کرد که شما می توانید با تغییر یک کلمه در گفت وگوی با پیامبر اسلام این سوژه را از دست دشمن بگیرید. به جای «راعنا» بگویید: «انظرنا» یعنی به ما توجه کن.13 از آیه شریفه استفاده می شود که مسلمانان باید در برنامه های خود به گونه ای عمل کنند که بهانه به دست دشمن نیفتد. مقصود عالمانی که امروزه با قمه زنی و کاهایی همانند آن مخالفت دارند نیز همین است. آنان بر این باورند زمانی که شود با شیوه های بهتری عزاداری کرد که سبب دستاویز دشمنان نشود.

افزون بر این ها، مقایسه قمه زنی و امثال آن با کارهای غلطی که برخی از مسیحیان انجام می دهند، باعث جواز آن نمی شود. بلکه شک و تردیدها را بیشتر می کند و بحث تقلید از بیگانگان را در اذهان پدیدار می سازد. آیا عمل پیروان شریعت تحریف شده مسیحیت برای ما حجت است ؟ علاوه بر این، آداب و رسوم غلط برخی از ملت ها به دین آنها مستند نیست تا سبب وهن و بد نامی دین آنان شود. بسیاری از سنت های قومی و ملی نادرست تنها برای تفریح و خوش گذرانی است اما متاسفانه قمه زنی مستند به دین و مذهب می شود و بر داشت دیگران نیز از این کار همین است. حتی برخی از معترضان، شیعه را با همین مراسم معرفی می کنند.

قمه زنی و حکم حاکم

در بخش گذشته با نقل و نقد و بررسی دلیل ها و شواهد جواز قمه زنی به این نتیجه رسیدیم که این گونه کارها هیچ گونه دلیل شرعی به صورت خاص و یا عام ندارد و در سیره امامان معصوم (ع) نیز چنین شیوه هایی از عزاداری دیده نشده است. و اینک با صرف نظر از مطالب گذشته و با فرض این که این گونه عزاداری ها جایز یا مستحب و یا حتی واجب باشد، اگر حاکم اسلامی نسبت به گونه ای از عزاداری حکمی داد و از آن منع کرد تکلیف چیست؟ وظیفه فقهایی که آن نوع از عزاداری را مشروع وبه جواز یا استحباب آن فتوا داده اند چیست؟ آیا می توانند بر نظر و فتوای خود اصرار داشته باشند و مردم را نیز بدان فرا بخوانند.؟ افزون بر این، اگر کسی از مرجعی تقلید می کند که قمه زنی را جایز می داند، آیا با نهی حکومتی و حکم حاکم برای او جایز است که در این مسئله برابر نظر و فتوای مرجع خود عمل کند و قمه بزند؟

در جای خود ثابت کرده ایم که اگر حاکم و ولی فقیه در روزگار غیبت حکم داد بر همگان چه مقلدان حاکم و چه مقلدان دیگر مراجع و حتی خود مراجع واجب است که از حکم حکومتی حاکم اسلامی پیروی کنند. چرا که ادله حجیت و نفوذ حکم حاکم عام است و همگان را در بر می گیرد.

همه کسانی که حکم حاکم را پذیرفته اند به عمومیت نفوذ حکم و لزوم پیروی از آن فتوا داده اند.

از باب نمونه صاحب جواهر درباب روءیت هلال و روزه گرفتن و افطار کردن می نویسد:

بل الظاهر عدم الفرق فی ذلک بین الحاکم الاخر و غیره فیجب الصوم او الفطر علی الجمیع.14

در لزوم پیروی، تفاوتی بین حاکم دیگر و غیر او نیست، همگان موظفند از حکم حاکم پیروی کنند و با حکم او روزه بدارند و روزه بگشایند.

شیخ انصاری نیز در بحث «مزاحمت فقها با حاکم اسلامی» با اشاره به این که اگر فقیه دارای شرائط در قلمرو اختیارات خود حکمی صادر کرد، آیا فقیه دیگری حق دارد حکم او را نقض کند، یا این که همه باید پیرو نظر وحکم او باشند.؟ پس از اشاره به ادله پیروی از حکم، می نویسد:

هذا کله مضافا الی اختلال المصالح المنوطه الی الحکام سیما فی مثل هذا الزمان شاع فیه القیام بوظائف الحکام ممن یدعی الحکومه و کیف کان فقد تبین مما ذکرنا عدم جواز مزاحمة فقیه لمثله فی کل الزام قولی او فعلی یجب الرجوع الی الحاکم.15

«افزون بر دلیل هایی که آمد، در مزاحمت فقیه و نقض حکم او اختلال نظام پیش می آید و آن دسته از مصالح اجتماعی که به وسیله حاکمان سر و صورت می گیرد مختل می شود. همان گونه که در روزگار ما مدعیان حکومت و مزاحمان با حکم حاکم بسیار شده اند به هر حال، از آن چه گفتیم روشن شد: اگر فقیهی حکم فعلی و یا قولی الزام آوری را در اموری که مربوط به حکم است، بیان کند، جایز نیست دیگر فقها برای حکم او مزاحمت ایجاد کنند.» البته فرض یاد شده در صورتی است که حکومتی بر مبنای اسلام تشکیل نشده باشد و همه فقها وظیفه داشته باشند در امور ولایی دخالت کنند. اما اگر حکومت اسلامی تشکیل شده باشد و در راس آن فقیهی دارای شرائط، مانند زمان ما با شد به طریق اولی دیگر فقها در مسائل حکومتی حق مزاحمت ندارند. چرا که در این صورت فردی معین، به این کارها می پردازد و دخالت دیگران در چنین مواردی مزاحمت با حاکم اسلامی است. که بی شک ادله ولایت فقیه مورد مزاحمت را در بر نمی گیرد. افزون بر این، اختلال نظام و هرج و مرج که شیخ انصاری نیز بدان اشاره کرده بودند در این جا نیز، پیش می آید.

بسیاری از دیگر فقها نیز به نفوذ حکم حاکم و عمومیت آن تصریح کرده اند. نگارنده در جای دیگر برخی از این گفته ها را آورده است.16

در این جا تنها به یک نمونه دیگر بسنده می کنیم: مرحوم آیت الله خویی در ذیل سخن زیر از سید محمد کاظم یزدی: «و لا یختص اعتبار حکم الحاکم بمقلدیه بل هو نافذ بالنسبة الی الحاکم الاخر...17» می نویسد:

«و علی تقدیره لا یفرق فیه بین مقلدیه و مقلدی غیره حتی المجتهد الاخر و ان کان اعلم و الناس کلهم مقلدوه و لا مقلد لهذا المجتهد الحاکم اصلا بمقتضی اطلاق الدلیل18»

اگر حجیت قول حاکم را پذیرفتیم ،در حجیت و نفوذ آن، بین مقلدان خود او و مقلدان دیگر مراجع، تفاوتی نیست. همه وظیفه دارند پیروی کنند. و بلکه مجتهد دیگر، هر چند اعلم باشد و همه مردم مقلد او باشند و فقیه حاکم هیچ مقلدی نداشته باشد، موظف است از حاکم پیروی کند؛ زیرا ادله اطلاق دارند.

با نگاهی به تاریخ نیز، می یابیم که همه فقها بر این اصل مهر تایید زده اند. از باب نمونه استفاده از تنباکو عملی جایز و مباح بود اما وقتی میرزای شیرازی بزرگ ،به خاطر مصالح اسلام و کشور اسلامی حکم به تحریم دادند همگان از مردم عادی تا مراجع از آن پیروی کردند. و وقتی که حکومت ایران برای شکستن آن حکم، به مراجع نجف و ایران مراجعه کرد، همگان در پاسخ گفتند:

«آن چه را میرزای شیرازی فرموده، حکم است نه فتوا، و اطاعت آن، بر همه لازم است.19»

و یا میرزای آشتیانی فرمود: این حکم از جناب میرزای شیرازی است و حکم جنابشان درباره مجتهد و مقلد نافذ و واجب الاتباع است.20

امام خمینی نیز، با اشاره به حکم میرزای شیرازی می فرماید: چون حکم حکومتی بود برای فقهای دیگر نیز، واجب الاتباع بود.22

نمونه ای دیگر، در روزگار مرجعیت سید ابوالحسن اصفهانی، فردی از شیعیان را بدون جهت در مکه کشتند. ایشان در آن سال حج را تحریم کردند. و یا پس از حادثه سیاه و خونین مکه، به دستور امام خمینی حج تعطیل شد. نماز جماعت با آن همه اجر و ثوابی که دارد در دوران نهضت و پیش از انقلاب برای مدتی تعطیل شد.23

افزون بر همه این موارد تاریخی، شهید صدر می نویسد:

اگر حاکم شرعی، فرمانی جهت مصلحت صادر کرد حتی کسانی که معتقدند که مصلحتی را که حاکم تشخیص داده است، اهمیتی ندارد، نمی توانند مخالفت کنند. بلکه باید از آن پیروی کنند.24

با توجه به سخنان و مبانی یاد شده، حتی اگر کسی از مرجعی تقلید می کند که او قمه زنی را جایز و یا مستحب می داند، با نهی و حکم صریح ولی فقیه، قمه زنی جایز نیست .در این مسئله نه تنها مقلد که مرجع نیز نمی تواند به فتوای خود عمل کند. بر همین اساس بسیاری از عالمان بزرگ و مراجع تقلید پس از آن که رهبری از قمه زنی نهی کردند پیروی از حکم ایشان را واجب دانستند. از باب نمونه: مرحوم آیت الله لنکرانی پس از حکم به تحریم قمه زنی می فرمایند :

گذشته از اینها، اعمال فوق مورد نهی مقام معظم ولایت امر مسلمین قرار گرفته و حکم معظم له واجب الاتباع است. خداوند به ملت معتقد و هوشیار و سیاست فهم ایران توفیق تبعیت از احکام الهی و عزاداری مورد رضایت بقیة الله را عنایت فرماید.

آیت الله اراکی، با این که در این موضوع پیرو آیت الله حائری است ولی پس از حکم مقام معظم رهبری اعلام کردند:

دستور ولی امر مسلمین جهان مبنی بر جایز نبودن این اعمال برای همه لازم الاطاعه و قابل اجرا است.25

آیت الله شاهرودی، آیت الله بنی فضل، آیت الله مظاهری و بسیاری از دیگر فقیهان پیروی از حکم ایشان رابر همگان لازم دانستند.26

همچنین آیت الله مشکینی،27 و بسیاری از علمای لبنان از جمله علامه فضل الله شیخ محمد مهدی شمس الدین رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان، سید حسن نصر الله و... حمایت و پشتیبانی خود را از سخنان رهبری اعلام داشتند و از شیعیان لبنان و دیگر مناطق جهان نیز خواستند که از رهنمودهای ایشان پیروی کنند.28

پدید آورنده : محمد صادق مزینانی

پی نوشت ها:

1. سوره بقره، آیه 183.

2. وسائل الشیعه، ج 8 ص 400.

3. غرر الحکم و درر الکلم، ج 5 ص 510 .

4. اصول کافی، ج2 ص 219؛ وسائل الشیعه، ج 11ص 471 حدیث یاد شده را با اندک تفاوتی نقل کرده است.

4. مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج 3 ص 33.

5. همان مدرک.

6. همان مدرک.

7. همان مدرک.

8. اجوبة الاستفتائات ص 324 -326.

9. همان مدرک.

10. در بخش آینده در این باره توضیح بیشتری خواهیم داد.

11. سوره یس، آیه 30.

12. سخنان امام خمینی در جمع اعضای شورای نگهبان، صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی، ج 18 ص 241، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

13. بقره آیه 104.

14. التفسیر الکبیر، فخر رازی، ج 3 ص 224، دار احیا ء التراث العربی ؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی، ج 2 ص 57، دار احیاء التراث العربی.

سخنان مقام معظم رهبری در تاریخ 43/1 /76 در اجتماع بزرگ مردم مشهد در صحن امام خمینی.

15. پیرامون عزاداری عاشورا، ص 42.

16. جواهر الکلام، ج 19 ص 390.

17. المکاسب، شیخ انصاری، 157، چاپ تبریز .

18. مجله فقه ،ش 2 ص 63 -65 ،مقاله حکم حاکم و روءیت هلال.

19. عروة الوثقی، 370، کتاب الصوم، دار الکتب الاسلامیه.

