مزینان ازنگاهی دیگر :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

مزینان ازنگاهی دیگر

يكشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۱، ۰۶:۳۲ ق.ظ

ازحدیره تاباغستان

ره آورد سفربه مزینان


مزینان از نگاهی دیگر(16 )

 بخش یکم

تا به امروز برای من که یک کویری هستم دوست داشتن کویر معنا و مفهومی نداشت و نمی دانستم که چرا فرزند شایسته کویرمزینان ، آن گونه عاشقانه در کتاب کویرش از مزینان و مردمان قدرتمند و مغرورش که شهریان را دهاتی می خوانند و خود را شهری معرفی می نمایند؛ می گوید!

امروز گذری دوباره به مزینان داشتم روستایی دردل کویر سوزان و تفتیده ای که تا چشم می بیند فقط شوره زارهایی است که در انتظار قطره بارانی لَه لَه می زند وزمین ترک برداشته وگون هایش آب را  فریاد می کنند  ودر دور دست آن سرابی که تشنگان را می فریبد اما امیدوار نگه می دارد

همیشه ما ازگرمای تابستان درشهر می نالیم وبا اندکی گرم شدن هوا به پناه سایه ای فرومی خیزیم  ویا خود را درسرمای کولرهای آبی و گازی محصور می نماییم اما مردمان کویر مزینان با خروس خوان به قصد به کف آوردن لقمه ای حلال وکسب روزی حلال از خانه بیرون می آیند و تانماز شام با عرق جبین وکدیمین  زحمت می کشند و فقط به شوق حضور در مسجد و نماز ونیایش و شب را در کنار اهل و عیال بودن دست ازکار می کشند و به خانه بر می گردند و شب و شب نشینی برای روستائیانی همچون من که از نسل پیشین هستیم و خاطرات روزگاران گذشته هنوز نقل محافل دوستانه امان است معنایی دیگر دارد .

در آن روزگار نه چندان دور یعنی دوسه دهه قبل، ما طفلکان مردمان سخت کوش کویر به انتظار شب وهمراهی با همسایگان وبه مهمانی رفتن دسته جمعی گاه چند خانواده به خانه همسایه ای می رفتیم لحظه شماری می کردیم و چون خیمه شب زده می شد وماه وستارگان بی شمار آسمان مزینان پدیدار می شدند درروشنایی چراغ گرسوزی شام شاهانه ای که یا آبگوشت بود و یا گورماستی* و اِشکنه ای* ودرشب علفه پلویی با اجار پخته ای* را باولعی خاص می خوردیم وچون تکالیف مکتب خود را به خوبی نوشته بودیم به همراه پدر و مادر و برادر و خواهرانمان به شب نشینی می رفتیم .پدرها قصه امیرارسلان وحسین کرد شبستری می خواندند ومادران از بافتن تنه وگلیم وجاجیم  ویا نامه پسرانشان که ازتهران فرستاده بودند می گفتند ومابچه ها هم چشممان به مجمعه ای بود که میزبان می آورد وتخمه های تف داده هندوانه وخربزه ای که به صورت ماهرانه ای درآن چیده شده وپس ازان استکان های چایی که بزرگترها هورتی بالا می کشیدند وما به تقلید ازآنها حبه قندمان را در استکان چای می ز دیم وپس از آن کلی درنگاه غضب آلود زن میزبان که گاه سفارش می کرد که : قند برای دندان بجه ها خوب نیست ؛ هی چایمان را فوت می کردیم و سپس قلپی ازآن را سرمی کشیدیم وبعداز ان پوست کامها راجمع می کردیم که فردا ی آن روز با دوستانمان بازی کنیم.

ظهرمزینان گرمایش برای دیگران طاقت فرسا وبرای من شورحالی دیگردارد نمی دانم چرا اما هرگاه درضل گرمای کویر به صحرای مزینان ویا حتی دقی ها* وزمینهای بایرش می روم یا سخنران می شوم وبرای ساکنان صحرا وبیابان وعظ وخطابه می گویم ویا شاعر می شوم وشعروشاعریم گل می کند وهمانند سعدی وحافظ غزل وقصیده های عارفانه می سرایم ویا نویسنده ای می شوم که اگر قلم وکاغذی باشد همانجا کتاب کویر را دوباره می نویسم آن چنان که شریعتی نوشت البته نه به استادی  ومهارت وچیره دستی او هرچند براین اعتقادم که دیگر هیچ اثری مانند آن خلق نخواهدشد. چون دیگر شریعتیی نخواهد آمد!

در ظهر مزینان به صحرا پناه می برم جایی که خورشید همین نزدیکی است وآسمان در چهارسوی مزینان به زمین گره خورده است ومن راهم را به غربی ترین نقطه تاریخی این دیار یعنی حدیره ادامه می دهم .

حدیره که تنها نامی از آن شنیده ایم وتاریخش را بدرستی نمی دانیم . جایی که فقط دیوارهایی به قدمت قرنها با قامتی خمیده سربر آسمان دارند .ومن تا کنون آن را به این زیبایی از نزدیک ندیده بودم...  

ادامه دارد...

  *اجار به فتح الف نوعی سبزی شبیه به تره که روستاییان با مخلوط از برگ چغندروریش بز و خله خلونجه ودیگر گیاهان خودرو وخمیراز آن آش خوشمزه ای درست می کنند که معروف به آش علفی است

*دقی به کسردال وتشدید قاف زمین های خشک ولم یزرع

*گورماست: گُرماست هم می گویند ، غذایی که از ماست و شیردرست می شود وبسیار مقوی و مغزی است.

* اشکنه : غذایی ساده که در بعضی جاها به آن کله جوش و کمه جوش هم می گویند که با مخلوط دوغ و روغن و پیاز و گاهی گردو هم به ان می آفزایند و رب و یا گوجه فرنگی درست می کنند و در بسیاری از روستاهای سبزوار مرسوم است

  • علی مزینانی

آثارباستانی

مزینان

مزینانی

نظرات  (۶)

سلام بر استاد گرانمایه
امروز هم توفیق رفیق شد تا از بوستانی که با همت و زحمت و توانایی قلم شما ایجاد شده دیدن و استفاده کنم .ما را بردی به دوران کودکی تا یادی کرده باشیم از شب نشینی دست جمعی و همچنین خوردن یک شکم سیر از اشکنه و به قول شما شام شاهانه، آبگوشت و گورماستی و... عجب قلمی دست مریزاد انصافا" لذت بردم
بقول شریعتی در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است!
سلام

بقول شریعتی در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است!
  • کاظم مزینانی
  • بسیار زیبا بود. استفاده کردم.
    شاد باشید
  • محمد مهدی مزینانی
  • سلاام خسته نبااشید
    دسترسیم به اینترنت فعلا به گوشیم محدود شده و با موبایل از وبلاگ زیبای شاهدان کویر دیدن میکنم
    ادبیات زیبا و هنرمندانه ای دارید ادم لذت میبره چه تیتر و موضوع جذابی......نیاز به تعریف نداره

    بدونید از بازدید ککنندهای ثابتتون هستم موفق باشید
    پاسخ شاهدان کویر
    محمدمهدی عزیز
    خوشحالم که شمارادارم شماهنرمندتوانایی درزمینه عکس ووبلاگ نویسی داریدمنتظر عکسهای زیبایت ازمزینان هستم
    یه نظر سنجی گذاشتم ، راستش به هم فکری نیاز دارم .
    خوشحال میشم تو هم نظر بدی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">