روزی روزگاری در مزینان ....بخش ششم؛ تلگرافخانه :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

 

🖌نویسنده؛ حسین محمدی مزینان(مداح)

✍️حالا دو مزینان وجود دارد قلعه کهنه(مزینان باستان) و ینگ قلعه (مزینان جدید). خیابان بسیار وسیع البته درزمان خودش و بنا به نیاز شرایط موجود درختکاری که از قبل در مسیر جوی آب وجود داشته و خیابان و کوچه ها طراحی می شود .

به لحاظ حمله ی امثال روسها و ترکمن ها که بیرحمانه به جان و مال و ناموس مردم طمع داشتند اکثر کوچه های مزینان مقداری کج و با پیچ مختصر ساخته می شود . اگر حمله ای صورت می گرفت مردها با فریاد زنها را خبردار می کردند و اکثر تجمع زنها در ته کوچه بود تا در معرض دید مردها یا بهتر بگویم مهاجمان قرار نگیرند و دشمن نفهمد و نداند کدام زن به کدام خانه رفته است.

برگردیم به تلگرافخانه مزینان جدید (ینگه قلعه). تلگراف مورس در مزینان دایر می شود ساختمان زیبا و بی نظیر آن زمان در ورودی روستا ساخته می شود. بد نیست بگویم تا سبزوار و بعد از آن قلعه چمن که در کتاب کلیدر محمود دولت آبادی اشاره شده تا نیشابور تلگراف وجود نداشته. ساختمان دو طبقه با پله هایی که طبقه پایین را به بالا متصل می کرد. جلو درب چوبی با کوبه های آهنی و حلقه های گرد که حکم دستگیره نیز داشت و دو زنجیر کوتاه و بلند دو تخت گلی هم ساخته شده بود. وارد که می شدی سمت راست مسکونی و دارای حیاط و مشجر و سمت چپ اتاق که انباری بود و از پله ها به سمت بالا تخت بامی بسیار عالی و درب اتاق تلفن در طبقه بالا با پنجره های زیبا رو به قبله باز می شد .

به یادی این جانب مورس جمع شده بود . البته اولین تلفنچی مزینان میرزاهادی خان بود و شازده عباس میرزا از شاه زادگان قاجار. دیگر تلفنچی ها مرحوم آزاد که سگی بنام جولی داشت معروف به جولی آزاد که بسیار مورد علاقه آزاد بود و آقای ضیایی از مشهد و بعدها مرحوم بیدی که دو زن داشت. وی به اتفاق پزشک مزینان و آموزگاری بنام توانا و مرحوم اقدسی در یک تصادف با ماشین فولکس درحال مستی از بفره به سمت مزینان همگی به جز مرحوم اقدسی کشته شدند و پیکر هر یک به زادگاهشان منتقل گردید. دکتر به شیراز ، توانا و بیدی سبزوار.
مابقی تلفنچی ها و پست چی های مزینان این افراد بودند؛ میری که فردی بد دهن و بداخلاق بود. و علیرضا ضرغامی و محمدعلی بهنام فر . مهدی عامری.فردی بنام جعفر و میرزا احمد جلالی و سیدعلی طالعی و در نهایت دفتر پیشخوان...

و در عهد ما به جز حاج آقای صفاری کسی خط مورس نمی دانست .بعد از آن تلفن های هندلی پا به عرصه وجود گذاشت به طوری که با دست راست هندل کوچک مانند دسته چرخ خیاطی چرخانده می شد و با گفتن الو الو و صدبار تکرار، تلفنچی می گفت: چه عجب ! اتصال وصل می شد و ناگهان دوباره قطع!! اما بهر نحوی بود صدای طرف مقابل شنیده می شد و ارتباط برقرار می گردید. چاپار هم تبدیل به پست خانه شده بود. پست،تلگراف و تلفن بهترین نعمت و امکانات آن زمان بود .نامه ها خیلی طولانی به دست افراد می رسید. چاپارخانه از رونق افتاد و متروکه شد.
آن زمان همه ی افراد سواد نداشتند و اکثر نامه ها توسط افراد مطمئن و راز نگهدار نوشته می شد .و در زمان ما مرحوم صفاری خودش نامه را می نوشت و در برگشت جواب را نیز می خواند . ایشان و افرادی مانند مرحوم حاج محمد جعفری و آقایان امیری و آقایان فصیحی و رحمت اله محمدی و آقایان صدیقی و سیدرضا نویسنده و چندین نفر دیگر امانت دار و رازدار بودند البته دیگران هم بودند.