20. مستند عروة الوثقی، سید ابوالقاسم خویی، ج 2 ص 114، کتاب الصوم.

21. تحریم تنباکو، تیموری، 117، شرکت سهامی کتاب های جیبی، تهران.

22. قرار داد رژی، کربلاییی، ص 84 _- 87، 89، 109، 123.

23. ولایت فقیه، ص 150.

24. پیرامون عزاداری عاشورا، ص 55.

25. الفتاوی الواضحه، ص 116 مسئله 23.

26. پیرامون عزاداری عاشورا، ص 37.

27. همان مدرک.

28. همان مدرک. ص 48 - 60 .

  • علی مزینانی
۲۱
مهر
۹۳

با تبریک عید سعید غدیر روز اکمال دین به مخاطبین گرانمایه شاهدان کویرمزینان؛ شعر زیبای روحانی ادیب و فاضل مزینانی حجت الاسلام شیخ حبیب الله مزینانی عسکری که در چند روز گذشته اشعار پرمحتوای ایشان در همین زمینه منتشر گردید تقدیم می شود و طبق وعده ای که از این بزرگوار گرفته ایم بازهم در آینده شاهدان کویر را مورد لطف قرار خواهند داد و شعرهای مناسبتی خود را انشاء الله برایمان خواهند فرستاد.


سحر از نفحه ی غیبی نسیم دلپذیر آمد                 که ای صاحبدلان اینک حدیث بی نظیر آمد
بگو با آشنای دل الیس الصبح را برخوان                   نزول سوره ی نصراست برای حق نصیر آمد
عرب درجاهلیت بودعجم هم بنده ی کسری                  نوای نا امیدی از صغیر و  هم  کبیر آمد
بشر در انحراف و هم تهی از خلق انسان شد                که اقرء بسم  ربک از  خداوند  بصیر آمد
شد از غار حرا پیدا تجلی کرد  در  عالم                   هدیً للمتقین بودی ویا شمس منیر آمد
به بانگ ایها المدّثر داعی الی الحق شد                  شهید و شاهد امت بشیر و هم نظیر آمد
نخوانده درس در عمرش ولی استاد عالم شد                  معلم  شد مهذّب  که بر  عالم  دبیر  آمد
الم نشرح لک صدرک خداوند تعالی گفت                  شده او مظهر اسماء که از ذات خبیر آمد
به پا کرد پرچم اسلام به امر رب سبحانی                تمام بت پرستان هم به چشم او حقیر آمد
تمام  عمر  خود را  صرف آئین  خدا  بنمود                ولی اکمال دین او به حق یوم  الغدیر  آمد
ندا آمد که بلغ ای رسول فرمان حق این است                 برای  تو وصیّ و جانشین و هم  وزیر  آمد
شده کفار مایوس وذلیل وخوار و بی مقدار                ولاتخشوهم واخشون به قلب کفر تیر آمد
تمامِ  زائرانِ  همرهش  دیدند و  بشنیدند                 علی ابن ابی طالب به  عنوانِ  امیر  آمد
چنین فرمود پیغمبر که هرکس را منم مولا                 علی مولای او باشد که از حی غدیر آمد
علی ما انزل الله است و منصوب خدا باشد               ولی الله شدن بهتر ز صد تاج و سریر آمد
امامت   حافظِ  راه  و   مرامِ  انبیاء   باشد                 به فرمان خداوند است که این امرِ  خطیر آمد
کند  تزریقِ  خون  اندر  عروق  پیکر اسلام                 امامت قلب تاریخ است که چون خیر کثیر آمد
امامت در فرایند کمال و فتح و پیروزی است               که هر یک بعد پیغمبر به عنوان سفیر  آمد
چراکه وعده ی پیروزی حق است بر باطل                 امام فرمانده ی  کل قوا  و  هم  مدیر  آمد
علی با حق بود حق با علی بینی صف محشر               هر آنکس با علی باشد قیامت هم دلیر آمد
همان آقا ومولایی که نان خودبه سائل داد                عطایش بعد مسکین بر یتیم و هم اسیر آمد
به هنگام رکوع انگشتر خودرا به سائل داد                 همان سائل که درمسجد به شکل یک فقیر آمد
قلم از فضل دریای علی شرمنده و عاجز                   بگو ای عسگری یک قطره بر کلک حقیر آمد

  • علی مزینانی
۲۰
مهر
۹۳

 حجت الاسلام حاج شیخ حبیب الله مزینانی عسکری از روحانیون فاضل و برجسته مزینانی است که بیش از چهار دهه از عمر شریفش را در لباس روحانیت  به تبلیغ دین مبین اسلام پرداخته  و حدود سی سال است که در مسجد حضرت موسی بن جعفر (ع) و اقع در میدان 17شهریور مشهد مقدس به عنوان امام جماعت مشغول به خدمت  می باشد و اخیراً یکی از نماز گزاران  این مسجد به نام حاج آقا ی عندلیب در ابتکاری جالب به پاس قدردانی از این روحانی سرشناس مزینانی عکسی را با شعر زیبایی  برگرفته از شعر فردوسی بزرگ منتشر و در اختیار نمازگزاران قرار داده

بسی رنج بردی در این سال سی   که دین زنده کردی به مسجد بسی

این روحانی مزینانی گاهی اشعاری در باره ی اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام  و مسائل روز می سرایند که تعدادی از آنها در شاهدان کویرمزینان منتشر شده است و امیدواریم به زودی شاهد انتشار دیوان شعر ارزشمند وی باشیم.

استاد مزینانی عسکری به مناسبت عید سعید غدیرخم قصیده ای در باره ی مظلومیت مولای متقیان علی (ع)  سروده و برای شاهدان کویرمزینان ارسال نموده اند و آن را تقدیم کرده اند به مخاطبان گرانمایه و عاشقان حیدر کرار حضرت علی (ع).

اس ام اس های تبریک عید غدیر خم 93



 علی از  ابتدا  تا انتها تنهاست باورکن                  ولی در استقامت کوه پا برجاست باورکن

تمام انبیاء را یاوری کرده است درباطن                   برای مصطفی هم ظاهر و پیداست باورکن

علی 23 سال در راهِ  آیین خدا  جنگید                   پی ایجاد توحید یار بی همتاست باورکن

برای حفظ وحدت 25 سال صبر معنادار                  چرا که امر یزدان واجب الاجراست باورکن

چو خار در چشم باشد استخوان اندرگلو زیرا                  غم جانکاه او زان ماجراجوهاست  باورکن

پی اجرای عدل و داد 5 سالی حکومت کرد             ولی با خون دل این عدل حق برپاست باورکن

چه باید کرد با این ناکثین و قاسطین اینجا               زدست مارقین هم فتنه و غوغاست باورکن

مروری می کنیم با هم فضیتلهای مولا را                 بگو دشمن دهد انصاف که حق باماست باورکن

ولادت یافت از دامان مریم حضرت عیسی               ولی مادر برون از مسجدالاقصاست باورکن

علی که زادگاهش مکه ودرخانه کعبه است            کنیز مادرش  هم هاجر و حواست باورکن

سه شب در خانه حق میزبانش حق تعالی بود               مقام و قرب او بالاتر از عیسی ست باورکن

علی چشم خودش را بسته اما مادرش محزون                   بروی دست احمد چشم او بیناست باورکن

بگفت ای خاتم پیغمبران جانم فدایت باد                  بگو قرآن بخوانم این زبان گویاست باورکن

ز علم اول و آخِر ، ز علمِ  باطن  و  ظاهر                 علی برترزخضر وحضرت موسی ست باورکن

خلیل بت شکن؛ بت ها شکست تا قهرمان گردید             علی هم قاصم جبار و هم عُزّاست باورکن

بیا از چاه بدر و جنگ بدر و فتح بدرش گو                 گهِ رزمش تو گویی محشر کبری ست باورکن

فراری های خیبر را ملامت می کند تاریخ                 علی فتاح خیبر هم به اذن الله ست باورکن

ز احزاب و حُنین هم اُحُد با ذوالفقار حق                  ید الله است و عین الله جمال الله ست باورکن

به خندق روبروی عَمرو نبی گفتا فی الواقع               تمام کفر و ایمان روبرو اینجاست باورکن

ثواب بندگیِ ضربتش برعَمرو در احزاب                     فراتر هم ز ثقلین ضربت یکتاست باورکن

بیا با هم بخوانیم قصه آن لیلة ی هجرت                   علی در بستر احمد چو قربانگاست باورکن

بجای هر نفس میزان اجرش را خدا داند                   که جان بر کف نهاده شیر جولانگاست باورکن

مگر باورندارند این سخنها را که می گویی                تمام اختلاف در کُنتُ مَن مولا ست باورکن

علی اعلم ؛علی افقه ؛علی اشجع ؛علی اتقا                کلام الله صامت را علی گویاست باورکن

معاند در عمل در علم بسان قطره هم نَبوَد               علی عامل به آن علمی که چون دریاست باورکن

پیمبر گفت شهر علمم و اما علی دربش                  بغیر در ورود یک خواهش بی جاست باورکن

کلامش دونِ خالق ؛ فوق مخلوق است در عالم                قصارش نامه هایش خطبه ها غراست باورکن

شب معراج احمد گفت علی را بین تماشایی ست             علی در منزلت در قرب اَو ادناست باورکن

بدیدم با حضورش عرشیان خوانند سرود عشق                بگو با فرشیان بعد از نبی مولاست باورکن

تکلم کرد با صوت علی با من خداوندم                       صدای مرتضی آرامش دل هاست باورکن

بدیدم دست او بر شانه ام اندر شب معراج                 شدم مجنون تر از مجنون؛ دلم شیداست باورکن

به فتح مکه هم پای علی بر شانه بگرفتم                   پی بشکستن بت ها چه بی پرواست باورکن

هواداران کویش را بشارت می دهم زیرا                     علی ساقی کوثر شافع فرداست باورکن

به محرابِ عبادت خاتمش را داد بر سائل                   بگو با دشمنش جانا علی آقاست باورکن

الا ای عسکری با این قلم لختی سخن برگو               شنیدم این قلم گفتا علی تنهاست باورکن

میان آن همه تن؛ یک تنی دیدم که تنها بود               ولی همسنگر و راهش فقط زهراست باورکن

  • علی مزینانی
۱۸
مهر
۹۳

با نزدیک شدن ماه محرم و برگزاری مراسم ویژه عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت حسین بن علی (ع) و یاران با وفایش با حضور فرزندان مزینان که در شهرها و استانهای دیگر ساکن هستند و در دهه ی اول و دوم ماه محرم برای برگزاری این مراسم به زادگاهشان سفر می کنند ؛ شورای اسلامی مزینان تمهیدات جالب توجهی برای رفاه و تردد این عزاداران به کار برده است.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛  مهدی مزینانی (آزاده) رئیس شورای اسلامی مزینان که پس از بازنشستگی به زادگاه خود برگشته و طرح های عمرانی زیادی را پیگیری و اجرا می نماید و هر سال در آستانه ی فرا رسیدن محرم الحرام سعی می کند برای رفاه حال همشهریانی که از دیگر شهرها به مزینان مشرف می شوند به خصوص شهروندانی که در تهران و مشهد مقدس ساکن هستند و در دهه ی اول و دوم برای برپایی عزای حضرت سید الشهدا(ع) راهی مزینان می شوند ؛ طرح های خوبی را اجرا نماید این بار نیز با ترمیم و بازسازی پل تاریخی چاپارخانه (چپر خنه ) در مسیر راه باستانی ابریشم و گلزار شهدا و محل عبور نخل روز عاشورا ؛ تردد عزاداران را سهل و آسان و بی خطر نماید.

این آزاده سرافراز ضمن اعلام این خبر گفت : حدود سه میلیون تومان برای بازسازی این پل هزینه نموده ایم  و پس از تکمیل این طرح به سراغ پل مسیر میدان امام حسین (ع) رفته ایم و به حول و قوه ی الهی تا آغاز محرم این مسیر نیز برای تردد مردم شریف مزینان آماده می شود.

 ایجاد یادمان بیش از شصت شهید مزینانی و تکمیل مرکزبهداشتی و درمانی مزینان و حضور پزشک عمومی به صورت دائم و ترمیم راه ها و پل های مسیر برگزاری مراسم عاشورا از دیگر کارهایی است که شورای اسلامی مزینان با کمک دهیاری و مردم نیکوکار مزینان در دست اقدام دارد.

برای دیدن تصاویر بیشتر به ادامه مطلب بروید...

  • علی مزینانی
۱۷
مهر
۹۳

به مناسبت  دهه ی پر کرامت  ولایت و امامت؛ حجت الاسلام والمسلمین شیخ حبیب الله مزینانی عسکری بر وزن شعر همای رحمت شاعر شیرین سخن و ولایی استاد محمدحسین شهریار که با شعر زیبایش به محفل پیامبر و معصومین علیهم السلام به تعبیر آیت الله مرعشی نجفی راه یافت سروده است که ما نیز آن را تقدیم می نماییم به ساحت مقدس مولای متقیان و شیعیان راستین و دوستداران واقعی آن حیدر کرار(ع) و ضمن آرزوی سلامتی و بهروزی برای تمامی خدمت گزاران به ائمه علیهم السلام به ویژه خادمان اهلبیت مزینانی و این استاد گرانقدر باز هم در انتظار آثار کم نظیر ایشان و دیگر اندیشمندان و صاحبان قلم مزینانی هستیم.




برسان فرشته ی حق به علی سلام ما را
زخُم ولا کند پُر؛ خود او جام ما را
اگر این ولا نباشد اگر این صفا نباشد
چو خدا نمی پذیرد نه نماز و نه دعا را
برو غیر را رها کن به حقیقت اقتدا کن
تو به عهد خود وفا کن که ببینی آشنا را
به شناخت کفر و ایمان اگر اعتقاد داری
به خدا شناختِ مؤمن به علی شد آشکارا
من اگر خدا پرستم ز می غدیر مستم
بت نفس را شکستم به تولّی و تبرا
شده کعبه زادگاهش ولی بسته چشم ماهش
که ببیند اولین بار رخ مهر مصطفی را
به جز از علی که اول شده همره پیمبر
که به چشم خود ببیند همه صحنه ی حرا را
به جز از علی که گوید بخدا هرانچه او گفت
که شنید مثل احمد همه گفته خدا را
یکی شد نبی بر حق یکی شد وصی مطلق
چو بدیدند هر دو با هم جَلَوات کبریا را
به جز از علی که بخشد به رکوعِ عشق, خاتم
که به شأنش گفته قرآن بلی آیه ولا را
سه شب است وقت افطار که چنین نماید ایثار
به یتیم و هم اسیری به گدا دهد غذا را
نه دعا طلب نماید نه تشکر و جزایی
ولی حق بداده وعده به جزا دهد جزا را
به مباهله خدا گفت که علی است جان احمد
چو علی حضور یابد به مقابل نصارا
اگرت دست حاجت ببری به مرتضی بر
چو نظر کند به خاکی ببری تو کیمیا را
خودش اکتفا نماید به دوجامه قرص نانی
سه طلاقه کرد ولله زرو سیم ما سوا را
به سقیفه رهبری را زعلی نموده اند غصب
نروند به این بهانه ره و رسم مرتضی را
به علی قسم و صبرش به علی قسم و عدلش
که سقیفه هم رقم زد جَرَیان کربلا را
خِرد ار کند قضاوت به علی نیاز دارد
به چه سان کند خلافت به چه شیوه ای قضا را
به امیر قوم برگو که زند دم از عدالت
که علی فدای عدل است تو رها کن ادعا را
نه برای کسب قدرت نه برای مال و شهرت
هدف علی است ولله که رضا کند خدا را
به سفیر خود نوشته که چنین عمل نماید
به موحدان مروت به معاندان مدارا
نظر برابری کن به ملاک دین و خلقت
که خدا نمی پسندد به خلایقش جفا را
کند عسکری گدایی زقلم رسد ندایی
نتوان وصف کردن؛ شه ملک لافتی را

  • علی مزینانی
۱۲
مهر
۹۳

[تصویر :  shariati-1.JPG]


 اگر به فرض که هیچ دلیلی بر حقانیت و صلاحیت امام حسین (ع) نباشد , بعد آدم یک بار دعای عرفه بخواند, می شود به "حسین" ایمان نیاورد؟ نشناسدش؟ عاشقش نشود؟دیوانه اش نشود؟ آیا چنین چیزی امکان دارد؟ یک بار بخوانید، عاشق می شوید...
حمد و سپاس خدایی را سزاست که تیر حتمی قضایش را هیچ سپری نمی شکند و لطف و محبت و هدایتش را هیچ مانعی باز نمی دارد و هیچ آفریده ای به پای شباهت مخلوقات او نمی رسد.
حهل و نادانی من و عصیان و گستاخی من تو را باز نداشت از اینکه راهنمایی ام کنی به سوی صراط قربتت و موفقم گردانی به آنچه رضا و خوشنودی توست.
پس
هر گاه که تو را خواندم پاسخم گفتی .
هر چه از تو خواستم عنایتم فرمودی.
هرگاه اطاعتت کردم قدردانی و تشکر کردی.
و هر زمان که شکرت را بر جا آوردم بر نعمت هایم افزودی.
و اینها همه چیست؟
جز نعمت تمام و کمال و احسان بی پایان تو؟!
من کدام یک از نعمت های تو را می توانم بشمارم یا حتی به یاد آورم و به خاطر سپارم؟
خدایا!الطاف خفیه ات و مهربانی های پنهانی ات بیشتر و پیشتر از نعمتها ی آشکار توست.
خدایا!من را آزرمناک خویش قرار ده آن سان که انگار میبینمت.
من را آنگونه حیامند کن که گویی حضور عزیزت را احساس می کنم.
خدایا!
من را با تقوای خودت سعادتمند گردان.
و با مرکب نافرمانی ات به وادی شقاوت و بد بختی ام مکشان.
در قضایت خیرم را بخواه.
و قدرت برکاتت را بر من فرو ریز تا آنجا که تاخیر را در تعجیل های تو و تعجیل را در تاخیر های تو نپسندم.
آنچه را که پیش می اندازی دلم هوای تاخیرش را نکند.
و آنچه را که بازپس می نهی من را به شکوه و گلایه نکشاند.
پروردگار من!
من را از هول و هراس های دنیا و غم واندوه های آخرت رهایی ببخش.
و من را از شر آنان که در زمین ستم می کنند در امان بدار.
خدایا!
به که واگذارم می کنی؟
به سوی که می فرستی ام؟
به سوی آشنایان و نزدیکان؟تا از من ببرند و روی برگردانند.
یا به سوی غریبان و غریبه گان تا گره در ابرو بیافکنند و مرا از خویش برانند؟
یا به سوی آنان که ضعف مرا می خواهند و خواری ام را طلب می کنند؟
من به سوی دیگران دست دراز کنم؟در حالی که خدای من تویی و تویی کارساز و زمامدار من.
ای توشه و توان سختی هایم!

ای همدم تنهایی هایم!
ای فریاد رس غم وغصه هایم!

ای ولی نعمت هایم!
ای پشت و پناهم در هجوم بی رحم مشکلات!
ای مونس و مامن و یاورم در کنج عزلت و تنهایی و بی کسی!
ای تنها امید و پناهگاهم در محاصره ی اندوه و غربت و خستگی!
ای کسی که هر چه دارم از توست و از کرامت بی انتهای تو!
تو پناهگاه منی!

تو کهف منی!
تو مامن منی!
وقتی که راه ها و مذهب ها با همه ی فراخی شان مرا به عجز می کشانند و زمین با همه ی وسعتش بر من تنگی می کند و ...........
اگرنبود رحمت تو بی تردید من از هلاک شدگان بودم.
و اگر نبود محبت تو بی شک سقوط و نا بودی تنها پیشروی من میشد.
ای زنده!
ای معنای حیات! زمانی که هیچ زنده ای در وجود نبوده است.
ای آنکه :
با خوبی و احسانش خود را به من نشان داد.
و من با بدی ها و عصیانم در مقابلش ظاهر شدم.

ای آنکه:
در بیماری خواندمش و شفایم داد.
در جهل خواندمش و شناختم عنایت کرد.
در تنهایی صدایش کردم و جمعیتم بخشید.
در غربت طلبیدمش و به وطن بازم گرداند.
در فقر خواستمش و غنایم بخشید.
من آنم که بدی کردم ... من آنم که گناه کردم.
من آنم که به بدی همت گماشتم.
من آنم که در جهالت غوطه ور شدم.
من آنم که غفلت کردم.
من آنم که پیمان بستم و شکستم.
من آنم که بد عهدی کردم .....
و ... اکنون باز گشته ام.
باز آمده ام با کوله باری از گناه و اقرار به گناه.
پس تو در گذر ای خدای من!
ببخش ای آنکه گناه بندگان به او زیان نمی رساند.
ای آنکه از طاعت خلایق بی نیاز است و با یاری و پشتیبانی و رحمتش مردمان را به انجام کارها ی خوب توفیق می دهد.
معبود من!
اینک من پیش روی توام و در میان دست های تو.
آقای من!
بال گسترده و پر شکسته و خوار و دلتنگ و حقیر.
نه عذری دارم که بیاورم نه توانی که یاری بطلبم.
نه ریسمانی که بدان بیاویزم.
و نه دلیل و برهانی که بدان متوسل شوم.
چه می توانم بکنم؟ وقتی که این کوله بار زشتی و گناه با من است ؟!
انکار؟!
چگونه و از کجا ممکن است و چه نفعی دارد وقتی که همه ی اعضا و جوارحم به آنچه کرده ام گواهی می دهند؟
خدای من!
خواندمت پاسخم گفتی.
از تو خواستم عطایم کردی.
به سوی تو آمدم آغوش رحمت گشودی.
به تو تکیه کردم نجاتم دادی.
به تو پناه آوردم کفایتم کردی.
خدایا!
از خیمه گاه رحمتت بیرونمان مکن.

از آستان مهرت نومیدمان مساز.
آرزوها و انتظارهایمان را به حرمان مکشان.
از درگاه خویشت ما را مران.
ای خدای مهربان!
بر من روزی حلالت را وسعت ببخش.
و جسم و دینم را سلامت بدار.
و خوف و وحشتم را به آرامش و امنیت مبدل کن.
و از آتش جهنم رهایم ساز.
خدای من!
اگر آنچه از تو خواسته ام عنایتم فرمایی , محرومیت از غیر از آن زیان ندارد.
و اگر عطا نکنی هر چه عطا جز آن منفعت ندارد.
یا رب! یا رب! یا رب!
خدای من!
این منم و پستی و فرو مایگی ام.
و این تویی با بزرگی و کرامتت.
از من این می سزد و از تو آن
" چگونه ممکن است به ورطه ی نومیدی بیافتم در حالی که تو مهربان و صمیمی جویای حال منی."
خدای من!
تو چقدر با من مهربانی با این جهالت عظیمی که من بدان مبتلایم!
تو چقدر درگذرنده و بخشنده ای با این همه کار بد که من می کنم و این همه زشتی کردار که من دارم.
خدای من!
تو چقدر به من نزدیکی با این همه فاصله ای که من از تو گرفته ام.
تو که اینقدر دلسوز منی!
خدایا تو کی نبودی که بودنت دلیل بخواهد؟
تو کی غایب بوده ای که حضورت نشانه بخواهد؟
تو کی پنهان بوده ای که ظهورت محتاج آیه باشد؟
کور باد چشمی که تو را ناظر خویش نبیند.
کور باد نگاهی که دیده بانی نگاه تو را درنیابد.
بسته باد پنجره ای که رو به آفتاب ظهور تو گشوده نشود.
و زیانکار باد سودای بنده ای که از عشق تو نصیب ندارد.
خدای من!
مرا از سیطره ی ذلت بار نفس نجات ده و پیش ازآنکه خاک گور بر اندامم بنشیند از شک وشرک رهایی ام بخش.
خدای من!
چگونه نا امید باشم در حالی که تو امید منی!
چگونه سستی بگیرم ,چگونه خواری پذیرم که تو تکیه گاه منی!
ای آنکه با کمال زیبایی و نورانیت خویش چنان تجلی کرده ای که عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده.
یا رب! یا رب! یا رب!

  • علی مزینانی
۲۸
شهریور
۹۳

مشهد مقدس در سال 1335 ه. شمسی شاهد تولد فرزندی در خانواده مرحوم محمداسماعیل خصالی بود که هوش سرشار و فراگیری او همه ی خانواده را به تعجب وا می داشت و به خاطر آنکه در جوار بارگاه ملکوتی امام هشتم شیعیان پا به عرصه ی وجود نهاده است نام غلامرضا را برایش انتخاب کردند تا وقتی به سن جوانی رسید برای همیشه نوکری امام رضا(ع)و اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام را نماید.