در دو طرف تلگراف خانه دو بازارچه وجود داشت که به اینها تیمچه می گفتند و از دالون قلعه که وارد می شدی سمت راست گاراژ شیخ غلامرضا خصالی و سمت چپ بازارچه مخصوص کاروانهای بیرونی از سمت یزد و اصفهان و سمنان و غیره بود. کمی بالاتر مس گری ها که صدای چکش مسگرها قطع نمی شد وجود داشت کمی بالاتر قنادی آقای غریبی و در کنارش زورخانه پایین پای مغازه مرحوم کربلایی ابراهیم ولیعهد و مغازه سیدرضا نویسنده. چایخانه ، حمام قدیم مزینان که بسیار جالب بود گویند در ردیف فین کاشان قرار داشت. مدرسه علمیه ،مسجدجامع و بالاتر حوزه نظام وظیفه. ظمناً سمت چپ تیمچه بازرگانان بود و بعد سه مغازه که قهوه خانه بود و مغازه مرحوم کربلایی حسن عسکری و مغازه های مرحوم حاج محمدعلی محمدی جد این جانب که بخشی از مسجد صاحب الزمان(عج) امروز می باشد و همچنین یکی از بنیانگذاران هیئت ابوالفضلی که ان شاءالله به چگونگی پیدایش اولین هیئت مزینان و مؤسسین آن خواهیم پرداخت.

و اما در خصوص وزارت پست تلگراف و تلفن که بعدها این وزراتخانه از نام فوق الذکر به نام پست تلگرام و تلفن تغییر نام پیدا نمود و بعدها از دل این وزراتخانه مخابرات بیرون آمد و کم کم مخابرات از پست جدا شد و اتفاقاتی از این قبیل...

این جانب سال ۵۵ با توجه به شرایط کاری برادرم حسن محمدی در بخش ترجمه وارد اداره پست تهران شدم و بعد از آشنایی با زبان انگلیسی در قسمت پاکه پستال و ترجمه شروع به کارکردم. چند روزی گذشت متوجه حضور چندین نفر از مزینان در همان اداره شدم (میدان سپه) از جمله؛ مرحومین منصور مزینانی فرزند مرحوم ذبیح اله خان که ایشان از زمانی در اداره پست بود اند که چیزی بنام استخدام نبوده و پست بوسیله اسب و در چاپارخانه دایر بوده و سلاح این افراد شمشیر بوده وی شمشیر وی را برای تعزیه مزینان ابتدا به پسرعمویش حاج اکبر محمدی می بخشند و مرحوم حاج اکبر که موذن مزینان هم بوده شب ها برای عیاری و شبگردی استفاده می نمود تا مردم راحت تر بخوابند. شخص ذبیح اله از پیشکسوتان این عرصه بوده اند به طوری که ایشان در اوایل دهه چهل بازنشست شدند او دو همسر داشتند یکی تهرانی الاصل و یکی هم مزینانی و سه پسر به نام های اکبر که در اداره برق چندین نفر مزینانی را به کار مشغول کرد و از عیال تهرانی دو پسر به نامهای ناصر و منصور .


عزیزان دیگری همچون مرحوم‌ محمد ناطقی و دو دختر خانم ایشان مریم ومرضیه خانم که بسیار نجیب و مانند پدرشان با شخصیت بودند و دیگر عزیز مهربان علی اکبر ناطقی و محمدحسن خواجه رضا و سیدحسین میرزا ابراهیم و حاج اصغر خان و حمیدخواجوی که بعدها به مخابرات منتقل شد و در مخابرات برادرانم محمد محمدی و حسن محمدی منشی دفتر آقای غرضی بعدها برادرم رضا محمدی در مرکز ماهواره بومهن و محمد مزینانی فرزند رمضانعلی پلوخور. حسین کربلایی ابراهیم بازنشستگان پیشکسوت در تهران مرحومین آقای محمدعلی صدیقی و آقاسیدمهدی حسینی، خانم زهرا خواجوی و همسرشان مخابرات تهران و در حال حاضر پست تهران حسن محمدی فرزندغلامحسین و اما در مشهد و خراسان رضوی پیش از خرابی مزینان کهن مرحوم میرزاحسین میرشکاری که قبلا اشاره شد پیک چاپار و مرحوم استادحسین و استادعلی رضایی سیم بانان خطوط اولیه تلگراف و تلفن و فرزندان ایشان محمدعلی پسر ایشان، ابوالفضل مؤیدپور از همین خانواده مرحومین غلامرضا و محمودرضایی و مرحوم حاج عباسعلی محمدی، مرحوم حاج عباسعلی ناطقی مرحوم سیدرضاجلالی و سیداحمدجلالی و پیش کسوت مرحوم سعیدجلالی و حاج آقای صفاری و آخرین نفر در پست مزینان سیدعلی طالعی.
و اما در مخابرات مشهد آقایان حاج نوراله محمدی حاج اصغر رضایی فر، حاج احمدزنده دل و سیدعلی میرزا نوراله و آقای اصغر مزینانی فرزند اکبر محمدعلی و مرحوم حاج علی اصغر سخاور در سبزوار...برای همه آنانی که در قید حیات می باشند سلامتی و روح جمیع رفتگان مانند شهید والامقام حاج محمد امین آبادی قرین رحمت حق ان شاءالله .در پایان اگر عزیزانی از قلم افتاده اند از جهت غرض ورزی نبوده و اگر مطالبی ارائه بفرمایید من خوشنود می شوم تا به اطلاعاتمان اضافه شود.شاید بتوان حدود یکسال به لطف خدا و حمایت شما عزیزان از مزینان مطلب بگذارم .

ادامه دارد...

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">