غلامرضا درس را در مدارس مشهد آغاز کرد و با رسیدن به سن جوانی همراه با برادرش به ارتش جمهورس الامی و نیروی دریایی پیوست و با عنوان تکاور در یگان دریایی بندر انزلی مشغول به خدمت شد.

 با شروع جنگ تحمیلی با آنکه از ناحیه ی پا دچار مشکل شده بود راهی جبهه شد و در منطقه خرمشهر جزء اولین شهدای نیروی دریایی نام گرفت که در همان روزهای اولیه ی جنگ و در سال 1359 به درجه شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در حرم مطهر ثامن الحجج (ع) به خاک سپرده شد.

امیر دریادار دوم علیرضا بیاتی فرمانده مرکز آموزش تخصص‌های تفنگداران دریایی منجیل در کنفرانس خبری با اصحاب رسانه در نهم اردیبهشت ما 1393شهیدغلامرضا را یکی از شهدای پرافتخار این مرکز آموزشی می داند که به همراه 69نفر از همرزمانش همچون شهیدان مختاری و مرادی جان خود را فدای انقلاب کرده اند .

ناخدایکم رضابابابیگی یکی از همرزمان شهید در بازگویی خاطراتش از شهادت غلامرضا مزینانی و دیگر همرزمانش این گونه می گوید: خاطره تلخ دیگر به شهادت شهیدان مزینانی و شعبانی بر می گردد. آن جـا که پـا بـه پـای هـم در جنـگ خـیابـانی خرمشـهر به پیش می رفتیم. دشـمـن از زوایـای مختلف و سنگرهای نامریی، به سمت ما تیراندازی می کرد که ناگاه تیری سینة شهید مزینانی را نشانه رفت و او را به زمین انداخت، تیراندازی و عکس العمل بچه ها شدید شد، شهید شعبانی وقتی این صحنه را دید چون رفاقت و صمیمیت بیشتری بین او و شهید مزینانی بود به کمک او شتافت که به محض رسیدنش به بالای سر شهید مزینانی، تک تیراندازهای دشمن، سر و سینة او را نیز آماج تیرهای خود ساختند. صحنة عجیب و غم انگیزی بود

غلامرضا اولین شهید خانواده خصالی است و پس از شهادتش محمدتقی برادر کوچکترش که دوسال با هم اختلاف سنی داشتند در عملیات فتح المبین مجروح و پس از گذشت چندین سال براثر جراحات جنگ در سال 1382 در تهران شهید شد و به عنوان دومین شهید خصالی ها نام گرفت.

پیام شهید غلامرضا خصالی مزینانی  :

عزیزان من ! ایران وطن ماست و ما باید از میهن و ناموس خود دفاع کنیم ، همواره مدافع اسلام باشید. احترام پدر و مادر را که یکی از مهمترین اصول زندگی است از یاد نبرید.

  • علی مزینانی
۱۷
شهریور
۹۳

این روزها مشهد مقدس که منور و مزین به عطر فرخنده میلاد رضوی است ، پذیرای دولتمردان جمهوری اسلامی نیز می باشد تا با استعانت از خداوند متعال و امداد حضرت علی بن موسی الرضا (ع) دومین سال فعالیت خود را آغاز نمایند به همین مناسبت حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی رئیس جمهور اسلامی ایران که سکاندار دولت تدبیر و امید است با حضور در حرم ثامن الحجج(ع) ضمن وعده ی تلاش بیشتر نوید عبور از بحران رکود را محکم و باصلابت اعلام نمود و سخنرانی وی بسیاری از طرفداران و حامیانش را به وجد آورد و یکی از روحانیون باذوق مزینانی که به مناسبت های مختلف اشعار پر محتوایش در شاهدان کویرمزینان منتشر می شود قصیده ی زیبایی با مضمون این سخنرانی و میلاد حضرت رضا(ع) سروده و برایمان ارسال کرده اند که تقدیم می داریم به ساحت مقدس هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت و به دولتمردان دولت یازدهم به خصوص دکتر حسن روحانی و مخاطبان گرانمایه شاهدان کویرمزینان و تشکر می کنیم از حجت الاسلام حاج شیخ حبیب الله مزینانی عسکری که ما را مورد لطف و عنایت وافر خود قرار داده و این شعر زیبا را سروده اند و البته با زیرکی نیز از نام نبردن رئیس جمهور از دکتر علی شریعتی انتقاد کرده اند و باز هم دست نیاز به پیشگاه هنرمندان و صاحبان فکر و اندیشه و طلایه داران قلم وادب مزینانی دراز می نماییم که مانند این بزرگوار بزرگی نمایند و آثار خود را برای انعکاس در پایگاه تمامی مزینانی ها قرار دهند.

دولت  عقل  و  خرد  همواره با تیم خبیر
 

  

دوش می رفتم حرم باترس ووحشت سربه زیر                 تا بگویم با امام هشتمین دستم بگیر
من نمک خوردم نمک نشناسی ام را آگهی                     روسیاهم میهمانم ای شه مهمانپذیر
ضمن  تبریک و  ادب در  سالروز   مولِدش                        ناگهان آمد بگوشم صوت زیبای بشیر
او کمک می خواست از مولا که تاییدش کند                    در حضورحضرتش می گفت مانند فقیر
هرچه داریم از تو داریم ای علی موسی الرضا                   ملتم را بیمه کردی از  صغیر و  از کبیر
سال ماضی با توسل بر تو گشتم منتخب                       حالیا بنما حمایت ؛ کن مدد بر هر وزیر
نطق   زیبای   مبشر  در  فراز  و در  فرود                        مایه تعجیب و تحسین بود در جمع کثیر
از  تورّم  گفت  و  از  بگذشتن  حال  رکود                        فاش می گویم خطیبی بود اما کم نظیر
ولوله افتاد در صحن و سرای بوالحسن                           اشک شوق می ریختندجمعی چون ابرمُطیر
هم مجاور همچو زائر عاشقانه گوش بود                        شام میلاد رضا بود و در آن جشن خطیر
در  فضای  معنوی وصف  امامت را نمود                          کرد   یاد   انقلاب   و  یاد  معمارِِ   کبیر
وعده داد در محضر مولا که خدمتها کند                         حافظ  قانون  باشد  حامی  قشر  فقیر
دولت  تدبیر  و  امید  دولتی  با  اعتدال                          دولت  عقل  و  خرد  همواره با تیم خبیر
همت آنها صلاح است وسداد است وامان                      پای  عزّت  ایستاده  چون  عقیلند و هژیر
محرم  این  انقلاب  و  زاده  این  انقلاب                          رهبر و ملت بُوَد همراه او در این مسیر
این حَسَن باشدکه باخُلق حَسَن نطق حَسَن                   افتخار حوزه و دانشگه دو مُشک و عَبیر
از  مفاخر  نامبرده  هم  ز آیات عِظام                              از   قلم   افتاد   یاد  شمع   تاریخ   کویر
مَشرب ما جذب باشد دفع ما کمتر شود                         نخل دوستی کاشتن هرگز نمی گردد حقیر
 

شاعر : حجت الاسلام شیخ حبیب الله مزینانی عسکری


  • علی مزینانی
۱۵
شهریور
۹۳


عکس حرم امام رضا روز ولادت,حرم امام رضا در روز ولادت,تصاویری از حرم امام رضا در روز ولادتش,عاشقان امام رضا و ولادت,ولادت امام رضا و عکس حرم,عاشقانه,سایت عاشقانه تفریح ازاد

ضامن آهوی صحرا ضامنِ  هر دو سرا

تا ز سقّاخانه ات نوشیده ام یک جرعه آب             کرده ام احساس مستی و شده حالم خراب

هاتفی گفتا کاین دیر مُغان  دیگری است              خوردی  از  جامِ  طهورا  ای برادر شُربِ  ناب

خلعت خود را نما سیراب کاین جا زمزم است         نی غلط گفتم که کوثر هست و ناجی از عذاب

گر وضو داری بگیر باز هم وضوی دیگری                تا  روانت  را  کند تنویر و  گردد فتحِ   باب

گوش جان بسپار که فاخلع نعلیک را بشنوی         موسیِ عِمران خوش آمد گوید آن عالیجناب

تکیه داده بر عصایش در میان کفش کَن              دستِ   بیضایی او  شرمنده ی  این  آفتاب

عیسیِ محیّ الرّمیم قرآن تلاوت می کند             جایِ  انجیل دستِ او  قرآن  بُوَد  اُمُّ الکتاب

آیه های صلح و رحمت را کلیسا می برد              تا  کشیش دشمنِ قرآن  را  سازد  مُجاب

گر دلت بشکست اذنت داده اند بهر حرم             حلقه بر در زن نما شادی که بگرفتی جواب

چون تشرف یافتی با چشم دل او را ببین             پایین  پایش ایستادی با  ادب  بنما  خطاب

این دل ظلمانی ام  را  کن  منور  از  ولا                آن  چنان که  نور  می گیرد  ماه  از  آفتاب

اشک شوق یوسف ویعقوب چقدر زیباستی         اشکِ عشق بریوسف زهرا ثوابش بی حساب

ضامن آهوی صحرا ضامنِ  هر دو سرا است          منجیِِ   امروز  ما  و  ضامن  یوم ُ العقاب

این کبوترها  فراوانند به صحن و  گنبدش              در  فراز  و  در  فرود  آیند  اما  با شتاب

مهبط جبرئیل باشد این حرم با افتخار                  نازد  و  شوید به اشک دیده بهتر از گلاب

بیشمارند این ملائک در طواف مرقدش                 همچو سیّارند و دوّارند بدون خورد و خواب

خادمان در خدمت زوّار و هم صحن و سرا             تا قیامت تحت فرمانند همه از شیخ و شاب

گر مخیّر می شوند بین بهشت و این حرم             گفته اند کفران بُوَد با این حرم هر انتخاب

گفتمش فرق حرم بر گو چه باشد با بهشت؟         گفت جایی که امام نَبوَد ؛ بُوَد دار العذاب

در  کنارِ  گل  اگر  بلبل  بُوَد  زیبا  بُوَد                   بوستان بی امامت جای جغد است و غُراب

ای سراسر افتخار کشور ایران زمین                   ملت از تو بیمه گشته همچنان این خاک و آب

یا  غیاث الامّتِ  پیغمبر   آخر   زمان                   از تو می خواهیم دعا باشد دعایت مستجاب

ملتهب گردیده این امت زجور مشرکین                یک  نظر  بنما  کز  آنها  دور  گردد  التهاب

در میان فتنه ها بالاترینش تفرقه است                کاش  از  این  تفرقه  امت  نمودی اجتناب

ادعای داعش وظلم و ستم بر مسلمین              قلب پاک حضرت صاحب شده زین غم کباب

در  زیارت  وعده  دادی  بهر زائر از کَرَم                زائرش باشی دم مردن صراط و هم حساب

کاش زائر حفظ می کرد این زیارت بهر خود           با مرامت  زندگی  می کرد نه  راهِ  نا صواب

گر مرام عسکری همواره محبوب شماست          وقتِ  رفتن  از صف  محشر  ندارد  اضطراب

شاعر : حجت الاسلام شیخ حبیب الله مزینانی عسکری
  • علی مزینانی
۱۵
شهریور
۹۳

        عکس حرم امام رضا روز ولادت,حرم امام رضا در روز ولادت,تصاویری از حرم امام رضا در روز ولادتش,عاشقان امام رضا و ولادت,ولادت امام رضا و عکس حرم,عاشقانه,سایت عاشقانه تفریح ازاد                      

                                            روضه رضوان رضا(ع)

     باز ز لطف خدا نورِ  ولا   آمده                   بر همه کون و مکان عشق و صفا آمده

باز به روی زمین شمس و ضحی آمده        بهر  جلای  زمان  بدر  دوجی  آمده

باز نسیم صبا  می وزد از کوی یار              تا به مشام آورد رایحه ی بوی یار

با زمین خرم است گویی که آمد بهار         تاج به سر می نهد می کند او افتخار

باز جهان گشته است غرق غرور وسرور       جن و ملک صف کشان بهر عبور و مرور

آل علی بر دعا بر در حی غفور                   حمد و ثنا گو شدند بهر خدای شکور

موسی کاظم مدام شکر خدا می کند          با لب خندان همی ذکر دعا می کند

شیعه آل علی حول ولا می کند                 از سر شوق و شعف رضا رضا می کند

آمده نور خدا معنی قرآن رضا                     نور دو چشم نبی شمع شبستان رضا

شمع شب انجمن بارقه انبیا                      عالم آل رسول روضه رضوان رضا

هلهله بر پا کنید چونکه نگار آمده                 از نفس قدسی اش بوی بهار آمده

مطرب جشن و سرور با دف و تار آمده          اختر  ایمان  در   خانه  یار  آمده

خیز مزینانیا دست بگیر بر قنوت                 وقت خموشی گذشت نیست زمان سکوت

دامن آن شه بگیر قبل زمان حنوط               تا برسی زین حصار بر سکنات هبوط

 


عکس حرم امام رضا روز ولادت,حرم امام رضا در روز ولادت,تصاویری از حرم امام رضا در روز ولادتش,عاشقان امام رضا و ولادت,ولادت امام رضا و عکس حرم,عاشقانه,سایت عاشقانه تفریح ازاد

شاهکار خلقت

 

شاهکار خلقت است و هدیه یزدان رضا                   جویبار رحمت است و غایت احسان رضا

از تبار مصطفی و مرتضی و هم بتول                         میوه ی باغ رسالت مظهر ایمان رضا

در شجاعت چون علی و در درایت چون رسول             رهبر دنیا و دین و ناجی انسان رضا

آفتاب مشرقین است آدمی را زیب و زین                    اسوه ی خلق جهان و خسرو ایران رضا

او امام هشتمین است قبله گاه عشق و دین            خواستگاه مومنین و حجت برهان رضا

اختر برج هدایت مظهر علم و سخی                        باعث تفسیر و شرح آیه قرآن رضا

رهنمای مردمان و هم چراغ عارفان                          ناجی کشتی دین اندر یم و طوفان رضا

پاسدار عزت است و راهدار امت او                        هاله عرش برین و اختر کیهان رضا

عهد و پیمان بسته از جان بر سر دین خدا                جان خود را می گذارد بر سر پیمان رضا

در کرامت بی نظیر و در شهامت بی بدیل                دوستان و دشمنان را می کند حیران رضا

او شفاعت می نماید شیعیان را روز حشر                نزد صیاد شقی هم ضامن حیوان رضا

هست در پیش مزینانی ز خوبان خوب تر                  بهترین خلق عالم اسوه انسان رضا

شاعر : اکبر مزینانی(علیشاه)

  • علی مزینانی
۱۵
شهریور
۹۳

همزمان با دهه ی کرامت و به همت گروه جهاد دانشگاه تربیت مدرس تهران و با همکاری پایگاه بسیج شهدای مزینان و شورای اسلامی و دهیاری مزینان برنامه پیاده روی خانوادگی برای اولین بار در مزینان برگزار شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ این برنامه پس از برگزاری دعای ندبه در هیئت حسینی با حضور مردم مزینان در سنین مختلف آغاز و با حرکت به سمت مزار امام زادگان بهمن آباد و زیارت قبور شهدای مزینان در بهشت علی (ع) ادامه یافت و راهپیمایان مزینانی با حرکت در مسیر جاده ابریشم و محل ورود امام رضا(ع) به سرزمین مرو و ارض توس در میان استقبال مردم ولایتمدار مزینان ایام ولادت باسعادت امام هشتم شیعیان را گرامی داشتند.

پس از اجتماع مردم مزینان در مزار امام زادگان سید اسماعیل و سید علی اکبر علیهم السلام فرزندان امام موسی کاظم (ع) گروه راهپیمایان بهمن آباد نیز به این جمع پیوستند و برنامه های متنوع فرهنگی ، مذهبی و ورزشی توسط گروه جهادی دانشگاه تربیت مدرس اجرا شد.

بنا براعلام زارع مسئول جهاد دانشگاه تربیت مدرس ؛ گروه اعزامی این دانشگاه متشکل از خانمها و آقایان با تحصیلات تکمیلی قرار است علاوه بربرگزاری این برنامه راهپیمایی برنامه های دیگری از جمله ویزیت رایگان بیماران و یادواره شهدا در مزینان و دیگر روستاهای شهرستان داورزن برگزار نمایند.

  • علی مزینانی
۲۸
تیر
۹۳
مزینانی های مقیم تهران در دومین شب از لیالی مبارک قدر و همزمان با شب شهادت مولای متقیان حضرت علی (ع) در مهدیه ی شرق تهران به سوگ نشستند.

عکس : محسن مزینانی

  • علی مزینانی
۲۸
تیر
۹۳
همزمان با لیالی پرخیر و برکت قدر مزینانی های مقیم پایتخت با حضور در مهدیه شرق تهران ضمن قرائت دعای جوشن کبیر و احیاء شب قدر در سوگ حضرت علی (ع) نیز اشک ماتم ریختند.

عکس : محسن مزینانی

 

  • علی مزینانی
۲۷
تیر
۹۳

امام علی(ع) از منظر دکتر علی شریعتی در گفت و گو با دکتر احسان شریعتی

امام علی(ع) نخستین مردی که دعوت اسلام را پذیرفت بیش از آن در میان نه فقط مسلمانان که پیروان سایر ادیان شناخته شده است که نیازی به معرفی داشته باشد. برای شیعیان به طور عام و نزد ایرانیان یه شکل خاص اما امام علی(ع) جایگاه وی‍ژه ای دارد. برای شیعیان امام علی(ع) بنیانگذار مکتب شیعه و پدر ائمه(ع) نیز هست،‌ از این رو همواره در طول تاریخ اسلام نگاه و توجه به ایشان از اهمیت والایی بر خوردار بوده است.  دکتر علی شریعتی،‌ روشنفکر مسلمان ایرانی نیز در مجموعه گفتارها و نوشتارهایش همواره به این شخصیت برجسته نظری خاص داشته است و در خوانش های مرسوم تاریخی اش،‌ بسیار از او و نقش مهمش در تاریخ صدر اسلام یاد کرده است. همین امر را دست مایه گفت و گویی با فرزندش احسان شریعتی استاد فلسفه قرار دادیم. البته احسان شریعتی در ابتدای بحث تاکید دارد که فرزند خونی یا حتی معنوی علی شریعتی بودن متضمن ٫دفاع٬ مطلق از دیدگاه‌های پدر نیست و احتمال دارد گاه نظرش با نظر دکتر شریعتی متفاوت باشد. او در گفت و گوی حاضر می گوید که شریعتی پدر نمی خواست زندگی را در خدمت تاریخ بگیرد، بلکه برعکس اسلام را حرکتی پویا و آینده‌گرا با الگوهای اجتماعی و سیاسی مختلف و متنوع می‌دید:

***

در طول تاریخ جهان اسلام شخصیت امام علی(ع) به عنوان امام اول نزد شیعیان و یکی از خلفای راشدین در میان اهل سنت شناخته شده و بی نیاز از معرفی است. دکتر علی شریعتی در آثارش نگاه جدیدی به این شخصیت بزرگ داشتند و کوشیدند که از آن گفتمان های سنتی فاصله بگیرند. البته برخی گویند که این نگاه تازه ایدئولو‍ژیک و برگرفته از فضای انقلابی اواخر دهه ۱۳۴۰ و اوایل دهه ۱۳۵۰ بوده است. نظر شما چیست؟ آیا نگاه شریعتی به امام علی(ع) ایدئولوژیک و متاثر از فضای زمانه بود یا توانست نگاه نویی را به یک شخصیت بزرگ تاریخی ممکن سازد؟

در دوره ای هستیم که نیازمند نگاهی انتقادی به تاریخ اسلام هستیم. در زمان شریعتی این احساس کمتر نیاز می شده است. زیرا در آن زمان جهان اسلام در رخوت فرو رفته بود،‌ اما الان در دوره ای هستیم که گونه ای بیداری در جهان اسلام ایجاد شده است. این بیداری هم می تواند به معنای مثبت باشد و هم به معنای منفی. اصلا در زمان شریعتی بازگشت به ٫سنت سلف صالح٬ معنای دیگری داشت که همان سخن سیدجمال الدین بود که بازگردیم به سیره پیامبر(ص)برای قرائت انتقادی تاریخ و منابع معرفتی اسلامی. در هر صورت امروز با تفاوت گفتمان و دوران به شریعتی باز می گردیم تا ببینیم که او چه کرده است. ایدئولوژی در نگاه شریعتی ادامه دیدگاه مهندس بازرگان در «بعثت و ایدئولوژی» بود، یعنی تداوم همان کار مصلحین و نواندیشان دینی مانند اقبال و سید جمال که می گفتند ما باید فرهنگ دینی را از حالت موروثی و خرافی و سنتی نجات دهیم و به یک خط راهنمای مبارزاتی و عملیاتی تبدیل کنیم. ایشان این کار را خوانش ایدئولوژیک یا انتقادی از دین می خواند. این معنا از ایدئولوژی با معنایی که مارکس در «ایدئولوژی آلمانی» به کار می برد،‌ متفاوت است. حمله مارکس به ایده‌آلیزم بود و معتقد بود که ایدئولوگ کسی است که واقعیت را معکوس می‌بیند، یعنی فکر می کند ایده‌ها هستند که واقعیت را می‌سازند، در حالی که حقیقت عکس این است. امروزه، در نگاه لیبرال، نظام‌هایی چون فاشیسم و نازیسم ٫ایدئولوژیک٬ هستند، زیرا واقعیت ها را یکسونگرانه تفسیر می‌کنند. وقتی می‌گوییم شریعتی نگاهی ایدئولوژیک به دین دارد،‌ مراداین معنای منفی دوم نیست،‌ بلکه عمدتا به همان معنای نخست، یعنی معنای بازسازی انتقادی منظور است. او می‌خواهد الگویی متعهدانه و عملی از دین استخراج کند.

 با قبول این چارچوب نگاه شریعتی به امام علی(ع) چگونه است؟

امام علی(ع) در نگاه همه مسلمین نخستین محصول نظام اعتقادی دین و دعوت جدید اسلام است. این امر به دلیل رابطه نزدیک ایشان با پیامبر(ص) بود. بنابراین طبیعی است که پیامبر(ص) توصیه کرده باشد که پس از او از نظر عقیدتی(کاری به امارت و حکومت نداریم)، مردم از ایشان پیروی عقیدتی کنند. ضمن آن که امامت و ولایت به تعبیر هانری کربن باطن اسلام است. امام علی(ع) روح و معنای دعوت اسلام را پذیرفته و پرورده و مظهر باطن اسلام است. به همین دلیل دعوت امام علی(ع) به معنای تداوم ایدئولوژی اسلامی به معنای مثبت مفهوم است. وقتی امام علی(ع) در جریان سقیفه رویه و مشی نظام حاکم را نمی پذیرد،‌ در واقع جهت گیری تازه‌ای را طرح می‌کند. یعنی در دوره ٫فتنه کبری٬ که بحث خلافت پیامبر(ص) مطرح می‌شود،‌ مشی ها و رویه های متعددی شکل می گیرد که یکی از آن‌ها مشی امام علی(ع) و رویه علوی است که بعدا نامش ٫تشیع٬ شد. نزدیکان و صحابه‌ی پیامبر(ص) یعنی سلمان و ابوذر و ..، نیز گرد امام علی(ع) هستند. شریعتی معتقد بود که باید جهت گیری اجتماعی این گرایشات و گروه‌ها را بررسی کرد و دریافت که چه جناح هایی تشکیل می‌داده‌اند.

 آیا می توان برای دنیای امروز نیز از این جهت گیری استفاده کرد؟‌ به عبارت دیگر روزآمدکردن این جهت‌گیری آیا برای بهره‌گیری در روزگار ما نیز ممکن است؟

وقتی به تاریخ می‌نگریم،‌ باید روش خود را مشخص کنیم. برای نمونه، نیچه سه گونه مواجهه با تاریخ را تمییز می‌داد: تاریخ عتیقه‌جاتی(سنت‌گرا)، تاریخ یادمانیِ عظمت گرا(بنیادگرا) و در نهایت تاریخ انتقادی (نوگرا) که نقد گذشته است. او می گوید در همه این موارد ممکن است دچار بیماری گذشته‌گرایی شویم،‌ یعنی زندگی را در خدمت تاریخ قرار دهیم. نگاه شریعتی به تاریخ بیمارگون نیست و تفاوت دید او با قرائت بنیادگرا در این است که از منظر او گذشته در خدمت امروز استو نه به‌عکس. یعنی جهت‌گیری‌ای که ما  امروز داریم به نظر شریعتی از گذشته در تاریخ ایران و اسلام سابقه داشته است اما می بایست آن را بروز ساخت. البته بشر در دوران جدید، به تعبیر فوکو، نوعی گسست‌ معرفتی را از سر گذرانده و مقوله‌های جدیدی چون دموکراسی در مدیریت سیاسی و سوسیال-دموکراسی در اقتصاد کیفیتی نو پیدا کرده است. برخی به اشتباه و توهم حداکثری فکر می‌کنند که نظام سیاسی و اقتصادی اسلام نظامی است بلحاظ فنی متفاوت با تمامی نظامات علمی و عملی موجود وممکن؛ و در عرض مونارشس-تیرانی، اریستوکراسی-الیگارشی، دموکراسی-آنارشی، و یا تئوکراسی و … قرار می‌گیرد. در حالی که در آموزه‌های قرآنی ما از یک نظام فنی سیاسی و اقتصادی خاص بحث نمی‌شود. بل‌که از آرمان ها و گرایش‌های کلی سخن می‌رود. مثلا می‌گوید که مستضعفان وارثین زمین خواهند شد. و یا این که همه پیامبران برای ایجاد عدالت و قسط آمده‌اند. در این جا، به یک نظام اقتصادی و سیاسی مشخص . خاص اشاره نمی‌شود. اسلام روح و جهت گیری کلی را نشان می‌دهد که در هر دورانی می توان مابه‌ازای آن را تشخیص داد.

 شما معتقدید که شریعتی نمی خواست زندگی را به خدمت گذشته آورد و به همین خاطر خوانش ایشان از تاریخ به نفع امروز صورت می گیرد. علی رهنما در کتاب «مسلمانی در جستجوی ناکجاآباد» روش‌شناسی تاریخی دکتر شریعتی را به همین شکل که شما توضیح دادید،‌ مشخص می کند. اما مشکلی که پیش می‌آید این است که آیا می توان از یک شخصیت تاریخی مثل امام علی(ع) هر تفسیری ارائه داد؟

پیامبر و ائمه در سیره و زندگی خود روش و تاکتیک‌های متفاوتی داشته‌اند. یعنی اسلام به عنوان یک جنبش زنده در مقاطع مختلف روش های مختلفی را اتخاذ می‌کرده است. درس آموزی از این نکته به این معنا نیست که امروز بخواهیم بر اساس یکی از این تاکتیک‌ها زندگی و عمل کنیم،‌ بلکه برعکس هر وقت به تاکتیکی نیاز داشتیم، به تاریخ نیز رجوع می‌کنیم و از آن تجارب بهره می گیریم.

 آیا این به معنای تحریف یا گزینشی برخورد کردن با تاریخ نیست؟

 خیر. همه این کار را می‌کنند. اجتهاد همین کار است. اما چه کسی و چه‌گونه اجتهاد می‌کند. از پایه‌های اجتهاد دو پایه(کتاب و سنت) مربوط به گذشته و دو پایه(عقل و اجماع یا به باور شریعتی علم و زمان) مربوط به حال حاضر است. بدون این دو پایه اخیر اصولا نمی توان اجتهاد کرد. من، از پی متفکران جدیدی چون فوکو، معتقدم که شرایط و موقعیت‌های تاریخی منحصر به فرد و غیرقابل تکرار هستند. پس هر پدیده تاریخی یگانه است.

 اما دکتر شریعتی معتقد بود که ما باید تاریخ را تکرار کنیم و می‌گفت بعد از امام حسین(ع) همه باید زینبی باشند وگرنه یزیدی اند. یعنی الگوهایی را بر می‌شمرد که در طول تاریخ تکرار می‌شوند.

این‌ها الگوهای کلی است. مثلا در مورد مثال شما معتقد بود که هر انقلابی دو چهره دارد:‌ خون و پیام. این یک قالب کلی است و نظر ایشان این بود که اگر بخواهیم میراث گذشته را پاس بداریم،‌ باید از این اسوه‌ها و اسطوره‌ها الهام بگیریم و در زندگی مان حسین زمانه یا زینب گونه عمل کنیم. این بدان معنا نیست که موقعیت طابق النعل بالنعل با گذشته یکی است، پس به سیاق گذشته مانند گذشتگان عمل کنیم،‌ چون هم دشمنان و دوستان ما عوض شده‌اند و هم کنش‌های مامتناسب با وضعیت جدید است.

 آیا از الگوی شخصیت امام علی(ع) در معنای اسطوره و قهرمانی که شریعتی در «علی حقیقتی بر گونه اساطیر» بر آن تاکید می کرد، در دنیای امروز می توان بهره گرفت؟

وقتی مباز سوسیالیستی مثل خسرو گلسرخی می‌گوید که امام علی(ع) نخستین سوسیالیست تاریخ بوده است،‌ منظورش این نیست که ایشان اولین سوسیالیست به معنای مدرن است و پس از او مثلا پرودون و .. بقیه‌ی رفقا می‌آیند و همه‌ی این شخصیت‌های تاریخ در یک خط بوده‌اند. بل‌که همچنان که در سنت چپ بر یادمان اسپارتاکوس یا مزدک تاکید می‌شود، در جنبش اسلامی نیز سه گانه‌ی «وحدت،‌ مکتب و عدالت» که در سه دوره‌ی زندگی امام علی تجلی یافته است. و می‌‌باید با مشی علوی آشنا شد و سه گروه دشمنان ایشان یعنی قاسطین(ستمگرانی چون معاویه وعمرو بن عاص)، مارقین(خوارج) و ناکثین (پیمان شکنانی چون طلحه و زبیر) را شناخت،‌ ایشان به ترتیب سه جبهه‌ی استبداد و اقتدارگرا، جزم‌اندیشان مذهبی و خائنین اپورتونیست‌ را تشکیل می دادند. این نوعی گونه‌شناسی است که با معرفی سمبل‌ها مجموعه‌ای معنایی را می‌سازد. این بدان معنا نیست که ما الان در آن دوره تاریخی بسر می‌بریم؛ بل‌که جهان-زیست ما دگرگون شده است. اتفاقا از آن جا که در جهان تشیع ظرفیت‌های تاویلی در نظر گرفته می‌شود،‌ می توان از آن دوره‌های تاریخی نیز تفاسیر و تاویل‌هایی متناسب با دنیای امروز ارائه داد. از مجموعه‌ی سخنان و اقوال امام علی(ع) نیز می توان برای فکر و اندیشه امروز بهره گرفت. در تاریخ اسلام و اصحاب دو تیپ داشتیم: ‌یکی سلمان و دیگری ابوذر. مشهور است از پیامبر(ص) که آن چه را که سلمان می‌دانست،‌ اگر ابوذر می‌دانست کافر می‌شد. این نشانگر پذیرش دو ظرفیت قابل تاویل متفاوت است. سلمان روشنفکری ایرانی‌الاصل است که همه مکاتب را دیده و مسائل را از دیدی وسیع تر می‌فهمد،‌ در حالی که ابوذر از قبیله‌ای بیابان‌گرد آمد و نماینده عدالت‌خواهی و شورش علیه بی عدالتی است. امام علی سنتزی از این دو شخصیت را ارائه می‌کند. به همین دلیل شریعتی ایشان را نه یک «فوقِ انسان» بل‌که یک انسان «مافوق» معرفی می‌کند؛ انسانی که از حدود خود فرامی‌گذرد. امام علی انسانی نیست که نتواند خطا کند، بلکه ٫عصمت٬ او به این معناست که می تواند، اما خطا نمی کند.

 چهار دهه از زمان درگذشت دکتر شریعتی گذشته است و خود شما در ابتدای بحث نیز اشاره به تحولاتی که در این چهار دهه صورت گرفته کردید. امروز اگر بخواهید از الگویی که شریعتی برای معرفی امام علی(ع) بهره گرفت،‌ استفاده کنید،‌ برکدام جنبه از شخصیت علی(ع) تاکید می کنید؟

وجهه ای از شخصیت امام علی که به نظر من امروز باید بیشتر بر آن تاکید شود، روش ایشان در مواجهه با دوست و دشمن است. شریعتی نشان می‌دهد که امام علی،‌ آزادی را «آزادی مخالف» می‌دانست. برخورد ایشان با طلحه و زبیر یا خوارج مثال بارز این نوع رفتار حقوقی آزادمنشانه است. و اما چه چیز باید بر آموزه‌ی شریعتی افزود؟ شریعتی طرح و پروژه‌ای داشت و می خواست به هدف آگاهی و بیداری تاریخی-اجتماعی برسد، لذا، به جزییات تاریخی و تخصصی موضوع وارد نمی‌شد و خوانش انتقادی خود از تاریخ اسلام رااز منظر بیطرفی علمی مطرح نمی‌کرد. البته در کتاب «اسلام شناسی تاریخی» مشهد منابع پژوهش تاریخی مستقل بیشتر و پیشتر طرح شده است. اما در «اسلام شناسی» ارشاد چون می خواهد به ترسیم «جهان بینی و ایدئولوژی» (فلسفه تاریخ و انسان و جامعه‌شناسی)بپردازد،‌ جنبه‌ی پژوهش تاریخی ضعیف می‌شود. به همین دلیل ما امروز بیش از پیش به مطاله‌ی علمی-انتقادی تاریخ نیازمندیم. تاریخی که گسست ها و ابهامات را نشان بدهد. اهمیت این کار از این جهت است که در تاریخ واقعی از غلوها و قالب سازی‌های ذهنی یا اعتقادی پرهیز می‌شود. و ما به نوعی خوانش انتقادی علمی از تاریخ نیز نیاز داریم تا بتوانیم معنای وقایع اسلامی را در بستر اجتماعی و سیاسی خاص خودشان درک کنیم. همچنین در زمینه‌ی زبان‌شناسی و درک معانی واژگان نیازمند تحقیقات وسیعی در منابع و متون اسلامی هستیم. شریعتی خود دیگر وقت بررسی فارغ‌بالانه و سختگیرانه‌ و فرسختِ همه‌ی اسناد و حوادث را نداشت. و امروز طبعا باید چنین پژوهش‌های علمی وانتقادی پیرامون تاریخ اسلام و تشیع به صورت منظم گسترش یابد.

منبع :
آکادمی مطالعات ایرانی لندن(LAIS)

  • علی مزینانی
۲۶
تیر
۹۳

در اولین شب از لیالی مبارک قدر میدان عاشورای مزینان محل احیاء قدرشناسان مزینانی شد تا همراه با زمزمه جوشن کبیر به یاد فرق شکافته امام مظلوم شیعیان نوحه سرایی نمایند.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ به همت کانون فرهنگی هنری زینبیه و هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) و همراهی شورای اسلامی و بسیجیان بیداردل پایگاه بسیج شهدای مزینان امسال نیز میدان عاشورا یا همان میدان قتلگاه معروف مزینان که در دهم محرم تعزیه روزعاشورا در آن باشکوه خاصی برگزار می شود برای مراسم احیاء شبهای قدر آماده شد و مردم مومن و متعهدمزینان در اولین شب از لیالی قدر در فروغ ستاره های کویر به یاد مولای متقیان حضرت علی (ع)اشک ماتم ریختند و با نوای الهی العفو و بک یا الله معصومین علیهم السلام را به استمداد طلبیدند.

در این مراسم سراسر معنوی، قدرنشینان مزینانی ضمن قرائت جوشن کبیر برای رهایی مردم مظلوم غزه از زیر ظلم صهیونیست بین الملل و همچنین امنیت عتبات عالیات از فتنه غارتگران داعشی دعا کردند.
  • علی مزینانی
۲۶
تیر
۹۳

رادیو اقتصاد به مناسبت شب های قدر و شهادت امام علی (ع) ویژه برنامه های "محراب شکسته"، "قدر عبادت" و ...  را تدارک دیده است.

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از روابط عمومی رسانه ملی، همزمان با سالروز شهادت مولی الموحدین حضرت علی علیه السلام ویژه برنامه زنده "محراب شکسته" همراه شنوندگان رادیو اقتصاد به سوگ می‌نشیند .

در این ویژه برنامه حجت الاسلام و المسلمین هادی مزینانی معاونت ضوابط شرعی سازمان عقیدتی سیاسی ناجا به موضوع زندگانی امام علی (ع)، فضایل و مناقب حضرت علی (ع)، مظلومیت حضرت علی علیه السلام و ... می‌پردازد.

"محراب شکسته" کاری از گروه خدمات و تجارت به تهیه کنندگی علی سلیمانی و اجرای مجید رضا عرب احمدی  روز شنبه 28 تیر ماه مصادف با 21 رمضان از ساعت 9 تا 10 از رادیو اقتصاد تقدیم شنوندگان سوگوار رادیو اقتصاد می‌شود.

برنامه "قدر عبادت" نیز به تهیه کنندگی علی سلیمی  بصورت ویژه به شبهای پرفضیلت قدر می پردازد  و از منزلت این شبها و تاثیر آن در زندگی افراد می گوید . همچنین ادعیه جوشن کبیر و افتتاح به مناسبت شب های قدر در این برنامه پخش خواهد شد.

حجت الاسلام و المسلمین هادی مزینانی معاونت ضوابط شرعی سازمان عقیدتی سیاسی ناجا در این سه شب پر فضیلت همره شما در قدر عبادت خواهد بود و در مورد آداب عبادت در این شب ها، شرایط استجابت دعا، فضیلت شب های قدر، توبه و  ... مطالبی را عنوان خواهد کرد.
برنامه "محراب شکسته"   25، 27 و 29 تیرماه از ساعت 00:30 تا 3 بامداد به مدت 150 از شبکه رادیویی اقتصاد پخش می شود .

ویژه برنامه سحر "بربال قدسیان" در لیالی شب قدر به موضوع گناهان کبیره اختصاص دارد.

حجت الاسلام هادی مزینانی به همراه دکتر عرب احمدی کارشناس مجری برنامه در خصوص گناهان کبیره و تاثیر آن در خانواده و .. با یکدیگر به بحث و گفت و گو خواهند نشست.

در بخش دیگری از برنامه حجت الاسلام و المسلمین کیایی معاون فرهنگی پلیس راهبر ناجا در خصوص احکام روزه مطالبی را عنوان خواهد کرد.

برنامه "بر بال قدسیان" شب های قدر از ساعت 3 تا 5 بامداد بصورت زنده تقدیم روزه داران محترم می شود.

 

  • علی مزینانی
۲۲
تیر
۹۳

همزمان با شب میلاد فرخنده کریم اهلبیت حضرت امام حسن مجتبی (ع) جشن بزرگ میلاد در جوار امام زادگان  بهمن آباد  برگزار شد .

به گزارش شاهدان کویرمزینان  ؛ در این مراسم که با حضور خیل عظیمی از عاشقان ولایت مزینان و بهمن آباد و به همت هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) و کانون زینبیه (س) مزینان برگزار شد حجج اسلام در افشان و شیخ محمد مزینانی سخنرانی نمودند و در ادامه ضمن اجرای مولودی خوانی  مداحان اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام و پذیرایی توسط نمایندگان اداره اوقاف و امور خیریه ؛ مسابقات و سرگرمی شاد و مفرح  برای  نوجوانان و جوانان برگزار و به برندگان جوایزی اهدا شد .

در این مراسم نیز قرعه کشی در بین دوازده نفر که نامشان مزین به  مجتبی و حسن بود برگزار شد و " حسن  محمد النقی " از مزینان مفتخر به دریافت  کمک هزینه سفر به مشهد مقدس شد که از طرف هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) به صورت نقدی  تحویل نامبرده شد .

.

  • علی مزینانی
۲۴
ارديبهشت
۹۳


                                                                                     جملات دکتر شریعتی درباره انسان ,www.jazzaab.ir

بی تردید در آثار فرزند شایسته کویرمزینان و دیار عالم پرور سربداران دکتر علی مزینانی شریعتی بیشترین نام هایی که می درخشد نام علی (ع) به عنوان حقیقتی برگونه ی اساطیر و همسر با وفایش حضرت زهرا (س) که از نگاه او فاطمه فاطمه(س) است و زینب (س) که زبان علی (ع)را درکام دارد می باشد. او علی (ع)را نه آن گونه که به ماشناسانده اند می شناسد علی (ع) برای شریعتی یک افسانه نیست علی (ع) مظهر توحیدی اوست برای او علی است که در درون جامعه اسلامی، با منافق ستمکار، خواجه برده فروش و پارچه‌ورمال و استثمارگر، هر چند مسلمان هم باشد، به خاطر اسلام مبارزه می‌کند.

گوشه هایی از علی شناسی دکتر علی مزینانی شریعتی به مناسبت ولادت باسعادت مولود کعبه تقدیم می گردد:


"... علی کسی است که، نه تنها با اندیشه و سخنش، بلکه با وجود و زندگی‌اش، به همه دردها و نیازها و همه احتیاج‌های چندگونه بشری، در همه دوره‌ها، پاسخ می‌دهد..."

یاران همراه به ادامه مطلب بروید تا علی (ع) را از منظر شریعتی بهتر بشناسید...

  • علی مزینانی
۱۴
دی
۹۲

سایت خبری و تحلیلی هزارسنگر به مناسبت ایام سالگرد درگذشت دکتر شریعتی، اقدام به نشر متن کتاب "امت و امامت" نوشته دکتر علی مزینانی شریعتی کرده است. متأسفانه این کتاب کمتر مورد استفاده برخی از طرفداران دکتر قرار می گیرد.به همین منظور شاهدان کویرمزینان با بهره مندی از این سایت وزین متن کامل این کتاب ارزشمند را تقدیم می نماید

 

 

متن کتاب "امت و امامت" بخش چهارم


«برتر از همفکری»!

عالیترین و مقدس ترین پیوندها، پیوند هم فکری و هم اعتقادی است. و من تا کنون به این معتقد بودم، یعنی احساس می کردم که نزدیکترین و خویشاوندترین کسان من، به من کسانی هستند که مثل من می اندیشند، و ایمانی هم رنگ من دارند، و در مقایسه با همه پیوندهای دیگر، براستی چنین است.

اما، در کلمه «امت» به «تعصب» رسیدم، یا بیک پیوند انسانی بسیار بلند تر و متعالیتر از پیوند «ما هم فکران»، یعنی خویشاوندی اعتقادی.

افرادی که در یک امت زندگی می کنندتنها و تنها خویشاوند فکری هم نیستند – که پیوندی بسیار عمیق تر و نیرومند تر دارند- پیوند «هم طبقه ها، همکار ها، هم خون ها، هم خاک ها، همرنگ ها» همه بیهوده است، وجود حقیقی عملی ندارد، و هم فکری و هم اعتقادی گرچه عالی تر از آن پیوندهاست، ولی هیچ نیست! بقول سارتر اساساً «وجود» ندارد، چون از «عمل» نگذشته است.

«من چنین می اندیشم»، «من این عقیده را دارم»، «من آدم خوبی هستم»، «من آدم بدی هستم»- و مانند این ها- مفاهیمی ذهنی و پوچ است. و وقتی «وجود»، یعنی واقعیت و معنا می یابند که تحقق عملی بیابند.

بنابر این «من خوبم» و «من بدم» هر دو مساویند، «من مانند تو فکر می کنم»، :«ما همه هم فکر هستیم»، «ما با هم هم فکر نیستیم» همه مساویند، چون هیچکدام نیستند، ما دو انسان مثل هم می اندیشیم و هم فکر و عقیده ایم، اما هنوز انسان بوجود نیامده است، و وقتی بوجود می آید که «بدی» یا «خوبی»، «زشتی» یا «زیبایی»، «خدمت» یا «خیانت»، در عمل جان بگیرد. بنابر این، همفکران، وجودی بالقوه ذهنی دارند و هنوز وجود بالفعل عینی نیافته اند، فقط دو ماهیت فلسفی هستند. و وقتی وجود پیدا می کنند و می توانند مورد قضاوت قرار گیرند که بعمل دست یازند.

می بینیم که تنها داشتن فکر یا ایمان مشترک، بی ارزش است، یعنی در زندگی افراد تاثیری نمی کند، و بوجود انسان هم اثری نمی بخشد. از هنگامی این همدلی، هم ایمانی و همدردی وجود پیدا می کند و در قضاوت می نشیند که با عمل در آمیزد. این است که علمای شیعه دین را «ایمان به دل، اقرار به زبان و عمل به جوارح» معنی کرده اند!

«امت» جامعه ایست از افراد انسانی که همفکر، هم عقیده، هم مذهب و همراهند، نه تنها در اندیشه مشترک اند، که در عمل نیز اشتراک دارند.

افراد یک امت – از هر رنگ و خون و خاک و نژاد- یک گونه می اندیشند و ایمانی همسان دارند و در عین حال، در یک رهبری مشترک اجتماعی، تعهد دارند که بسوی تکامل حرکت کنند، جامعه را به «کمال» ببرند، نه به «سعادت». که پیشتر گفتیم میان دو اصل «به خوش گذراندن» و «به کمال گذشتن»، امت طریق دوم را می گزیند.

رهبری امت (امامت) متعهد نیست که همچون رئیس جمهور امریکا، یا مسئول برنامه «شما و رادیو»، مطابق ذوق و پسند و سلیقه مشتری ها عمل کند، و تعهد ندارد که تنها خوشی و شادی و برخورداری- در حد اعلا- به افراد جامعه اش ببخشد. بلکه می خواهد و متعهد است که در مستقیم ترین راه ها، با بیشترین سرعت و صحیح ترین حرکت، جامعه را بسوی تکامل رهبری کند، حتی اگر این تکامل بقیمت رنج افراد باشد، البته رنجی که اکثریت، آگاهانه پذیرفته اند، نه که بر آن ها تحمیل کرده باشند. بدین ترتیب، «امامت» عبارت می شود از رسالت سنگین رهبری و راندن جامعه و فرد از «آنچه هست»، به سوی «آنچه باید باشد»، به هر قیمت ممکن، اما نه به «خواست شخصی امام»، بلکه بر اساس ایدئولوژی ثابتی که امام نیز بیشتر از هر فردی، تابع آن است و در برابرش مسئول! و از همین جا است که امامت از دیکتاتوری جدا میشود و رهبری فکری انقلابی با رهبری فردی استبدادی تضاد می یابد.


در ادامه مطلب این اثر جاودانه ی فرزند شایسته کویرمزینان را بخوانید...

  • علی مزینانی
۱۳
دی
۹۲

سایت خبری و تحلیلی هزارسنگر به مناسبت ایام سالگرد درگذشت دکتر شریعتی، اقدام به نشر متن کتاب "امت و امامت" نوشته دکتر علی مزینانی شریعتی کرده است. متأسفانه این کتاب کمتر مورد استفاده برخی از طرفداران دکتر قرار می گیرد.به همین منظور شاهدان کویرمزینان با بهره مندی از این سایت وزین متن کامل این کتاب ارزشمند را تقدیم می نماید

 

 

متن کتاب "امت و امامت" بخش سوم

سیاست و پولیتیک

این دو بینش بدون اینکه در تاریخ رسماً مظرح شود و حتی متفکران به اختلاف این دو اشاره کنند، نا خود آگاه (شاید)، در اصظلاحات مظرح شده است.

معادل سیاست در زبان یونانی – که اکنون نیز در تمام زبان های اروپائی هم هست، و در همه متون نیز تکرار می شود- پلی تیک POLITIQUS است که از کلمه پلیس POLICE به معنای شهر گرفته شده است. پس حکومتی که کارش پلیتیک است- یعنی اداره شهری به بهترین وضع- وظایفش در کشور ، از نوع وظایف شهرداری است در شهر. دستگاه شهرداری در یک شهر هرگز متعهد نیست که از لحاظ بینش، مردم را اصلاح کند، که نسل جوان خوب تر فکر کند، نسل گذشته بهتر بچه ها را تربیت کند، طرز تفکر مذهبی اشان را عالی کند، بی مذهب یا با مذهبشان کند، و اخلاق را عوض کند و ... این ها در قلمرو مسئولیت سازمان شهرداری و شخص شهردار نیست زیرا شهردار و شهرداری فقط تعهد خوش گذشتن و اداره آزاد و راحت زندگی جمعی مردم شهر و نظام شهر را بر دوش دارد. و رژیم حکومت نیز در محدوده کشور، وظیفه اش همین است، یعنی نگاهداری جامعه و سالن داشتن آن و فراهم آوردن امکان زندگی آسوده برای افراد کشور. «اداره امور مملکت» که این همه یعنی پلیتیک، علتش هم این بود که در یونان هر شهری یک کشور بوده و یک دولت مستقل ویژه خود داشته (Cite-Etat) مثلاً شهر آتن یک کشور بوده و یک حکومت داشته، پس Police (پلیس) کشور- شهر است و ناچار شهرداری و کشورداری، شهردار و مملکتدار با هم مترادف بوده اند. ازین نظر پلیتیک که اداره شهر است و مجموعه مسئولیت های شهرداری، بعد ها به اداره کشور و یا جامعه و مجموعه مسئولیت هایی که در قلمرو کار حکومت و دولت است طلاق شده است.

اما در شرق بجای «پلیتیک» (اداره جامعه یا کشورداری) «سیاست» بکار رفته، که معنایش نگهداری مردم و اداره کشور یا اجتماع نیست، سیاست در معنی لغوی اش تربیت کردن اسب وحشی است بنابر این اصل تغییر و تربیت و تکامل در سیاست مطرح است. چنین حکومتی وظیفه دارد که مردم را از وضع روحی، اخلاقی، فکری و اجتماعی یی که اکنون دارند، به وضع روحی، اخلاقی، فکری و اجتماعی یی که ندارند- و باید داشته باشند- منتقل کند.

پس حکومت در دو نوع فلسفه و مسئولیت دارد: یا باید تعهد رهبری و تربیت مردم را به بهترین شکل و بر اساس یک مکتب تعهد کند که معلم و رهبر مردم است (سیاست). و یا مدیر جامعه است و نگهبان و حافظ آن (پلیتیک) !

در ادامه مطلب این اثر جاودانه ی فرزند شایسته کویرمزینان را بخوانید...


  • علی مزینانی
۱۳
دی
۹۲

 

در آخرین روز از ماه صفر المظفر و همزمان با سالروز شهادت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) مردم مزینان در قالب دسته های عزاداری به زیارت امام زادگان بهمن آباد شتافتند.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ در این مراسم که به دعوت کانون فرهنگی زینبیه (س) و هیئت شاهزاده علی اصغر مزینان صورت گرفت، مردم ولایتمدار مزینان با نماد زیارت مرقد مطهر امام رضا (ع) مسیر راه باستانی ابریشم و محل ورود کاروان رضوی به مزینان را در قالب دسته های عزاداری پیاده طی کردند و با حضور در بقعه زیارتی و متبرکه امام زادگان بهمن آباد حضرت  سیداسماعیل و سید علی اکبر(ع) مراسم عزادارای با شکوهی برگزار نمودند.

 

  • علی مزینانی
۱۲
دی
۹۲


برنامه دو قسمتی "غربت شمس" به‌مناسبت ایام سوگواری امام رضا (ع)در رادیو اقتصاد و با کارشناسی سه استاد برجسته حوزه و دانشگاه  به ویژه حجت الاسلام شیخ هادی مزینانی  تهیه و پخش می‌شود.
به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از  حوزه رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران؛ در روز اول تبیین مفهوم ولایت در حرکت امام رضا (ع) از مدینه به مرو با حضور حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا آقاجانی کارشناس مذهبی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد همچنین در این بخش در مورد عوام فریبی مامون نیز مطالبی عنوان خواهد شد.
 
در بخش بعدی روایت تاریخی از حرکت امام رضا (ع) از مدینه به مرو از زبان علی تهران وند کارشناس تاریخ بازگو خواهد شد و در بخش آخر نگاهی به فرهنگ وقف و ترویج آن در جامعه خواهد شد که در این بخش حجت الاسلام غلامرضا محمدزاده مدیر کل اوقاف استان تهران حضور دارد و مطالب تکمیلی را عنوان خواهد کرد.
 
در روز دوم ابعاد زندگی حضرت امام رضا (ع) مورد بحث و بررسی قرار می گیرد در این بخش حجت الاسلام و المسلمین حسین درودی مدرس دانشگاه و حجت الاسلام و المسلمین هادی مزینانی معاون ضوابط شرعی سازمان عقیدتی سیاسی ناجا از کنار بارگاه امام رضا (ع) در خدمت شما شنوندگان محترم خواهند بود.
 
"غربت شمس" چهارشنبه و پنج شنبه 11 و 12 دی ساعت 9 صبح پخش خواهد شد.
  • علی مزینانی
۱۱
دی
۹۲


همزمان با  سوگواری 28 صفر و ایام رحلت جانسوز پیامبر گرامی اسلام وشهادت امام حسن مجتبی و امام رضا (ع)مراسم عزاداری سنتی در مزینان و مهدیه مزینانی های مقیم پایتخت برگزار شد

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ این مراسم با حرکت دسته های عزاداری و سینه زنی دوره ای در بازار مزینان و در مقابل هیئت حسینی به همت هیئت شاهزاده علی اصغر برگزار گردید و همزمان در تهران نیز مزینانی های مقیم پایتخت با حضور در مهدیه شرق تهران ضمن عزاداری و سینه زنیی دوره ای سنتی از بیانات حجت الاسلام انصاریان استفاده کردند و در خاتمه تمامی میهمانان از سفره ی کریمانه ی اهلبیت بهر ه مند شدند.

درادامه مطلب عکسهای مراسم را ببینید...

  • علی مزینانی
۱۰
دی
۹۲
این خبر را تقدیم دوستانم حسین اسدی مزینانی ، حاج عباسعلی رحب مزینانی ، عیسی عطار مزینانی ، سیدعلی مزینانی قوچعلی و دیگر مزینانی هایی می نمایم که با پای پیاده در اربعین به زیارت مولایشان رفتند.


به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از تسنیم: یک عقرب جان زایران حسینی(ع) را در مسیر کربلا نجات داد.

به گزارش خبرگزاری المدینة نیوز، زائران ایرانی که امسال در مسیر عشق حسینی حرکت می کردند، گزارش دادند: یک زن که به نظر می رسید خسته است، برای استراحت وارد یکی از خیمه ها شد و در خواب عمیقی و طولانی فرو رفت.
 
طولانی شدن خواب این زن باعث شد تا دیگران را متوجه خودش کنند، به همین دلیل به سمت زن آمدند و او را صدا زدند اما جوابی نداد و اینگونه متوجه شدند که وی مرده است و در کنارش عقربی را پیدا کردند که آن نیز مرده است و متوجه شدند که این زن توسط نیش عقرب مرده است.
 
زنان وقتی تلاش می کردند که جسد وی را به خیمه کناری ببرند، احساس کردند که جسم عجیبی در وسط بدن زن است وقتی لباس وی را کنار زدند کمربندی انفجاری را دیدند که به دور کمرش بسته شده بود.
 
پس از کشف کمربند انفجاری، نیروهای امنیتی خود را به محل رساندند و به راحتی و بدون هیچ تلفاتی آن را خنثی کردند.
  • علی مزینانی
۱۰
دی
۹۲

سایت خبری و تحلیلی هزارسنگر به مناسبت ایام سالگرد درگذشت دکتر شریعتی، اقدام به نشر متن کتاب "امت و امامت" نوشته دکتر علی مزینانی شریعتی کرده است. متأسفانه این کتاب کمتر مورد استفاده برخی از طرفداران دکتر قرار می گیرد.به همین منظور شاهدان کویرمزینان با بهره مندی از این سایت وزین متن کامل این کتاب ارزشمند را تقدیم می نماید

 

 

متن کتاب "امت و امامت"

 امت و امامت از کهن ترین و مشهور ترین اصول اعتقادی است، و به ویژه در تشییع، پایه اساسسی عقیده ماست. بنابراین از این جهت می توان گفت که قدیمی ترین و مشهورترین اصل اعتقادی ما مسلمانان و به خصوص شیعیان است. اما از طرفی نو ترین بحث است. بدین جهت که تا کنون بیشتر علمای ما- در قرون گذشته و حتی اخیر- در جهت کلامی و اصولی و فلسفی به عنوان یک مساله اعتقادی صرف و مساله ای صد در صد ماوراءالطبیعی، به بخش کشیده اند. در حالیکه امت و امامت، اگر نگوییم که مبحثی است صد در صد مربوط به زندگی انسان، لا اقل باید گفت برجسته ترین خصیصه این بحث و این اصل، خصیصه اجتماعی آن است و مربوط به زندگی، بر روی زمین است. و فعلی ترین و زنده ترین مبحثی است در میان مباحثی که در مذهب مطرح است و هر روز که که می گذرد این مبحث زنده تر و حادتر و حیاتی تر باید بحث شود. و آنچه عرض کردم، برجسته ترین وجهه، مقصودم "وجهه جامعه شناسی مبحث امت و امامت" است.

در ادامه مطلب این اثر جاودانه ی فرزند شایسته کویرمزینان را بخوانید...

  • علی مزینانی
۲۹
آبان
۹۲

به بهانه ولادت متفکری که در انقلاب اسلامی جاودانه شد؛


عکس های دکتر علی شریعتی به مناسبت شهادت ایشان

دوم آذر سالروز ولادت مردی است که در کویرمزینان هبوط پیدا کرد و افکار و اندیشه های والایش برای همیشه در ایران اسلامی جاودانه شد و در هر زمان گفتارش نمود می یابد و گویی آنچه او سالها پیش گفته و بر صفحات سپید تاریخ ثبت کرده است مانند پیامبری عالم به غیب و یا پیشگویی زبردست آینده را به راستی می دانسته است.
دکتر علی شریعتی مزینانی در دوم آذر 1312 ه.ش در خانواده ای عالم و روحانی در کویرتاریخی مزینان پا به عرصه ی وچود گذاشت استاد اول او به گفته ی خودش پدر بزرگوارش سقراط خراسان استاد محمدتقی شریعتی مزینانی بنیان گذار کانون حقایق اسلامی و کلاس درسش کتابهای این متفکر اندیشمند و مفسر قرآن کریم بود.
علی تا هفت سالگی در میان مردم رنج کشیده و در کویر تفتیده مزینان زیست و آنگاه همراه پدر برای رسیدن به مقصد کمال راهی مشهد مقدس شد و در جوار بارگاه نورانی امام هشتم (ع) ساکن شد و از آن پس خانه ی آنها محل رفت و آمد عالمان دینی و تشنگان فرهنگ ناب محمدی شد بسیاری از آنها اکنون مردان بزرگی هستند که دنیا از نامشان برخود می لرزد .
دکتر علی شریعتی مزینانی پس از تحصیل در ایران برای ادامه ی تحصیل راهی اروپا شد و در محضر اساتید برجسته ی حوزه ی فلسفه و جامعه شناسی و تاریخ موفق به دریافت دکتری شد و آنگاه برای خدمت به ایران و اسلام راهی سرزمین پدری خویش شد و با دیدن رنج مردم ستمدیده ایران و ظلم و ستم حکومت جور پهلوی به روشنگری در مدرسه و دانشگاه ومحافل مذهبی به ویژه حسینیه ی ارشاد پرداخت و به دلایل سخنرانی های آتشین و انقلابیش بارها در سلول های انفرادی و گاه همراه با پدرش زندانی شد اما هر بار که آزاد می گردید عزمش برای مبارزه استوارتر می شد تا اینکه سرانجام در 29 خرداد در دیار غربت به سوی جانان ره یافت و در جوار حرم نورانی پیام آور کربلا حضرت زینب (س) برای همیشه آرام گرفت
شاهدان کویرمزینان که افتخارش معرفی سرزمین تاریخی مزینان و فرهیختگان و اندیشمندان و عالمان این خطه ی ادب دوست است در آستانه زادروز ولادت این اندیشمند توانا با جمع آوری و تولید مطالب ارزشمند سعی می نماید تا همانند سالروز شهادت وی که پرونده ای کامل و جامع ارئه نمود گوشه هایی از زندگی و اندیشه ها ی این ابرمرد را برای مخاطبانش تقدیم نماید و در اولین گام مطلب سه چهره از دکتر علی شریعتی مزینانی را که به بهانه ی سالگرد شهادت این فرزندشایسته کویرمزینان در خبرگزاری مشرق نیوز منتشر شده است تقدیم می شود.
در ادامه مطلب سه چهره از دکتر شریعتی را به روایت مشرق بخوانید...

  • علی مزینانی
۲۳
آبان
۹۲

فرزنددکترعلی شریعتی مزینانی هم در این روز به جمع عزاداران مزینانی پیوست

  • علی مزینانی